الحشر ١٨
کپی متن آیه |
---|
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ لْتَنْظُرْ نَفْسٌ مَا قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ |
ترجمه
الحشر ١٧ | آیه ١٨ | الحشر ١٩ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«نَفْسٌ»: هرکسی. هر شخصی. «غَدٍ»: فردا. مراد فردای قیامت است. «مَا قَدَّمَتْ لِغَدٍ»: واژه (مَا) میتواند موصوله یا استفهامیه باشد.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ لْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِما تَعْمَلُونَ «18»
اى كسانى كه ايمان آوردهايد! از خداوند پروا كنيد و هر كس به آن چه براى فرداى (قيامت) خود فرستاده است، بنگرد. باز هم از خدا پروا كنيد كه خداوند به آنچه انجام مىدهيد، به خوبى آگاه است.
نکته ها
فرمان تقوا در اين آيه تكرار و تأكيد شده است كه علاوه بر تأكيد، مىتواند معانى متعدّدى داشته باشد، از جمله:
1. تقواى اول مربوط به اصل كار و تقواى دوم مربوط به كيفيّت آن باشد.
2. تقواى اول مربوط به انجام كار خير و تقواى دوم مربوط به ترك محرمات باشد. 3. و شايد تقواى اول مربوط به توبه از گذشته و تقواى دوم مربوط به ذخيره آينده باشد.
در روايات مىخوانيم: با نيمى از يك دانه خرما، يا اگر نداريد با سخنان خوب، دلهايى را شاد كنيد تا در قيامت كه خداوند مىپرسد: من به تو چشم و گوش و ... دادم چه ذخيرهاى فرستادى، شرمنده نباشيد. زيرا در آن روز بعضى به هر سو مىنگرند، ولى ذخيرهاى كه وسيله نجاتشان باشد از پيش نفرستادهاند. «1»
پیام ها
1- ايمان، زمينه تقوا و شرط ثمر بخشى ايمان، داشتن تقوا است. «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا»
2- به اميد كار خير وارثان نباشيم، هركس به فكر قيامت خود باشد. «وَ لْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ»
«1». تفسير نورالثقلين.
جلد 9 - صفحه 560
3- در آنچه به عنوان عمل صالح ذخيره مىكنيم، دقّت كنيم. «وَ لْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ»
4- محاسبه نفس لازم است. «وَ لْتَنْظُرْ نَفْسٌ» (اگر امروز دقّت نكنيم، دقّت فردا سبب شرمندگى خواهد بود. «يَوْمَ يَنْظُرُ الْمَرْءُ ما قَدَّمَتْ يَداهُ وَ يَقُولُ الْكافِرُ يا لَيْتَنِي كُنْتُ تُراباً» «1»)
5- قيامت، نزديك است. «لِغَدٍ» (چنانكه در جاى ديگر نيز مىفرمايد: «إِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعِيداً وَ نَراهُ قَرِيباً» «2»)
6- آيندهنگرى و عاقبتانديشى، لازمهى ايمان است. «ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ»
7- تقوا، زمينه محاسبه نفس و محاسبه نفس، سبب رشد و تقويت تقوا است.
( «وَ لْتَنْظُرْ نَفْسٌ» ميان دو «اتَّقُوا اللَّهَ» قرار گرفته است).
8- هيچ كس در هيچ مرحلهاى خود را ايمن نداند. يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ ... وَ اتَّقُوا اللَّهَ
9- ايمان به خبير بودن خداوند، عامل تقوا است. وَ اتَّقُوا اللَّهَ ... إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ لْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِما تَعْمَلُونَ «18»
بعد از بيان عاقبت كافران، موعظه به مؤمنان مىفرمايد:
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا: اى كسانى كه ايمان آورديد به خدا و پيغمبر و قيامت، اتَّقُوا اللَّهَ: بترسيد و بيانديشيد خدا را از مخالفت اوامر و نواهى، و اطاعت او كنيد، وَ لْتَنْظُرْ نَفْسٌ: و بايد تأمل كند [هر نفسى] و ببيند، ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ: آنچه پيش فرستاد براى فرداى قيامت، كه آن عمل صالح است كه منجى اوست، يا فعل قبيح كه عذاب او است. پس اگر تقديم طاعات و عبادات و خيرات و مبرّات كرده باشد، شكرگزارى توفيق آن نمايد در زيادتى آن؛ و اگر سيئات و معاصى كرده باشد، توبه كند و از آن پشيمان شود. و اين تأمل و تدبر از روى حقيقت، منتج عاقبت به خيرى خواهد بود، چنانچه دوام داشته باشد. وَ اتَّقُوا اللَّهَ: و بترسيد و بيانديشيد خدا را از مخالفت، و بپرهيزيد از قهر سبحانى و عقاب پادشاهى.
بيان: امر به تقوى در اول براى توبه از گناهان گذشته، و در ثانى براى پرهيز از گناهان آينده. يا اول اشاره به اصل تقوى، و ثانى اشاره به كمال تقوى. يا اول تقواى عوام كه پرهيز از محرمات است، و ثانى تقواى خواص كه پرهيز از ماسواى حق است. از مالك بن دينار نقل شده كه: بر ابواب جنان مكتوب است: وجدنا ما عملنا و ربحنا ما قدّمنا و خسرنا ما خلفنا. يا اول در اداى واجبات به قرينه اقتران به عمل، و ثانى در ترك محرمات به دليل آنكه فرمايد: إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ: بدرستى كه خداى تعالى آگاه است، بِما تَعْمَلُونَ: به آنچه مىكنيد از خير و شر و طاعت و معصيت.
جلد 13 - صفحه 111
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
كَمَثَلِ الشَّيْطانِ إِذْ قالَ لِلْإِنْسانِ اكْفُرْ فَلَمَّا كَفَرَ قالَ إِنِّي بَرِيءٌ مِنْكَ إِنِّي أَخافُ اللَّهَ رَبَّ الْعالَمِينَ «16» فَكانَ عاقِبَتَهُما أَنَّهُما فِي النَّارِ خالِدَيْنِ فِيها وَ ذلِكَ جَزاءُ الظَّالِمِينَ «17» يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ لْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِما تَعْمَلُونَ «18» وَ لا تَكُونُوا كَالَّذِينَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْساهُمْ أَنْفُسَهُمْ أُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ «19» لا يَسْتَوِي أَصْحابُ النَّارِ وَ أَصْحابُ الْجَنَّةِ أَصْحابُ الْجَنَّةِ هُمُ الْفائِزُونَ «20»
ترجمه
مانند شيطان هنگاميكه گفت بانسان كافر شو پس چون كافر شد گفت همانا من بيزارم از تو همانا من ميترسم از خدا كه پروردگار جهانيان است
پس سر انجام كار آن دو آن شد كه هر دو در آتشند جاودانيان در آن و اين جزاى ستمكارانست
اى كسانيكه ايمان آورديد بترسيد از خدا و بايد نظر كند هر كس و ببيند كه چه پيش فرستاده براى فردا و بترسيد از خدا همانا خدا آگاه است بآنچه ميكنيد
و مباشيد مانند آنانكه فراموش كردند خدا را پس از ياد آنها برد خودشان را آن گروه آنانند متمرّدان
برابر نيستند اهل آتش و اهل بهشت اهل بهشت ايشانند كاميابان.
تفسير
خداوند متعال در تعقيب احوال بنى نضير مثلى براى منافقين و آنها زده باين تقريب كه مثل منافقين در اغراء يهود و ترك نصرت بنى نضير مثل شيطان است كه بانسان ميگويد كافر شو و كفر را در نظر انسان جلوه ميدهد ولى در دم مرگ يا قيامت از او و عملش تبرّى ميجويد و مدّعى ترس از خدا ميشود براى آنكه در عذاب او شريك نشود ولى براى هيچيك فائده و اثرى ندارد و بالاخره هر دو مخلّد در آتش جهنّم ميشوند چون ستمكار بر خود و خلقند و هر فرد از اهل ايمان در دنيا بايد متوجّه اين امر باشد كه براى فرداى قيامت خود چه عمل خير يا شرّى پيش فرستاده و اينكه از آخرت بفردا تعبير فرموده براى نزديكى و تحقّق وقوع آنست و براى آنكه دنيا مانند يك روز و آخرت فرداى آنروز است و تنكير غد براى تعظيم است و تكرار امر بتقوى يا براى تأكيد است يا براى اشاره به دو ركن توبه كه ندامت از گناه سابق و عزم بر ترك آن در لاحق است و البته خداوند آگاه است از اعمال سابقه و لاحقه بندگان از خير و شرّ در تمام احوال و بر طبق آن پاداش خواهد داد و كيفر خواهد فرمود و نبايد مؤمنين مانند كسانى باشند كه فراموش نمودند اداء حقّ ربوبيّت را و خدا هم آنها را بحال خودشان واگذار فرمود و در نتيجه
جلد 5 صفحه 180
فراموش كردند جلب نفع و دفع ضرر از خودشان را و مرتكب معصيت شدند و ترك طاعت نمودند و بمضار آن مبتلا و از منافع اين محروم گشتند و البته كسانيكه باعمال بد مستحق جهنّم شدند مساوى نيستند با كسانيكه باعمال خوب مستحق بهشت شدند آنها محروم از خير و اينها فائز بنعيم ابدى خواهند بود در عيون از امام رضا عليه السّلام نقل نموده كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم اين آيه را تلاوت نمود و فرمود اصحاب جنّت كسى است كه اطاعت نمايد مرا و تسليم شود براى على بن ابى طالب عليه السّلام بعد از من و اقرار كند بولايت او و اصحاب نار كسى است كه دشمنى و عناد نمايد با مقام ولايت و نقض عهد كند و با او مقاتله نمايد.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللّهَ وَ لتَنظُر نَفسٌ ما قَدَّمَت لِغَدٍ وَ اتَّقُوا اللّهَ إِنَّ اللّهَ خَبِيرٌ بِما تَعمَلُونَ «18»
اي كساني که ايمان آوردهايد بترسيد از عذاب الهي، پرهيز كنيد و بايد هر نفسي نظر كند چه پيش انداخته براي فرداي قيامت، و پرهيز كنيد از مخالفت خداي متعال محققا خدا خبير است بآنچه عمل ميكنيد.
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللّهَ مكرر مراتب تقوي ذكر شده که اوّل درجه
جلد 16 - صفحه 481
تقواي از كفر و شرك و ضلالت را ثمّ از معاصي كبار سپس از كليّه معاصي پس از آن از مكروهات و منافيات مروّت و مباحات زائد از مقدار لزوم.
وَ لتَنظُر نَفسٌ ما قَدَّمَت لِغَدٍ فرداي قيامت که از جزئي و كلي اعمال سؤال ميشود و در تحت حساب ميآيد. فَمَن يَعمَل مِثقالَ ذَرَّةٍ خَيراً يَرَهُ وَ مَن يَعمَل مِثقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ زلزال آيه 7 و 8 و تمام در نامه عمل ثبت شده که ميفرمايد: وَ وُضِعَ الكِتابُ فَتَرَي المُجرِمِينَ مُشفِقِينَ مِمّا فِيهِ وَ يَقُولُونَ يا وَيلَتَنا ما لِهذَا الكِتابِ لا يُغادِرُ صَغِيرَةً وَ لا كَبِيرَةً إِلّا أَحصاها وَ وَجَدُوا ما عَمِلُوا حاضِراً وَ لا يَظلِمُ رَبُّكَ أَحَداً كهف آيه 47.
وَ اتَّقُوا اللّهَ تأكيد امر اوّل است، زيرا قطع نظر از حساب و سؤال و نامه اعمال و شهود روز قيامت از ملائكه حفظه و كتبه و اعضاء و جوارح و شهادت انبياء در حقّ فرد فرد امّت و شهادة اوصياء و ائمه در حق رعيّت که ميفرمايد: فَكَيفَ إِذا جِئنا مِن كُلِّ أُمَّةٍ بِشَهِيدٍ وَ جِئنا بِكَ عَلي هؤُلاءِ شَهِيداً نساء آيه 45 بر فرض هيچ كدام از اينها نبود كافي بود.
إِنَّ اللّهَ خَبِيرٌ بِما تَعمَلُونَ.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 18)- در این آیه روی سخن را به مؤمنان کرده، به عنوان یک نتیجهگیری از ماجرای شوم و دردناک «بنی نضیر» و منافقان و شیطان، میفرماید:
«ای کسانی که ایمان آوردهاید! از (مخالفت) خدا بپرهیزید، و هر کس باید بنگرد تا برای فردایش چه چیز از پیش فرستاده»؟ (یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله و لتنظر نفس ما قدمت لغد).
در حقیقت سرمایه اصلی انسان در صحنه قیامت کارهائی است که از پیش فرستاده، و گر نه غالبا کسی به فکر انسان نیست که برای او چیزی بعد از مرگ او بفرستد، و یا اگر بفرستند ارزش زیادی ندارد.
سپس بار دیگر برای تأکید میافزاید: «از خدا بپرهیزید که خداوند از آنچه انجام میدهید آگاه است» (و اتقوا الله ان الله خبیر بما تعملون).
آری! تقوا و ترس از خداوند سبب میشود که انسان برای فردای قیامت بیندیشد، و اعمال خود را پاک و پاکیزه و خالص کند.
نکات آیه
۱ - دعوت خداوند از اهل ایمان، به رعایت تقوا (یأیّها الذین ءامنوا اتّقوا اللّه)
۲ - ایمان، مقتضى رعایت تقوا و پرهیز از مخالفت با خداوند (یأیّها الذین ءامنوا اتّقوا اللّه) از این که خداوند، مؤمنان را با وصف ایمان مورد دعوت قرار داده است، مطلب بالا استفاده مى شود.
۳ - متقى بودن، شرط ثمربخشى ایمان (یأیّها الذین ءامنوا اتّقوا اللّه) برداشت یاد شده با توجه به این نکته است که مخاطبان آیه شریفه، پس از نیل به «ایمان»، به تقوا فراخوانده شده اند.
۴ - اعمال آدمى، پیش فرستاده هاى او به جهان آخرت (و لتنظر نفس ما قدّمت لغد)
۵ - لزوم حساسیت و مراقبت انسان، نسبت به اعمال و اندوخته هاى خویش براى آخرت و لتنظر نفس ما قدّمت لغد
۶ - محاسبه اعمال و مراقبت بر آن، لازمه تقوا است. (اتّقوا اللّه و لتنظر نفس ما قدّمت لغد و اتّقوا اللّه)
۷ - قیامت، روز دریافت نتایج اعمال دنیوى است. (و لتنظر نفس ما قدّمت لغد) واژه «غد»، اشاره به قیامت دارد.
۸ - روز برخوردارى انسان از نتایج اعمال خویش (قیامت )، چون فردا نزدیک است. (و لتنظر نفس ما قدّمت لغد) کاربرد واژه «غد» براى «قیامت»، بیان کننده معناى یاد شده است; چرا که نزدیک ترین روز به انسان «فردا» است.
۹ - توجه به نزدیکى قیامت، عامل حساسیت فزون تر نسبت به اعمال خویش (و لتنظر نفس ما قدّمت لغد) از به کار گرفته شدن واژه «غد» به جاى قیامت، برداشت یاد شده استفاده مى شود.
۱۰ - محاسبه اعمال و مراقبت بر کردار، هم ریشه در تقوا دارد و هم روحیه تقوا را رشد داده، شکوفا مى سازد. (و لتنظر نفس ... و اتّقوا اللّه) از قرار گرفتن عبارت «و لتنظر...» در میان دو «اتّقوا اللّه»، استفاده مى شود که محاسبه نفس از یک سو، متکى به تقوا است و از سوى دیگر عامل شکوفایى و تکامل آن مى باشد.
۱۱ - رعایت تقوا در حل پیروزى و اقتدار توصیه خداوند به مؤمنان * (یأیّها الذین ءامنوا اتّقوا اللّه و لتنظر ... و اتّقوا اللّه) برداشت یاد شده با توجه به این نکته است که پس از آیات مربوط به غزوه بنى نضیر و پیروزى مسلمانان بر کافران و منافقان، سخن از بایستگى تقوا به میان آمده است.
۱۲ - احساس اقتدار و ایمنى از آسیب دشمن، زمینه ساز غفلت و کم تقوایى است.* (یأیّها الذین ءامنوا اتّقوا اللّه و لتنظر ... و اتّقوا اللّه) در آیات پیشین خداوند به مؤمنان اطمینان داد که کافران یهود از این پس، تاب رویارویى مستقیم نخواهند داشت و منافقان هم کارى از پیش نخواهند برد; ولى پس از آن اطمینان بخشى، اکنون توصیه به تقوا کرده است. گویى که احساس ایمنى، زمینه غفلت را فراهم مى آورد.
۱۳ - انسان همواره در معرض لغزش و نیازمند توصیه و تذکر به تقوا (یأیّها الذین ءامنوا اتّقوا اللّه ... و اتّقوا اللّه) از این که مؤمنان مورد دعوت هاى مکرر «اتّقوا...» قرار گرفته اند; نیاز آن به این دعوت استفاده مى شود.
۱۴ - خداوند، داراى آگاهى ژرف و همه جانبه نسبت به اعمال آدمیان (إنّ اللّه خبیر بما تعملون)
۱۵ - آگاهى ژرف خداوند به اعمال خلق، پشتوانه نظام کیفر و پاداش (و لتنظر نفس ما قدّمت لغد ... إنّ اللّه خبیر بما تعملون) توجه به پیوند مفهومى صدر آیه (مسؤولیت اخروى انسان در قبال کرده هاى خویش) و ختام آیه (علم و آگاهى ژرف الهى) مطلب بالا را نتیجه مى دهد.
۱۶ - توجه به آگاهى همه جانبه خداوند به اعمال، زمینه ساز گرایش آدمى به تقوا (و اتّقوا اللّه إنّ اللّه خبیر بما تعملون) «إنّ اللّه خبیر...» در مقام تعلیل و بیانگر علت لزوم تقوا است.
موضوعات مرتبط
- اتکا: اتکا به قدرت ۱۲
- انسان: نیازهاى معنوى انسان ۱۳
- ایمان: آثار ایمان ۲; شرایط تأثیر ایمان ۳
- پیروزى: تقوا در پیروزى ۱۱
- تقوا: آثار تقوا ۳، ۱۰; اهمیت تقوا ۱۳; توصیه به تقوا ۱، ۱۱; زمینه بى تقوایى ۱۲; زمینه تقوا ۲، ۱۶; شرایط تقوا ۶; عوامل تقوا ۱۰
- توشه: توشه اخروى ۴
- خدا: آثار علم غیب خدا ۱۵; تضمین پاداشهاى خدا ۱۵; تضمین کیفرهاى خدا ۱۵; توصیه هاى خدا ۱، ۱۱; علم خدا به اعمال ۱۴، ۱۵; علم غیب خدا ۱۴; وسعت علم خدا۱۴
- دشمنان: دشمن شناسى ۱۲
- ذکر: آثار ذکر علم خدا ۱۶; آثار ذکر نزدیکى قیامت ۹
- عصیان: اجتناب از عصیان خدا ۲
- عمل: آثار اخروى عمل ۴، ۷، ۸; آثار حسابرسى عمل ۱۰; اهمیت مراقبت بر عمل ۵; حسابرسى عمل ۶; زمینه حسابرسى عمل ۱۰; زمینه مراقبت بر عمل ۹; مراقبت برعمل ۶
- غفلت: عوامل غفلت ۱۲
- قیامت: نزدیکى قیامت ۸; ویژگیهاى قیامت ۷
- مؤمنان: توصیه به مؤمنان ۱، ۱۱
- نیازها: نیاز به تذکر ۱۳
منابع