الحجر ٢٤

از الکتاب
کپی متن آیه
وَ لَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَقْدِمِينَ‌ مِنْکُمْ‌ وَ لَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَأْخِرِينَ‌

ترجمه

ما، هم پیشینیان شما را دانستیم؛ و هم متأخّران را!

|و ما به خوبى رفتگان شما را شناخته‌ايم و بازماندگان شما را نيز شناخته‌ايم
و به يقين، پيشينيان شما را شناخته‌ايم و آيندگان [شما را نيز] شناخته‌ايم.
و البته ما به همه گذشتگان و آیندگان شما آگاهی کامل داریم.
و بی تردید [حالات، اعمال و شمار] پیشینیانِ شما و آیندگانتان را می دانیم.
و مى‌دانيم چه كسانى از شما از اين پيش رفته‌اند و چه كسانى واپس مانده‌اند.
و پیشینیان و پسینیان‌شما را به خوبی می‌شناسیم‌
و هر آينه ما پيشينيان شما را مى‌دانيم و پسينيان را هم مى‌دانيم.
و ما، هم پیشینیان شما را می‌دانیم و هم پسینیان شما را، (و می‌دانیم که کی بوده‌اند و چه کرده‌اند، و کی خواهند بود و چه خواهند کرد).
و ما همانا بی‌چون خواستاران پیشبردتان را شناختیم. و همانا به‌راستی خواستاران تأخیرتان را (نیز) شناختیم.
و همانا دانستیم پیشینیان را از شما و دانستیم پس آیندگان را

And We know those of you who go forward, and We know those who lag behind.
ترتیل:
ترجمه:
الحجر ٢٣ آیه ٢٤ الحجر ٢٥
سوره : سوره الحجر
نزول : ٤ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٩
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«الْمُسْتَقْدِمِینَ»: پیشینیان. «الْمُسْتَئْخِرِینَ»: پسینیان.


نزول

«شیخ طوسى» گوید: فرّاء گوید: هنگامى که رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم فرمود: خداوند به نمازگذاران صف اول نماز جماعت درود می‌فرستد. بعضى از مسلمین در صدد شدند که خانه خود را بفروشند تا نزدیک مسجد باشند و در صف اول نماز جماعت قرار گیرند سپس این آیه نازل گردید و فرمود: خداوند به نمازگذاران درباره نیات آنان پاداش می‌دهد.[۱][۲]

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ لَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَقْدِمِينَ مِنْكُمْ وَ لَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَأْخِرِينَ «24»

و بدون شك ما به پيشينيان از شما علم داريم وبه آيندگان نيز آگاهيم.

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ لَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَقْدِمِينَ مِنْكُمْ وَ لَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَأْخِرِينَ «24»

وَ لَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَقْدِمِينَ مِنْكُمْ‌: و هرآينه بتحقيق مى‌دانيم ما گذشتگان شما را. وَ لَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَأْخِرِينَ‌: و هرآينه بتحقيق مى‌دانيم ما باقيماندگان شما را، يا مى‌دانيم اولين و آخرين شما را. يا مى‌دانيم متقدمين در صف قتال و متأخرين آن را. يا مى‌دانيم مقدمين به خير و طاعت را و مبطئين از آن را.

در اسباب نزول‌ «2» آورده كه: زنى جميله در عقب حضرت پيغمبر صلّى اللّه‌


«1» منهج الصادقين، جلد 5، صفحه 158، از بحر الحقائق نقل نموده است.

«2» منهج الصادقين، جلد 5، صفحه 159، نقل از اسباب نزول نموده است.

جلد 7 - صفحه 98

عليه و آله و سلّم نماز مى‌گذارد در صف زنان، بعضى اهل جماعت، صف جلو مى‌ايستادند تا او را نبينند، و جمعى به صف آخر ايستاده تا در ركوع او نظاره كنند. حق تعالى فرمود: ما مقدم و مؤخر اهل صفوف را مى‌دانيم، و بر ذات احديت ما مخفى نيست، و قصد و نيت هر دو دسته را مى‌دانيم، و از اينجاست كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود «1»: خير صفوف الرّجال اوّلها و شرّها آخرها و خير صفوف النّساء آخرها و شرّها اوّلها يعنى: بهترين صف مردان در جماعت صف اول، و بدترين آنها صف آخر است، و بهترين صف زنان صف آخر، و بدترين آن‌ها صف اول است.

بنا به قول ربيع‌ «2»، شأن نزول آيه آنكه: حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم مردمان را تحريص فرمود بر صف اول، مردم مبادرت مى‌كردند، بنو عذره را منزل دور بود، چون مى‌رسيدند صف اول را گرفته بودند، خدمت حضرت عرضه داشتند: ما خانه‌هاى خود را فروخته جنب مسجد خانه اختيار كنيم تا فضل صف اول از ما فوت نشود؛ آيه شريفه نازل كه ما مقدم و مؤخر و نيت شما را مى‌دانيم، گرچه راه شما دور است، لكن به هر قدمى حسنه‌اى نوشته شود؛ ايشان خوشحال شدند.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ إِنْ مِنْ شَيْ‌ءٍ إِلاَّ عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ «21» وَ أَرْسَلْنَا الرِّياحَ لَواقِحَ فَأَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَسْقَيْناكُمُوهُ وَ ما أَنْتُمْ لَهُ بِخازِنِينَ «22» وَ إِنَّا لَنَحْنُ نُحْيِي وَ نُمِيتُ وَ نَحْنُ الْوارِثُونَ «23» وَ لَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَقْدِمِينَ مِنْكُمْ وَ لَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَأْخِرِينَ «24» وَ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ يَحْشُرُهُمْ إِنَّهُ حَكِيمٌ عَلِيمٌ «25»

ترجمه‌

و نيست هيچ چيز مگر آنكه نزد ما است خزانه‌هايش و نازل نميكنيم آنرا


جلد 3 صفحه 249

مگر بمقدارى معين‌

و فرستاديم بادها را بارور كنندگان پس نازل نموديم از آسمان آبرا پس سيراب نموديم شما را از آن و نيستيد شما مر آنرا خزانه داران‌

و همانا ما هر آينه زنده ميكنيم و ميميرانيم و مائيم وارثان‌

و بتحقيق دانستيم پيش رفتگان از شما را و بتحقيق دانستيم پس ماندگان را

و همانا پروردگار تو او محشور ميكند ايشانرا همانا او درست كار دانا است.

تفسير

هر موجوديكه از مكمن غيب پاى در عرصه شهود گذارده و خلعت هستى در بر نموده رشحه‌اى از رشحات اصل وجود و سر چشمه جود و آب حيات است كه از مقام عالى نازل و محدود بحدود و تعيّنات و تشخصات شده است پس اجناس و انواع و اصناف موجودات خزائن و معادن و منابع آنها در نزد خداوند بوده و هست و خواهد بود و در هر زمان بر حسب حكمت و مصلحت بعرصه ظهور و بروز خواهد رسيد و مفسّرين براى ضيق مجال و تقريب اذهان بمثال، خزائن را جمعى بقدرت و قمّى ره بآب تفسير نموده و فرموده‌اند نازل و متعلّق ميشود قدرت الهى بر مقدورات و فرود ميآيد آب از آسمان پس ميرويد گياه براى هر حيوان ولى مطلب بر اهل علم مخفى نيست و همانستكه اجمالا بيان شد از امام سجّاد عليه السّلام روايت شده كه در عرش تمثال جميع خلق خدا از صحرا و دريا هست و اين تأويل آيه ان من شى‌ء الّا عندنا خزائنه است كه اشاره بتحقيق مرقوم است و مراد از انزال بقدر معلوم اعطاء بقدر قابليّت و استعداد و اقتضاء حكمت و عدالت است مقدّريكه بگل نكهت و بگل جانداد بهر كه هر چه سزا ديد حكمتش آنداد از جاه و جلال و جمال و كمال و مال و منال و كسيرا حقّ چون و چرا نيست چون در دستگاه حكيم على الاطلاق جاى چون و چرا نيست و خداوند فرستاد بادها را كه بارور و آبستن كنندگانند ابرها را بباران و درختان را بميوه‌ها پس نازل فرمود از آسمان باران رحمت خود را و سيراب نمود بندگان و حيوانات و نباتاترا از آن و مردم قدرت ندارند بر جمع و تفريق آن بر طبق حكمت و مصلحت خلاصه آنكه بندگان عاجزند از خزانه‌دارى آب كه از اجسام است چه رسد بآنكه خزانه دار عالم ارواح و عقول و اشباح و نفوس باشند عيّاشى ره از امير المؤمنين عليه السّلام روايت نموده كه بباد بد نگوئيد كه آن مبشّر و منذر است و بارور كننده درختان است و از خداوند بخواهيد خير آنرا و باو پناه ببريد از شرّش‌


جلد 3 صفحه 250

و خداوند زنده ميكند و روح ميدهد بتمام موجودات و ميميراند آنها را بمقتضاى حكمت و مصلحت و ميگيرد از آنها دارائى و آنچه را بوديعت نزد آنها نهاده است مانند وارث و مالك و متصرّف ميشود در زمين وقتى كه موجودى جز او وجود نداشته باشد در آن كه تصور مالكيّت براى او شود و خداوند دانا است باحوال و اعيان گذشتگان و آيندگان از خلق و اين امّت و در روايت عيّاشى ره از امام باقر عليه السّلام در اين آيه اختصاص باهل ايمان آنها داده شده و بعضى اختصاص بمتقدّمين و متأخرين در جهاد و بعضى در خيرات و بعضى در صف جماعت داده‌اند و ظاهرا مرادشان نزول است نه بيان مراد و كلام امام، امام كلمات است و خداوند محشور ميفرمايد تمام خلائق را از اولين و آخرين در يكروز براى حساب و مجازات اعمال چون حكيم است مردم را بعبث خلق نفرموده و عليم است چيزى از اعمال آنها بر او مخفى نيست و از صفحه علم او محو نخواهد شد ..

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ لَقَد عَلِمنَا المُستَقدِمِين‌َ مِنكُم‌ وَ لَقَد عَلِمنَا المُستَأخِرِين‌َ «24»

و ‌هر‌ آينه‌ بتحقيق‌ ‌ما ميدانيم‌ پيشينيان‌ ‌از‌ ‌شما‌ ‌را‌ و ميدانيم‌ آخرين‌ ‌شما‌ ‌را‌.

جلد 12 - صفحه 25

مفسرين‌ ‌در‌ بيان‌ اينكه‌ مستقدمين‌ كيان‌ هستند و مستأخرين‌ كيان‌ اقوال‌ زيادي‌ بالغ‌ ‌بر‌ شش‌ قول‌ گفتند و دو حديث‌ ‌هم‌ ‌در‌ ‌اينکه‌ باب‌ نقل‌ كرده‌اند و منشأ ‌اينکه‌ اقوال‌ اينست‌ ‌که‌ توهم‌ كردند ‌که‌ خطابات‌ قرآن‌ مخصوص‌ زمان‌ خطاب‌ ‌است‌ بلكه‌ مخصوص‌ بمشافهين‌ و حاضرين‌ ‌است‌ و شمول‌ احكام‌ ‌بر‌ معدومين‌ و غائبين‌ باشتراك‌ ‌در‌ تكليف‌ ‌است‌ و لكن‌ تحقيق‌ اينست‌ ‌که‌ خطابات‌ قرآني‌ مثل‌ تصنيف‌ مصنفين‌ ‌است‌ بلكه‌ تمام‌ افراد جن‌ و انس‌ ‌از‌ اول‌ دنيا ‌تا‌ آخر همه‌ ‌در‌ علم‌ الهي‌ و حضور نزد پروردگاري‌ مساوي‌ هستند و مكرر گفته‌ايم‌ ‌که‌ اخبار وارده‌ ‌در‌ تفاسير بيان‌ مصداق‌ ‌است‌ منافي‌ ‌با‌ عموم‌ ‌آيه‌ ندارد و ‌در‌ ‌اينکه‌ مقام‌ ‌هم‌ مي‌گوييم‌ ‌که‌ تقدم‌ و تأخر امريست‌ نسبي‌ مثلا زيد نسبت‌ باولاد و احفادش‌ مقدم‌ ‌است‌ و نسبت‌ بآباء و اجدادش‌ مؤخر ‌است‌، بناء ‌علي‌ ‌هذا‌ مي‌گوييم‌ وَ لَقَد عَلِمنَا المُستَقدِمِين‌َ مِنكُم‌ شامل‌ ‌از‌ اول‌ خلقت‌ ‌از‌ مومنين‌ و كافرين‌ مي‌شود ‌تا‌ زمان‌ نزول‌ قرآن‌ و كلمه‌ (المستقدمين‌) ‌هم‌ جمع‌ محلي‌ بالف‌ و لام‌ ‌است‌ عموم‌ دارد وَ لَقَد عَلِمنَا المُستَأخِرِين‌َ ‌از‌ زمان‌ نزول‌ ‌الي‌ يوم القيامة خداوند عالم‌ علم‌ بهمه‌ ‌آنها‌ و افعال‌ ‌آنها‌ و بواطن‌ ‌آنها‌ و ظواهر ‌آنها‌ دارد.

وَ ما يَعزُب‌ُ عَن‌ رَبِّك‌َ مِن‌ مِثقال‌ِ ذَرَّةٍ فِي‌ الأَرض‌ِ وَ لا فِي‌ السَّماءِ وَ لا أَصغَرَ مِن‌ ذلِك‌َ وَ لا أَكبَرَ إِلّا فِي‌ كِتاب‌ٍ مُبِين‌ٍ يونس‌ ‌آيه‌ 62 و ‌هر‌ كرا بجزاي‌ ‌خود‌ ميرساند و يكي‌ ‌از‌ شواهد ‌براي‌ عموم‌ ‌آيه‌ ‌بعد‌ ‌است‌ ‌که‌ ميفرمايد.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 24)- بعد اضافه می‌کند: «ما هم پیشینیان شما را دانستیم و هم متأخران را» (وَ لَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَقْدِمِینَ مِنْکُمْ وَ لَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَأْخِرِینَ).

کلمه «مستقدمین» و «مستأخرین» معنی وسیعی دارد که هم شامل پیشگامان و متأخران در زمان می‌شود، و هم شامل پیشگامان در اعمال خیر، و یا جهاد و مبارزه با دشمنان حق، و یا حتی صفوف نماز جماعت، و مانند اینها.

بنابراین هم خود آنها و هم اعمالشان در برابر علم ما روشن و آشکارند، و از

ج2، ص530

این نظر معاد و رستاخیز و محاسبه اعمال همه آنها کاملا در برابر ما سهل است.

نکات آیه

۱- خداوند، بى تردید به احوال نسلهاى پیشین و نسلهاى آینده، آگاه است. (و لقد علمنا المستقدمین منکم و لقد علمنا المستئخرین) مقصود از علم خداوند به پیشینیان و آیندگان، مى تواند علم به وجود خود آنان باشد و مى تواند علم به احوال آنها باشد. برداشت فوق مبتنى بر احتمال دوم است.

۲- به یقین، خداوند به نسلهاى پیشین و به وجود نسلهاى آینده بشر، آگاه است. (و لقد علمنا المستقدمین منکم و لقد علمنا المستئخرین)

۳- خداوند، بى تردید به احوال انسانهاى پیشرو در میدان ایمان و عمل و مردم ناموفق در آن آگاه است. (و لقد علمنا المستقدمین منکم و لقد علمنا المستئخرین) در اینکه تقدّم و تأخّر در آیه فوق، به چه چیز سنجیده شده؟ میان مفسران چند نظریه وجود دارد: یکى از آنها سبقت و تأخیر در رابطه با ایمان و عمل صالح است; زیرا دنیا میدان مسابقه براى انسانهاست «و لکل وجهة هو مولیها فاستبقوا الخیرات» (سوره بقره آیه ۱۴۸). برداشت فوق مبتنى بر این احتمال است.

۴- علم خداوند به اشیا، منوط به وجود فعلى آنها نیست. (و لقد علمنا المستقدمین منکم و لقد علمنا المستئخرین)

روایات و احادیث

۵- «عن الصادق جعفربن محمد(ع): ان المستقدمین أصحاب الحسنات و المستأخرین أصحاب السیئات;[۳] از امام صادق(ع) روایت شده است: مقصود از «المستقدمین» نیکوکاران و «المستأخرین» گناهکارانند».

۶- «عن أبى جعفر(ع) قال: «و لقد علمنا المستقدمین منکم و لقد علمنا المستأخرین» قال: هم المؤمنون من هذه الأمة;(۲) از امام باقر(ع) درباره سخن خداوند «و لقد علمنا المستقدمین منکم و لقد علمنا المستأخرین» روایت شده است که فرمود: آنان [پیشینیان و متأخران] مؤمنان از این امتند».

موضوعات مرتبط

  • آیندگان: علم به آیندگان ۱، ۲
  • ایمان: پیشگامان در ایمان ۳; محرومان از ایمان ۳
  • پیشینیان: علم به پیشینیان ۱، ۲
  • خدا: علم خدا به گناهکاران ۵; علم خدا به مؤمنان آینده ۶; علم خدا به مؤمنان پیشین ۶; علم خدا به محسنان ۵; علم غیب خدا ۱، ۲، ۳; وسعت علم خدا ۴

منابع

  1. صاحب مجمع البیان از ابن عباس نقل کند که معنى آیه چنین است ما متقدمین در صف اول نماز جماعت را دانستیم و شناختیم و مستأخرین از آن‌ها یعنى صف آخر آن‌ها را نیز شناختیم زیرا مسلمین در نماز جماعت در قرار گرفتن صف از یکدیگر سبقت مى جستند تا ادراک فضیلت نماز جماعت را بنمایند و بعضى هم در صف آخر مى ایستادند تا پشت و کپل زن‌ها را در ضمن نماز نظاره کنند سپس این آیة نازل شد. ربیع بن انس گوید: پیامبر مردم را تشویق مى فرمود که در صف اول جماعت باشند و مى فرمود: بهترین صف نماز جماعت مردان، صف اول است و بدترین صف نماز جماعت آنان صف آخر است و بالعکس بهترین صف نماز جماعت زنان، صف آخر است و بدترین صف جماعت آنان صف اول است و فرمود خدا و فرشتگان بر نمازگذاران صف اول مردان درود مى فرستد بعد از این گفتار مردم ازدحام کردند و خانه هاى بنى‌عذرة از مسجد پیامبر دور بود. آنان مى گفتند: ما خانه هاى خود را مى فروشیم و خانه‌ائى نزدیک مسجد خریدارى مى کنیم تا بتوانیم در صف اول نماز جماعت قرار گیریم سپس این آیة نازل گردید و معنى آن چنین است که خداوند به مردم روى نیات آنان پاداش می‌دهد».
  2. ترمذى در صحیح خود و نسائى در سنن خویش و نیز حاکم و دیگران از علماء عامه از ابن عباس نقل کنند که زنى که خیلى زیباروى بود و در مدینه سکنى داشت. پشت سر رسول خدا صلی الله علیه و آله به نماز مى ایستاد. بعضى از مردم در صف اول نماز قرار مى گرفتند تا او را در نماز ببیند و بعضى در صف آخر نماز مى ماندند و از زیر عبا یا قبا به وى نظاره می‌نمودند سپس این آیه نازل گردید، ابن مردویه در تفسیر خود از داود بن صالح روایت کند که از سهل بن حنیف درباره این آیه سؤال شد که آیا درباره مستقدمین فی سبیل اللّه است یا مستأخرین آن؟ گفت: درباره هیچیک از آنان نیست بلکه درباره صفوف نماز جماعت است.
  3. تفسیر برهان، ج ۲، ص ۳۲۸، ح ۲. ۲- تفسیر عیاشى، ج ۲، ص ۲۴۰، ح ۶; نورالثقلین، ج ۳، ص ۷، ح ۲۲.