القمر ١١
کپی متن آیه |
---|
فَفَتَحْنَا أَبْوَابَ السَّمَاءِ بِمَاءٍ مُنْهَمِرٍ |
ترجمه
القمر ١٠ | آیه ١١ | القمر ١٢ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«بِمَآءٍ»: حرف (ب) برای استعانت یا ملابست است. یعنی با ابزاری که آب نام داشت و یا به همراه آب. «مُنْهَمِرٍ»: تند بارنده. سخت ریزان. زیاد و فراوان.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۹ - ۴۲ سوره قمر
- بيان چگونگى وفور آب بر سراسر زمين، پس از نفرين نوح «ع»
- توضيحى درباره ویژگی كشتى نوح «ع»
- معناى آسان کردن قرآن براى ذكر
- بيان كيفيت عذاب قوم عاد
- ۱ سعادت و نحوست ايام، از نظر عقل، قرآن و سنّت
- سعادت و نحوست، در آيات قرآن كريم
- سعادت و نحوست، در روايات
- برخی از احاديث ائمّه «ع» كه بر عدم نحوست ذاتى زمان دلالت مى كند
- رواج عقيده به سعادت و نحوست ايام، در بين اهل سنّت
- ۲ سعادت و نحوست كواكب
- اقوال منجمين درباره ارتباط كواكب با حوادث زمينى
- اقسام رواياتى كه در اين باره وارد شده اند
- بررسی روايات وارده در بارۀ سعد و نحس بودن بعضى كواكب
- ۳ تفأل خوب و بد
- امورى كه در نظر عامۀ مردم، شوم و نحس است
- مقصود از تكذيب قوم ثمود به «نُذُر»
- ناقه صالح و آزمايش الهى قوم ثمود
- سرگذشت قوم لوط و عذابى كه دامنگيرشان شد
- بحث روایتی: (چند روايت در ذيل برخى آيات گذشته)
تفسیر نور (محسن قرائتی)
فَفَتَحْنا أَبْوابَ السَّماءِ بِماءٍ مُنْهَمِرٍ «11»
پس ما درهاى آسمان را با ريزش باران باز نموديم.
نکته ها
كلمهى «فَانْتَصِرْ» به جاى «فانصر» آمده است، يعنى خداوندا! براى دين خودت مرا يارى كن، نصرت من نصرت راه تو است. «1»
«مُنْهَمِرٍ» از «همر» به معناى فرو ريختن اشك و آب است.
امام باقر عليه السلام فرمود: حضرت نوح نهصد و پنجاه سال آشكارا و پنهانى مردم را به راه راست دعوت كرد، ولى چون آنان را سركش ديد، دست به دعا برداشت و گفت: «رب انى مغلوب» «2»
در تمام قرآن يك بار كلمهى مغلوب به كار رفته كه دربارهى حضرت نوح است، چنانكه در ميان سلامهاى الهى بر انبيا نيز فقط يك سلام با جملهى «فِي الْعالَمِينَ» آمده كه آن هم دربارهى حضرت نوح عليه السلام است. «سَلامٌ عَلى نُوحٍ فِي الْعالَمِينَ» «3»
«1». مفردات راغب.
«2». تفسير نورالثقلين.
«3». صافات، 79.
جلد 9 - صفحه 350
پیام ها
1- خداوند از پيامبر اسلام دلجوئى مىكند كه نگران نباش، ساير انبيا نيز مشكلات تو را داشتهاند. «كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ»
2- مطالعه تاريخ گذشتگان، مايه دلگرمى صبر و مقاومت است. «كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ»
3- آغاز شدن سخن الهى دربارهى اقوام نوح و عاد و ثمود و لوط با جملهى «كَذَّبَتْ»، نشانهى خطر تكذيب است. كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ ... و كَذَّبَتْ عادٌ ...
كَذَّبَتْ ثَمُودُ ... كَذَّبَتْ قَوْمُ لُوطٍ كه در آيات بعد خواهد آمد.
4- مهمترين ويژگى پيامبران، عبوديت و بندگى خدا بود. «عَبْدَنا»
5- خلافكاران، با تهمت و افتراى به ديگران كار خود را توجيه مىكنند. «فَكَذَّبُوا عَبْدَنا وَ قالُوا مَجْنُونٌ وَ ازْدُجِرَ»
6- انبيا در اوج گرفتارى به لطف الهى اميدوارند. «فَدَعا رَبَّهُ»
7- مغلوب و ضعيف بودن، نشانهى باطل بودن نيست. أَنِّي مَغْلُوبٌ ...
8- دعاى انبيا مستجاب است. فَدَعا ... فَفَتَحْنا أَبْوابَ السَّماءِ
9- دعا و قطع اميد از مردم، زمينه رهايى و استجابت دعا است. أَنِّي مَغْلُوبٌ ...
فَفَتَحْنا أَبْوابَ السَّماءِ
10- عوامل طبيعى همچون ياران الهى هستند. «بِماءٍ مُنْهَمِرٍ»
11- مظاهر رحمت، گاهى وسيله عذاب مىشوند. «بِماءٍ مُنْهَمِرٍ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
فَفَتَحْنا أَبْوابَ السَّماءِ بِماءٍ مُنْهَمِرٍ «11»
فَفَتَحْنا أَبْوابَ السَّماءِ: پس بگشاديم براى عذاب آنها درهاى آسمان را، بِماءٍ مُنْهَمِرٍ: به آبى به غايت ريزان، يعنى ريخته شدند آن آب در نهايت شدت و كثرت بود. مروى است كه چهل شبانهروز دائما از آسمان آب مىريخت به طريق سيل و در اين مدت اصلا منقطع نگشت.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
فَفَتَحْنا أَبْوابَ السَّماءِ بِماءٍ مُنْهَمِرٍ «11» وَ فَجَّرْنَا الْأَرْضَ عُيُوناً فَالْتَقَى الْماءُ عَلى أَمْرٍ قَدْ قُدِرَ «12» وَ حَمَلْناهُ عَلى ذاتِ أَلْواحٍ وَ دُسُرٍ «13» تَجْرِي بِأَعْيُنِنا جَزاءً لِمَنْ كانَ كُفِرَ «14» وَ لَقَدْ تَرَكْناها آيَةً فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ «15»
فَكَيْفَ كانَ عَذابِي وَ نُذُرِ «16» وَ لَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ «17» كَذَّبَتْ عادٌ فَكَيْفَ كانَ عَذابِي وَ نُذُرِ «18» إِنَّا أَرْسَلْنا عَلَيْهِمْ رِيحاً صَرْصَراً فِي يَوْمِ نَحْسٍ مُسْتَمِرٍّ «19» تَنْزِعُ النَّاسَ كَأَنَّهُمْ أَعْجازُ نَخْلٍ مُنْقَعِرٍ «20»
فَكَيْفَ كانَ عَذابِي وَ نُذُرِ «21»
ترجمه
پس گشوديم درهاى آسمان را بآبى سخت ريزنده
و روان كرديم
جلد 5 صفحه 101
از زمين چشمههائى پس بهم پيوست آب بر نهجى كه بتحقيق مقدّر شده بود
و برداشتيم او را بر كشتى داراى تختههاى پهناور و ميخها
روان ميبود با توجّهات مخصوصه ما براى پاداش دادن بكسيكه انكار نبوت او شده بود
و بتحقيق باقى گذاشتيم آنرا نشانهئى پس آيا هست پند گيرندهئى
پس چگونه بود عذاب من و بيم دادنم
و بتحقيق آسان گردانديم قرآن را براى پند گرفتن پس آيا پند گيرندهئى هست
تكذيب كردند قوم عاد پس چگونه بود عذاب من و بيم دادنم
همانا ما فرستاديم بر آنها بادى بسيار سرد در روز شومى بادوام در شئامت
كه بر ميكند مردم را گوئى آنها بنهاى درخت خرماى كنده از جاى خود بودند
پس چگونه بود عذاب من و بيم دادنم.
تفسير
خداوند دعاى حضرت نوح را باجابت رسانيد و ابواب رحمت آسمانى خود را براى قوم او بعذاب گشود و بارانى بر آنها باريدن گرفت كه محدود و معدود نبود آبى بود كه از آسمان بشدّت پى در پى ميريخت و قطع نميشد و زمين را يكپارچه چشمهها قرار داد كه از همه جاى آن آب ميجوشيد و جارى ميشد گويا خواسته است بفرمايد و منفجر نموديم از زمين چشمههائى و براى مبالغه فرموده و شكافتيم زمين را كه چشمههائى باشد پس تلاقى كردند و بهم پيوستند آب آسمان و زمين و اينكه مائان نفرموده بملاحظه آنست كه ماء اسم جنس است و احتياج به تثنيه و جمع ندارد و اين التقاء و تلاقى برحسب امر الهى و تقدير خدا بود كه آب زمين را فرا گيرد و كفّار بكيفر اعمالشان برسند و حمل فرمود خداوند حضرت نوح و پيروان او را بر كشتى مستحكمى داراى تختههاى قطور و ميخها كه قبلا تهيه شده بود و جارى ميشد در آن بحر موّاج محيط با توجّهات و عنايات الهيّه بحفظ آن يا در مرئى و منظر او و ملائكهئى كه نگهبان و نگهدار آن بودند براى پاداش دادن بحضرت نوح كه قوم او انكار نبوت و كفران نعمت وجود او را نموده بودند و انتقام كشيدن از آنها و خداوند قصه آنرا باقى گذارد در تاريخ و ذكر فرمود در قرآن تا دليل بر قدرت خداوند و موجب عبرت خلق گردد ولى افسوس كه جاى پرسش است و بايد گفته شود آيا متذكّر و معتبرى هست كه تذكر پيدا كند و عبرت گيرد پس چگونه بود عذاب خدا و بيم دادن او و حال معذبين اگر
جلد 5 صفحه 102
نذر اسم مصدر باشد و اگر جمع نذير باشد يعنى پس چگونه بودند بيم دهندگان من كه پيغمبران يا آيات منذرات بودند و خداوند قرآن مجيد را باقسام مواعظ و عبر و بانواع قصص و حكايات امم ماضيه آراسته و از آنها بعبارات مختلفه متعدده تعبير فرموده و براهين عقليّه مشكله را به بيانات ساده گوناگون چنان سهل و آسان فرموده كه هر كس بقدر فهم و استعداد خود آنرا درك و از آن بهرهبردارى ميكند و در دنياى متمدن امروز بألحان مختلفه با كمال سهولت قرائت ميشود و ساير كتب سماوى نميشود ولى افسوس كه جاى پرسش است كه آيا هيچ متّعظ متنبّهى هست كه در آن نظر كند و بآن اتّعاظ و تنبّه حاصل نمايد و مدّكر در اصل مذتكر بوده تاء باب افتعال قلب بدال و در ذال ادغام شده بعد از قلب آن بدال كه تجويز شده است و معلوم است كه سؤال اول از تذكر بآيات و وقايع خارجى است كه در تواريخ هم ذكر شده و سؤال اخير از تذكر بمعارف و مواعظ قرآن است و همچنين تكذيب نمودند قوم عاد پيغمبر خودشان هود عليه السّلام را كه قصه آن مكرّر ذكر شده پس چگونه بود عذاب خدا و بيم دادن او آن قوم را يا آيات منذرات او راجع بآنها و عذاب آنها بنحو اجمال آن بود كه خداوند باد تند بسيار سردى را بر آنها مسلّط فرمود در روز چهارشنبه كه تا چهارشنبه ديگر استمرار داشت و آنها را از زمين ميكند و بكوه و صحرا پرتاب مينمود با آنكه در حفرهها مخفى شده بودند و گفتهاند سرهاى آنها را باد ميپراند و تنههاشان بر زمين قرار ميگرفت مانند تنههاى درخت خرما كه بزمين افتاده باشد با آنكه سر آنها را بريده باشند پس چگونه بود اى كفّار مكّه عذاب خدا و بيم دادن او يا بيمدهندگان او و شمهئى از اين قصه در سوره هود و اعراف گذشت و صرصر مضاعف صر است چنانچه كبكب مضاعف كب است و تكرار ظاهرا براى مزيد تهويل و تخويف است و گفتهاند اول راجع بعذاب دنيا بود و دوم راجع بعذاب آخرت است.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
فَفَتَحنا أَبوابَ السَّماءِ بِماءٍ مُنهَمِرٍ «11» وَ فَجَّرنَا الأَرضَ عُيُوناً فَالتَقَي الماءُ عَلي أَمرٍ قَد قُدِرَ «12»
پس باز كرديم درهاي آسمان را به آبي که ريزنده باشد و شكافتيم زمين را به چشمههايي پس بهم پيوست آب آسمان و زمين بر آن امري که مقدّر شده بود.
فَفَتَحنا أَبوابَ السَّماءِ مراد از سماء عالم بالا است که ابرها بهم پيوست و باران باريد.
جلد 16 - صفحه 352
بِماءٍ مُنهَمِرٍ به باران شديد که به زبان ما ميگوئيم در آسمان باز شده و هر چه آب دارد ميبارد.
وَ فَجَّرنَا الأَرضَ تمام نقاط زمين شكاف برداشت و آب از زمين ميجوشيد عُيُوناً زمين چشم زار شد.
فَالتَقَي الماءُ آب بالا و زمين يكديگر را ملاقات كردند و بهم پيوستند.
عَلي أَمرٍ قَد قُدِرَ باندازهاي که كوهها و اشجار و عمارات تمام زير آب رفت بطوري که آب احاطه كرد به كره زمين و از اينکه جمله بخوبي كشف ميشود که آب و تمام مخلوقات مأمور به امر الهي هستند و در تحت فرمان او.
شعر
جمله ذرّات زمين و آسمانبرگزیده تفسیر نمونه
(آیه 11)- سپس اشاره گویا و تکان دهندهای به کیفیت عذاب آنها کرده، میفرماید: «در این هنگام درهای آسمان را با آبی فراوان و پی در پی گشودیم» (فَفَتَحْنا أَبْوابَ السَّماءِ بِماءٍ مُنْهَمِرٍ).
تعبیر به گشودن درهای آسمان تعبیر بسیار زیبایی است که به هنگام نزول بارانهای شدید به کار میرود، همان گونه که در فارسی نیز میگوئیم: گوئی درهای آسمان باز شده و هر چه آب است فرو میبارد.
نکات آیه
۱ - اجابت دعاى نوح(ع) به درگاه خداوند، براى انتقام از قوم حق ستیز خویش (فدعا ربّه ... ففتحنا)
۲ - اضطرار و انقطاع از غیر خداوند، زمینه استجابت دعا (فدعا ربّه أنّى مغلوب ... ففتحنا)
۳ - انتقام الهى از قوم نوح، با ریزش بارانى شدید و سیل آسا بر ایشان (ففتحنا أبوب السّماء بماء منهمر)
۴ - عوامل طبیعى، مسخر فرمان و اراده الهى (ففتحنا أبوب السّماء بماء منهمر)
۵ - مظاهر رحمت، مایه نقمت و نابودى خلق در نتیجه کفر و تکذیب (فکذّبوا عبدنا ... ففتحنا أبوب السّماء بماء منهمر) با این که باران در نظام طبیعت، مایه حیات و رحمت است; ولى به گاه خشم الهى به عذابى بنیان برافکن تبدیل مى شود.
موضوعات مرتبط
- اضطرار: آثار اضطرار ۲
- انبیا: آثار تکذیب انبیا ۵
- خدا: حاکمیت اراده خدا ۴; عذابهاى خدا ۳
- دعا: زمینه اجابت دعا ۲
- عذاب: عذاب با باران ۳
- عوامل طبیعى: تسخیر عوامل طبیعى ۴
- قوم نوح: انتقام از قوم نوح ۱، ۳; تاریخ قوم نوح ۳; عذاب قوم نوح ۳
- کفر: آثار کفر ۵
- کیفر: ابزار کیفر ۵
- نوح(ع): اجابت نفرین نوح(ع) ۱; قصه نوح(ع) ۱
- هلاکت: عوامل هلاکت ۵
منابع