القدر ٣

از الکتاب
کپی متن آیه
لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ‌ أَلْفِ‌ شَهْرٍ

ترجمه

شب قدر بهتر از هزار ماه است!

ترتیل:
ترجمه:
القدر ٢ آیه ٣ القدر ٤
سوره : سوره القدر
نزول : ٤ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٦
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«أَلْفِ شَهْرٍ»: هزار ماه. مراد تکثیر است نه تعیین و تحدید (نگا: بقره / ، انفال / .


نزول

شأن نزول آیات ۱ تا ۳:

حسن بن على علیه‌السلام فرماید: پیامبر بنى‌امیه را بر منبر خود دید، از این عمل آن‌ها بدش آمد سپس سوره کوثر و این آیات براى او نازل گردید و بعد از رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم بنى‌امیه زمام امور را بدست گرفتند.[۱]

محمد بن یعقوب کلینى بعد از هفت واسطه از امام صادق علیه‌السلام روایت کند که فرمود: رسول خدا صلی الله علیه و آله در خواب دید که بنى‌امیه بعد از خودش بر منبرش بالا مى روند و مردم را به قهقرى و گمراهى می‌خوانند.

از خواب بیدار شد در حالتى که محزون و غمگین بود، جبرئیل نازل شد و گفت: یا رسول الله چرا محزونى؟، پیامبر خواب خود را براى جبرئیل بیان داشت. جبرئیل به آسمان رفت پس از لحظه اى آیات ۲.۵ و ۲.۶ و ۲.۷ سوره شعراء و این آیات را براى او نازل گردانید و خداوند شب قدر را براى رسول خود بالاتر از هزار ماه خلافت بنى‌امیه گردانید.[۲]

یوسف بن مازن الراسینى گوید: وقتى که امام حسن علیه‌السلام با معاویه صلح نمود، جماعتى زبان به سرزنش گشودند و به امام گفتند: با این عمل روى ما را سیاه کردى. امام فرمود: مرا ملامت نکنید بلکه مصلحت چنین بوده است و من از جدم رسول خدا صلى الله علیه و آله شنیدم که فرمود: در خواب دیدم که بنى‌امیه بر منبر من یکى پس از دیگرى خطبه می‌خوانند، من از این خواب دلتنگ شدم و غمگین بودم تا این که جبرئیل آمد و مرا تسلى داد و سوره کوثر و سوره قدر را بر من از جانب خداوند نازل کرد و به من باز نمود که عبادت شب قدر بالاتر از مدت خلافت بنى‌امیه است.[۳]

یوسف بن سعد گوید: پیامبر خواب دید بنى‌امیه بر روى منبر او مى جهند مانند جهیدن میمون از دیدن این خواب غضبناک به نظر می‌رسید تا این که سوره قدر نازل گردید و پیامبر بعد از دیدن این خواب تا زنده بود، خندان نمى گردید.[۴]

(باید دانست که صلح امام حسن علیه‌السلام با معاویه در سال ۴. هجرى اتفاق افتاد و انقراض و سرنگون شدن خلافت بنى‌امیه در سال ۱۳۲ هجرى واقع شد و با این حساب مدت سلطنت و خلافت بنى‌امیه ۹۲ سال خواهد شد که از هزار ماه بیشتر است ولى اگر مدت خلافت عبدالله بن زبیر را که در حجاز و اطراف آن و در کوفه در طول سلطنت بنى‌امیه بوده و قریب هشتاد سال و هشت ماه به طول انجامید، خارج سازیم طول خلافت بنى‌امیه ۸۳ سال و چهار ماه خواهد گردید که درست همان هزار ماه خواهد بود.) مجاهد گوید: پیامبر درباره مردى از بنى‌اسرائیل براى مسلمین صحبت به میان آورد و از او تعریف می‌نمود که هزار ماه سلاح و اسلحه پوشید و در راه خدا به جهاد پرداخت. مسلمین از این موضوع به تعجب افتادند سپس این آیات نازل گردید و فهمانید که عبادت در یک شب قدر از پوشیدن سلاح آن مرد و جهاد در هزار ماه برتر و بالاتر است.[۵]

باز مجاهد گوید که در میان قوم بنى‌اسرائیل مردى بود که شب‌ها تا صبح به عبادت مى پرداخت و روز با دشمنان دین تا به شب به جهاد و پیکار مى گذرانید و این عمل او هزار ماه طول کشید و خداوند این سوره را نازل فرمود و تذکر داد که عمل یک شب قدر از این اعمال بالاتر است.[۶]

على بن عروة گوید: چهار نفر در قوم بنى‌اسرائیل بودند که هشتاد سال خداوند را عبادت نمودند و کوچکترین گناهى نیز از آن‌ها سر نزد، اینان عبارت بودند از: ایوب و زکریا و حزقیل بن عجوز و یوشع بن نون، اصحاب رسول خدا از این عبادت به شگفت آمدند تا این که جبرئیل آمد و این سوره را نازل نمود و فرمود: که عبادت یک شب قدر از این عبادات بالاتر است.[۷]

انس مالک گوید: سبب نزول این سوره چنین بوده که مدت عمر امت رسول خدا صلی الله علیه و آله را به او عرضه کردند و نسبت به طول عمر امت هاى سلف کمتر بود. این مقدار عمر در نظر پیامبر کم آمد. خداوند با نزول این سوره به پیامبر خویش فرمود: اگر طول عمر این امت اندک است بر طاعت یک شب آنان ثواب بسیار زیاد دهم تا یک شب قدر آن بهتر از عبادت هزار ماه باشد.[۸]

تفسیر


نکات آیه

۱ - فضیلت شب قدر، از هزار ماه خالى از آن، افزون تر است. (لیلة القدر خیر من ألف شهر)

۲ - اختلاف زمان ها، در فضیلت (لیلة القدر خیر من ألف شهر)

۳ - نعمت هاى نازل شده از سوى خداوند در شب هاى قدر، ارجمندتر از نعمت هاى عطا شده در ماه هایى بى شمار است. (لیلة القدر خیر من ألف شهر) فضیلت زمان ها، به ارزشمندى مظروف آن بستگى دارد که در آغاز سوره نمونه اى از آن (نزول قرآن) مطرح شد و جمله «سلام هى» (در آیات بعد) بیانگر ارزشمندى سایر امورى است که در شب قدر تحقق مى یابد. عدد «ألف» (هزار)، در برخى آیات دیگر; نظیر «لو یعمّر ألف سنة» (بقره، آیه ۹۶) در معناى کثرت به کار رفته است و احتمال اراده آن معنا، در این آیه نیز وجود دارد.

روایات و احادیث

۴ - «عن ابن عباس قال: ذُکِر لرسول اللّه(ص) رجل من بنى اسرائیل أنّه حمل السلاح على عاتقه فى سبیل اللّه تعالى ألف شهر فعَجِب من ذلک رسول اللّه(ص) عجباً شدیداً و تمنى أن یکون ذلک فى أمّته ... فأعطاه اللّه لیلة القدر و قال: لیلة القدر خیر من ألف شهر الذى حمل الإسرائیلى السلاح فى سبیل اللّه لک و لاُمّتک من بعدک إلى یوم القیامة فى کلّ رمضان;[۹] از ابن عباس روایت شده که براى رسول خدا(ص) ذکر مردى از بنى اسرائیل به میان آمد که او در راه خدا هزار ماه شمشیر خود را بر شانه اش حمل نموده [و آماده جهاد در راه خدا بود]. رسول خدا(ص) از این جریان سخت تعجب نمود و آرزو کرد که این فضیلت در امتش باشد ... پس خداوند[ در مقابل] به آن حضرت شب قدر را عطا کرد و فرمود: شب قدر، بهتر از هزار ماهى است که آن مرد بنى اسرائیلى در راه خدا سلاح حمل کرد [این شب قدر] براى تو و امّتت بعد از تو، تا روز قیامت در هر ماه رمضان خواهد بود».

۵ - «عن حُمران أنّه سأل أباجعفر(ع) عن قول اللّه عزّوجلّ «...لیلة القدر خیر من ألف شهر» أىّ شىء عنى بذلک، فقال العمل الصالح فیها من الصلاة و الزکاة و أنواع الخیر خیر من العمل فى ألف شهر لیس فیها لیلة القدر;[۱۰] از حمران روایت شده که از امام باقر(ع) درباره سخن خداى عزّوجلّ «...لیلة القدر خیر من ألف شهر» سؤال کرد که مقصود از این [بهترى بر هزار ماه] چیست؟ حضرت فرمود: عمل صالح در شب قدر، از قبیل نماز و زکات و انواع کارهاى خوب، بهتر است از عمل در هزار ماهى که در آن شب قدر نباشد».

۶ - «عن أبى عبد اللّه(ع) قال: قوله عزّوجلّ «خیر من ألف شهر» هو سلطان بنى امیّة و لیلة من امام عدل خیر من ألف شهر ملک بنى امیّة;[۱۱] از امام صادق(ع) روایت شده که فرمود: سخن خداوند عزّوجلّ «خیر من ألف شهر» آن [هزار ماه، دوران ]سلطنت بنى امیّه است و یک شب از [حکومت]امام عادل، بهتر از هزار ماه سلطنت بنى امیّه است».

موضوعات مرتبط

  • اعداد: عددهزار ۱
  • امام: برترى حکومت امام عادل ۶
  • بنى امیه: حکومت بنى امیه ۶
  • خدا: ارزش نعمتهاى خدا ۳; برترى نعمتهاى خدا ۳; نعمتهاى خدا در شب قدر ۳
  • زمانها: تفاوت زمانها ۲; فضیلت زمانها ۲
  • شب قدر: فضیلت شب قدر ۱، ۴
  • عمل صالح: عمل صالح در شب قدر ۵

منابع

  1. صحیح ترمذى و حاکم صاحب المستدرک و طبرى صاحب جامع البیان از عامه.
  2. البرهان فی تفسیر القرآن طى تفسیر آیات مذکور سوره شعراء.
  3. تفسیر روض الجنان از خاصه.
  4. کتاب تاریخ الخلفاء از عبدالرحمن سیوطى از عامه.
  5. تفسیر ابن ابى حاتم و واحدى صاحب اسباب النزول.
  6. طبرى صاحب جامع البیان.
  7. تفسیر کشف الاسرار.
  8. تفسیر روض الجنان یا روح الجنان.
  9. مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۷۸۹; نورالثقلین، ج ۵- ، ص ۶۲۲، ح ۴۵، و ص ۶۱۵، ح ۱۶.
  10. کافى، ج ۴، ص ۱۵۸، ح ۶; ثواب الأعمال صدوق، ص ۶۷.
  11. تأویل الآیات الظاهرة، ص ۷۹۱; تفسیر برهان، ج ۴، ص ۴۸۷، ح ۲۳.