التوبة ١١
کپی متن آیه |
---|
فَإِنْ تَابُوا وَ أَقَامُوا الصَّلاَةَ وَ آتَوُا الزَّکَاةَ فَإِخْوَانُکُمْ فِي الدِّينِ وَ نُفَصِّلُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ |
ترجمه
التوبة ١٠ | آیه ١١ | التوبة ١٢ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«نُفَصِّلُ»: شرح میدهیم. بیان میداریم. «لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ»: برای کسانی که آگاهند و اهل فهم و شعورند. این جمله انسان را به تدبّر و تأمّل میخواند.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
فَإِذَا انْسَلَخَ الْأَشْهُرُ... (۵)
وَ قَاتِلُوهُمْ حَتَّى لاَ تَکُونَ... (۱) فَإِذَا انْسَلَخَ الْأَشْهُرُ... (۶)
تفسیر
- آيات ۱۶ - ۱، سوره توبه
- اشاره به اختلاف در اينكه سوره توبه سوره اى مستقليا ملحق به سوره انفال مى باشد
- اعلائم برائت در: (( برائة من الله و رسوله ... )) صرف تشريع نيست بلكه انشاء حكم و قضاء بر برائت است
- عهد شكنى مشركين ، مجوز مقابله به مثل به آنان بوده است
- اقوام مفسرين درباره مراد از چهار ماه در آيه : (( فسيحوا فى الارض اربعة اشهر ))
- مراد از (( يوم الحج الاكبر )) در آيه : (( و اذان من الله و رسوله ... )) و اقوال مختلف در اين مورد
- عهد و پيمانى كه با مشركينى كه به پيمان خود وفادار بوده اند منعقد شده تا پايان مدت محترم است
- امر به از ميان برداشتن مشركين پيمان شكن و منقرض ساختن آنان بعد از انقضاء مهلت چهار ماهه، مگر آنكه توبه كنند...
- چنانچه مشركين توبه كردند آنان را رها كنيد
- امر به امان دادن به مشركى كه امان مى طلبد تا به بحث و بررسى درباره دين حق بپردازد
- هشت مطلب كه از بيانات گذشته معلوم مى گردد
- حكم وجوب امان دادن براى استماع كلام خدا، قابل نسخ نيست
- پذيرش دين حق بايد با اختيار باشد و در اصول اعتقادى بايد علم يقينىحاصل شود
- مشركين به هيچ ميثاق طبيعى يا قراردادى در برابر مؤ منين وفادار نيستند هر چند چربزبانى كنند.
- برادر خوانده شدن مؤ منين در قران كريم به نحو مجاز و استعاره نيست بلكه آثارى بر آنمترتب است
- تحريك و تشويق مسلمين به قتال و كارزار با بيان اينكه جهاد صحنه آزمون است و...
- حديث مزبور از مصادر اهل سنت
- اعلام برائت چند حكم ديگر را نيز اعلام نمود
- علاوه بر اين وظيفه اعلان برائت ، على (ع ) در آن سال اميرالحاج نيز بوده است
- پيامبر اسلام (ص ) امير المؤ منين (ع ) را با چهار پيغام براى مشركين روانه مكه مى كند
- سخن مغرضانه ابن كثير كه گفته است مخصوص به حكم برائت است و احكام ديگر راابوبكر و ابوهريره رساندند و...
- نقد و رد آن گفته ها
- خود عبارت (لا يودى عنك الا انت او رجل منك ) اشتراك در رسالت را مى رساند
- سخن صاحب المنار در مورد ابلاغ آيات برائت و بدگوئى او از شيعه و كوششى كه براىاثبات افضل بودن ابوبكر به عمل آورده است
- اشكالات وارده بر گفته هاى صاحب المنار
- موضوع امارت حاج با مساءله وحى آسمانى كه احدى حتى رسول خدا (ص ) هم حق مداخله و دخل و تصرف در آن را نداشته است فرق دارد
- اضطراب و اختلاف روايات راجع به اعلان آيات برائت
- خدشه اى كه صاحب المنار خواسته است بر يكى بودن نفس پيامبر (ص ) و على (ع ) كه ازجمله وحى استفاده مى شود وارد كند و جواب او
- اشكال سوم بر سخن صاحب المنار
- اشكال چهارم بر سخن صاحب تفسير المنار
- رواياتى درباره اينكه اعلام كننده آيات برائت على (ع ) بوده است
- در روايات شيعه روز حج اكبر، روز عيد قربان دانسته شده است
- روايتى درباره چهار ماه مهلت دادن به مشركين در ذيل آيات گذشته
- چند روايت در ذيل آيه (( فقاتلوا ائمة الكفر... ))
- چند روايت در ذيل آيه شريفه : (( الا تقاتلون قوما نكثوا ايمانهم ... ))
- بررسى و ريشه يابى انعقاد عقود و معاهدات (به معناى اعم ) بين اشخاص
- نياز اجتماعات به پيمانها و معاهدات
- اعتبار معاهدات در اسلام و لزوم احترام به آنها
- نقض ابتدائى عهد جايز نيست ولى مقابله به مثل تجويز شده است
- مقايسه بين اسلام و جوامع متمدن غير دينى از لحاظ احترام به پيمانها و تعهدات
- در ذيل جمله : (( قاتلوهم يعذبهم الله بايديكم ))
- انتساب افعال به اسباب طولى در قرآن كريم
- استدلال اشاعره به آيه : (( قاتلوهم يعذبهم الله بايديكم ... )) براى اثبات جبر و اينكهافعال انسان و آثار آن فقط مستند به خدا است
- جواب به اشاعره و بيان اشكال عمده مذهب آنان كه اصل عليت مى باشد
- سخن جبرى مذهبان از ماديون و پاسخ بدان
- جواب معتزله به اشاعره و اختيارشان قول به تفويض و استقلال انسان در اعمالش را
- رد مذهب تفويض و بيان اينكه عناوين گناه منسب به داوند نيست
تفسیر نور (محسن قرائتی)
فَإِنْ تابُوا وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاةَ فَإِخْوانُكُمْ فِي الدِّينِ وَ نُفَصِّلُ الْآياتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ «11»
«1». نظير آيهى «و مانقموا منهم الّا ان يؤمنوا باللَّه العزيز الحكيم» بروج، 8.
جلد 3 - صفحه 385
امّا اگر توبه كردند و نماز بر پا داشتند و زكات پرداختند، در اين صورت برادران دينى شمايند. و ما آيات خود را براى گروهى كه مىدانند (و مىانديشند)، به تفصيل بيان مىكنيم.
نکته ها
خداوند در آيات قبل فرمود: اگر مشركان توبه كرده و نماز خواندند و زكات دادند، ديگر متعرّض آنان نشويد، «فَخَلُّوا سَبِيلَهُمْ» در اين آيه مىفرمايد: نه تنها مزاحمشان نشويد، بلكه گذشتهها را فراموش كرده، برادرانه با آنان رفتار كنيد.
پیام ها
1- در شيوهى برخورد، مسألهى گام به گام و تدريج را مراعات كنيد. ابتدا عدم تعرّض، «فَخَلُّوا سَبِيلَهُمْ» سپس الفت و برادرى. «فَإِخْوانُكُمْ فِي الدِّينِ»
2- توبهى واقعى، همراه با عمل است. تابُوا وَ أَقامُوا ...
3- آنان كه تارك نماز و زكاتند، برادران دينى ما نيستند. فَإِنْ ... أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاةَ فَإِخْوانُكُمْ فِي الدِّينِ
4- شرط ورود به دايرهى اخوّت دينى، نماز و زكات است. أَقامُوا ... فَإِخْوانُكُمْ
5- اساس روابط وحبّ وبغض يك مسلمان، مكتب است. فَإِنْ تابُوا ... فَإِخْوانُكُمْ چنانكه در آيهى بعد آمده است: وَ إِنْ نَكَثُوا ... فَقاتِلُوا
6- با نادم وتوّاب، برخوردى برادرانه داشته باشيد. فَإِنْ تابُوا ... فَإِخْوانُكُمْ
7- هدف جنگهاى اسلامى، بازگرداندن مشركان به توحيد است. فَإِنْ تابُوا ... فَإِخْوانُكُمْ
8- آنان كه تا ديروز، واجب القتل بودند، در سايهى توبه و نماز و زكات، حقوق اجتماعى برابر با مسلمانان مىيابند و جنگ با آنان حرام مىشود. «فَإِخْوانُكُمْ فِي الدِّينِ»
9- علم و دانش، زمينهى انديشه وتفكّر در آيات الهى است. «لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ»
تفسير نور(10جلدى)، ج3، ص: 386
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
فَإِنْ تابُوا وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاةَ فَإِخْوانُكُمْ فِي الدِّينِ وَ نُفَصِّلُ الْآياتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ «11»
ج5، ص 28
فَإِنْ تابُوا: پس اگر پشيمان شوند بر آنچه كه بودند بر آن از شرك و طغيان و عازم شوند بر ترك عود به آن و قبول اسلام نمايند. وَ أَقامُوا الصَّلاةَ: و بپاى دارند نماز پنجگانه را به شرايط و آداب. وَ آتَوُا الزَّكاةَ: و بدهند زكات را به دستور مقرره. پس از توبه و اعمال اين دو ركن معظم، فَإِخْوانُكُمْ فِي الدِّينِ:
پس برادران شمايند در دين، يعنى با انها معامله مؤمنين نمائيد. وَ نُفَصِّلُ الْآياتِ: و بيان مىكنيم آيات را و مميز سازيم هر يكى را از ديگرى بخصوصيتى. لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ: براى گروهى كه مىدانند و نظر و تنبه نمايند جهالى كه تعقل ندارند.
نهج قال امير المؤمنين «1» عليه السّلام من اعتبر ابصر و من ابصر فهم و من فهم علم.
و قال عليه السّلام «2» ما اكثر العبر و اقلّ الاعتبار.
فرمود امير المؤمنين عليه السّلام: هر كه عبرت گرفت بصير گرديد، و هر كه بصير شد فهميد، و هر كه فهميد دانا شد.
و فرمود: چه بسيار است عبرتها، و كم است عبرت گرفتن.
نكته- قوله «وَ نُفَصِّلُ الْآياتِ» جمله معترضه است بين الكلامين براى حث و ترغيب آنچه تفصيل فرموده از احكام معاهدين يا خصال تائبين.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
اشْتَرَوْا بِآياتِ اللَّهِ ثَمَناً قَلِيلاً فَصَدُّوا عَنْ سَبِيلِهِ إِنَّهُمْ ساءَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ «9» لا يَرْقُبُونَ فِي مُؤْمِنٍ إِلاًّ وَ لا ذِمَّةً وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُعْتَدُونَ «10» فَإِنْ تابُوا وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاةَ فَإِخْوانُكُمْ فِي الدِّينِ وَ نُفَصِّلُ الْآياتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ «11»
ترجمه
خريدند بآيتهاى خدا بهاى اندك را پس بازداشتند از راه او همانا آنها بد است آنچه بودند كه بجا مىآوردند
مراعات نمىكنند در حق مؤمنى سوگندى و نه پيمانى را و آنگروه ايشان متجاوزانند
پس اگر توبه كنند و بپا دارند نماز را و بدهند زكوة را پس برادران شمايند در دين و بتفصيل بيان مىكنيم آيات را براى گروهى كه مىدانند.
تفسير
اهل شرك و نفاق مبادله نمودند آيات قرآن را كه اگر بمفاد آن عمل مينمودند بسعادت دنيا و آخرت ميرسيدند با شهوات و اغراض فاسده خودشان كه بهاء و عوض كم و كوتاه است پس بازماندند و بازداشتند خودشان و مردم را از راه حق و بسيار بدكارى كردند كه بوبال دنيا و آخرت آن گرفتار شدند و حال آنها آنستكه مراعات نميكنند در باره احدى از اهل ايمان حقّ قسم و قرابت و عهد را و نه حقّ پيمان و امان و زنهار را و باين جهت متجاوز از حق و متعدى بغير و ستمكارند كه اين اعمال از آنها بروز و ظهور پيدا كرده و نقض عهد از طرف آنها ثابت شده است با وصف اين اگر توبه كنند از كفر و دو عمل مثبت اسلام را كه نماز و زكوة است انجام دهند برادران دينى
جلد 2 صفحه 560
شمايند و در نفع و ضرر با شما شريكند و خداوند با آنكه اين معانى را بنحو اجمال در آيات سابقه بيان فرموده بود اينك بتفصيل بيان فرموده براى اهل فكر و دانش كه تأمّل و تدبّر نمايند و از فوائد آن بهرهمند شوند و تصديق بحق بودن آن نمايند.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
فَإِن تابُوا وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاةَ فَإِخوانُكُم فِي الدِّينِ وَ نُفَصِّلُ الآياتِ لِقَومٍ يَعلَمُونَ «11»
پس اگر از شرك و كفر توبه كردند و بشرف اسلام مشرف شدند و بوظائف دين از اقامه صلوة و ايتاء زكاة عمل كردند پس برادر ديني شما هستند و خداوند آيات خود را تفصيل ميدهد و بيان ميفرمايد براي قومي که دانشمند هستند.
فَإِن تابُوا در معناي توبه بمعني بازگشت يعني از عمل سابق دست بردارند و بر خلاف آن عمل كنند توبه از معاصي ترك گناه و فعل طاعت است، توبه از شرك
جلد 8 - صفحه 185
اعتراف بتوحيد است، توبه از كفر اسلام است، توبه از نقض عهد و ميثاق وفاء بعهد است، و در اينکه آيه بقرينه ذيل آيه از شرك و كفر است باختيار اسلام و ايمان وَ أَقامُوا الصَّلاةَ که ركن اعظم اسلام است و اول حكمي که اسلام آورد نماز بود که دارد پيغمبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم ميايستاد بنماز و علي عليه السّلام خلف آن حضرت و خديجة كبري [ع] خلف علي و احدي جز اينکه دو اسلام نياورده بودند.
وَ آتَوُا الزَّكاةَ و ركن دوم و مخصوصا دارد تارك زكاة مسلمان نميميرد و شرح صلوة و زكاة را در مجلد اول در ذيل آيه شريفه اول سوره بقره وَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ مِمّا رَزَقناهُم يُنفِقُونَ آيه 2 دادهايم تكرار نشود.
فَإِخوانُكُم فِي الدِّينِ همين جمله بلكه جملات قبل دليل است بر اينكه مراد از توبه تشرف باسلام بلكه ايمان است که برادران ايماني ميشوند.
وَ نُفَصِّلُ الآياتِ ظاهرا مراد همين آيات شريفه قرآن باشد و اينکه آيات و لو براي تمام جن و انس نازل شده ولي بهره بردار از آنها فقط عقلا و دانشمندان هستند لذا ميفرمايد لِقَومٍ يَعلَمُونَ و اما جهّال بالاخص جاهل مركب که اسوء حال است و حمقاء و سفهاء بهرهبرداري نميكنند بلكه وَ لا يَزِيدُ الظّالِمِينَ إِلّا خَساراً اسري آيه 84.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 11)- یکی از فنون فصاحت و بلاغت آن است که مطالب پر اهمیت را با تعبیرات گوناگون برای تأکید و جا افتادن مطلب تکرار کنند، و از آنجا که مسأله ضربه نهایی بر پیکر بت پرستی در محیط اسلام و برچیدن آخرین آثار آن از مسائل بسیار مهم بوده است، بار دیگر قرآن مجید مطالب گذشته را با عبارات تازهای بیان میکند.
نخست میگوید: «اگر مشرکان توبه کنند و نماز را برپا دارند و زکات را
ج2، ص182
بپردازند برادر دینی شما هستند» (فَإِنْ تابُوا وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّکاةَ فَإِخْوانُکُمْ فِی الدِّینِ).
و در پایان آیه اضافه میکند: «ما آیات خود را برای آنها که آگاهند شرح میدهیم» (وَ نُفَصِّلُ الْآیاتِ لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ).
نکات آیه
۱ - جنگ مسلمانان با مشرکان پیمان شکن صدر اسلام، به منظور نجات آنان از آیین شرک و بازگشت به توحید و اسلام، بود. (فإن تابوا و اقاموا الصلوة و ءاتوا الزکوة) برداشت فوق از تفریع جمله «إن تابوا ... » بر الغاى صلحنامه و اعلام جنگ با مشرکان پیمان شکن (کیف یکون للمشرکین عهد ... ) استفاده مى شود. قابل ذکر است که «توبة» (مصدر تابوا) به معناى بازگشتن است ; یعنى، اگر مشرکان به اسلام و توحید بازگردند و ... .
۲ - اقامه نماز و پرداخت زکات، از نشانه هاى ضرورى مسلمانى است. (فإن تابوا و اقاموا الصلوة و ءاتوا الزکوة)
۳ - مسلمانان، برادران دینى یکدیگر بوده و از حقوق و مزایاى اجتماعى برابر برخوردارند. (فإن تابوا ... فإخونکم فى الدین)
۴ - جنگیدن با کفار محارب، پس از گرویدن آنان به اسلام، ممنوع است. (فإن تابوا ... فإخونکم فى الدین) جمله «فإخونکم فى الدین» اشاره به این معنا دارد که: کفار محارب با گرویدن به اسلام، برادران دینى مسلمانان محسوب شده و از آن پس، جنگیدن با آنان حرام است.
۵ - کفار محارب با گرویدن به اسلام، برادران دینى مسلمانان محسوب شده و از حقوق و مزایاى اجتماعى مساوى برخوردار مى شوند. (فإن تابوا ... فإخونکم فى الدین)
۶ - پذیرش اسلامِ کفار، مشروط به اقامه نماز و پرداخت زکات است. (فإن تابوا و اقاموا الصلوة و ءاتوا الزکوة فإخونکم فى الدین)
۷ - علم و دانش، زمینه و ابزار فهم معارف قرآن (و نفصل الأیت لقوم یعلمون)
۸ - معارف قرآن، تبیین شده، ممتاز و بى ابهام است. (و نفصل الأیت لقوم یعلمون) «تفصیل» (مصدر نفصل) از ریشه «فصل» است. «فصل» به معناى دور کردن یکى از دو چیز از دیگرى است، به گونه اى که کاملاً جدا و مشخص شوند ; منظور این است که معارف گوناگون قرآن، هر یک جداگانه و به صورت مشخص و ممتاز، بیان شده است.
۹ - خداوند، تشویق کننده و فراخوان عالمان و دانشمندان به تحقیق و تدبر در قرآن و بهره گیرى از معارف آن (و نفصل الأیت لقوم یعلمون) ذکر «لقوم یعلمون» در پى بیان تفصیل و تبیین معارف قرآن، تشویقى است الهى براى اهل علم و دانش، جهت بهره گیرى از کتاب خداوند.
۱۰ - معارف قرآن، آیات و نشانه هاى خدایند. (و نفصل الأیت) مقصود از «الأیات» مى تواند همه معارف مطرح شده در قرآن باشد. بنابر این تعبیر از آن معارف به «آیات» مفید برداشت فوق است.
موضوعات مرتبط
- احکام: ۴ فلسفه احکام ۱
- اسلام: اهمیّت اسلام ۱
- اقرار: آثار اقرار به اسلام ۴، ۵
- توحید: اهمیّت توحید ۱
- جنگ: احکام جنگ ۴ ; جنگ با کافران ۴ ; جنگ با محاربان ۴ ; جنگ با مشرکان ۱ ; جنگ حرام ۴
- جهاد: فلسفه جهاد ۱
- حقوق: تساوى در حقوق ۳، ۵
- دین: ضروریات دین ۲
- زکات: اهمیّت زکات ۲، ۶
- شرک: اهمیّت نجات از شرک ۱
- علم: آثار علم ۷
- علما: تشویق علما ۹
- قرآن: استفاده از قرآن ۹ ; اهمیّت تدبر در قرآن ۹ ; تبیین قرآن ۸ ; عوامل فهم قرآن ۷ ; قرآن از آیات خدا ۱۰ ; وضوح قرآن ۸ ; ویژگیهاى قرآن ۸، ۱۰
- کافران: شرایط قبول اسلام کافران ۶
- محرمات: ۴
- مسلمانان: برادرى مسلمانان ۳، ۵ ; جنگ مسلمانان صدر اسلام ۱ ; حقوق اجتماعى تازه مسلمانان ۵ ; حقوق اجتماعى مسلمانان ۳ ; نشانه هاى مسلمانان ۲
- نماز: اهمیّت برپایى نماز ۲، ۶
منابع