الطور ٤٣
کپی متن آیه |
---|
أَمْ لَهُمْ إِلٰهٌ غَيْرُ اللَّهِ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يُشْرِکُونَ |
ترجمه
الطور ٤٢ | آیه ٤٣ | الطور ٤٤ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«أَمْ لَهُمْ إِلهٌ ...»: (نگا: حجر / ).
تفسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
أَمْ لَهُمْ إِلهٌ غَيْرُ اللَّهِ سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا يُشْرِكُونَ «43»
يا براى آنان معبودى جز خداوند است، منزه است خداوند از آنچه براى او شريك قرار مىدهند.
جلد 9 - صفحه 296
نکته ها
«مَغْرَمٍ» به خسارتهاى مالى گفته مىشود كه بدون جهت دامن انسان را مىگيرد، و «مثقل» به معناى تحمّل مشقّت و بار سنگين است.
در حوزهى قدرت الهى هيچ شريكى وجود ندارد، زيرا:
- خزائن از اوست. «وَ لِلَّهِ خَزائِنُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» «1»
- آفريدن از اوست. «اللَّهُ خالِقُ كُلِّ شَيْءٍ»* «2»
- علم غيب از اوست. «وَ لِلَّهِ غَيْبُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ»* «3»
- حكومت و سيطره از اوست. لِلَّهِ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ* ... «4»
در مورد برخى سؤالات، منتظر جواب نباشيد، گاهى خود سؤال پيام آور است. در اين آيات خداوند، سؤالات مختلفى را مطرح كرده است كه هيچ كدام پاسخ داده نشدهاند، زيرا هدف از سؤال، رسيدن به پاسخ نبوده، بلكه بيدار كردن مخالفان بوده است.
بايد توجّه داشت كه تكاليف مالى در اسلام نظير خمس و زكات، مزد رسالت نيست بلكه براى اداره جامعه و برقرارى عدالت اجتماعى و رفع مشكلات گوناگون است.
پیام ها
1- انبيا درخواست مزد و پاداش از مردم نداشتند. «أَمْ تَسْئَلُهُمْ أَجْراً»
2- مردم به درخواستِ اجرت از سوى مبلّغ دين حسّاس هستند، در برنامههاى تبليغى بايد به اين خصلت توجّه داشت. «فَهُمْ مِنْ مَغْرَمٍ مُثْقَلُونَ»
3- در ارشاد و دعوت مردم به حق، از طرح مسائل مادّى كه سبب خنثى شدن آثار تبليغ يا نوعى فشار بر مردم است، بايد دورى كرد. «فَهُمْ مِنْ مَغْرَمٍ مُثْقَلُونَ»
4- استفاده از كمكهاى داوطلبانه كه برخاسته از عشق و معرفت و نشاط است و مردم خود مىپردازند، مانعى ندارد، آنچه منفى است، درخواست مزد از مردم
«1». منافقون، 7.
«2». زمر، 62.
«3». هود، 123.
«4». مائده، 17.
جلد 9 - صفحه 297
است. تَسْئَلُهُمْ أَجْراً ... مُثْقَلُونَ
5- مخالفان انبيا، نه پشتوانه علمى و عقلى دارند و نه پشتوانهاى از عالم غيب.
«أَمْ عِنْدَهُمُ الْغَيْبُ»
6- يكى از شيوههاى دعوت و هدايت، شيوه پرسش و پاسخ است كه قرآن چگونگى پرسيدن را بيان كرده است. أَمْ ... أَمْ ... أَمْ ... أَمْ ...
7- كيد و نيرنگ دشمنان مقطعى نيست، بلكه دائمى است. «يُرِيدُونَ كَيْداً»
8- نتيجهى نيرنگ، به خود افراد باز مىگردد. يُرِيدُونَ كَيْداً ... هُمُ الْمَكِيدُونَ
9- سؤالات و اهداف خود را جمعبندى كنيم. «أَمْ لَهُمْ إِلهٌ غَيْرُ اللَّهِ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
أَمْ لَهُمْ إِلهٌ غَيْرُ اللَّهِ سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا يُشْرِكُونَ (43)
جلد 12 - صفحه 315
أَمْ لَهُمْ إِلهٌ غَيْرُ اللَّهِ: آيا مر ايشان راست معبودى به غير از خداى به حق تا يارى ايشان دهد و حراست آنها نمايد از عذاب مكافات مكر آنها. پس به جهت تنزه ذات كبريائى خود فرمايد: سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا يُشْرِكُونَ: منزه و مبراست خدا از آنچه شرك مىآورند به او.
تتمه: چهارده امر مذكور بعد از «ام منقطعه» الزام باشد بت پرستان را براى مخالفت ايشان به قرآن و نگرويدن به يگانگى ملك سبحان و نبوت خاتم پيغمبران صلوات اللّه عليه و آله و انكار بعث و نشور در آن جهان، به جهت فرط عناد و طغيان بود كه به حضرت داشتند و ايمان نياوردند و در مقام معاندت برآمدند كه اگر در وعده عذاب صادقى، پارهاى از آسمان را بر سر ما فرود آور؛ حق تعالى در جواب آنها فرمود:
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
أَمْ عِنْدَهُمُ الْغَيْبُ فَهُمْ يَكْتُبُونَ (41) أَمْ يُرِيدُونَ كَيْداً فَالَّذِينَ كَفَرُوا هُمُ الْمَكِيدُونَ (42) أَمْ لَهُمْ إِلهٌ غَيْرُ اللَّهِ سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا يُشْرِكُونَ (43) وَ إِنْ يَرَوْا كِسْفاً مِنَ السَّماءِ ساقِطاً يَقُولُوا سَحابٌ مَرْكُومٌ (44) فَذَرْهُمْ حَتَّى يُلاقُوا يَوْمَهُمُ الَّذِي فِيهِ يُصْعَقُونَ (45)
يَوْمَ لا يُغْنِي عَنْهُمْ كَيْدُهُمْ شَيْئاً وَ لا هُمْ يُنْصَرُونَ (46) وَ إِنَّ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا عَذاباً دُونَ ذلِكَ وَ لكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَعْلَمُونَ (47) وَ اصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ فَإِنَّكَ بِأَعْيُنِنا وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ حِينَ تَقُومُ (48) وَ مِنَ اللَّيْلِ فَسَبِّحْهُ وَ إِدْبارَ النُّجُومِ (49)
ترجمه
يا نزد آنان علم غيب است پس آنها مىنويسند
يا اراده دارند حيله و مكرى كنند پس آنانكه كافر شدند آنها كيد كرده شدگانند
يا براى آنها معبودى است غير از خدا منزّه است خداوند از آنچه شريك قرار ميدهند
و اگر بهبينند پارهاى از آسمان كه فرود آينده است مىگويند ابرى است متراكم
واگذارشان تا ملاقات كنند روزشان را كه در آن هلاك كرده ميشوند
روز كه بىنياز نميشوند و دفع نميكند از آنها مكرشان چيزى را و نه آنها يارى ميشوند
و همانا براى آنانكه ستم كردند عذابى است غير از اين ولى بيشترشان نميدانند
و صبر كن مر حكم پروردگارت را همانا تو در برابر ديدگان مائى و تسبيح گوى با حمد پروردگارت وقتى كه برميخيزى
و پارهاى از شب پس تسبيح گوى او را و هنگام بازگشتن ستارگان.
جلد 5 صفحه 80
تفسير
خداوند متعال در آيات سابقه احتمالاتى بعد از كلمه ام براى الزام كفّار مكّه بقبول دين اسلام ذكر فرموده بود و اينك تكميل فرموده آنرا بآنكه يا نزد آنها علم غيب است بمصالح و مفاسد امور دنيا و آخرتشان كه خودشان را محتاج به پيغمبر و امام نميدانند پس براى انتظام امورشان قانون مينويسند و معمول ميدارند چنانچه بنظر حقير رسيده يا مراد آنستكه آيا نزد آنها لوح محفوظ سماوى كه در آن مغيبات ثبت شده ميباشد پس آنان از روى آن نسخه بردارى ميكنند و بمردم خبر ميدهند كه گفته شده است يا ميخواهند كيد و مكرى نمايند نسبت بخاندان رسالت كه گفتهاند مراد اجتماعشان در دار النّدوه است بر ضرر پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم و خداوند مكر آنها را بخودشان مسترد فرمود و در بدر كشته يا اسير شدند و محتمل است اعمّ از آن و سقيفه بنى ساعده باشد كه براى بردن حق اهل بيت در آن مجتمع شدند و خداوند از آنها انتقام كشيده و خواهد كشيد يا آنها العياذ باللّه خداى ديگرى غير از خداى يگانه دارند كه آنها را از عذاب الهى حفظ نمايد كه اينطور تجرّى بمعصيت مينمايند منزّه است خدا از آنكه شريك داشته باشد و از آنكه بتها شريك او باشند و اعراض آنها از حقّ و غفلتشان از ياد خدا و عناد و لجاجشان بقدرى است كه اگر بهبينند پاره ابر تيره عذاب را كه از آسمان بر سرشان نازل است ميگويند ابر متراكم باران دار است چنانچه بنظر حقير رسيده يا اگر بهبينند قطعهاى از آسمان را كه ميخواهد بر سر آنها افتد ميگويند ابرى بهم پيوسته است چنانچه گفته شده اين جواب تقاضاى خودشان است كه گفتند اگر راست ميگوئى قطعهاى از آسمان را بر سر ما فرود آورد در هر حال كار عناد و لجاج كه به اين جا كشيد خداوند به پيغمبر خود دستور داد كه از ارشاد و هدايت آنها صرف نظر فرمايد و بگذارد به اين باشند تا بهبينند روزى را كه نفخه اوّل اسرافيل در آنروز براى مردن خلق مقرّر شده و بميرند و دست از عناد بردارند و هر كس بجزاى عملش برسد آنروز ديگر مكر و حيله بدرد نميخورد و بحال كسى فائده ندارد و كسى نميتواند با آنها يارى نموده عذاب خدا را از آنان دفع نمايد چون قابل شفاعت نيستند و بكسى اذن در شفاعت از آنها داده نميشود و از براى خصوص
جلد 5 صفحه 81
ستمكاران بمحمد و آل اطهار او صلوات اللّه عليهم اجمعين عذابى است غير از عذاب آخرت كه قمّى ره نقل فرموده آن در رجعت است بشمشير و سايرين بجنگ بدر و عذاب قبر و قحط سنين و غيرها تفسير نمودهاند در هر حال بيشتر آنها از آتيه خود خبر ندارند كه بعذاب الهى در دنيا گرفتار خواهند شد و اخيرا امر فرموده پيغمبر خود را بصبر و سكون و مدارا با قوم در برابر فرمان الهى و اذيّت و آزار آنها و مطمئن فرموده است آنحضرت را به اين كه تو در برابر چشم ما و محفوظ به حفظ ما ميباشى ما خود ناظر و نگهبان و نگهدار توايم و جمع اعين بمناسبت اضافه بضمير جمع و مبالغه در وجود اسباب حفظ است و نيز امر فرموده او را به تسبيح و اشتغال بحمد الهى وقتى كه برميخيزد براى نماز شب بقرائت پنج آيه از سوره آل عمران كه آخر آنها انّك لا تخلف الميعاد است و در بعضى از شب باشتغال بنماز شب و بعد از غايب شدن ستارگان و طلوع فجر كاذب باشتغال بنافله صبح چنانچه مستفاد از نقل قمّى ره و روايات متعدّده از پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم و ائمه اطهار است و با وجود اين باقوال مفسّرين اعتنا نخواهد شد و كلمه ادبار بصيغه جمع نيز قرائت شده و در ثواب الاعمال و مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه كسيكه سوره طور را قرائت نمايد خدا خير دنيا و آخرت را براى او جمع خواهد فرمود و الحمد للّه رب العالمين.
جلد 5 صفحه 82
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
أَم لَهُم إِلهٌ غَيرُ اللّهِ سُبحانَ اللّهِ عَمّا يُشرِكُونَ (43)
آيا از براي آنها الهي غير از اللّه است منزه و مبرا است خداوند متعال از آنچه باو شرك ميآورند.
أَم لَهُم إِلهٌ غَيرُ اللّهِ الوهيت اختصاص به ذات اقدس او دارد، چنانچه مفاد كلمه طيبه لا إِلهَ إِلَّا اللّهُ است يعني سزاوار پرستش او است و بس سرتاسر ممكنات از ملك و جن و انس تمام عبد هستند و بايد او را عبادت و پرستش كنند که اصلا كلمه عبادت معني اظهار عبوديت است عبده غير اللّه از مشركين چه آثاري از آلهه خود ديدند که آنها را بالوهيت اتخاذ كردند.
سُبحانَ اللّهِ عَمّا يُشرِكُونَ از شمس و قمر و كواكب و ملك و جن و انس و گاو و گوساله و اصنام و آتش و غير اينها آيا خلق كردند يا روزي دادند يا دفع بلاء كردند يا افاضه نعمت و مكرر گفتهايم که اينکه كلمه توحيد سه دلالت
جلد 16 - صفحه 314
دارد مطابقي توحيد عبادتي که معني الوهيت است، التزامي توحيد ذاتي و صفاتي و افعالي، اقتضايي توحيد نظري، و كلمه سبحان اللّه سلب صفات سلبيه (نه مركب بود و جسم نه مرئي نه محل، بيشريك است و معاني تو غني دان خالق) چنانچه الحمد للّه اثبات صفات كمال و جمال صفات ثبوتيه ذاتيه و فعليه جامع جميع كمالات.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 43)- و بالاخره در آخرین پرسش از آنها میپرسد: آیا آنها خیال میکنند حامی و یاوری دارند»؟ یا معبودی غیر خدا دارند»؟ که قول یاری به آنها داده (أَمْ لَهُمْ إِلهٌ غَیْرُ اللَّهِ).
سپس میافزاید: «منزه است خدا از آنچه همتای او قرار میدهند» (سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا یُشْرِکُونَ).
بنابر این هیچ کس قادر به حمایت از آنها نیست.
به این ترتیب آنها را در برابر یک بازپرسی عجیب و یک رشته سؤالات زنجیرهای یازدهگانه قرار میدهد، و مرحله به مرحله آنها را به عقبنشینی و تنزل از ادعاها وا میدارد، و سپس تمام راههای فرار را به روی آنها میبندد، و در
ج4، ص572
بنبست کامل قرار میدهد.
نکات آیه
۱ - سرزنش مشرکان از سوى خداوند، به خاطر مبارزه آنان با یگانه معبود هستى (أم لهم إله غیر اللّه) آیه شریفه در مقام توبیخ منکران پیامبر(ص) و دین است. به این که مگر کافران به خداوندى جز خداى یگانه دست یافته اند که با اتکا بر او، با دین الهى مبارزه مى کنند.
۲ - خداوند، یگانه معبود به حق هستى است. (أم لهم إله غیر اللّه)
۳ - ساحت خداوندِ هستى، مبرّا از آلودگى و شرک (سبحن اللّه عمّا یشرکون)
موضوعات مرتبط
- توحید: توحید عبادى ۲
- جهان بینى: جهان بینى توحیدى ۲
- خدا: الوهیت خدا ۲; تنزیه خدا ۳; سرزنشهاى خدا ۱; سرزنش مبارزه با خدا ۱
- شرک: رد شرک ۳
- مشرکان: سرزنش مشرکان ۱
منابع