البقرة ٨٠

از الکتاب
کپی متن آیه
وَ قَالُوا لَنْ‌ تَمَسَّنَا النَّارُ إِلاَّ أَيَّاماً مَعْدُودَةً قُلْ‌ أَتَّخَذْتُمْ‌ عِنْدَ اللَّهِ‌ عَهْداً فَلَنْ‌ يُخْلِفَ‌ اللَّهُ‌ عَهْدَهُ‌ أَمْ‌ تَقُولُونَ‌ عَلَى‌ اللَّهِ‌ مَا لاَ تَعْلَمُونَ‌

ترجمه

و گفتند: «هرگز آتش دوزخ، جز چند روزی، به ما نخواهد رسید.» بگو: «آیا پیمانی از خدا گرفته‌اید؟! -و خداوند هرگز از پیمانش تخلف نمی‌ورزد- یا چیزی را که نمی‌دانید به خدا نسبت می‌دهید»؟!

ترتیل:
ترجمه:
البقرة ٧٩ آیه ٨٠ البقرة ٨١
سوره : سوره البقرة
نزول : ٥ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٤
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«لَن تَمَسَّنَا»: هرگز به ما نمی‌رسد. «أَیَّاماً مَّعْدُودَةً»: چند روز قابل شمار. مدّت کمی.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

نزول

محل نزول:

این آیه در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۱]

شأن نزول:[۲]

«شیخ طوسی» گوید: يهوديان مى پنداشتند كه طول مدت و زمان دنيا هفت هزار سال است و در هنگام ورود به مدينه مى گفتند: كه در هزار سال يك روز در آتش معذب خواهند بود و معتقد بودند كه بعد از آن يك روز، عذاب از آن‌ها قطع خواهد شد.

ابو العالية[۳] و قتادة[۴] و سدى و عكرمة[۵] گويند: كه يهوديان مى پنداشتند مدت معدودة و شمرده شده عذاب براى آن‌ها چهل روز است يعنى همان عدد و مدتى را كه گوساله پرستى نموده بودند سپس اين آيه نازل گرديد.[۶]

تفسیر

نکات آیه

۱ - گرفتار نشدن یهودیان گنهکار به آتش دوزخ - به جز چند روز محدود - از باورهاى دینى یهود (و قالوا لن تمسنا النار إلا ایّاماً معدودة) «معدودة» به معناى شمرده شده، کنایه از اندک و ناچیز بودن است. روشن است که پندار مذکور درباره گنهکاران یهود است. آیه بعد (بلى من کسب ...) این معنا را تأیید مى کند و لذا در برداشت کلمه گنهکار آورده شد.

۲ - اندیشه یهود درباره عذاب قیامت (نبود عذاب براى یهودیان جز روزى چند) از بدعتهاى عالمان یهود (فویل للذین یکتبون الکتب ... و قالوا لن تمسنا النار إلا ایّاماً معدودة) جمله «و قالوا ...» در ضمن اینکه عطف بر «قد کان فریق» در آیه ۷۵ است، بیانگر مصداقى از «أمانى» در آیه ۷۸ و مصداقى از «الکتاب» در آیه ۷۹ مى باشد. برداشت فوق به لحاظ وجه اخیر است.

۳ - عذاب نشدن یهودیان گنهکار در قیامت به جز عذابى اندک، از خیالات واهى و خام عوام یهود (لایعلمون الکتب إلا أمانى ... و قالوا لن تمسنا النار إلا ایّاماً معدودة) در برداشت فوق، جمله «قالوا ...» بیان مصداقى از «أمانى» در آیه ۷۸ گرفته شده است.

۴ - یهود، مردمى خودخواه، مغرور و خودبرتربین (و قالوا لن تمسنا النار إلا ایّاماً معدودة)

۵ - یهودیان، معتقد به قیامت و گرفتار شدن گنهکاران به آتش دوزخ (و قالوا لن تمسنا النار إلا ایّاماً معدودة)

۶ - اندیشه باطل یهود (عذاب نشدن یهودیان جز روزى چند) بازدارنده آنان از ایمان آوردن به اسلام (أفتطمعون أن یؤمنوا لکم ... و قالوا لن تمسنا النار إلا ایّاماً معدودة) جمله «و قالوا ...» عطف بر «قد کان فریق» در آیه ۷۵ است و لذا حاکى از آن است که چنین عقیده و پندارى، مانع از آن شده که یهودیان ایمان آورند.

۷ - توجّه به باور ناردست یهود درباره قیامت (عذاب نشدن یهود جز روزى چند)، موجب قطع امید از ایمان آوردن اینان (أفتطمعون أن یؤمنوا لکم ... و قالوا لن تمسنا النار إلا ایّاماً معدودة)

۸ - زدودن پندارهاى باطل درباره قیامت، شرطى اساسى براى ایجاد زمینه هاى ایمان در مردم (أفتطمعون أن یؤمنوا لکم ... و قالوا لن تمسنا النار إلا ایّاماً معدودة)

۹ - خداوند، هرگز اندک بودن عذاب یهود را تضمین نکرده و با آنان در این باره عهد و پیمانى نبسته است. (أتخذتم عند اللّه عهداً) همزه استفهام در «أتخذتم» انکار ابطالى است; یعنى، چنین عهد و پیمانى نزد خدا ندارید.

۱۰ - خداوند، عهد و پیمان خویش را هرگز نقض نخواهد کرد. (فلن یخلف اللّه عهده) «فاء» در جمله فوق، به اصطلاح «فاء» فصیحه است و حکایت از شرطى مقدر دارد; یعنى: «إن أتخذتم عند اللّه عهداً فلن یخلف اللّه عهده».

۱۱ - خداوند، تعلیم دهنده پیامبر(ص) در چگونه استدلال کردن و پاسخ گفتن به ادعاهاى واهى (قل أتخذتم عند اللّه عهداً ... أم تقولون على اللّه ما لاتعلمون) برداشت فوق از کلمه «قل» استفاده شده است.

۱۲ - بیشتر از چند روز نبودن عذاب قیامت براى یهودیان گنهکار، از نسبتهاى دروغین یهود به خداوند (و قالوا لن تمسنا النار إلا ایّاماً معدودة ... أم تقولون على اللّه ما لاتعلمون)

۱۳ - ضرورت پرهیز از نسبت دادن چیزى (حکمى، سخنى و ...) به خداوند، در صورتى که انتساب آن به خدا معلوم و یقینى نباشد. (أم تقولون على اللّه ما لاتعلمون)

۱۴ - علم و یقین به حکم و گفته خدا، تنها طریق براى نسبت دادن آنها به خداوند است. (أم تقولون على اللّه ما لاتعلمون)

۱۵ - نسبت دادن حکم و سخنى به خداوند، در صورتى که او آن را بیان نکرده باشد، نسبتى دروغ و امرى نارواست. (أتخذتم عند اللّه عهداً ... أم تقولون على اللّه ما لاتعلمون) برداشت فوق، مقتضاى معادله میان دو جمله «أتخذتم عند اللّه عهداً» و «أم تقولون على اللّه ...» است; یعنى، سخن یا حکمى که به خداوند نسبت مى دهید یا خود خدا آن را بیان کرده که در این صورت، نسبتى روا و صحیح است و اگر نه دروغى است که به خداوند نسبت مى دهید.

۱۶ - مجرد انتساب به آیین الهى، موجب مصونیت از آتش دوزخ نخواهد شد. (و قالوا لن تمسنا النار إلا ایّاماً معدودة قل أتخذتم عند اللّه عهداً)

موضوعات مرتبط

  • احتجاج: تعلیم روش احتجاج ۱۱
  • افترا: اجتناب از افترا به خدا ۱۳; افترا به خدا ۱۲، ۱۵
  • ایمان: ایجاد زمینه ایمان ۸
  • جهنم: آتش جهنم ۱، ۵، ۱۶; مصونیت از جهنم ۱۶
  • خدا: اسناد حکم به خدا ۱۵; شرایط اسناد حکم به خدا ۱۴; وفاى به عهد خدا ۱۰
  • دیندارى: شرایط دیندارى ۱۶
  • شبهات: روش پاسخ به شبهات ۱۱
  • عقیده: آثار عقیده باطل ۶; عقیده باطل ۷; مبارزه با عقیده باطل ۸
  • علماى یهود: بدعتگذارى علماى یهود ۲
  • عمل: عمل ناپسند ۱۵
  • محمّد(ص): معلم محمّد(ص) ۱۱
  • یهود: افتراهاى یهود ۱۲; تکبر یهود ۴; صفات یهود ۴; عذاب اخروى یهود ۱، ۲، ۳، ۶، ۷، ۱۲; عذاب یهود ۹; عقیده باطل یهود ۷; عقیده عوام یهود ۳; عقیده یهود ۱، ۲; عقیده یهود به جهنم ۵; عقیده یهود به قیامت ۵; عقیده یهود به کیفر اخروى ۵; عوام یهود و عذاب اخروى ۳; عهد خدا با یهود ۹; موانع اسلام یهود ۶، ۷; موانع ایمان یهود ۶; یأس از اسلام یهود ۷

منابع

  1. طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ‌۱، ص ۱۱۱.
  2. محمدباقر محقق،‌ نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص ۱۴.
  3. ابوالعالية رفيع بن مهران از تابعين و از شاگردان ابى بن كعب در مدينه بوده است بعد از وفات رسول خدا صلى الله عليه و آله مسلمان گرديد و در زمان خود به قرائت قرآن از سايرين اعلم بوده و در سال ۹. هجرى وفات يافته است.
  4. ابوالخطاب قتادة بن دعامة السدوسى بفتح قاف از مشهورترين تابعين و از شاگردان عبدالله بن مسعود در عراق بوده و داراى حافظه اى قوى بود و در سال ۱۱۷ هجرى در سن ۵۶ سالگى وفات يافته است و شيخ بزرگوار او را در رديف مفسرينى كه مورد ستايش است قرار داده است.
  5. ابوعبدالله عكرمة البربرى المدنى از مشهورترين تابعين و برده عبدالله بن عباس و از شاگردان او بوده علماء عامة در موثق بودن او ترديد دارند و نيز در نزد خاصه هم موثق نمى باشد. گويند وقتى كه وفات يافت در تشييع جنازه او كسى شركت نكرد و در سال ۱.۴ هجرى وفات يافت.
  6. طبرى و ابن ابى حاتم از مفسرين عامه و نيز طبرانى در كبير خود بعد از دو واسطه از عكرمة او از سعيد بن جبير او از ابن عباس سبب نزول مزبور را ذكر نموده اند.