الروم ٥٥
کپی متن آیه |
---|
وَ يَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ يُقْسِمُ الْمُجْرِمُونَ مَا لَبِثُوا غَيْرَ سَاعَةٍ کَذٰلِکَ کَانُوا يُؤْفَکُونَ |
ترجمه
الروم ٥٤ | آیه ٥٥ | الروم ٥٦ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«السَّاعَةُ»: قیامت. «یُقْسِمُ»: سوگند میخورند. «مَا لَبِثُوا»: نماندهاند. درنگ ننمودهاند. «غَیْرَ سَاعَةٍ»: جز مدّت اندکی. جز لحظهای. مراد از (ساعَة) جزئی از زمان شبانهروز است (نگا: یونس / ، اسراء / ، مؤمنون / احقاف / ). «کَذلِکَ»: این چنین که در اینجا از درک حق محرومند و گذشت زمان برای ایشان روشن نیست. «کَانُوا یُؤْفَکُونَ»: در دنیا از درک حقیقت و تشخیص راه درست بازداشته شدهاند (نگا: مائده / ). «أُفِکَ الرَّجُلُ: إِذا عُدِلَ بِهِ عَنِ الصِّدْقِ»: (نگا: زادالّمسیر، جلد صفحه .
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
وَ يَوْمَ يَحْشُرُهُمْ کَأَنْ لَمْ... (۴) نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَقُولُونَ إِذْ... (۲)
يَوْمَ يَدْعُوکُمْ فَتَسْتَجِيبُونَ... (۲) قَالُوا يَا وَيْلَنَا مَنْ بَعَثَنَا... (۰)
تفسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ يَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ يُقْسِمُ الْمُجْرِمُونَ ما لَبِثُوا غَيْرَ ساعَةٍ كَذلِكَ كانُوا يُؤْفَكُونَ «55»
و روزى كه قيامت بر پا شود، مجرمان سوگند ياد مىكنند كه جز ساعتى درنگ نكردهاند، (آنان در دنيا نيز) اين گونه (از حقّ) گردانده مىشدند.
نکته ها
«ساعة»، به جزئى از زمان گفته مىشود، اگر به روز قيامت «ساعة» گفته مىشود يا به
جلد 7 - صفحه 218
خاطر سرعت در بر پايى قيامت است و يا سرعت در رسيدگى به اعمال. «1»
پیام ها
1- كسى كه در دنيا به سوگند دروغ عادت كرد، در قيامت نيز آن را به كار مىبرد.
«يُقْسِمُ الْمُجْرِمُونَ»
2- مجرمان درقيامت عذر و بهانه مىآورند كه در دنيا فرصت براى ايمان آوردن نداشتند، «ما لَبِثُوا غَيْرَ ساعَةٍ»
3- كج فكرى و كجروى مجرمان، دائمى است. «كانُوا يُؤْفَكُونَ»
4- دروغ، سبب انواع كجىها و انحرافات است. «كَذلِكَ كانُوا يُؤْفَكُونَ» يعنى با اينگونه دروغها پيوسته به انحراف كشيده شدند.
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ يَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ يُقْسِمُ الْمُجْرِمُونَ ما لَبِثُوا غَيْرَ ساعَةٍ كَذلِكَ كانُوا يُؤْفَكُونَ (55)
بعد از آن بيان حال قيامت را فرمايد:
وَ يَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ: و روزى كه قائم شود قيامت. و تسميه قيامت به ساعت به جهت آنست كه در ساعت آخر از دنيا باشد و به يكبار واقع شود. يُقْسِمُ الْمُجْرِمُونَ: سوگند خورند كافران و مجرمين درگاه سبحانى، ما لَبِثُوا غَيْرَ ساعَةٍ: درنگ نكردند در دنيا يا در قبور يا در بين فناء دنيا و بعث، غير ساعتى.
در حديث وارد شده كه ما بين فناء دنيا و بعث، چهل سال است «1». و اين محتمل ساعات و روزها و سالها باشد، و لكن اين مدت هر قدر زياد باشد آن را نسبت به عذاب خود در آخرت كه غير متناهى است كم شمرند، كأنّه به منزله ساعتى فرض كنند، يا آنكه فراموش كرده باشند يا بر سبيل دروغ اين قول را گويند.
كَذلِكَ كانُوا يُؤْفَكُونَ: همچنين هستند در دنيا كه به انكار حشر گردانيده مىشوند از راه صدق. مراد آنست كه بناى كار كفار بر خلاف حق، و جهل ايشان است از حق در دنيا و آخرت.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ يَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ يُقْسِمُ الْمُجْرِمُونَ ما لَبِثُوا غَيْرَ ساعَةٍ كَذلِكَ كانُوا يُؤْفَكُونَ (55) وَ قالَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَ الْإِيمانَ لَقَدْ لَبِثْتُمْ فِي كِتابِ اللَّهِ إِلى يَوْمِ الْبَعْثِ فَهذا يَوْمُ الْبَعْثِ وَ لكِنَّكُمْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ (56) فَيَوْمَئِذٍ لا يَنْفَعُ الَّذِينَ ظَلَمُوا مَعْذِرَتُهُمْ وَ لا هُمْ يُسْتَعْتَبُونَ (57) وَ لَقَدْ ضَرَبْنا لِلنَّاسِ فِي هذَا الْقُرْآنِ مِنْ كُلِّ مَثَلٍ وَ لَئِنْ جِئْتَهُمْ بِآيَةٍ لَيَقُولَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ أَنْتُمْ إِلاَّ مُبْطِلُونَ (58) كَذلِكَ يَطْبَعُ اللَّهُ عَلى قُلُوبِ الَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ (59)
فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَ لا يَسْتَخِفَّنَّكَ الَّذِينَ لا يُوقِنُونَ (60)
ترجمه
و روزى كه بپا ميشود قيامت سوگند ميخورند گناهكاران كه درنگ نكردند مگر ساعتى اين چنين باشند كه بدروغ گردانده شوند
و گويند آنانكه داده شدند دانش و ايمان را هر آينه بتحقيق درنگ كرديد در كتاب خدا تا روز رستخيز پس اين روز رستخيز است و لكن شما بوديد كه نميدانستيد
جلد 4 صفحه 266
پس در چنين روز سود ندهد آنانرا كه ستم كردند عذرخواهى آنها و نه آنان خوانده شوند براى پذيرفته شدن توبه
و هر آينه بتحقيق آورديم براى مردم در اين قرآن از هر مثلى و اگر آورى براى آنان آيتى هر آينه گويند آنانكه كافر شدند نيستيد شما مگر باطل آورندگان
اين چنين مهر مينهد خدا بر دلهاى آنانكه نميدانند
پس صبر كن همانا وعده خدا حقّ است و نبايد بسبكى و بىصبرى وادار كنند البتّه تو را آنها كه يقين نميكنند.
تفسير
خداوند متعال شمّهاى از احوال روز قيامت را كه ساعت موعود الهى است بيان فرموده كه در آنروز قسم ميخورند كفّار كه درنگ ننمودند در دنيا يا عالم برزخ مگر ساعتى و پاره كمى از زمان براى اثبات كمى گناهشان در دنيا يا براى جهلشان بمدّت درنگشان در برزخ و كمى آن بالنّسبه بايّام آخرت و در هر حال قسم دروغى است مانند دروغهائى كه در دنيا بتسويلات شيطانيّه ميگفتند ولى كسانيكه خداوند بآنها دانش و يقين عطا فرموده گويند درنگ كرديد در علم و قضاء محتوم الهى تا روز قيامت و آن امروز است ولى شما جاهل بوديد و يقين بچنين روزى نداشتيد و باخبار انبياء و اولياء مطمئن نشديد و براى آن توشهاى بر نداشتيد امروز ديگر عذرخواهى براى كسانيكه در دنيا بر خود و خلق ستم نمودند فائده ندارد و كسى آنها را دعوت بتوبه و انابه و بازگشت بخدا نمىكند چون مدّت مهلتشان منقضى شده و استرضاى خدا براى آنها ممكن نيست و استعتاب بمعناى استرضا است و خداوند حجّت را بر مردم تمام فرموده چون به بيانات مختلفه و عبارات بديع عجيب شيرين اصول دين اسلام را در قرآن ثابت و واضح و مدلّل نموده و علاوه بر آنكه اين خود معجزه باقيه است معجزات باهراتى بدست پيغمبر خود ظاهر ساخته باز هم اگر معجزهئى بخواهند و پيغمبر صلى اللّه عليه و اله بياورد كفّار حمل بر سحر و شعبده و باطل ميكنند و اهل ايمانرا نسبت بآن ميدهند و آورنده آن را تكذيب مىنمايند و بر كفرشان افزوده خواهد شد چون تعصّب و عناد در آنها رسوخ پيدا كرده و بكلّى از تحصيل علم و معرفت محروم شده و از قابليّت هدايت و ارشاد ساقط گشتهاند و خداوند آنانرا بحال خودشان واگذار فرموده و عنايتى بآنها ندارد و اينطور مهر الهى بدلهاى آنها خورده كه ديگر حق
جلد 4 صفحه 267
در آن راه نخواهد يافت پس بايد پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلم صبر فرمايد بر اذيّت و آزار و تكذيب آنها تا وعده نصرت خدا كه حق است ظاهر گردد و دين اسلام بر ساير اديان غالب شود و كفّار خواه و ناخواه مسلمان شوند و نبايد بغضب در آورند يا وادار به بىصبرى و بيقرارى كنند يا متزلزل و سبك و بىثبات نمايند كفّار آنحضرت را و در كافى و عيون از حضرت رضا عليه السّلام الّذين اوتوا العلم و الايمان بامير المؤمنين و اولاد طاهرين او عليهم السّلام تفسير شده و قمّى ره فرموده در آيه دوم تقديم و تأخير روى داده و آن از اينقرار است و قال الّذين اوتوا العلم و الايمان فى كتاب اللّه لقد لبثتم الى يوم البعث يعنى آنانكه از كتاب خدا علم و ايمان پيدا كردند چنين گفتند و ثواب قرائت اين سوره در ذيل سوره قبل بيان شد خداوند توفيق عنايت فرمايد انشاء اللّه تعالى.
جلد 4 صفحه 268
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ يَومَ تَقُومُ السّاعَةُ يُقسِمُ المُجرِمُونَ ما لَبِثُوا غَيرَ ساعَةٍ كَذلِكَ كانُوا يُؤفَكُونَ (55)
و روزي که برپا ميشود ساعت، قسم ميخورند گنهكاران که ما درنگ نكرديم غير از يك ساعت و يك قطعه از زمان و همين نحو بودند که دروغ ميگفتند و دروغ ميبستند.
نظر به اينكه انسان امور گذشته را در نظرش بسيار قليل مييابد چنانچه حضرت نوح دو هزار و پانصد سال را به ملك الموت ميفرمايد بقدر آنست که از آفتاب بسايه بيايم. حضرت عزير پس از صد سال مردن و زنده شدن خطاب شد كَم لَبِثتَ قالَ لَبِثتُ يَوماً أَو بَعضَ يَومٍ قالَ بَل لَبِثتَ مِائَةَ عامٍ (سوره بقره آيه 259) اصحاب كهف پس از سيصد سال قالَ قائِلٌ مِنهُم كَم لَبِثتُم قالُوا لَبِثنا يَوماً أَو بَعضَ يَومٍ (سوره كهف آيه 19). پير مرد صد ساله به هم قطاران خود ميگويد كأنه ديروز بود که با هم بازي ميكرديم. اما امور آينده در نظر دور ميآيد ميگويد كو تا قيامت ولي خداوند ميفرمايد وَ ما يُدرِيكَ لَعَلَّ السّاعَةَ قَرِيبٌ (سوره شوري آيه 17) و در حديث است هر چه آينده است نزديك است.
وَ يَومَ تَقُومُ السّاعَةُ قيامت بر پا ميشود.
جلد 14 - صفحه 407
يُقسِمُ المُجرِمُونَ مجرم شامل مشرك و كافر و معاند و فاسق و فاجر و ظالم ميشود. جرم آنها براي شرك و كفر و فسق و فجور و عناد و ظلم، آنها قسم ميخورند و قسم ياد ميكنند.
ما لَبِثُوا غَيرَ ساعَةٍ چنانچه نظير آن ميفرمايد يَسئَلُونَكَ عَنِ السّاعَةِ أَيّانَ مُرساها- الي قوله تعالي- كَأَنَّهُم يَومَ يَرَونَها لَم يَلبَثُوا إِلّا عَشِيَّةً أَو ضُحاها (سوره نازعات آيه 42 الي 46).
كَذلِكَ كانُوا در دنيا که بودند.
يُؤفَكُونَ افك دروغ است که نسبت بغير دهد چيزي را که بر خلاف واقع باشد مثل افك عايشه نسبت بماريه در مورد ابراهيم فرزند رسول اللّه صلي اللّه عليه و اله که خداوند در سوره نور آيه 11 الي 19 بيان ميفرمايد إِنَّ الَّذِينَ جاؤُ بِالإِفكِ- الي قوله تعالي- لَهُم عَذابٌ أَلِيمٌ شرحش گذشت. اينکه كفار و مشركين و معاندين نسبتهاي زشت بانبياء دادند که انسان شرم ميكند از نقلش.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 55)- در اینجا بار دیگر به مسأله رستاخیز باز میگردد و صحنه دردناک دیگری از حال مجرمان را در آن روز مجسّم میسازد.
میگوید: «و روزی که قیامت بر پا شود، مجرمان سوگند یاد میکنند که جز ساعتی (در عالم برزخ) درنگ نکردند»! (وَ یَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ یُقْسِمُ الْمُجْرِمُونَ ما لَبِثُوا غَیْرَ ساعَةٍ).
آری «این چنین از درک حقیقت باز گردانده میشوند» (کَذلِکَ کانُوا یُؤْفَکُونَ).
نکات آیه
۱ - مجرمان، در قیامت، بر اندک بودن مدت درنگ شان در برزخ، سوگند یاد مى کنند. (و یوم تقوم الساعة یقسم المجرمون ما لبثوا غیر ساعة) از این که مکان درنگ و اقامت مجرمان، کجا مى تواند باشد، مفسران احتمال هاى گوناگونى را ذکر کرده اند. از جمله آنها، عالَم قبر و برزخ است. لازم به ذکر است که آیه پیش که مراحل عمر انسان ها را تا دوران پیرى ذکر کرد و بعد فرمود «یخلق ما یشاء» که با توجه به آیه پنجاه، مى تواند درباره معاد و قیامت باشد، قرینه است بر این که مکان افراد یاد شده، جایى است که پس از مرگ، در آن قرار مى گیرند و آن، عالَم برزخ است.
۲ - ادعاى کافران در مورد زمان کوتاهى زمان توقف شان در برزخ، ادعایى نادرست است. (و یوم تقوم الساعة یقسم المجرمون ما لبثوا غیر ساعة کذلک کانوا یؤفکون) «کذلک» اشاره به خلافِ واقع گویى کافران درباره مدت حضورشان در عالَم برزخ دارد. لازم به ذکر است که پاسخ صاحبان علم و ایمان به کافران، درباره مدت حضور آنان در برزخ، قرینه صحت برداشت یاد شده است.
۳ - کافران، مردمانى مجرم اند. (و یوم تقوم الساعة یقسم المجرمون ما لبثوا غیر ساعة) «ال» در «المجرمون» ممکن است عهد باشد و به قرینه آیه بعد - که در آن، از جواب مؤمنان سخن گفته شده است - و نیز آیات سابق - که درباره کافران بود - مراد از آن، کافران باشد.
۴ - «الساعة» از نام هاى قیامت (و یوم تقوم الساعة)
۵ - کافران، زنده شدن خود را در قیامت، معلول فاصله زیاد نداشتن مرگ شان تا روز قیامت مى دانند.* (و یوم ... یقسم المجرمون ما لبثوا غیر ساعة) احتمال دارد قسم خوردن کافران بر طولانى نبودن حضورشان در برزخ و نیز جواب صاحبان علم و ایمان به آنان، براى طولانى بودن آن مدت، به خاطر ذکر این نکته باشد که کافران، با چنین ادعایى، در پى اثبات این امر باشند که بدن شان، هنوز آمادگى حیات داشته است.
۶ - زمان برپایى قیامت، در آخرین لحظه هاى پایانى دنیا است.* (و یوم تقوم الساعة) نامیده شدن قیامت به «الساعة» ممکن است به جهت این باشد که قیامت، در آخرین دقیقه ها و لحظه هاى عمر دنیا رخ مى دهد و ازاین رو، مى توان نکته یاد شده را به دست آورد.
۷ - خصلت هاى تثبیت شده انسان ها، در روز قیامت بروز مى کند. (و یوم تقوم الساعة یقسم المجرمون ما لبثوا غیر ساعة کذلک کانوا یؤفکون)
۸ - کافران، در قیامت بهانه مى آورند که در دنیا، فرصت لازم را براى ایمان آوردن نداشته اند.* (و یوم تقوم الساعة یقسم المجرمون ما لبثوا غیر ساعة) برداشت بالا، بنابراین احتمال است که مکانى که کافران مجرم، از آن سخن مى گویند، دنیا باشد و مرادشان از بیان چنین نکته اى، با ذکر قسم، به قرینه آیه پنجاه و هفت «فیومئذ لاینفع الذین ظلموا معذرتهم» عذرخواهى و یا بهانه تراشى باشد.
۹ - کافران، گرفتار کجروى و کج اندیشى مداوم اند. (کذلک کانوا یؤفکون)
۱۰ - عامل بازداشتن کافران از رویکرد به حق، دروغ پردازى آنان است. (کذلک کانوا یؤفکون) «کذلک» اشاره به دروغ پردازى و افترا زدن کافران مجرم است; یعنى، همان طور که در قیامت دروغ مى گویند در دنیا نیز عمل مى کردند. لازم به ذکر است که ریشه «یؤفکون» «إفک» است و به معناى «هر نوع باز داشته شدن از جهت و موقعیتى است که شایسته بوده در آن موقعیت باشد» (مفردات راغب). بنابراین، مراد از «یؤفکون»، منصرف شدن از عقیده حق و گرایش یافتن به باطل است.
۱۱ - کافران، در قیامت، دروغ پردازى مى کنند. (و یوم تقوم الساعة یقسم المجرمون ما لبثوا ... کذلک کانوا یؤفکون) از جمله معناهاى «إفک»، انصراف از راستى در گفتار به دروغ گویى است (مفردات راغب).
۱۲ - دروغ پردازى، در قیامت، ممکن است. (و یوم تقوم الساعة یقسم المجرمون ... کذلک کانوا یؤفکون)
موضوعات مرتبط
- انسان: ملکات نفسانى انسان ۷
- ایمان: فرصت ایمان ۸
- دنیا: پایان دنیا ۶
- الساعة :۴
- عالم برزخ: کوتاهى عالم برزخ ۱
- قیامت: دروغگویى در قیامت ۱۱، ۱۲; سوگند در قیامت ۱; ظهور حقایق در قیامت ۷; نامهاى قیامت ۴; وقت قیامت ۶
- کافران: آثار دروغگویى کافران ۱۰; ادعاهاى کافران ۲; انحراف کافران ۹; بهانه جویى کافران ۸; دروغگویى کافران ۱۱; عوامل حق ناپذیرى کافران ۱۰; کافران در عالَم برزخ ۲; کافران در قیامت ۵، ۸، ۱۱; کج اندیشى کافران ۹; مجرمیت کافران ۳; معاد کافران ۵; موانع هدایت کافران ۱۰
- گناهکاران: سوگند اخروى گناهکاران ۱; گناهکاران در قیامت ۱
- مجرمان :۳
- مردگان: احیاى مردگان ۵
منابع