العنكبوت ٥

از الکتاب
کپی متن آیه
مَنْ‌ کَانَ‌ يَرْجُو لِقَاءَ اللَّهِ‌ فَإِنَ‌ أَجَلَ‌ اللَّهِ‌ لَآتٍ‌ وَ هُوَ السَّمِيعُ‌ الْعَلِيمُ‌

ترجمه

کسی که امید به لقاء الله (و رستاخیز) دارد (باید در اطاعت فرمان او بکوشد!) زیرا سرآمدی را که خدا تعیین کرده فرامی‌رسد؛ و او شنوا و داناست!

كسى كه به ديدار خدا اميد دارد، به يقين زمان [ديدار] خدا آمدنى است، و او شنواى داناست
كسى كه به ديدار خدا اميد دارد [بداند كه‌] اَجَل [او از سوى‌] خدا آمدنى است، و اوست شنواى دانا.
هر کس که به لقاء خدا (و مشاهده جمال و وصول به رحمت و جنّت او) امیدوار و مشتاق است (بداند که) هنگام اجل و وعده معین خدا البته فرا رسد و او (به گفتار و کردار خلق) شنوا و داناست.
هر که امید دیدار [پاداش و مقام قرب] خدا را دارد [باید در عرصه طاعت و عبادت بکوشد]؛ زیرا زمان معین شده [از سوی] خدا [که روز قیامت است] حتماً آمدنی است؛ و او شنوا و داناست.
هر كس كه به ديدار خدا اميد مى‌دارد بداند كه وعده خدا آمدنى است و او شنوا و داناست.
هرکس که به لقای الهی امید داشته باشد [بداند که‌] اجل مقرر الهی فرارسنده است و او شنوای داناست‌
هر كه ديدار خداى- روز رستاخيز- را اميد دارد پس [بداند كه‌] وعده خدا آمدنى است، و اوست شنوا و دانا.
کسی که ملاقات خدا را چشم می‌دارد (و به زندگی دوباره و رستاخیز و قیامت و حساب و کتاب و پاداش و پادافره معتقد است، باید در پرستش و فرمانبرداری از خدا سستی و سهل‌انگاری نکند، و باید بداند) زمانی را که خدا تعیین کرده است (دیر یا زود) فرا می‌رسد، و او شنوا و آگاه است (و گفتار و رفتار همگان را می‌شنود و می‌بیند و سزا و جزا می‌دهد).
هر که امید لقای خدا را داشته، پس زمان (ویژه‌ی) خدا بی‌گمان (و) به راستی آمدنی است. و اوست بسی شنوای بسیار دانا.
آنکو امید دارد ملاقات خدا را همانا سرآمد خدا است آینده و او است شنوای دانا

Whoever looks forward to the meeting with Allah—the appointed time of Allah is coming. He is the All-Hearing, the All-Knowing.
ترتیل:
ترجمه:
العنكبوت ٤ آیه ٥ العنكبوت ٦
سوره : سوره العنكبوت
نزول : ١٠ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٣
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«یَرْجُو»: امیدوار است. چشم می‌دارد. الف زائدی در رسم‌الخطّ قرآنی دارد. «لِقَآءَ»: ملاقات (نگا: انعام / و .


نزول

شأن نزول آیات ۴ و ۵:

محمد بن العبّاس بعد از سه واسطه از محمد بن مروان او از کلبى و او از ابوصالح و او از ابن عباس روایت کند که این آیات درباره عتبه و شیبه و ولید بن عتبه نازل شده که در جنگ در مقابل امام على علیه‌السلام و حمزه و عبیدة قرار گرفته بودند.[۱]

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


مَنْ كانَ يَرْجُوا لِقاءَ اللَّهِ فَإِنَّ أَجَلَ اللَّهِ لَآتٍ وَ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ «5»

آن كس كه به ديدار خداوند اميد دارد (مى‌داند كه) بى شك اجلى كه خداوند تعيين كرده آمدنى است؛ و اوست شنواى دانا.

نکته ها

حضرت على عليه السلام فرمودند: «مراد از «لِقاءَ اللَّهِ»، روز قيامت است». «1»

پیام ها

1- ارتكاب گناه و تكرار آن، در بينش انسان تأثير گذارده و او را خيالباف مى‌كند.

«أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئاتِ»

2- خيال پردازى‌ها را با ياد مرگ و معاد درمان كنيم. هم مؤمنانى كه در بوته‌ى آزمايشند و هم خلافكاران بدانند كه فرصت‌ها تمام شدنى است و مهر و قهر


«1». تفسير نورالثقلين و توحيد صدوق، ص 267.

جلد 7 - صفحه 114

الهى به سراغشان خواهد آمد. أَ حَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا ... أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئاتِ‌ ... مَنْ كانَ يَرْجُوا لِقاءَ اللَّهِ‌ ...

3- نه مدّعيان ايمان، از امتحان الهى رها مى‌شوند و نه خلافكاران، از انتقام الهى.

«يَسْبِقُونا» (خلافكاران، خيال مى‌كنند دست خدا به آنان نمى‌رسد.)

4- بايد تفكّرات و پندارهاى باطل را محكوم كرد. «ساءَ ما يَحْكُمُونَ»

5- خداوند، هم گفتار ما در اظهار ايمان را مى‌شنود و هم پندار و روحيات ما را مى‌داند. «وَ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



مَنْ كانَ يَرْجُوا لِقاءَ اللَّهِ فَإِنَّ أَجَلَ اللَّهِ لَآتٍ وَ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ «5»

مَنْ كانَ يَرْجُوا لِقاءَ اللَّهِ‌: هر كه باشد كه اميد دارد لقاى خدا را، يعنى رسيدن به ثواب او، پس بايد مبادرت كند به طاعت و عبادت. نزد سعيد بن جبير و بعضى، رجا به معنى خوف است‌ «1»، يعنى هر كه مى‌ترسد از آنكه برسد به عقاب و جزا، پس بايد كه توبه نمايد از گناه، و كسب طاعت كند قبل از آمدن مرگ.

فَإِنَّ أَجَلَ اللَّهِ لَآتٍ‌: پس بدرستى كه مدتى كه خدا مقرر فرموده براى لقاى ثواب و عقاب، هر آينه آينده است. هرگاه كه وقت لقاء لا محاله آينده باشد، هر آينه لقاى ثواب و عقاب او ثابت باشد. بنابراين واجب است مبادرت به آنچه محق امل و مصداق اميدوارى و مستوجب قرب و رضا باشد. وَ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ‌: و اوست شنوا مر اقوال بندگان را، دانا به عقايد و افعال ايشان.

زمخشرى در كشاف گفته: آيه بر سبيل تمثيل حال راجى لقاء است به حال عبدى كه بعد از زمان مديد و عهد بعيد نزد سيّد خود رود و در حالتى كه سيد مطلع بوده باشد بر احوال او، پس ملاقات او به سيد بر وجه بشر و رضاى سيد خواهد بود از افعال او، يا از روى سخط و غضب مر اعمال او را «2».

نكته: چون اجل واقع در لقاء و لازم آنست، پس صحيح باشد كه‌ (فَإِنَّ أَجَلَ اللَّهِ لَآتٍ) جواب‌ (مَنْ كانَ يَرْجُوا لِقاءَ اللَّهِ) واقع شود.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌

الم «1» أَ حَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا يُفْتَنُونَ «2» وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِينَ صَدَقُوا وَ لَيَعْلَمَنَّ الْكاذِبِينَ «3» أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئاتِ أَنْ يَسْبِقُونا ساءَ ما يَحْكُمُونَ «4»

مَنْ كانَ يَرْجُوا لِقاءَ اللَّهِ فَإِنَّ أَجَلَ اللَّهِ لَآتٍ وَ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ «5»

ترجمه‌

آيا پنداشتند مردمان كه واگذاشته ميشوند كه بگويند ايمان آورديم و آنان آزموده نميشوند

و بتحقيق آزموديم آنانرا كه بودند پيش از آنها پس هر آينه ميداند البته خدا آنانرا كه راست گفتند و ميداند البته دروغگويان را

بلكه پنداشتند آنانكه بجا مى‌آورند بديها را كه پيشى گيرند بر ما بد است آنچه حكم ميكنند

كسيكه اميد دارد ملاقات خدا را پس همانا وقت مقدّر خدا هر آينه آينده است و او است شنواى دانا.

تفسير

بيان الم در سوره بقره گذشت و در مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه مراد از افتتان ابتلاء در انفس و اموال است و در نهج البلاغه است كه مردى از امير المؤمنين عليه السّلام سؤال نمود كه مراد از فتنه چيست و آيا از پيغمبر صلى اللّه عليه و اله در اين باب سؤالى فرموده‌ايد حضرت فرمود چون الم احسب النّاس نازل شد دانستم كه تا پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله در ميان ما است فتنه بما روى ننمايد پس بآنحضرت عرض كردم مراد از اين فتنه چيست فرمود امّت من بعد از من بفتنه در آيند عرض كردم آيا در روز احد كه جمعى از مسلمانان شربت شهادت نوشيدند و نصيب من نشد و اين بر من گران آمد نفرمودى بشارت ميدهم تو را كه بعد از اين بشهادت خواهى رسيد فرمود امر از همان قرار است پس صبر تو چگونه‌


جلد 4 صفحه 215

خواهد بود در آنزمان عرض كردم يا رسول اللّه آنوقت وقت صبر نيست وقت خوشحالى و شكر است پس فرمود اى على مردم باموالشان امتحان ميشوند و منّت مى‌نهند بدين دارى خودشان بر پروردگارشان و آرزوى رحمت خدا را دارند و ايمن از غضب اويند و بشهادتهاى دروغ و هواهاى نفسانى حرام خدا را حلال مينمايند و مسكر را باسم نبيذ و مال حرام را باسم هديه و ربا را بنام معامله حلال ميشمرند پس عرض كردم يا رسول اللّه در آنوقت اين رفتار را موجب كفر آنها بدانم يا امتحانشان فرمود موجب امتحانشان و قمّى ره از امام كاظم عليه السّلام نقل نموده كه عباس ره خدمت امير المؤمنين عليه السّلام رسيد و عرضه داشت بفرما مردم با شما بيعت كنند آنحضرت فرمود آيا آنها با من بيعت ميكنند عرض كرد بلى فرمود پس فرموده خداوند الم احسب النّاس چه خواهد شد و در كافى از آنحضرت نقل نموده كه اين آيه را تلاوت فرمود و تشبيه فرمود آزمايش مردم را بگداخته شدن طلا در بوته امتحان براى بيرون آمدن خالص آن و خلاصه مستفاد از آيات شريفه آنستكه آيا مردم گمان كردند كه صرف ايمان زبانى از آنها پذيرفته است و بحال خودشان واگذار خواهند شد و در معرض امتحان قرار نخواهند گرفت نه چنين است سيره مستمرّه الهيّه هميشه بر اين جارى بوده و هست كه هر امّتى را بعد از اظهار ايمان امتحان و آزمايش فرمايد براى آنكه در علم شهودى الهى ممتاز شوند آنانكه راست گفتند در دعوى ايمان از دروغگويان چنانچه در علم غيبى الهى ممتاز بودند و بعبارت ديگر تا ممتاز شوند در خارج و انظار خلق آندو دسته از يكديگر چنانچه ممتاز بودند در علم الهى قبل از امتحان و آزمايش آنها و در مجمع از امير المؤمنين و امام صادق عليهما السلام نقل نموده كه آن دو بزرگوار فليعلمنّ بضمّ ياء و كسر لام در هر دو جا قرائت فرموده‌اند و بنابراين مأخوذ از اعلام و معنى اوضح است يعنى پس هر آينه اعلام ميفرمايد و ميشناساند خداوند بمردم آنانرا كه راست گفتند و مى‌شناساند و اعلام ميفرمايد بخلق دروغگويان را و نيز گمان كردند كسانيكه مرتكب اعمال سيّئه شدند از قبيل كفر و معاصى كه از قبضه قدرت و مكنت ما مى‌توانند خارج شوند و ما را عاجز از عذابشان نمايند نه چنين است اگر چند روزى ما بآنها مهلت دهيم براى تكميل استحقاقشان‌


جلد 4 صفحه 216

بالاخره در دنيا يا آخرت مجازات خواهيم نمود آنها را و اين بد عقيده و حكومتى است كه در باره خودشان و ما نمودند و كسيكه معتقد بقيامت و معاد باشد بايد بداند كه ثواب و عقاب الهى حقّ است و در وقت مقدّر باو خواهد رسيد و خداوند شنواى اقوال بندگان و داناى باعمال آنها است و بر طبق آن پاداش خواهد داد چنانچه در توحيد از امير المؤمنين عليه السّلام نقل نموده كه مراد آنستكه كسيكه ايمان داشته باشد بآنكه مبعوث ميشود همانا وعده خدا از ثواب و عقاب باو و اصل خواهد شد و مراد از لقاء رؤيت نيست بلكه مراد بعث است و قمّى ره نقل نموده كه مراد آنستكه كسيكه دوست داشته باشد لقاء خدا را اجل او خواهد رسيد و بنظر حقير انسب بظواهر الفاظ آيه اخيره آنستكه كسيكه اميدوار بحضور در پيشگاه الهى باشد بايد اعمال خود را شايسته نمايد چون وقت مقدّر خداوند براى پاداش اعمال خواهد رسيد و جاى شبهه و ترديد در آن نيست و در آنروز بحسب احوال و اقوال و اعمال عباد خداوند جزا خواهد داد و العلم عند اللّه تعالى و اوليائه.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


مَن‌ كان‌َ يَرجُوا لِقاءَ اللّه‌ِ فَإِن‌َّ أَجَل‌َ اللّه‌ِ لَآت‌ٍ وَ هُوَ السَّمِيع‌ُ العَلِيم‌ُ «5»

كسي‌ ‌که‌ هست‌ اميدوار بلقاء پروردگار ‌پس‌ محققا اجل‌ و مدتي‌ ‌که‌ خداوند معين‌ فرموده‌ ‌هر‌ آينه‌ ميآيد و خداوند سميع‌ ‌است‌ عالم‌ بآنچه‌ مي‌گوييد عليم‌ ‌است‌ بآنچه‌ ميكنيد.

مَن‌ كان‌َ يَرجُوا لِقاءَ اللّه‌ِ لقاء رحمت‌ الهي‌ و وعده‌هايي‌ ‌که‌ بمؤمنين‌ داده‌ و ‌اينکه‌، دو قسم‌ ‌است‌ يك‌ قسم‌ وعده‌هاي‌ ‌خدا‌ ‌در‌ همين‌ دنيا ‌که‌ قبلا تذكر داده‌ وَعَدَ اللّه‌ُ الَّذِين‌َ آمَنُوا مِنكُم‌ وَ عَمِلُوا الصّالِحات‌ِ لَيَستَخلِفَنَّهُم‌ فِي‌ الأَرض‌ِ كَمَا استَخلَف‌َ الَّذِين‌َ مِن‌ قَبلِهِم‌ وَ لَيُمَكِّنَن‌َّ لَهُم‌ دِينَهُم‌ُ الَّذِي‌ ارتَضي‌ لَهُم‌ وَ لَيُبَدِّلَنَّهُم‌ مِن‌ بَعدِ خَوفِهِم‌ أَمناً يَعبُدُونَنِي‌ لا يُشرِكُون‌َ بِي‌ شَيئاً (نور ‌آيه‌ 55) ‌که‌ راجع‌ بدوره‌ رجعت‌ ‌است‌.

فَإِن‌َّ أَجَل‌َ اللّه‌ِ لَآت‌ٍ البته‌ خواهد آمد و تخلف‌ پذير نيست‌ و وعده‌ الهي‌ خلف‌ نمي‌ قسم‌ دوم‌ وعده‌هايي‌ ‌که‌ بمؤمنين‌ داده‌ ‌در‌ عالم‌ آخرت‌ ‌از‌ بهشت‌ و مثوبات‌ و نعم‌ بهشتي‌ ‌که‌ ‌در‌ بسياري‌ ‌از‌ سور قرآني‌ داده‌ ‌شده‌ آنهم‌ البته‌ خواهد آمد: إِن‌َّ السّاعَةَ آتِيَةٌ أَكادُ أُخفِيها (طه‌ ‌آيه‌ 15).

وَ هُوَ السَّمِيع‌ُ العَلِيم‌ُ و ‌او‌ سميع‌ ‌است‌ و عليم‌ ‌از‌ ‌براي‌ سميع‌ دو معني‌ ‌است‌ يكي‌ عالم‌ بمسموعات‌ و يكي‌ اجابت‌ دعوات‌ مثل‌ «سمع‌ اللّه‌ لمن‌ حمده‌» ‌يعني‌ حرف‌ شنواست‌ اجابت‌ ميكند دعوات‌ ‌هر‌ ‌که‌ حمد ‌او‌ ‌را‌ بجا آورد چنانچه‌ ‌در‌ خبر ‌است‌ راوي‌ ‌از‌ حضرت‌ ميپرسد دعائي‌ تعليم‌ ‌من‌ فرما ‌که‌ جامع‌ ‌باشد‌ حضرت‌ فرمود «قل‌ الحمد للّه‌» زيرا ‌هر‌ ‌که‌ نماز مي‌خواند ‌در‌ حق‌ تو دعا مي‌كند مي‌گويد «سمع‌ اللّه‌ لمن‌ حمده‌» و عليم‌ ‌است‌ ‌بما‌ ‌في‌ الضمائر ‌هر‌ كس‌ يَعلَم‌ُ خائِنَةَ الأَعيُن‌ِ وَ ما تُخفِي‌ الصُّدُورُ (مؤمن‌ ‌آيه‌ 19).

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 5)- سپس بار دیگر به سراغ برنامه‌های مؤمنان و اندرز به آنها می‌رود می‌گوید: «هر کس امید لقاء پروردگار دارد (باید آنچه در توان دارد از اطاعت فرمان او مضایقه نکند) زیرا زمانی را که خداوند تعیین کرده (سر انجام) فرا می‌رسد» (مَنْ کانَ یَرْجُوا لِقاءَ اللَّهِ فَإِنَّ أَجَلَ اللَّهِ لَآتٍ). آری! این وعده الهی تخلف‌ناپذیر است.

و از این گذشته خداوند سخنان شما را می‌شنود و از اعمال و نیات شما آگاه

ج3، ص490

است که «او شنوا و داناست» (وَ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ).

لقای پروردگار در قیامت، نه یک ملاقات حسی است که یک لقای روحانی و یک نوع شهود باطنی است، چرا که در آنجا پرده‌های ضخیم عالم ماده از مقابل چشم جان انسان کنار می‌رود، و حالت شهود به انسان دست می‌دهد.

نکات آیه

۱ - امیدواران به لقاى الهى، حتماً، آن را درک خواهند کرد. (من کان یرجوا لقاء اللّه فإنّ أجل اللّه لأت)

۲ - لقاى الهى، موعد مشخَّصى دارد. (من کان یرجوا لقاء اللّه فإنّ أجل اللّه لأت)

۳ - امیدواران به لقاى الهى، باید توشه مناسب آن را فراهم کنند. (من کان یرجوا لقاء اللّه فإنّ أجل اللّه لأت) نفس بیان این نکته که «امیدواران به لقاءاللّه، مطمئن باشند که آن، تحقق پیدا خواهد کرد.»، اشعار به این دارد که باید آنان، درصدد انجام دادن عملى و تهیه توشه اى باشند که نشانه صدق امیدشان باشد.

۴ - قیامت، ظرف تحقق لقاءاللّه و حضور در پیشگاه خداوند است. (من کان یرجوا لقاء اللّه فإنّ أجل اللّه لأت) «لقاءاللّه» عبارت است از این که انسان، در جایى قرار بگیرد که میان او و خداوند، هیچ حجابى نباشد و این، همانا، روز قیامت است.

۵ - لقاءاللّه، پس از مرگ، براى مشتاقان به آن، تحقق پیدا مى کند. (من کان یرجوا لقاء اللّه فإنّ أجل اللّه لأت) «أجل» در اصل، به معناى «مدت تعیین شده براى هرچیز» است و در «مدت تعیین شده براى حیات انسان» - که از آن، به «مرگ» تعبیر مى شود -‌ نیز استعمال مى شود (مفردات راغب) بنابر معناى استعمالى آن، احتمال دارد مراد از «أجل اللّه» مرگى باشد که خداوند، براى انسان ها، مقرر کرده است. در این صورت، «فإنّ أجل اللّه لأت» اشعار دارد که لقاءاللّه، پس از مرگ، جامه عمل مى پوشد.

۶ - امیدواران به لقاءاللّه، مؤمنان راستین سرفراز برآمده از آزمون الهى اند.    أحسب الناس أن یترکوا أن یقولوا ءامنّا و هم لایفتنون . و لقد فتنّا ... فلیعلمنّ اللّه الذین صدقوا ... من کان یرجوا لقاء اللّه ذکر «من کان یرجوا لقاءاللّه...» پس از بیان آزمون حتمى مدعیان ایمان، جهت بازشناسى مؤمنان راستین، مى تواند اشاره به این حقیقت داشته باشد که آنان، امیدوار به لقاءاللّه اند. در ضمن، با این بیان، تشویقى هم از آنان به عمل آمده است.

۷ - انسان ها، براى حیات شان، مدتى تعیین شده دارند و سرآمدن آن، قطعى است. (فإنّ أجل اللّه لأت)

۸ - قیامت، روزى تعیین شده از جانب خداوند، و واقع شدن اش قطعى است. (فإنّ أجل اللّه لأت) جمله اسمى، حرف تأکید «إنّ» و لام در «لأت» بر قطعیت، دلالت دارند.

۹ - خداوند، «سمیع» (بسیار شنوا) و «علیم» (بسیار دانا) است. (و هو السمیع العلیم)

روایات و احادیث

۱۰ - «عن على بن أبى طالب(ع) فى قوله تعالى «من کان یرجوا لقاء اللّه فإنّ أجل اللّه لأت» یعنى: من کان یؤمن بأنّه مبعوث، فإنّ وعد اللّه لأت، من الثواب و العقاب . فاللقاء هاهنا لیس بالرؤیة و اللقاء هوالبعث...;[۲] از حضرت على(ع) درباره این سخن خداى تعالى «من کان یرجوا لقاء اللّه فإنّ أجل اللّه لأت» روایت شده که فرمود: مقصود، این است که هر کس ایمان دارد به این که (در قیامت) زنده مى شود، (بداند) که وعده خدا که عبارت از ثواب و عقاب است، آمدنى است. پس لقاى خدا، در این آیه، به معناى دیدن او نیست، بلکه لقاء همان زنده شدن (در قیامت) است...».

موضوعات مرتبط

  • آخرت: توشه آخرت ۳
  • اسماء و صفات: سمیع ۹; علیم ۹
  • امتحان: موفقیت در امتحان ۶
  • امیدواران: امیدواران به لقاءالله ۱، ۳، ۶
  • انسان: اجل انسان ۷
  • قیامت: حتمیت قیامت ۸; منشأ قیامت ۸
  • لقاءالله: لقاءالله در قیامت ۴; وصول به لقاءالله ۱; وقت لقاءالله ۲، ۴، ۵
  • مؤمنان: موفقیت مؤمنان راستین ۶
  • مرگ: آثار مرگ ۵
  • معاد: حتمیت معاد ۱۰

منابع

  1. البرهان فی تفسیر القرآن.
  2. توحید صدوق، ص ۲۶۷، باب ۳۶، ح ۵; نورالثقلین، ج ۴، ص ۱۵۳، ح ۱۵.