التوبة ١٢٣
کپی متن آیه |
---|
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قَاتِلُوا الَّذِينَ يَلُونَکُمْ مِنَ الْکُفَّارِ وَ لْيَجِدُوا فِيکُمْ غِلْظَةً وَ اعْلَمُوا أَنَ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ |
ترجمه
التوبة ١٢٢ | آیه ١٢٣ | التوبة ١٢٤ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«یَلُونَکُمْ»: از حیث مکان یا نسب به شما نزدیکند. در اینجا بیشتر قرب مکانی مورد نظر است. از ماده (ولی) است. «غِلْظَة»: شدّت و خشونت در جنگ که بالطبع صبر و شکیبائی و جرأت و شهامت را نیز شامل میشود.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
يَا أَيُّهَا النَّبِيُ جَاهِدِ... (۲) مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ... (۴)
لاَ إِکْرَاهَ فِي الدِّينِ قَدْ... (۳) يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَنْ... (۳) سُنَّةَ مَنْ قَدْ أَرْسَلْنَا قَبْلَکَ... (۱) مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ... (۵)
تفسیر
- آيات ۱۲۳ - ۱۱۱، سوره توبه
- وعده قطعى بهشت به كسانى كه در راه خدا با جان و مال خود جهاد مى كنند (ان الله اشترى )
- وضع و وصف فردى و اجتماعى مؤ منين
- سبب عدم جواز استغفار براى مشركين لغو بودن استغفار براى آنان است
- علت وجوب تبرى از دشمنان خدا، و اشاره به عموميت اين حكم
- وجه اينكه توبه (بازگشت ) خدا به پيامبر (ص ) و مهاجرين انصار ،قبل از ذكر توبه خدا به سه نفرى كه از جنگ تبوك تخلف كردند در آيه وارد شده وبيان مراد از توبه خدا در اين موارد
- بيان مقصود از توبه در هر يك از مواردى كه در آيات مورد بحث تكرار شده
- معناى اينكه فرمود: با صادقين باشيد (...و كونوا مع الصادقين )
- پاداش مجاهدان ، و مراد از جمله : (( ليجزيهم الله احسن ما كانوا يعملون ))
- توضيح آيه نفر (فلولا نفر من كل فرقة منهم طائفة ... )) و بيان آنچه كه از آن استنباط مى شود
- (رواياتى در ذيل برخى آيات گذشته )
- روايتى درباره مشقات و سختى هايى كه مسلمانان در راه تبوك تحمل نمودند
تفسیر نور (محسن قرائتی)
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قاتِلُوا الَّذِينَ يَلُونَكُمْ مِنَ الْكُفَّارِ وَ لْيَجِدُوا فِيكُمْ غِلْظَةً وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ «123»
اى كسانىكه ايمان آوردهايد! با كسانى از كفّار كه نزديك شمايند بجنگيد. بايد آنان در شما خشونت و صلابت بيابند و بدانيد كه خداوند، با پرهيزكاران است.
نکته ها
پرداختن به دشمنانِنزديكتر و جنگيدن با آنان، مزايايى دارد، از جمله: به هزينه و امكانات كمترى نياز است، اطلاعات ما از آنان بيشتر است، تدارك جبهه آسانتر و آمادگى عمومى براى مقابله با آنان بيشتر است، خطرشان مقدّمتر است، راه دفع آنان ودسترسى به منطقهى جنگ سريعتر است، هم خودش دشمن است، هم مىتواند بازوى دشمنان دورتر باشد.
«غِلْظَةً» به معناى صلابت، قدرت و هيبت است، نه سنگدلى و بدخلقى. از اين رو در مسائل نظامى، مانور و قدرتنمايى ورژه ولباس وشعار وهرچه كه قواى اسلام را قدرتمند نشان دهد، مورد ستايش است. پيامبرخدا صلى الله عليه و آله نيز هنگام فتح مكّه، مسلمانان را فرمان داد تا در مقابل چشم ابوسفيان رژه رفتند تا با نشان دادن قدرت و شكوه سپاه اسلام، روحيّهى مشركان تضعيف شود.
مسألهى «الاقربُ فالاقرب»، يعنى اولويّت دادن به آنچه نزديكتر به انسان است، در همهى امورِ تعاليم اسلامى مطرح است، در انفاق و صدقه، ابتدا يتيم و فقيرِ خويشاوند، در
جلد 3 - صفحه 525
پرداخت زكات ابتدا نيازمندان محلّى و نزديك، در جنگ، نخست دشمنان نزديكتر، در دعوت وتبليغ، ابتدا بستگان نزديك و اهل منطقه، در مسجد، تقدّم همسايهى مسجد، در سفره و مهمانى، طعام نزديك انسان و در نماز جماعت و در صف اوّل، آنان كه به امام جماعت در كمالات نزديكترند.
اين آيه، جهاد آزاديبخش را مىگويد، نه جهاد دفاعى را. از اين رو به صفات مبارزان اسلامى پرداخته، نه به شرايط هجوم كافران. «1»
در سيرهى پيامبر، نمونههاى بسيارى ديده مىشود كه به سپاه اسلام توصيه مىفرمود: با تقوا باشند، به زنان كفّار آسيبى نرسانند، به درختان لطمه نزنند. حتّى يك بار كشتهى دختر كافرى را ديد و به شدّت ناراحت شد. «2»
پیام ها
1- ايمان بايد همراه با عمل و مبارزه باشد. «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قاتِلُوا»
2- دفع شرّ دشمنان نزديكتر، اولويّت دارد. «يَلُونَكُمْ مِنَ الْكُفَّارِ» (استراتژى جنگى اسلام، ابتدا مقابله با دشمنان نزديكتر است، همچنان كه در مبارزهى فكرى و عقيدتى نيز بايد ابتدا شبهاتِ رايج و موجود را پاسخ داد)
3- هر چه براى ايجاد صلابت و شدّت لازم است بايد تدارك ديد، چه شجاعتِ رزمندگان و چه ابزار و سلاحهاى پيشرفته و چه آموزشهاى پيشرفته و تخصّصى. «وَ لْيَجِدُوا فِيكُمْ غِلْظَةً»
4- سپاه اسلام، بايد صلابت و هيبت داشته باشد. «غِلْظَةً»
5- شجاعت درونى بايد با صلابت بيرونى همراه باشد. «وَ لْيَجِدُوا»
6- غلظت وصلابت اسلامى، همراه با تقواست. «أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ»
7- جهاد، جلوهاى از تقواى الهى است. قاتِلُوا ... أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ
8- چون در جنگ، غرائز، هوسها و كينهها ممكن است پيش آيد، تقوا براى
«1». تفسير فىظلالالقرآن.
«2». تفسير فىظلالالقرآن.
جلد 3 - صفحه 526
رزمندگان شرطِ اساسى است. «أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قاتِلُوا الَّذِينَ يَلُونَكُمْ مِنَ الْكُفَّارِ وَ لْيَجِدُوا فِيكُمْ غِلْظَةً وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ (123)
بعد از آن امر به قتال مىفرمايد:
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا: اى كسانى كه ايمان آوردهايد. قاتِلُوا الَّذِينَ يَلُونَكُمْ مِنَ الْكُفَّارِ: كارزار كنيد با آنانكه نزديك شما هستند از كفار، و آنها يهودان حوالى مدينه بودند مانند بنى قريضه و بنى نضير و خيبر. و گويند مراد اهل رومند كه در ولايت شام بودند، و شام قريب به مدينه است؛ و به هر تقدير مىفرمايد كه قتال كنيد با مشركان نزديك. وَ لْيَجِدُوا فِيكُمْ غِلْظَةً: و بايد كه بيابند و فهم كنند در شما درشتى را نسبت به خود، يعنى عنفى در مقابل باشد از وقوع در قتال. يا شدت و فرط صبرى بر مقاتله يا شجاعتى تمام در حين محاربه.
غرض آنست كه محاربه و مقاتله كنيد به غلظت و خشونت با كفارى كه اقرب به شما باشند، زيرا قتال با تباين امكنه دفعة واحده از محالات است، پس ناچار باشيد از ترتيب و احوط ابتداى به اقرب است مادامى كه خطر ابعد، اشد نباشد؛ و لذا حضرت رسالت صلّى اللّه عليه و آله مقاتله نمود با بنى قريضه و بنو نضير قبل از حرب هوازن و مكه، و با اهل فارس محاربه ننمود به جهت دورى ايشان. از ابن عمر پرسيدند از قتال ديلم، گفت: بر شما باد كه با روم كارزار كنيد.
وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ: و بدانيد كه خداى تعالى با پرهيزكاران است به حفظ و اعانت و نصرت، و محال است كه خداى تعالى به چيزى امر فرمايد و ذات سبحانه با ضدّ آن باشد. در فتوحات: حق تعالى مؤمنان را به قتال كفار نزديك امر مىفرمايد، و هيچ دشمنى از نفس اماره كافر نعمت، نزديكتر به تو نيست، چنانچه «اعدى عدوّك نفسك الّتى بين جنبيك» دشمنترين دشمنان نفس تو است كه بين طرفين توست، پس به قتال او كه جهاد اكبر است، اشتغال نمودن اولى و انسب مىنمايد كه شخص غافل از آن نباشد.
ج5، ص 237
خاتمه- منشأ رفتن حضرت رسالت صلّى اللّه عليه و آله و سلّم به جنگ تبوك آن بود كه در سنه «9» خبر به مدينه رسيد كه لشكر روم به شام آمده و متوجه مدينهاند و مقدمه لشكر به لقا رسيده، و «هرقل» در «حمص» است. حضرت با سى هزار مرد متوجه شام شد. چون به تبوك كه چهارده منزلى است كه تا مدت دو ماه توقف نمود، ظاهر شد كه آن خبر دروغ بوده بازگشت فرمود. در اين جنگ حضرت امير المؤمنين عليه السّلام را در مدينه خليفه خود گردانيد.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قاتِلُوا الَّذِينَ يَلُونَكُمْ مِنَ الْكُفَّارِ وَ لْيَجِدُوا فِيكُمْ غِلْظَةً وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ (123) وَ إِذا ما أُنْزِلَتْ سُورَةٌ فَمِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ أَيُّكُمْ زادَتْهُ هذِهِ إِيماناً فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا فَزادَتْهُمْ إِيماناً وَ هُمْ يَسْتَبْشِرُونَ (124) وَ أَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَتْهُمْ رِجْساً إِلَى رِجْسِهِمْ وَ ماتُوا وَ هُمْ كافِرُونَ (125)
ترجمه
اى آنانكه ايمان آوردند كارزار كنيد آنانرا كه نزديكند بشما از كافران و بايد بيابند در شما خشونتى و بدانيد كه خدا با پرهيزكاران است
و چون نازل شود سوره پس بعضى از آنها كسى است كه ميگويد كدام يك از شما زياد نمود او را اين سوره ايمانى بايد گفت امّا آنانكه ايمان آوردند پس زياد نمود ايشانرا ايمانى و ايشان شادمان ميشوند
و امّا آنانكه در دلهاشان مرضى است پس زياد نمود آنها را پليدىئى بپليديشان و مردند با آنكه بودند كافران.
تفسير
ترتيب جهاد با كفار آنستكه شروع شود بجهاد با نزديكترين آنها بحوزه و مملكت اسلام و بتدريج پيشروى شود و تا هر قدر ممكن است بر افراد مسلمانان افزوده و بر آب و خاك آنها توسعه داده شود و اين ترتيب طبيعى هر پيشرفت و عادى هر مملكت گيرى است و بايد كفار در مسلمانان حالت رقّت و رأفت مشاهده ننمايند تا طمع نكنند در استرضاى خاطر ايشان بغير قبول اسلام بلكه بايد غلظت و شدّت و خشونت در گفتار و رفتار و صبر و بردبارى در جهاد را در وجود ايشان بيابند و مسلمانان را موصوف باين صفات احراز نمايند تا موجب رعب و يأس از تسليم مسلمانان براى آنها شود بعلاوه منزجر شوند از اين سلوك مسلمانان با آنها و مرتدع شوند از بقاء بر كفر و نبايد مسلمانان از اثر سوء اين سلوك نگران باشند چون خداوند با كسانيكه اهل تقوى هستند و اين سلوك را با كفار براى رضاى خدا ميكنند همراه است و از آنها نگهدارى و مددكارى مينمايد و بعضى از منافقان وقتى سوره از قرآن نازل ميشود بطور استهزاء و انكار بمسلمانان ميگويند كدام يك از شما ايمانش بواسطه نزول و قرائت اين سوره زياد شد و جوابش آنستكه امّا اهل ايمان زياد شد ايمانشان بزياد شدن علمشان بآنسوره و اعتقادشان بصحّت مفاد آن و آنكه از جانب خدا است و خوشنود شدند بزياد شدن كمال و معرفتشان و
جلد 2 صفحه 639
ارتفاع درجاتشان و اما اهل نفاق كه مبتلا بمرض شك و شبههاند زياد شد شكشان بشك در آن سوره و زياد شد بزيادتى شك پليدى آنها و افزوده شد اين پليدى بر پليدى سابقشان و رسوخ پيدا نمود در آنها و باقى ماند تا آنكه مردند بحال كفر و در كافى و عياشى از امام صادق (ع) نقل نموده كه فرمود خداوند ايمان را بر اعضاء و جوارح بنى آدم تقسيم و فرض نمود و در آنها متفرّق فرمود گفته شد از اينجا نقصان و تماميّت ايمان معلوم شد زيادى آن چگونه متصور است فرمود چون خدا فرموده و اذا ما انزلت سورة تا آخر آيه و نيز فرموده و زدناهم هدى و اگر ايمان زياد و كم نداشت احدى بر ديگرى فضلى نداشت و در نعمت و منزلت مساوى بودند ولى بتماميت ايمان اهل آن داخل بهشت ميشوند و بمزيّت ايمانشان متفاضل ميشود درجاتشان نزد خدا و بنقصان ايمانشان اهل تقصير داخل آتش ميشوند و قمى ره فرموده اين آيه ردّ كسى است كه توهّم نموده ايمان كم و زياد ندارد.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قاتِلُوا الَّذِينَ يَلُونَكُم مِنَ الكُفّارِ وَ ليَجِدُوا فِيكُم غِلظَةً وَ اعلَمُوا أَنَّ اللّهَ مَعَ المُتَّقِينَ (123)
اي كساني که ايمان آوردهايد مقاتله و مجاهده كنيد با كفاري که نزديك شما هستند و اطراف شما هستند الاقرب فالاقرب و طوري با آنها رفتار كنيد که بيايند در شما شدّت و غلظت که با آنها برأفت و مهرباني مشي نكنيد و بدانيد خدا با اهل تقوي است آنها را ياري و مدد ميكند.
اينکه آيه شريفه يكي از قواعد مهمّه جهاد است و در او فوائد بسياريست زيرا اگر كفار نزديك را مغلوب كرديد كفار دور دست رعب پيدا ميكنند که پيغمبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم فرمود
نصرت بالرعب مسير شهر
ديگر آنكه اگر با دوردست محاربه كرديد از مضار كفار نزديك ايمن نيستيد، و بعبارت ديگر اول بايد داخله را اصلاح كرد سپس بخارجه پرداخت ببينيد آنچه ضرر باسلام و مسلمين وارد شده از صدر اسلام الي كنون تمام از فساد داخله بوده لذا ميفرمايد يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا که مراد مجاهدين از مؤمنين هستند قاتِلُوا الَّذِينَ يَلُونَكُم مِنَ الكُفّارِ که حول و هوش مدينه هستند از منافقين و يهود و نصاري و مشركين تا پيش پاي خود را صاف كنيد آنهم سستي و تسامح نكنيد طوري بآنها حمله كنيد که وَ ليَجِدُوا فِيكُم غِلظَةً سختگيري كنيد و با شدّت هر چه تمامتر با آنها مجاهده كنيد و از آنها خوف و وحشتي نداشته باشيد زيرا دست خدا بالاي سر شما است وَ اعلَمُوا يقين داشته باشيد أَنَّ اللّهَ مَعَ المُتَّقِينَ معيّت حق بنصرت او است و فرستادن ملائكه براي همراهي با شما و القاء خوف در قلوب كفار سَأُلقِي فِي قُلُوبِ الَّذِينَ كَفَرُوا الرُّعبَ انفال آيه 12 وَ قَذَفَ فِي قُلُوبِهِمُ الرُّعبَ احزاب آيه 26 و حشر آيه
جلد 9 - صفحه 2
336
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 123)- دشمنان نزدیکتر را دریابید! به تناسب بحثهایی که تاکنون پیرامون جهاد در این سوره ذکر شده در این آیه به دو دستور دیگر در زمینه این موضوع مهم اسلام اشاره گردیده است.
نخست روی سخن را به مؤمنان کرده، میگوید: «ای کسانی که ایمان آوردهاید! با کفاری که به شما نزدیکترند پیکار کنید» (یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قاتِلُوا الَّذِینَ یَلُونَکُمْ مِنَ الْکُفَّارِ).
آیه فوق گرچه از «پیکار مسلحانه»، و از «فاصله مکانی» سخن میگوید، ولی بعید نیست که روح آیه در پیکارهای منطقی و فاصلههای معنوی نیز حاکم باشد، به این معنی که مسلمانان به هنگام پرداختن به مبارزه منطقی و تبلیغاتی با دشمنان، اول باید به سراغ کسانی بروند که خطرشان برای جامعه اسلامی بیشتر و نزدیکتر است، مثلا در عصر ما که خطر الحاد و مادّیگری همه جوامع را تهدید میکند، باید مبارزه با آن را مقدم بر مبارزه با مذاهب باطله قرار داد، نه این که آنها فراموش شوند، بلکه باید لبه تیز حمله متوجه گروه خطرناکتر گردد، یا مثلا مبارزه با استعمار فکری و سیاسی و اقتصادی باید در درجه اول قرار گیرد.
دومین دستوری که در زمینه جهاد، در این آیه میخوانیم، دستور شدت عمل است، آیه میگوید: «دشمنان باید در شما یک نوع خشونت احساس کنند» (وَ لْیَجِدُوا فِیکُمْ غِلْظَةً).
بنابراین تنها، وجود قدرت کافی نیست، بلکه باید در برابر دشمن نمایش قدرت داد.
ج2، ص265
و در پایان آیه به مسلمانان با این عبارت نوید پیروزی میدهد که: «بدانید خدا با پرهیزکاران است» (وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِینَ).
این تعبیر ممکن است علاوه بر آنچه گفته شد، اشاره به این معنی نیز باشد که توسل به خشونت و شدت عمل باید توأم با تقوا باشد، و هیچ گاه از حدود انسانی تجاوز نکند.
نکات آیه
۱ - فرمان الهى به مؤمنان صدر اسلام مبنى بر مبارزه و پیکار با جوامع کفر پیشه همجوار خویش (یأیها الذین ءامنوا قتلوا الذین یلونکم من الکفار)
۲ - استراتژى جهاد اسلامى، گسترش بخشیدن به اسلام در سرزمینهاى کفر به صورت گام به گام و پیاپى و اولویت دادن دشمنان نزدیکتر و همجوار (قتلوا الذین یلونکم من الکفار) فرمان خدا به درگیرى با کافران همجوار همواره به قوت خویش باقى است. یعنى با تسخیر یک سرزمین کفر و تبدیل آن به سرزمین اسلام باز هم خطاب آیه متوجّه مؤمنان است. و باید با کفارى که اکنون همجوار شده اند درگیر شوند.
۳ - تشکیل حکومت واحد جهانى در پرتو ایمان و جهاد، ایده اى الهى (قتلوا الذین یلونکم من الکفار) فرمان خدا به پیکار با کافران مجاور و تسخیر پیاپى سرزمینهاى کفر مى تواند بیانگر ایده اى باشد که در برداشت فوق آمده است.
۴ - ایمان، مستلزم عمل و مبارزه با کفرپیشگان (یأیها الذین ءامنوا قتلوا الذین یلونکم من الکفار)
۵ - فرمان الهى به غفلت نورزیدن جامعه اسلامى از خطر نفوذ و کارشکنى دشمنان همجوار (قتلوا الذین یلونکم من الکفار و لیجدوا فیکم غلظة)
۶ - لزوم به کارگیرى شدت و خشم، در جنگ با دشمنان کفرپیشه (قتلوا الذین یلونکم من الکفار و لیجدوا فیکم غلظة)
۷ - نرمش نشان ندادن به کافران و قطع طمع آنان از تعرض و سلطه بر مؤمنان، امرى لازم و ضرورى است. (قتلوا الذین یلونکم من الکفار و لیجدوا فیکم غلظة)
۸ - مؤمنان پرهیزکار، مورد حمایت و امداد الهى در جهاد با کافران (قتلوا الذین یلونکم من الکفار ... أن اللّه مع المتقین)
۹ - توجّه به شمول حمایت و امداد الهى نسبت به متقین، از عوامل روى آوردن مؤمنان به جهاد با کافران (قتلوا ... و اعلموا أن اللّه مع المتقین)
۱۰ - جهاد با کافران و نرمش نداشتن در برابر آنان از جلوه هاى تقوا (قتلوا ... و لیجدوا فیکم غلظة و اعلموا أن اللّه مع المتقین)
۱۱ - لزوم رعایت تقوا و توجّه به حدود الهى، حتى در مبارزه با کافران (قتلوا الذین یلونکم من الکفار و لیجدوا فیکم غلظة و اعلموا أن اللّه مع المتقین)
موضوعات مرتبط
- اسلام: اهمیّت گسترش اسلام ۲
- ایمان: آثار ایمان ۴
- تقوا: اهمیّت تقوا ۱۱; نشانه هاى تقوا ۱۰
- جامعه اسلامى: مسؤولیت جامعه اسلامى ۵; هوشیارى جامعه اسلامى ۵
- جنگ: جنگ با کافران ۶
- جهاد: اولویتها در جهاد ۲; جهاد با کافران ۱، ۱۰; عوامل شرکت در جهاد ۹; فلسفه جهاد ۲
- حکومت: حکومت ایده آل ۳; حکومت جهان دینى ۳
- خدا: امدادهاى خدا ۸; اوامر خدا ۱، ۵
- دشمنان: سختگیرى بر دشمنان ۶; غضب بر دشمنان ۶
- ذکر: آثار ذکر امدادهاى خدا ۹; آثار ذکر حمایتهاى خدا ۹; اهمیّت ذکر حدود خدا ۱۱
- کافران: اهمیّت برخورد با کافران ۷; اهمیّت سختگیرى بر کافران ۷; دفع طمع کافران ۷; سختگیرى بر کافران ۶، ۱۰; عوامل مبارزه با کافران ۴; غضب بر کافران ۶
- مؤمنان: امداد به مؤمنان ۸; مسؤولیت مؤمنان صدر اسلام ۱; مؤمنان و کافران ۸
- مبارزه: تقوا در مبارزه ۱۱
- متقین: امداد به متقین ۸
منابع