الأنعام ٤٨
کپی متن آیه |
---|
وَ مَا نُرْسِلُ الْمُرْسَلِينَ إِلاَّ مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرِينَ فَمَنْ آمَنَ وَ أَصْلَحَ فَلاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لاَ هُمْ يَحْزَنُونَ |
ترجمه
الأنعام ٤٧ | آیه ٤٨ | الأنعام ٤٩ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«مُبَشِّرینَ وَ مُنذِرِینَ»: مژدهدهندگان و بیمدهندگان. حال (مُرْسَلین) هستند. «أَصْلَحَ»: زشتیها را زدود و بر خوبیها فزود.
تفسیر
- آيات ۵۵ - ۳۷، سوره انعام
- سبب اينكه مشركين به منظور عاجز ساختن پيامبر (ص ) درخواست معجزه از او كردندجهل به دو امر بوده است .
- وجه اشتراكى كه بين انسان و حيوانات ديگر وجود دارد و موجب تشابه انسان و حيوانات ديگر در مساءله (( حشر )) و بازگشت به خدا مى باشد، داشتن شعور است .
- پاسخ به چند سؤ ال در مورد حشر حيوانات غير انسانى و حشرامثال آسمانها و زمين و آفتاب و ماه و...
- تاءمل و دقت در (( مختار )) بودن بود و حالات نفسانيه اى كه به وسيله آن افعال اختيارى خود را انجام مى دهد.
- اختلاف فاحشى كه در مبادى (( اختيار )) و اسباب آن در انسان وجود دارد.
- مى توان گفت حيوانات هم تا اندازه اى مختار هستند و احتمالا به تكاليفى مناسب با افق فهم و اختيارشان مكلف هستند.
- چند احتمال در معناى (( كتاب )) در (( ما فرطنا فى الكتاب من شى ء )) .
- سخنان نادرستى كه در معناى آيه مربوط به (( امت بودن )) و (( محشور شدن )) حيوانات غير انسانى گفته شده است .
- نكته اى كه در توصيف مشركين به گنگى و كورى و كرى ، گاه به وصل و گاه به فصل ، وجود دارد.
- در شدائد و سختى ها، روى آوردن به خدا از فطريات بشر است .
- نكاتى چند كه از توضيحات قبلى روشن گرديد.
- بيان عدم منافات آيه مورد بحث با: (( و ما دعا الكافرين الا فىضلال )) .
- ابتلاء امم قبل از امت اسلام به (( باءساء )) و (( ضراء )) ، تا شايد در برابر خدا سرفرود آورند.
- تا زمانى كه شدت باءسا و ضراء باعث انقطاع از اسباب ظاهرى نشود فطرت توحيدىانسان مشرك بروز نمى كند.
- فساد اين گفتار كه امم سابق حتى در شدائد اضطرارآور زير بار توحيد نرفته اند!
- احتياج عليه مشركين به عجز شركاى ادعائى و بت هايشان از هردخل و تصرفى در عالم .
- مشركين ، همان ستمكارانند و جز به خاطر ظلمشان غذاب نمى شوند.
- مراد از: (( خزائن الله )) .
- مراد از نفى علم غيب (( و لا اعلم الغيب )) از لسان پيامبر (ص ).
- جمله : (( و لا اقول لكم انى ملك )) تعبير ديگرى است از: (( انما انا بشر مثلكم )) .
- فرق بين پيامبر(ص ) و ديگر مردمان ، مانند فرق بينا و نابينا است .
- وجه اينكه در جمله : (( و ليس لهم من دونه ولى و لا شفيع )) شفاعت ، بدون استثناء، نفىشده است .
- معناى جمله : (( و انذر به الذين يخافون ان يحشروا )) با توجه به اينكه مشركين موردخطاب در سوره انعام ، معتقد به حشر نبوده اند.
- برحذر داشتن رسول خدا(ص ) از راندن مؤ منين فقير، كه خواست امتياز طلب هاى ثروتمندبود.
- نظر راغب اصفهانى در مورد معناى (( وجه )) در: (( وجه الله )) ، (( وجه ربك )) وامثال آن .
- مراد از (( وجه الله )) ذات خدا نيست ، بلكه هر چيزى كه به خدا انتساب دارد و نيز آنچه كه بنده از خداى خود انتظار دارد، وجه خدا مى باشد.
- معناى جمله : (( ما عليك من حسابهم من شى ء و ما من حسابك من شى ء )) .
- فاصله طبقاتى بين مردم امتحانى الهى است .
- كرامت و عزت ، با شكر كه همانا توحيد است همراه مى باشد و تفاوت هاى مادى ، امتحان است .
- چند روايت درباره توبه كه از آيه : (( و اذا جائك الذين يؤ منون ... )) استفاده مى شود.
- چند روايت درباره (( قدريه )) و توضيحى در مورد حديث معروف : (( قدريه مجوس اين امت است )) .
- چند روايت در مورد سنت (( املاء )) و (( استدراج )) و مهلت دادن خداوند به كفار در دنيا.
- رواياتى پيرامون درخواست اشراف و اغنياء از پيامبر(ص ) كه فقراء را از خود دور كند،و نهى خداوند از اين عمل .
- توضيحى درباره روش تطبيق ، در تفسير آيات قرآن و روايات شاءن نزول ، و اشاره به اينكه اين روايات ، قابل اعتماد نيستند.
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ ما نُرْسِلُ الْمُرْسَلِينَ إِلَّا مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرِينَ فَمَنْ آمَنَ وَ أَصْلَحَ فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ «48»
و ما پيامبران را جز به عنوان بشارت دهنده و بيم دهنده نمىفرستيم، پس كسانى كه ايمان آورند و (كار خود را) اصلاح كنند، پس بيمى بر آنان نيست و اندوهگين نمىشوند.
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ ما نُرْسِلُ الْمُرْسَلِينَ إِلاَّ مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرِينَ فَمَنْ آمَنَ وَ أَصْلَحَ فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ (48)
بعد از آن عرض بعثت انبياء را فرمايد:
وَ ما نُرْسِلُ الْمُرْسَلِينَ: و نفرستاديم پيغمبران را إِلَّا مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرِينَ: مگر در حالتى كه بشارت دهنده بودند اهل ايمان را به بهشت و ترسانندهاند كافران را به جهنم فَمَنْ آمَنَ وَ أَصْلَحَ: پس هر كه ايمان آورد و اصلاح كند كار خود را به تقوى و طاعت فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ: پس هيچ ترسى نيست ايشان را از عذاب و عقاب وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ: و نه ايشان اندوهگين شوند از فوت ثواب يا غمگين شوند از آنچه در دنيا گذاشتهاند بر خلاف كفار.
«1» تفسير عياشى، جلد اوّل، صفحه 360، حديث 24.
تفسير اثنا عشرى، ج3، ص: 275
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ ما نُرْسِلُ الْمُرْسَلِينَ إِلاَّ مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرِينَ فَمَنْ آمَنَ وَ أَصْلَحَ فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ (48)
ترجمه
و نميفرستيم فرستاده شدگان را مگر بشارت دهندگان و تخويف كنندگان پس آنانكه گرويدند و صالح شدند پس نيست بيمى بر ايشان و نه آنها اندوهناك ميشوند.
تفسير
خداوند انبيا را نفرستاده است كه مردم مجبور بايمان شوند بلكه فقط براى آن فرستاده است كه بشارت بدهند مطيعان را به بهشت و تخويف نمايند عاصيان را از جهنّم پس كسانيكه ايمان بياورند و اعمال صالحه بجا آورند نبايد خوف از عذاب داشته باشند و نه محزون شوند از فوت ثواب ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ ما نُرسِلُ المُرسَلِينَ إِلاّ مُبَشِّرِينَ وَ مُنذِرِينَ فَمَن آمَنَ وَ أَصلَحَ فَلا خَوفٌ عَلَيهِم وَ لا هُم يَحزَنُونَ (48)
و ما نميفرستيم پيغمبران را مگر آنكه بشارت دهندهاند (اهل ايمان و اعمال صالحه را بسعادت و رستگاري و بهشت) و انذار كننده (كفار و فساق را بشقاوت و هلاكت و عذاب جهنم) پس كسي که ايمان آورد و خود را اصلاح كرد پس خوفي بر آنها نيست و محزون و غمناك نخواهند شد.
وَ ما نُرسِلُ المُرسَلِينَ وظيفه اوليه انبياء و مقصود الهي از ارسال رسل ارشاد امّت است بتوحيد و ساير عقائد حقّه و اخلاق حميده و اعمال صالحه از عبادات واجبه و مندوبه که موجب كمال نفس و ترقي و تعالي روح شود تا قابليت
جلد 7 - صفحه 74
شمول رحمت و نيل بسعادت و وصله بنعم اخرويه و فيوضات الهيه پيدا كنند و همين مفاد إِلّا مُبَشِّرِينَ است و بيم و خوف از سخت و غضب الهي و عذاب شديد ابدي و سجن الهي و جهنم دهند که مهيّا شده براي كفار و مشركين و مخالفين و معاندين که مفاد وَ مُنذِرِينَ است.
فَمَن آمَنَ باللّه و برسوله و خلفائه و العدل و المعاد و ساير المعتقدات الحقه وَ أَصلَحَ اصلاح نفس بنحوي که صدق كند عبد صالح است و صالح كسي است که خالي از هر گونه فساد باشد چه فساد عقائدي و چه فساد اخلاقي و چه فساد عملي که تالي تلو معصوم باشد بلكه نائل بمقام عصمت شود در زيارت ابي الفضل عليه السّلام ميگويي
(السّلام عليك ايّها العبد الصالح المطيع للّه و لرسوله).
فَلا خَوفٌ عَلَيهِم خوف از عذاب وَ لا هُم يَحزَنُونَ حزن از فوت ثواب و اينکه جمله دلالت دارد که از هيچ ثوابي محروم نميشوند و هيچگونه عذابي بر آنها نيست.
برگزیده تفسیر نمونه
نکات آیه
۱- مسؤولیت تبلیغ و دعوت انبیاى الهى، تنها در محدوده بشارت و انذار (و ما نرسل المرسلین إلا مبشرین و منذرین)
۲- الزام قهرى مردم به ایمان وظیفه پیامبران نیست. (و ما نرسل المرسلین إلا مبشرین و منذرین) چون در آیات قبل سخن از درخواست نزول آیات و رد آن بود، لاجرم این سؤال مطرح مى گردد که مسؤولیت پیامبران در برابر هدایت مردم چیست و تا کجاست؟ این آیه با محدود دانستن وظیفه تبلیغى پیامبران در انذار و تبشیر، اجبار مردم به ایمان را خارج از حیطه مسؤولیت پیامبران مى داند.
۳- خداوند تعیین کننده محدوده وظایف پیامبران در امر تبلیغ است. (و ما نرسل المرسلین إلا مبشرین و منذرین)
۴- ایجاد بیم و امید، از روشهاى اساسى در تبلیغ (و ما نرسل المرسلین إلا مبشرین و منذرین)
۵- کسانى که ایمان آورند و کار شایسته انجام دهند، نه از آینده خویش بیمناک و نه بر گذشته خویش غمناک هستند. (فمن ءامن و أصلح فلا خوف علیهم و لا هم یحزنون) غالباً «خوف» در مورد ترس از آینده و «حزن» در مورد اندوه بر گذشته به کار مى رود.
۶- مؤمنانى که کار شایسته انجام دهند، نه ترس بر آنان مسلط گردد و نه اسیر اندوه دایم شوند. (فمن ءامن و أصلح فلا خوف علیهم و لا هم یحزنون) از معانى حرف «على» استیلا و غلبه است. در این جمله استیلاى ترس بر مؤمنان نفى شده است، نه اینکه هیچگاه در معرض آن قرار نمى گیرند. همچنین «لا یحزنون»، بیانگر نفى استمرار حزن بر آنان است نه تلقى مطلق حزن.
۷- ایمان به انبیا، همراه با شایسته ساختن عمل، زمینه سلامت، تعادل و بهداشت روانى (فمن ءامن و أصلح فلا خوف علیهم و لا هم یحزنون) اندوه و ترس از ویژگیهاى افرادى است که از سلامت و بهداشت روانى برخوردار نیستند. چون خداوند زمینه دور ماندن از اندوه را در این آیات بیان فرموده است، مطلب فوق را مى توان برداشت کرد.
۸- ایمان و عمل شایسته و رسیدن به امنیت خاطر، دستاوردهاى رسالت انبیا (و ما نرسل المرسلین إلا ... فمن ءامن و أصلح فلا خوف علیهم و لا هم یحزنون)
۹- گرایش فطرى انسان به تحصیل امنیت خاطر و آسایش روان (فمن ءامن و أصلح فلا خوف علیهم و لا هم یحزنون) تکیه بر دستاورد امنیت خاطر در رسالت پیامبران، گویاى ریشه دار بودن چنین خواسته اى در آدمیان است.
موضوعات مرتبط
- آرامش: زمینه آرامش ۷ ; زمینه آرامش روانى ۸
- اصلاح: آثار اصلاح ۵
- اطمینان: زمینه اطمینان ۸
- انبیا: انذارهاى انبیا ۱ ; بشارتهاى انبیا ۱ ; تبلیغ انبیا ۳ ; خدمات انبیا ۸ ; محدوده تبلیغ انبیا ۱ ; محدوده دعوت انبیا ۱ ; محدوده مسؤولیت انبیا ۲، ۳ ; نقش انبیا ۸
- انسان: فطرت انسان ۹ ; گرایشهاى انسان ۹
- ایمان: آثار ایمان ۵، ۷; ایمان به انبیا ۷; ایمان و عمل ۷; زمینه ایمان ۸; متعلق ایمان ۷
- بهداشت: زمینه بهداشت روانى ۷
- تبلیغ: امیدوارى در تبلیغ ۴; انذار در تبلیغ ۱; بشارت در تبلیغ ۱; ترس در تبلیغ ۴; روش تبلیغ ۴
- خدا: افعال خدا ۳
- دین: نفى اکراه در دین ۲
- عمل صالح: آثار عمل صالح ۷; زمینه عمل صالح ۸
- گرایشها: گرایش به آرامش روانى ۹; گرایش به امنیت ۹
- مؤمنان: آینده مؤمنان ۵; مقامات مؤمنان ۵; مقامات مؤمنان عامل ۶; مؤمنان و اندوه ۵، ۶; مؤمنان و ترس ۵، ۶
- مصلحان: آینده مصلحان ۵; مقامات مصلحان ۵
- هدایت: اختیار در هدایت ۲
منابع