الرحمن ٤٩
کپی متن آیه |
---|
فَبِأَيِ آلاَءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ |
ترجمه
الرحمن ٤٨ | آیه ٤٩ | الرحمن ٥٠ | ||||||||||||||
|
تفسیر
- آيات ۳۱ - ۷۸ سوره الرحمان
- معناى آیه: «سَنَفرُغُ لَكُم أيّهَا الثّقَلَان»
- معناى اين كه به جن و انس فرمود: «نمى توانيد بگريزيد، جز به سلطان»
- مراد از مقام پروردگار در آيه: «وَ لِمَن خَافَ مَقَامَ رَبّهِ جَنّتَان»
- خوف از مقام پروردگار چیست؟
- اقوال مختلف درباره اين كه: خائف از مقام ربّ، دو بهشت دارد
- توصیف حوريان و زنان بهشتى
- ثنائى جميل بر خداوند، كه اين همه رحمت ارزانى داشته
- بحث روايتى
- رواياتى در ذيل آيه: «هَل جَزَاءُ الإحسَان إلّا الإحسَان»
تفسیر نور (محسن قرائتی)
ذَواتا أَفْنانٍ «48» فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ «49»
«1». واقعه، 17.
«2». زخرف، 71.
«3». صافّات، 45.
«4». انسان، 15.
جلد 9 - صفحه 403
باغهايى داراى درختان پر شاخه و با طراوت (يا نعمتهاى متنوّع و گوناگون). پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ (49)
فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما: پس به كدام از نعمتهاى پروردگار خود كه بهشتهاى مشتمل بر اشجار و اثمار و اعطاى انواع نعم، تُكَذِّبانِ: تكذيب مىكنيد اى جن و انس و انكار مىنمائيد.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ لِمَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ جَنَّتانِ (46) فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ (47) ذَواتا أَفْنانٍ (48) فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ (49) فِيهِما عَيْنانِ تَجْرِيانِ (50)
فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ (51) فِيهِما مِنْ كُلِّ فاكِهَةٍ زَوْجانِ (52) فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ (53) مُتَّكِئِينَ عَلى فُرُشٍ بَطائِنُها مِنْ إِسْتَبْرَقٍ وَ جَنَى الْجَنَّتَيْنِ دانٍ (54) فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ (55)
فِيهِنَّ قاصِراتُ الطَّرْفِ لَمْ يَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَ لا جَانٌّ (56) فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ (57) كَأَنَّهُنَّ الْياقُوتُ وَ الْمَرْجانُ (58) فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ (59) هَلْ جَزاءُ الْإِحْسانِ إِلاَّ الْإِحْسانُ (60)
فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ (61)
ترجمه
و براى كسيكه بترسد از مقام خود در پيشگاه پروردگارش دو بهشت است
پس بكدام يك از نعمتهاى پروردگارتان انكار ميورزيد
داراى انواع درختها و ميوهها ميباشند
پس بكدام يك از نعمتهاى پروردگارتان انكار ميورزيد
در آن دو است دو چشمه كه روان ميباشند
پس بكدام يك از نعمتهاى پروردگارتان انكار ميورزيد
در آن دو از هر ميوهاى دو قسم است
پس بكدام يك از نعمتهاى پروردگارتان انكار ميورزيد
آنان تكيه زنندگانند بر بسترهائى كه آسترهاى آنها از ديبا است و ميوه رسيده آن دو بهشت نزديك زمين است
پس بكدام يك از نعمتهاى پروردگارتان انكار ميورزيد
در آنها است زنان فروهشته چشم كه دست درازى نكرده باشد بآنها انسانى پيش از آنان و نه جنيان
پس بكدام يك از نعمتهاى پروردگارتان انكار ميورزيد
گوئيا آنان ياقوت و مرجانند
پس بكدام يك از نعمتهاى پروردگارتان انكار ميورزيد
آيا هست پاداش نيكى جز نيكى
پس بكدام يك از نعمتهاى پروردگارتان انكار ميورزيد.
تفسير
خداوند سبحان بعد از ذكر احوال اهل جهنم و انواع عذاب آنها
جلد 5 صفحه 120
بيان حال اهل بهشت را فرموده باين تقريب كه براى كسيكه بترسد از وقت اقامت خود در پيشگاه الهى براى حساب اعمال و جزاى آنها و باين جهت مرتكب معصيت خدا نشود دو بهشت است كه بمنزله داخل و خارج و بيرونى و اندرونى يا منزل مسكونى و باغ تفريحى براى او باشد كه در دنيا مردم طالب آنند و در كافى از امام صادق عليه السّلام در تفسير اين آيه نقل فرموده كه كسيكه بداند خدا او را مىبيند و سخن او را ميشنود و بر مقاصد او مطّلع است پس اين دانش باز دارد او را از اعمال قبيحه پس آنكس آنست كه ترسيده از مقام پروردگار خود و باز داشته خود را از هوى و هوس و در فقيه از پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم نقل نموده كه كسيكه پيش آمد كند براى او كار زشتى يا شهوترانىاى پس اجتناب نمايد از آن از ترس خدا حرام فرمايد خدا بر او آتش جهنّم را و ايمن نمايد او را از فزع اكبر و انجاز فرمايد براى او وعده خود را در كتابش كه فرموده و لمن خاف مقام ربّه جنّتان و آن دو باغ داراى انواع نعم و ميوهها يا اقسام اشجار و اثمارند چون افنان يا جمع فنن بمعناى شاخه درخت است كه برگ و ميوه ميدهد و سايه دارد يا جمع فن بمعناى گونه و نوع و در آن دو باغ دو چشمه آب جارى است هر يك مخصوص بباغى كه در كنار نهرها و زير قصرها گردش ميكند و در آن دو باغ از هر نوع ميوه دو قسم موجود است يك قسم معمولى و متعارف كه در دنيا مشاهده شده و يك قسم غير متعارف كه مانند آن مشهود نشده و بعضى گفتهاند از هر ميوهاى دو صنف شبيه بهم مانند رطب و تمر و انگور و مويز موجود است ولى خشك از هر ميوهاى از تازه آن در خوبى كمتر نيست و ايشان استناد و اتّكاء دارند بر بالشها و بسترهائيكه آسترهاى آنها از ديبا و حرير است و رويه آنها را ديگر خدا ميداند كه از چيست چون وقتى آستر حرير باشد رويه را نميشود بيان كرد كه چه چيز است كه از حرير بالاتر است و از خصوصيّات ميوه بهشتى آنست كه در دسترس اهل بهشت است بطوريكه در هر حال كه بخواهند بچينند در دست آنها است خواه ايستاده باشند خواه نشسته خواه خوابيده پس ميشود گفت نزديك بآنها است و ميشود گفت نزديك بزمين است و در آن باغهاى بهشتى كه به هر پرهيزكارى دو باغ از آنها داده ميشود يا در آن بسترهاى حرير كه براى ايشان گسترده شده زنانى بزير افكنده
جلد 5 صفحه 121
چشم از غير شوهرانند كه دست احدى از جن و انس قبلا بآنها نرسيده بلكه بكر و پاك و پاكيزهاند و قمّى ره نقل فرموده كه حور العين از نور رويشان چشمها بزير افكنده شود و بعضى گفتهاند آن زنان دو نوعند انسيّه و جنيّه بزنان انسيّه دست انس نرسيده و بزنان جنيّه دست جن و هر يك از دو نوع مخصوص بهم جنس خودشانند از اهل ايمان و تقوى و در هر حال آن زنان دست نخورده بهشتى در رنگ و ضياء و بهاء و صفاء و جلاء مانند ياقوت و مرجانند كه در آيات سابقه بيان شد و در روايات توصيف شده لطافتشان بآنكه مغز ساق پاى آنها از زير هفتاد حلّه حرير بهشتى نمايان است آيا پاداش كسيكه نيكوكار باشد جز نيكى چيزى است و مستفاد در بيان اين آيه از چند روايت آنست كه نيست جزاء معرفت بخدا و توحيد او مگر بهشت و از امام صادق عليه السّلام نقل شده كه اين آيه جارى است در باره مؤمن و كافر و نيكوكار و بدكار هر كس در باره كسى خوبى كند بايد تلافى كند آنرا بخوبترى و الّا تلافى نكرده چون فضل در ابتداء بخوبى است پس هيچ يك از نعم الهيّه را نبايد انكار نمود.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
ذَواتا أَفنانٍ (48) فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ (49)
بعضي افنان را به كثرت اشجار تفسير كردند، بعضي به كثرت اغصان، بعضي به كثرت فواكه، بعضي به كثرت الوان.
اقول: افنان جمع فن است مثل فنون يعني از هر فني از نعم الهي در اينکه دو جنّت هست از اطعمه و فواكه و البسه و غير اينها.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 49)- و به دنبال این نعمت باز همان سؤال تکرار میشود که: «کدامین نعمتهای پروردگارتان را انکار میکنید»؟! (فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُما تُکَذِّبانِ).
نکات آیه
۱ - درختان پرطراوت و نعمت هاى متنوع بهشت، غیر قابل انکار و تکذیب ناپذیر (ذواتا أفنان . فبأىّ ءالآء ربّکما تکذّبان)
۲ - وجود عناصر کافر و تکذیب گر در میان جن، همانند آدمیان (فبأىّ ءالآء ربّکما تکذّبان)
۳ - سرزنش کافران و تکذیب گران جن و انس از سوى خداوند، به خاطر نادیده انگاشتن نعمت ها و جلوه هاى ربوبیت حق (فبأىّ ءالآء ربّکما تکذّبان)
۴ - نعمت هاى متنوع بهشت، جلوه ربوبیت الهى به جن و انس (ذواتا أفنان . فبأىّ ءالآء ربّکما تکذّبان) به کار گرفتن وصف «ربّ» بیانگر مطلب بالا است. تثنیه آمدن «کما» و «تکذّبان»، ممکن است به خاطر توجه خطاب به جن و انس و یا مرد و زن از انسان ها باشد.
۵ - خداوند، خواهان توجه و اذعان خلق به الهى بودن نعمت ها (ذواتا أفنان . فبأىّ ءالآء ربّکما تکذّبان)
موضوعات مرتبط
- اقرار: اهمیت اقرار به نعمتهاى خدا ۵
- انسان: مربى انسان ۴
- بهشت: تنوع نعمتهاى بهشت ۱، ۴; شادابى درختان بهشت ۱
- جن: تشابه جن با انسان ۲; جنیان کافر ۲; جنیان مکذب ۲; سرزنش جنیان کافر ۳; مربى جن ۴
- خدا: تکذیب ناپذیرى نعمتهاى خدا ۱; توصیه هاى خدا ۵; سرزنشهاى خدا ۳; نشانه هاى ربوبیت خدا ۴
- ذکر: اهمیت ذکر منشأ نعمت ۵
- غفلت: غفلت از ربوبیت خدا ۳; غفلت از نعمتهاى خدا ۳
- کافران: سرزنش کافران ۳
منابع