الرحمن ٥
کپی متن آیه |
---|
الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ بِحُسْبَانٍ |
ترجمه
الرحمن ٤ | آیه ٥ | الرحمن ٦ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«حُسْبَانٍ»: حساب. نظم و نظام. مصدر ثلاثی مجردی است همچون غفران و کفران (نگا: انعام / ). «بِحُسْبَانٍ»: جار و مجرور متعلق به (کَآئِنٌ) یا (مُسْتَقَرٌ) و یا (یَجْرِیَانِ) محذوف است که خبر مبتدا است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۱ - ۳۰ سوره الرحمان
- غرض و مفاد سوره مباركه الرحمان
- مقصود از اين كه خداوند به انسان «بيان» آموخت، چیست؟
- مراد از سجده گياه و درخت براى خداوند
- منظور از برافراشتن آسمان و وضع ميزان
- مقصود از دو مشرق و دو مغرب در آيه
- مراد از فانی شدن هر كه بر روی زمين است
- مقصود از وجه خدا و بقاى آن
- بحث روایتی: (رواياتى در ذيل برخى آيات گذشته)
تفسیر نور (محسن قرائتی)
الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ بِحُسْبانٍ «5» وَ النَّجْمُ وَ الشَّجَرُ يَسْجُدانِ «6»
خورشيد و ماه، حساب معيّنى دارند. و گياه و درخت (براى او) سجده مىكنند.
نکته ها
«حسبان» بر وزن «غفران»، مصدر به معناى «حساب» است. خورشيد و ماه حساب دارند.
حجم آنها، وزن و جرم آنها، حركات گوناگون، مدار حركت، فاصله آنها نسبت به يكديگر و نسبت به ديگر كرات، مقدار حركت و مقدار تأثير آنها برروى يكديگر، همه و همه حساب دارد و حساب آنها به قدرى دقيق است كه دانشمندان، زمان دقيق ماه گرفتگى، خورشيد گرفتگى و تحويل سال نو را از مدّتها پيش اندازهگيرى و پيشبينى مىكنند.
«نجم» هر روئيدنى است كه ساقه ندارد و «شجر» روئيدنى است كه ساقه دارد. مراد از «نجم» در اين آيه به قرينه «شجر»، گياه است، نه ستاره آسمان. «1»
بر اساس آيات قرآن، خورشيد و ماه و ستارگان، مدار دارند و همه به سويى در تكاپو و
«1». تفسير الميزان.
جلد 9 - صفحه 379
شناورند، «كُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ»* «1» و عمر تعيين شده دارند. «كُلٌّ يَجْرِي لِأَجَلٍ مُسَمًّى»* «2»
گردش شب و روز و پيدايش فصلها، يك زمانبندى ساده و در عين حال دقيق، براى همهى مردم در همهى مكانها و زمانهاست. برنامههاى عبادى اسلام همچون نماز و روزه، بر اساس طلوع و غروب خورشيد و گردش ماه در ايام سال تنظيم شده است. چنانكه در قرآن مىخوانيم:
«أَقِمِ الصَّلاةَ لِدُلُوكِ الشَّمْسِ إِلى غَسَقِ اللَّيْلِ وَ قُرْآنَ الْفَجْرِ» «3» از هنگام زوال آفتاب تا اول تاريكى شب و به هنگام صبح، نماز را به پا دار.
«وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَ قَبْلَ غُرُوبِها» «4» پيش از طلوع خورشيد و پس از غروب آن، خداوند را تسبيح و ستايش كن.
«ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّيامَ إِلَى اللَّيْلِ» «5» و روزه را تا شب هنگام تمام كنيد.
و در روايات آمده است: «صم للرؤية و افطر للرؤية» «6» روزه را با ديدن ماه رمضان آغاز و با ديدن ماه شوّال تمام كن.
شايد منظور از سجده گياه ودرخت در آيه، خضوع تكوينى آنها در برابر فرامين الهى است كه مسيرى راكه خدا براى آنها تعيين كرده، بىكم وكاست پيموده وتسليم قوانين آفرينشاند.
پیام ها
1- زمين و آسمان، تحت يك نظام اداره مىشوند. الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ ... النَّجْمُ وَ الشَّجَرُ
2- گياهان زمينى، حيات و رويش خود را مرهون خورشيد و ماه آسمانىاند.
الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ ... النَّجْمُ وَ الشَّجَرُ
3- هستى، تسليم نظامى است كه از پيش از سوى خداوند تعيين شده است.
بِحُسْبانٍ ... يَسْجُدانِ
«1». انبياء، 33 و يس، 40.
«2». رعد، 2؛ فاطر، 13؛ زمر، 5.
«3». اسراء، 78.
«4». طه، 130.
«5». بقره، 187.
«6». و سائل، ج 10، ص 257.
تفسير نور(10جلدى)، ج9، ص: 380
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ بِحُسْبانٍ «5»
الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ: آفتاب و ماه جارى مىشوند در بروج آسمان، بِحُسْبانٍ: به حساب مقدر بروج خود. خلاصه كلام آنكه حق سبحانه مقرر و مقدر فرموده سير آفتاب و ماه را در بروج و منازل خود كه اصلا از آن مسير تجاوز نكنند و على الدوام و استمرار بر آن حساب و طريق مرور مىنمايند. پس آفتاب، قطع بروج خود كند در مدت سيصد و شصت و پنج روز، و به اين دور سال تمام مىشود و فصول چهارگانه حاصل آيد، يعنى بهار و تابستان پائيز و زمستان و ماه در مدت بيست و هشت روز سير خود را انجام دهد و هرگز از اين حالت تجاوز نكنند و تخلف ننمايند. تخصيص شمس و قمر به ذكر به جهت آنست كه آنكه آنها منشأ منافع كثيرهاند، چه به اين دو شناخته مىشود فصول و اوقات و شهور و سنوات و ساير محاسبات و امورات عالم اجتماع منظم مىگردد، و از جمله منافع شب و روز است كه معظم امور باشد.
تنبيه: در منهج- در خبر است كه وسعت آفتاب ششهزار و چهار صد فرسنگ است، وسعت ماه چهار هزار فرسنگ، و بر ظاهر آفتاب نوشته «لا اله الا اللّه
جلد 12 - صفحه 401
محمد رسول اللّه خلق الشمس بقدرته و اجر بامره»، و بر باطن آن نوشته «لا اله الا اللّه، رضاه كلام و غضبه كلام و عذابه كلام». و معنى مراد آنكه به كلام خدا راضى شويد و به يكديگر رحم كنيد و به كلام او خشم گيريد و عذاب نمائيد، يعنى بايد كه رضا و رحمت و غضب و تعذيب شما موافق اراده الهى باشد.
و بر ظاهر ماه نوشته شده «لا اله الا اللّه، محمد رسول اللّه، خلق القمر و خلق الظلمات و النور»، و در باطن آن نوشته شده «خلق اللّه الخير و الشر بقدرته يبتلى بهما من يشاء من خلقه، طوبى لمن اجرى اللّه الخير على يده و ويل لمن اجرى الشر على يده». مراد آنكه او سبحانه خالق اقتدار و تمكين خير و شر است نه خالق نفس شر، خوشا حال كسى كه لطف الهى شامل حال او شده خير را بجا آورد، و واى بر كسى كه در وادى خذلان فرو مانده مرتكب شر و معصيت گردد «1».
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
الرَّحْمنُ «1» عَلَّمَ الْقُرْآنَ «2» خَلَقَ الْإِنْسانَ «3» عَلَّمَهُ الْبَيانَ «4»
الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ بِحُسْبانٍ «5» وَ النَّجْمُ وَ الشَّجَرُ يَسْجُدانِ «6» وَ السَّماءَ رَفَعَها وَ وَضَعَ الْمِيزانَ «7» أَلاَّ تَطْغَوْا فِي الْمِيزانِ «8» وَ أَقِيمُوا الْوَزْنَ بِالْقِسْطِ وَ لا تُخْسِرُوا الْمِيزانَ «9»
وَ الْأَرْضَ وَضَعَها لِلْأَنامِ «10» فِيها فاكِهَةٌ وَ النَّخْلُ ذاتُ الْأَكْمامِ «11» وَ الْحَبُّ ذُو الْعَصْفِ وَ الرَّيْحانُ «12» فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ «13»
ترجمه
خداوند بخشنده
تعليم داد قرآن را
آفريد انسان را
آموخت باو بيان را
خورشيد و ماه بحساب معيّنى سير ميكنند
و گياه و درخت سجده مينمايند
و آسمان را برافراشت و قرار داد ميزان عدل را
تا تجاوز ننمائيد در آن ميزان
و بر پا داريد سنجيدن را بعدل و كم مكنيد ميزان را
و زمين را گسترانيد براى مردمان
در آن است ميوه و درخت خرماى داراى غلافها
و حبوبات داراى برگ خشك و رستنى خوشبوى
پس بكدام يك از نعمتهاى پروردگارتان انكار ميورزيد.
تفسير
خداوندى كه بخشش بيمنتهاى او شامل حال دوست و دشمن شده چون در اين سوره مباركه بيان نعم و آلاء خود را فرموده افتتاح نموده است آنرا باين نام نامى خود و آنكه تعليم فرموده قرآن را كه سرمايه سعادت بشر است به پيغمبر خود و خلق فرموده انسان را كه اشرف مخلوقات است و تعليم فرموده باو اخبار از ما في الضمير را به بيان و نطق گويا كه مميّز آن از ساير- حيوانات است و آنكه آفتاب و ماه را بحساب معيّن مقدّرى در مسير خودشان سير داده و ميدهد و از آن فصول چهارگانه و سال شمسى و قمرى و ماههاى هلالى كه ميزان براى حساب ايّام معدود و بدو و ختم آن در افق مشهود است بعمل ميآيد و امور كائنات بآن منظّم ميگردد و فوائد و منافع و خواص و آثار اين دو نيّر در عالم بقدرى است كه كسى از عهده بيان آن بر نميآيد و كلمه حسبان مصدر يا جمع
جلد 5 صفحه 111
حساب است و هر چه از زمين برويد خواه بىساق باشد كه آنرا نجم گويند و خواه با ساق كه آنرا شجر خوانند ذاتا و طبعا مطيع و منقاد و خافض و رافع و راكع و ساجد در پيشگاه الهى ميباشد و در اين جمله لطف بيان عجيبى بكار رفته چون نجم معناى معروف آن كه ستاره است مناسب با شمس و قمر است و معناى غير معروف آن كه گياه است مناسب با شجر و تمام روئيدنيها علاوه بر انقياد طبعى كه از امر خدا دارند خفض و رفع و ركوع و سجودى بفرمان باد كه يكى از گماشتگان الهى بر آنها است دارند كه اين محسوس و آن معقول است چنانچه تناسب نجم با شمس و قمر آشكار و با شجر مخفى است و آسمان را رفيع فرمود براى آنكه محلّ ملائكه و منشأ صدور احكام و مقام اولياء عظام و خيمه سبز پرنقش و نگار مرتفعى بر سر بندگان افراشته باشد و ميزان عدل را كه قانون شرع مطهّر است جعل و وضع فرمود و نازل كرد بتوسط جبرئيل بر خاتم انبياء صلى اللّه عليه و آله و سلّم تا مردم تجاوز از انصاف و عدل با يكديگر ننمايند و براى تأكيد اين معنى فرموده و برپا داريد اى بندگان من و اى اولياء امور سنجيدن بعدل را و بهيچ وجه تا ميتوانيد نگذاريد خللى در اركان آن روى دهد و كم و كاست نكنيد از آن ميزان در معامله با احدى و تكرار لفظ ميزان و اكتفا ننمودن بضمير و نهى از زياده اوّلا و نقيصه اخيرا و تصريح به نگاهدارى آن در حدّ اعتدال بين آن دو جمله براى اهتمام بشأن قانون و لزوم رعايت آن در هر حال است علاوه بر آنكه ممكن است گفته شود مراد از ميزان اوّل عدل است كه بآن آسمان و زمين برپا است و مراد از ميزان دوم انصاف است و هر چه بآن چيزى سنجيده شود و مراد از ميزان سوّم ترازو است و زمين را وضع و پهن فرمود براى خلق از جنّ و انس تا در آن سكونت و سير نمايند و خدا را عبادت و اطاعت كنند و در آن انواع و اقسام ميوه تابستانى و زمستانى مناسب با حال و مزاج اهل هر بلدى موجود است و در مدينه طيّبه كه محل نزول اين سوره است و جزيرة العرب كه قرآن بلسان اهالى آن نازل شده درخت خرما بيشتر است و خرما در بدو ظهورش در غلافها و جلدهائى است كه براى حفظ آن و سهولت چيدنش مفيد است و نيز در آن جنس حبوبات كه
جلد 5 صفحه 112
مشتمل بر انواع و اصناف بيشمار است از قبيل گندم و جو و برنج و عدس و لوبيا و غيرها كه بر همه حب اطلاق ميشود وجود دارد و هر يك از آنها داراى برگهائى هستند كه براى حفظ آنها نافع است و بعد از خشك شدن مانند كاه بمصارف لازمى ميرسد و نيز در زمين انواع گياههاى مأكول خوشبو است كه بآنها ريحان اطلاق ميشود و بعد از ذكر اين نعم بىپايان براى اهل زمين از جن و انس خداوند خطاب بآن دو فرموده ميفرمايد پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را منكر ميشويد و تكذيب ميكنيد نعمت بودن آن را و وجه تكرار اين آيه شريفه در اين سوره علاوه بر آنچه در سوره سابقه در چند موضع ذكر شد آنستكه بعد از ذكر نعمتهاى متعدّده تقرير آن در اذهان كسانيكه مشمول آن نعمند براى تأكيد در اداء شكرگزارى و اجتناب از كفران لازم و مناسب و اين طرز كلام در بين خطبا و بلغا و شعرا معمول و متعارف است و احتياج بتكلّفى كه مفسّرين براى اختلاف معنوى آلاء در موارد مكرّره فرمودهاند ندارد و بعد از شنيدن اين آيه مناسب است گفته شود لا بشىء من نعمك ربّنا نكذّب و الحمد للّه رب العالمين و آلاء جمع الى بكسر و فتح بمعناى نعمت است و در بعضى از روايات بمحمّد صلى اللّه عليه و آله و سلّم و على عليه السّلام كه اعظم نعمند تفسير شده.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
الشَّمسُ وَ القَمَرُ بِحُسبانٍ «5» وَ النَّجمُ وَ الشَّجَرُ يَسجُدانِ «6»
و شمس و قمر به حساب معين خردلي و دقيقهاي تخلف ندارند و نجم و شجر سجده ميكنند.
الشَّمسُ وَ القَمَرُ بِحُسبانٍ ذكر شمس و قمر از باب اهميّت آنها است و
جلد 16 - صفحه 371
فوائدي که از آنها استفاده ميشود و كلمه بحسبان مفسرين نظر بعقيده قدماء که اينکه سيارات و ثوابت حتي كرسي و عرش را دور كره زمين چرخ ميخورند ميگويند عرش در شبانه روز تمام اينکه كرات و افلاك را دور كره زمين بتوالي در دائره معدّل دور ميزند و شمس بر خلاف توالي در مدت يك سال که 365 روز و كسري در خط نصف النهار سير ميكند و قمر در مدت 28 روز و كسري و ساير سيارات در مدت معيني لكن اينکه عقيده امروز بالحس و الوجدان باطل است و كره زمين دو حركت دارد يكي وضعي که دور خود ميچرخد تشكيل شب و روز ميدهد و ديگر انتقالي که دور كره شمس در مدّت يك سال و قمر دور كره شمس در مدّت يك ماه تقريبي.
اقول: اينکه آيه شريفه الشَّمسُ وَ القَمَرُ بِحُسبانٍ در مقام سير شمس و قمر و كره زمين نيست بلكه مفاد آيه شريفه اينست که حساب ايّام و ليالي و شهور و سنوات و فصول به توسط شمس و قمر است که از زمان آدم تا انقراض عالم حسابش بتوسط شمس و قمر ميشود چند سال و چند ماه و چند ساعت و چند دقيقه و چند ثانيه بلكه تا عاشره و آن، و اينکه نعمت بسيار بزرگيست که اگر شمس و قمر نبود معلوم نميشد.
وَ النَّجمُ وَ الشَّجَرُ يَسجُدانِ بعضي تفسير كردند نجم را به نباتات که استقامت ندارند و شجر را به درختان و سجده آنها را سايه آنها که بر زمين ميافتد ميگويند بعضي تفسير كردند به ستارهها که سايه مياندازند و غير اينها و تمام اينها مبني بر اينست که غير جنّ و انس و ملك را صاحب شعور و عقل و درك نميدانند و آيات شريفه بسيار صراحت دارد که تمام مخلوقات ارضي و سماوي شعور و ادراك و فهم دارند تسبيح ميكنند و سجده دارند و معرفت به خدا و انبياء و اولياء دارند و زبان دارند ميگويند و ميشنوند و ميفهمند وَ إِن مِن شَيءٍ إِلّا يُسَبِّحُ بِحَمدِهِ وَ لكِن لا تَفقَهُونَ تَسبِيحَهُم اسراء آيه 46 أَ لَم تَرَ أَنَّ اللّهَ يُسَبِّحُ لَهُ مَن فِي السَّماواتِ وَ الأَرضِ وَ الطَّيرُ نور آيه 41 وَ لِلّهِ يَسجُدُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الأَرضِ مِن دابَّةٍ وَ المَلائِكَةُ نحل آيه 51 و بسياري ديگر از آيات و انبياء و ائمّه زبان آنها را ميدانستند حتّي زبان مورچه در حقّ داود و سليمان ميفرمايد: عُلِّمنا مَنطِقَ الطَّيرِ و ميفرمايد: وَ حُشِرَ لِسُلَيمانَ جُنُودُهُ مِنَ الجِنِّ وَ الإِنسِ وَ الطَّيرِ
جلد 16 - صفحه 372
و قضيّه كلام نمله و قضيّه هدهد که تمام در سوره نمل است پس از اينکه ميگوئيم نجوم و اشجار و ساير موجودات سجده ميكنند للّه و تسبيح ميكنند فقط جماعتي از جنّ و انس مشرك شدند و براي غير خدا سجده ميكنند.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 5)- سپس به سراغ چهارمین نعمت بزرگ از مواهب خداوند رحمن رفته، میگوید: «خورشید و ماه با حساب منظمی میگردند» (الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ بِحُسْبانٍ).
اصل وجود خورشید از بزرگترین نعمتها برای انسان است، چرا که بدون نور و حرارت حاصل از آن زندگی در منظومه شمسی غیر ممکن است، نمو و رشد
ج5، ص49
گیاهان و تمام مواد غذائی، بارش بارانها، وزش بادها، همه به برکت این موهبت الهی است.
ماه نیز به سهم خودش نقش مهمی را در حیات انسان ایفا میکند، علاوه بر این که چراغ شبهای تاریک اوست، جاذبه آن که سر چشمه جزر و مد در اقیانوسهاست عاملی است برای بقاء حیات در دریاها و مشروب ساختن بسیاری از سواحل که رودخانهها در مجاورت آن به دریا میریزند.
و افزون بر همه اینها نظام ثابت حرکت ماه به دور زمین و حرکت زمین به دور خورشید که سبب پیدایش منظم شب و روز سال و ماه و فصول مختلف است، سبب نظم زندگی انسانها و برنامه ریزی برای امور تجاری و صنعتی و کشاورزی است که اگر این سیر منظم نبود زندگی بشر هرگز نظام نمییافت.
نه تنها حرکت این کرات آسمانی نظام بسیار دقیقی دارد، بلکه مقدار جرم و جاذبه آنها و فاصلهای که از زمین، و از یکدیگر دارند همه روی حساب و «حسبان» است، و بطور قطع هر کدام از این امور به هم بخورد اختلالات عظیمی در منظومه شمسی و به دنبال آن در نظام زندگی بشر رخ میدهد.
این نکته نیز قابل توجه است که خورشید هر چند در وسط منظومه شمسی ظاهرا بدون حرکت ثابت مانده است، ولی نباید فراموش کرد که آن هم به اتفاق تمام سیارات و اقمارش در دل کهکشانی که به آن تعلق دارد به سوی نقطه معینی (ستاره معروف وگا) در حرکت است و این حرکت نیز نظم و سرعت معینی دارد.
نکات آیه
۱ - حاکمیت نظم، قانون مندى و هدفدارى بر زوایاى وجودى خورشید و ماه (الشّمس و القمر بحسبان) «حسبان» معادل «حساب» است. نکره آمدن آن، بیانگر انجام گرفتن محاسبه اى دقیق در آفرینش خورشید و ماه است.
۲ - حرکت قانون مند خورشید و ماه، نمودى از رحمت و نعمت الهى (الرحمن ... الشّمس و القمر بحسبان)
۳ - توجه به قانون مندى خورشید و ماه، پیامدار درس توحید براى انسان (الرحمن ... الشّمس و القمر بحسبان) آغاز سوره با وصف «الرحمان»، در مقام نمایاندن جلوه هاى الهى به انسان است که از آن جمله، قانون مندى خورشید و ماه است.
موضوعات مرتبط
- آیات خدا: آیات آفاقى ۳
- توحید: دلایل توحید ۳
- خدا: نشانه هاى رحمت خدا ۲; نعمتهاى خدا ۲
- خورشید: قانونمندى خلقت خورشید ۱; قانونمندى گردش خورشید ۲، ۳; نظم خورشید ۱
- ماه(قمر): قانونمندى خلقت ماه(قمر) ۱; قانونمندى گردش ماه(قمر) ۲، ۳; نظم ماه(قمر) ۱
منابع