الإسراء ١٠٣

از الکتاب
کپی متن آیه
فَأَرَادَ أَنْ‌ يَسْتَفِزَّهُمْ‌ مِنَ‌ الْأَرْضِ‌ فَأَغْرَقْنَاهُ‌ وَ مَنْ‌ مَعَهُ‌ جَمِيعاً

ترجمه

پس (فرعون) تصمیم گرفت آنان را از آن سرزمین ریشه کن سازد؛ ولی ما، او و تمام کسانی را که با او بودند، غرق کردیم.

ترتیل:
ترجمه:
الإسراء ١٠٢ آیه ١٠٣ الإسراء ١٠٤
سوره : سوره الإسراء
نزول : ٨ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٠
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«أَن یَسْتَفِزَّهُم مِّنَ الأَرْضِ»: این که ایشان را از سرزمین مصر با کشت و کشتار نابود گرداند (نگا: اسراء / و ). إستفزاز به معنی بیرون راندن با زور و عُنف است و در اینجا مراد نابود کردن و ریشه‌کن ساختن است.


تفسیر


نکات آیه

۱- تصمیم فرعون به محو موسى(ع) و بنى اسرائیل از صحنه زمین، به دنبال احساس ناتوانى از مقابله با معجزات او (و لقد ءاتینا موسى تسع ءایت ... فأراد أن یستفزّهم من الأرض) برداشت فوق بنابراین نکته است که مراد از «الأرض» کره زمین باشد. در این صورت لازمه «استفزاز» (برکندن)، قتل و نابود کردن است.

۲- حضور موسى(ع) و بنى اسرائیل در سرزمین مصر، غیر قابل تحمل براى فرعون و موجب تصمیم وى به اخراج قهرآمیز آنان (فأراد أن یستفزّهم من الأرض) بنابر اینکه مراد از «الأرض» سرزمین مصر باشد - که مقر حکومت فرعون بوده است - نکته فوق قابل استفاده است.

۳- روى آوردن فرعون به اعمال قهرآمیز علیه موسى(ع) در پى ناتوانى از رودررویى منطقى و فرهنگى با او (و لقد ءاتینا موسى تسع ءایت بیّنت ... فقال له فرعون إنى لأظنّک یموسى مسحورًا ... فأراد أن یستفزّهم من الأرض)

۴- غرق شدن فرعون و تمامى همراهانش به اراده خداوند، در پى تصمیم ظالمانه وى علیه موسى(ع) و بنى اسرائیل (فأراد ... فأغرقنه و من معه جمیعًا)

۵- کیفر سخت و هلاکت بار فرعون و فرعونیان از سوى خداوند، پس از اتمام حجت با آنان بود. (و لقد ءاتینا موسى تسع ءایت... فأراد أن یستفزّهم ...فأغرقنه و من معه)

۶- عوامل طبیعت، مجراى تحقق اراده الهى (فأغرقنه و من معه جمیعًا)

۷- کیفر الهى به هنگام نزول، فراگیر همه ظالمان و همراهان و یاوران آنان است. (فأغرقنه و من معه جمیعًا)

۸- خداوند، ستمگران و شریکان آنان را در ستم، همسان کیفر مى دهد. (فأغرقنه و من معه جمیعًا) برداشت فوق، مبتنى بر این است که مراد از «و من معه» یاران و شریکان فرعون در ستم باشند نه صرفاً همراهان وى.

۹- تأیید، همراهى و تقویت عناصر فاسد و حاکمیتهاى ظالم، داراى فرجامى هلاکت بار و مشترک با آنها (فأغرقنه و من معه جمیعًا)

۱۰- نقش مهم رهبران و زمامداران فاسد، در تباهى و هلاکت امتها (فقال له فرعون ... فأراد ... فأغرقنه و من معه جمیعًا) در داستان هلاکت فرعون، همواره شخص فرعون به عنوان عنصر اصلى جریان کفر، به صورت ضمیر مفرد و جدا از مجموعه یارانش ذکر شده است و این بیانگر برداشت فوق است.

۱۱- اراده خداوند، حاکم بر اراده فرعونیان و جبّاران تاریخ است. (فأراد أن یستفزّهم من الأرض فأغرقنه و من معه جمیعًا)

روایات و احادیث

۱۲- «فى روایة أبى الجارود [عن أبى جعفر(ع)] فى قوله: «فأراد أن یستفزّهم من الأرض»:... و قد علم فرعون و قومه ما أنزل تلک الأیات إلاّ الله;[۱] از ابى الجارود [از امام باقر(ع)] درباره سخن خدا «فأراد أن یستفزّهم من الأرض» روایت شده است که فرمود: ... در حالى که فرعون و قومش مى دانستند که آن آیات را، کسى جز خداوند نازل نکرده است».

موضوعات مرتبط

  • امّتها: عوامل هلاکت امّتها ۱۰
  • بنى اسرائیل: آثار ظلم به بنى اسرائیل ۴; بنى اسرائیل در سرزمین مصر ۲; تاریخ بنى اسرائیل ۱، ۳; تبعید بنى اسرائیل ۲; دشمنان بنى اسرائیل ۱، ۲; قتل بنى اسرائیل ۱
  • جامعه: آسیب شناسى اجتماعى ۱۰
  • خدا: آثار اتمام حجت خدا ۵; آثار اراده خدا ۴; حاکمیت اراده خدا ۱۱; مجارى اراده خدا ۶; ویژگیهاى کیفرهاى خدا ۷، ۸
  • رهبران: نقش رهبران فاسد ۱۰
  • ظالمان: فرجام امداد به ظالمان ۹; کیفر امداد به ظالمان ۷; کیفر ظالمان ۷، ۸; کیفر همکاران ظالمان ۸; کیفر همکارى با ظالمان ۷، ۹; مقهوریّت ظالمان ۱۱
  • عوامل طبیعى: نقش عوامل طبیعى ۶
  • فرعون: آثار ظلم فرعون ۴; آثار عجز فرعون ۳; اتمام حجّت بر فرعون۵; بى منطقى فرعون ۳; توطئه فرعون ۳; دشمنى فرعون ۱، ۲; عجز فرعون ۱; عقیده فرعون به معجزه ۱۲; قصه فرعون ۳، ۴; کیفر فرعون ۵; منشأ غرق فرعون ۴; هلاکت فرعون ۵
  • فرعونیان: آثار ظلم فرعونیان ۴; اتمام حجت بر فرعونیان ۵; عقیده فرعونیان به معجزه ۱۲; کیفر فرعونیان ۵; مقهوریت فرعونیان ۱۱; منشأ غرق فرعونیان ۴; هلاکت فرعونیان ۵
  • کیفر: نظام کیفرى ۸
  • مفسدان: فرجام امداد به مفسدان ۹; کیفر همکارى با مفسدان ۹
  • موسى(ع): آثار ظلم به موسى(ع) ۴; تبعید موسى(ع) ۲; توطئه تبعید موسى(ع) ۳; دشمنان موسى(ع) ۱، ۲; قتل موسى(ع) ۱; قصه موسى(ع) ۱، ۳; موسى(ع) در سرزمین مصر ۲
  • هلاکت: عوامل هلاکت ۹

منابع

  1. تفسیر قمى، ج ۲، ص ۲۹; نورالثقلین، ج ۳، ص ۲۳۰- ، ح ۴۶۳.