العنكبوت ٥٧

از الکتاب
کپی متن آیه
کُلُ‌ نَفْسٍ‌ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ‌ ثُمَ‌ إِلَيْنَا تُرْجَعُونَ‌

ترجمه

هر انسانی مرگ را می‌چشد، سپس شما را بسوی ما بازمی‌گردانند.

|هر كسى چشنده‌ى مرگ است، آن‌گاه به سوى ما بازگردانده مى‌شويد
هر نفسى چشنده مرگ است، آنگاه به سوى ما بازگردانيده خواهيد شد.
هر نفسی (طعم ناگوار) مرگ را خواهد چشید، و پس از مرگ شما را به سوی ما باز گردانند.
هر جانداری چشنده مرگ خواهد بود، سپس به سوی ما بازگردانده می شوید،
هر كسى چشنده طعم مرگ است. و به سوى ما بازگردانده شويد.
هر موجود زنده‌ای چشنده [طعم‌] مرگ است، سپس به سوی ما بازگردانده می‌شوید
هر كسى چشنده مرگ است، سپس به سوى ما بازگردانده مى‌شويد.
(سرانجام همه‌ی انسانها می‌میرند و) هر کسی مزه‌ی مرگ را می‌چشد سپس به سوی ما بازگردانده می‌شوید (و هر یک جزا و سزای خود را می‌گیرید).
هر کسی چشنده‌ی مرگ است، سپس سوی ما باز گردانیده می‌شوید.
همه کس چشنده مرگ است سپس بسوی ما برگردانیده شوید

Every soul will taste death. Then to Us you will be returned.
ترتیل:
ترجمه:
العنكبوت ٥٦ آیه ٥٧ العنكبوت ٥٨
سوره : سوره العنكبوت
نزول : ١٠ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٧
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«ذَآئِقَةُ»: چشنده.


تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


كُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ ثُمَّ إِلَيْنا تُرْجَعُونَ «57»

هر نفسى، چشنده‌ى مرگ است؛ سپس به سوى ما باز گردانده مى‌شويد.

نکته ها

شايد اين آيه در ارتباط با آيه قبل باشد كه اگر در هجرت مرگ انسان فرارسد، در آن صورت تكليف چيست؟

اين آيه پاسخ مى‌دهد، آنجا كه هجرت لازم است از مرگ نترسيد، زيرا مرگ سرنوشت حتمى همه است؛ ولى پايان كار نيست، به سوى ما مى‌آييد و ما پاداش هجرت و مرگ در

جلد 7 - صفحه 163

راه هجرت را به شما عطا خواهيم كرد و ستمكارانى را كه شما را مجبور به هجرت كردند كيفر خواهيم داد، گرچه رسيدن به آن پاداش و كيفر طول بكشد. (كلمه‌ى‌ «ثُمَّ»، بيانگر مدّت زمان طولانى است.)

پیام ها

1- مرگ، استثنا ندارد و براى همه است. «كُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ»

2- مرگ، امرى وجودى است، نه عدمى. «ذائِقَةُ الْمَوْتِ‌- تُرْجَعُونَ»

3- مرگ، پايان كار نيست، بازگشت به مبدأ است. «إِلَيْنا تُرْجَعُونَ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



كُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ ثُمَّ إِلَيْنا تُرْجَعُونَ (57)

بعد از آن تخويف فرمايد به مرگ تا هجرت بر ايشان آسان شود كه اگر به جهت دوستى اهل و اولاد و حب وطن، پاى بند بلدى شده‌ايد البته روزى مفارقت ضرورى خواهد شد، زيرا:

كُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ‌: هر نفسى چشنده مرگ است و مرگ به همه جا و همه كس خواهد رسيد در هر مكانى كه باشد خواه در وطن و خواه در غربت.

ثُمَّ إِلَيْنا تُرْجَعُونَ‌: پس بسوى جزا و پاداش ما بازگرديده خواهيد شد. در قرائت حفص به خطاب خوانده، يعنى شما بازگرديده خواهيد شد بجزاى ما، پس در شهر كفر نبايد اقامت نمود بلكه روى به آستانه قدس پيغمبر آخر الزمان آوريد تا به فراغت تمام به عبادت ملك علّام مشغول شويد و مستعد آخرت گرديد كه مرگ در قفاى شماست. و همچنين در هر موضعى كه اظهار شعائر ايمان نتوان نمود، واجب است از آنجا به بلد ديگر نقل كنند كه بدون خوف لوازمات ايمانى را به عمل آورند.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


يا عِبادِيَ الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ أَرْضِي واسِعَةٌ فَإِيَّايَ فَاعْبُدُونِ (56) كُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ ثُمَّ إِلَيْنا تُرْجَعُونَ (57) وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَنُبَوِّئَنَّهُمْ مِنَ الْجَنَّةِ غُرَفاً تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها نِعْمَ أَجْرُ الْعامِلِينَ (58) الَّذِينَ صَبَرُوا وَ عَلى‌ رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ (59) وَ كَأَيِّنْ مِنْ دَابَّةٍ لا تَحْمِلُ رِزْقَهَا اللَّهُ يَرْزُقُها وَ إِيَّاكُمْ وَ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ (60)

ترجمه‌

اى بندگان من كه ايمان آورديد همانا زمين من فراخ است پس بپرستيد مرا

هر نفسى چشنده است مرگ را پس بسوى ما باز گردانده ميشويد

و آنانكه ايمان آوردند و كردند كارهاى نيك هر آينه جاى ميدهيم ايشانرا از


جلد 4 صفحه 238

بهشت در منزلهاى بلندى كه ميرود از زير آنها نهرها با آنكه جاويدانند در آن خوب است پاداش عمل كنندگان‌

آنانكه صبر كردند و بر پروردگارشان توكل ميكنند

و بسا باشد از جنبنده‌اى كه بر نميدارد روزى خود را خدا روزى ميدهد او را و شما را و او است شنواى دانا.

تفسير

كسانيكه در بلاد خودشان نتوانند بوظائف دينى خود قيام كنند و عبادت خدا را نمايند بايد هجرت كنند ببلادى كه براى آنها اطاعت خدا ميسّر باشد لذا خداوند ميفرمايد اى بندگان من كه ايمان آورديد زمين من وسعت دارد پس اگر در بلدى سخت شد بر شما عبادت من هجرت كنيد ببلد ديگر پس در آنجا با فراغت خاطر مرا عبادت كنيد نه غير مرا و بدانيد كه زندگى دو روزه دنيا اين قدر ارزش ندارد كه براى علاقه بآب و خاكى شخص مؤمن دست از عبادت خدا بردارد و هر كس بنوبه خود شربت ناگوار مرگ را خواهد چشيد و در روز معيّنى همه در پيشگاه الهى حاضر كرده و بحكم او رجوع داده ميشوند و بپاداش اعمال خود ميرسند و آن كسانيكه ايمان آوردند بآنچه بايد ايمان بياورند بآن از توحيد و نبوّت و امامت و معاد و بوظائف دينى خود عمل كردند ما آنها را در غرفه‌هاى بهشتى كه از بيوت رفيعه عاليه آنست و گفته‌اند از درّ و ياقوت و زبر جد است جاى گزين خواهيم نمود با آنكه جارى ميشود از زير آن قصور نهرهائى از آب زلال و مشروبات حلال و حاضر ميگردد براى آنها انواع مأكولات و اقسام ملبوسات و اصناف منكوحات فرد اكمل كه نه چشمى ديده و نه گوشى شنيده و نه بخاطر احدى خطور كرده بقدرى كه بخواهند تا خدا خدائى ميكند و پايانى براى آن نيست و آنچه ذكر شد پاداش خوبى است براى كسانيكه صبر نمودند بر عمل بوظائف دينى خود و توكّل بخدا كردند در هجرت از اوطانشان و خدا در دنيا هم با آنها كمك ميفرمايد و براى معاش درمانده نميگذارد و روزى ايشانرا بوجه احسن و اكمل و اعلى خواهد رسانيد و چه بسيار از حيوانات جنبنده در زمين غير از انسان و موش و مورچه روزى خود را با خود از جائى بجائى حمل و نقل نميكنند و ذخيره نمى‌نمايند و خدا روزى ميدهد آنها را و شما را كه غم روزى ميخوريد يكسان و بقدر مقدّر و مرزوق و او ميشنود دعاى شما را اگر محتاج شويد و از خدا وسعت‌


جلد 4 صفحه 239

رزق طلب كنيد و ميداند حال شما و صلاح آنرا و بر وفق حكمت و مصلحت شما با شما معامله خواهد فرمود قمى ره از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه خدا ميفرمايد اطاعت نكنيد پادشاهان فاسق را و اگر بترسيد كه آنها شما را از انجام وظائف دينى باز دارند زمين من وسعت دارد و نيز ميفرمايد چرا بوظائف خود عمل ننموديد و آنها ميگويند ما قوّه مقاومت با جائر را نداشتيم و خداوند ميفرمايد آيا زمين من وسعت نداشت كه شما مهاجرت نمائيد در آن و در مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه وقتى تو در زمينى بودى كه در آن معصيت خدا شود بيرون رو از آن بسوى غيرش و از پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم روايت نموده كه كسيكه فرار كند براى دينش از زمينى بزمينى اگر چه يك وجب باشد مستوجب بهشت ميشود و رفيق ابراهيم عليه السّلام و محمّد صلّى اللّه عليه و اله و سلّم خواهد بود و از عبد اللّه عمر نقل نموده كه روزى از مدينه با پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم بيرون آمديم و در بوستان يكى از انصار رفتيم حضرت مشغول به تناول فرمودن خرما شد و فرمود اين صبح روز چهارم است كه من طعامى نچشيدم و اگر بخواهم از خداوند مانند ملك كسرى و قيصر را بمن ميدهد پس چگونه است حال تو اى پسر عمر اگر زنده باشى با گروهى كه آذوقه سالشان را اندوخته ميكنند براى ضعف يقينشان و بخدا قسم از آنجا حركت نكرده بوديم كه اين آيه نازل شد و بعضى گفته‌اند وقتى اصحاب مأمور بهجرت شدند بعضى از آنها گفتند چگونه ما در بلدى وارد شويم كه وسيله معاشى در آن نداريم پس اين آيه نازل شد و يرجعون بصيغه مغايب و لنثوّينّهم بثاء مثلّثه مأخوذ از ثواء بمعناى اقامه نيز قرائت شده است و در اواخر سوره آل عمران ذيل آيه كلّ نفس ذائقة الموت اخبارى راجع بآن گذشت‌


جلد 4 صفحه 240

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


كُل‌ُّ نَفس‌ٍ ذائِقَةُ المَوت‌ِ ثُم‌َّ إِلَينا تُرجَعُون‌َ (57)

‌هر‌ نفسي‌ چشنده‌ مرگ‌ ‌است‌ ‌پس‌ ‌از‌ ‌آن‌ بسوي‌ ‌ما برميگرديد.

كُل‌ُّ نَفس‌ٍ ‌از‌ ‌براي‌ نفس‌ اقساميست‌ نفوس‌ ملكوتي‌ نفس‌ ملائكه‌ نفوس‌ فلكي‌ نفس‌ سماوات‌ و

جلد 14 - صفحه 343

كرات‌ جويه‌ نفس‌ جمادي‌ زمين‌ و جبال‌ نفس‌ نباتي‌ اشجار و گياه‌ها نفس‌ حيواني‌ ‌که‌ داراي‌ حس‌ و حركت‌ بالاختيار ‌است‌ نفس‌ شيطاني‌ ‌که‌ منبع‌ مكر و خدعه‌ ‌است‌ نفس‌ انساني‌ ‌که‌ داراي‌ عقل‌ و شعور و ادراك‌ ‌است‌.

ذائِقَةُ المَوت‌ِ شامل‌ جميع‌ اقسام‌ ميشود ‌که‌ كلمه‌ ‌کل‌ ‌از‌ ادات‌ عموم‌ ‌است‌ كلما يصدق‌ ‌عليه‌ النفس‌ ذائق‌ موت‌ ‌است‌ اما نفس‌ ملكوتي‌ ‌قوله‌ ‌تعالي‌ وَ نُفِخ‌َ فِي‌ الصُّورِ فَصَعِق‌َ مَن‌ فِي‌ السَّماوات‌ِ‌-‌ الايه‌ (زمر ‌آيه‌ 68) اما نفس‌ فلكي‌ ‌قوله‌ ‌تعالي‌ وَ السَّماوات‌ُ مَطوِيّات‌ٌ بِيَمِينِه‌ِ (زمر ‌آيه‌ 67) يَوم‌َ نَطوِي‌ السَّماءَ كَطَي‌ِّ السِّجِل‌ِّ لِلكُتُب‌ِ (انبياء ‌آيه‌ 104) إِذَا الشَّمس‌ُ كُوِّرَت‌ وَ إِذَا النُّجُوم‌ُ انكَدَرَت‌ (تكوير ‌آيه‌ 1 و 2) إِذَا السَّماءُ انفَطَرَت‌ وَ إِذَا الكَواكِب‌ُ انتَثَرَت‌ (انفطار ‌آيه‌ 1 و 2) و اما نفوس‌ جمادي‌ إِذا دُكَّت‌ِ الأَرض‌ُ دَكًّا دَكًّا (فجر ‌آيه‌ 21) وَ إِذَا البِحارُ فُجِّرَت‌ (انفطار ‌آيه‌ 3) فَإِذا نُفِخ‌َ فِي‌ الصُّورِ نَفخَةٌ واحِدَةٌ وَ حُمِلَت‌ِ الأَرض‌ُ وَ الجِبال‌ُ فَدُكَّتا دَكَّةً واحِدَةً (حاقه‌ ‌آيه‌ 14) يَوم‌َ تَرجُف‌ُ الأَرض‌ُ وَ الجِبال‌ُ وَ كانَت‌ِ الجِبال‌ُ كَثِيباً مَهِيلًا (مزمل‌ ‌آيه‌ 14) و ‌غير‌ اينها ‌از‌ آيات‌ و اما نفوس‌ نباتي‌ زمين‌ و جبال‌ و نباتات‌ قاعا صفصفا ميشود وَ يَسئَلُونَك‌َ عَن‌ِ الجِبال‌ِ فَقُل‌ يَنسِفُها رَبِّي‌ نَسفاً فَيَذَرُها قاعاً صَفصَفاً لا تَري‌ فِيها عِوَجاً وَ لا أَمتاً (طه‌ ‌آيه‌ 105 و 107) و اما نفوس‌ حيواني‌ و شيطاني‌ و انساني‌ مشمول‌ ‌آيه‌ قبل‌ ‌است‌ ‌که‌ ميفرمايد وَ نُفِخ‌َ فِي‌ الصُّورِ فَصَعِق‌َ مَن‌ فِي‌ السَّماوات‌ِ وَ مَن‌ فِي‌ الأَرض‌ِ (زمر ‌آيه‌ 68).

ثُم‌َّ إِلَينا تُرجَعُون‌َ خطاب‌ ظاهرا بملائكه‌ و جن‌ و انس‌ و حيوانات‌ ‌است‌ بدليل‌ وَ إِذَا الوُحُوش‌ُ حُشِرَت‌ (تكوير ‌آيه‌ 5) ‌که‌ مسئله‌ معاد ‌است‌ ‌که‌ ميفرمايد ثُم‌َّ نُفِخ‌َ فِيه‌ِ أُخري‌ فَإِذا هُم‌ قِيام‌ٌ يَنظُرُون‌َ (زمر ‌آيه‌ 68) و سر ‌تا‌ سر قرآن‌ مسئله‌ معاد ‌است‌ ‌که‌ ‌از‌ ضروريات‌ جميع‌ اديان‌ ‌است‌ ‌يعني‌ ‌هر‌ ‌که‌ قائل‌ بمبدء ‌باشد‌ قائل‌ بمعاد ‌هم‌ هست‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 57)- از آنجا که یکی از عذرهای کسانی که در بلاد شرک می‌ماندند و حاضر به هجرت نبودند این بود که ما می‌ترسیم از دیار خود بیرون برویم و خطر مرگ به وسیله دشمنان، یا گرسنگی، یا عوامل دیگر ما را تهدید کند به علاوه به فراق بستگان و خویشاوندان و فرزندان و شهر و دیار خود مبتلا شویم، قرآن در این آیه به عنوان یک پاسخ جامع به آنها می‌گوید: سر انجام همه انسانها می‌میرند، و «هر کسی مرگ را می‌چشد، سپس به سوی ما باز گردانده می‌شوید» (کُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ ثُمَّ

ج3، ص513

إِلَیْنا تُرْجَعُونَ).

گمان نکنید مرگ پایان همه چیز است، چرا که «همه شما به سوی ما باز می‌گردید» به سوی پروردگار بزرگ، و به سوی نعمتهای بی‌پایانش.

نکات آیه

۱ - مرگ، سرنوشت حتمى همه است. (کلّ نفس ذائقة الموت)

۲ - هجرت از دارالکفر، براى حفظ ارزش هاى دینى، حتى اگر منجر به مرگ شود، امرى لازم است. (إنّ أرضى وسعة ... کلّ نفس ذائقة الموت) برداشت بالا، بنابراین احتمال است که آیه «کلّ نفس ذائقة الموت» در صدد جواب از پرسشى مقدر باشد و آن، چنین است :« آیا اگر هجرت در پى دارنده مرگ هم باشد باز هجرت لازم است؟ و خداوند، پاسخ مى دهد: «مرگ سرنوشت حتمى است و از آن، گریزى نیست و هجرت را، نباید به خاطر آن ترک کرد.».

۳ - خداوند، مبدأ و مرجع انسان ها است. (ثمّ إلینا ترجعون)

۴ - بازگشت انسان ها به خداوند، قهرى و حتمى است. (ثمّ إلینا ترجعون)

۵ - مرگ، پایان هستى و زندگانى انسان ها نیست. (کلّ نفس ذائقة الموت ثمّ إلینا ترجعون)

۶ - وعده خداوند، به مؤمنان مهاجرى که درصدد حفظ ارزش هاى دین خود بودند، مبنى بر برخوردار کردنشان از پاداش (إنّ أرضى وسعة ... کلّ نفس ذائقة الموت ثمّ إلینا ترجعون) برداشت بالا، بنابراین است که «ثم إلینا ترجعون» کنایه از اعطاى پاداش به مؤمنان و مؤاخذه کافران باشد. در این آیه، به قرینه مقام، پاداش دهى، به مؤمنان مهاجر است.

۷ - بازگشت به خدا، بلافاصله پس از مرگ نیست، بلکه پس از گذشت مدتى طولانى خواهد بود. (کلّ نفس ذائقة الموت ثمّ إلینا ترجعون) «ثمّ» حرف عطف تراخى دلالت بر نکته بالا مى کند.

موضوعات مرتبط

  • انسان: فرجام انسان ۱، ۳، ۴; مبدأ انسان ۳
  • بازگشت به خدا: حتمیت بازگشت به خدا ۴; وقت بازگشت به خدا ۷
  • جهان بینى: جهان بینى توحیدى ۳
  • خدا: وعده هاى خدا ۶
  • دین: محافظت از ارزشهاى دینى ۲، ۶
  • مؤمنان: پاداش مؤمنان مهاجر ۶
  • مرگ: حتمیت مرگ ۱، ۵; عمومیت مرگ ۱
  • هجرت: هجرت از دارالکفر ۲

منابع