طه ٥٣
کپی متن آیه |
---|
الَّذِي جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ مَهْداً وَ سَلَکَ لَکُمْ فِيهَا سُبُلاً وَ أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجْنَا بِهِ أَزْوَاجاً مِنْ نَبَاتٍ شَتَّى |
ترجمه
طه ٥٢ | آیه ٥٣ | طه ٥٤ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«مَهْداً»: گهواره. زمین از لحاظ سهولت زندگیِ بر آن، و آسانی گشت و گذارِ در آن، به گهواره کودک تشبیه شده است که محلّ آسایش و آرامش او است. «سَلَکَ»: ساخته است. کشیده است. «أَخْرَجْنَا»: استعمال فعل (أَخْرَجْنَا) به جای (أَخْرَجَ) برای جلب توجّه شنونده به امور و کارهای شگفتی است که بعد از آن بیان میشود. در اینجا صنعت التفات ملحوظ و منظور است (نگا: انعام / ). «أَزْوَاجاً»: جمع زَوْج، هم میتواند اشاره به اصناف و انواع گیاهان باشد، و هم اشاره به مسأله زوجیّت، یعنی نر و مادّه بودن در عالم گیاهان. «شَتَّی»: جمع شَتیت، مختلف و گوناگون در شکل و رنگ و طعم و بو.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۴۹ - ۷۹ سوره طه
- بيان ريشه اعتقادى اين سؤال فرعون كه گفت: «فَمَن رَبُّكُمَا يَا مُوسَى»
- اقوال مختلف درباره مذهب و اعتقاد فرعون
- توضيح نكات جواب موسى «ع» در معرفی ربُّ العالَمين
- بيان تناسب جواب موسى «ع»، با مقضاى مقام و اشاره به وجوه نادرست مفسران در معنای آيه
- پاسخ موسى «ع» به فرعون، در بعید شمردن مسأله معاد
- تتمه داستان هدايت عمومى و ارائه شواهدى روشن، براى آن
- متهم ساختن موسى «ع»، به توطئه و ساحرى
- موعظه موسى «ع» به فرعون و فرعونيان، در نهى از بت پرستى
- مشاوره فرعون با ايادى خود، و اتخاذ تصميم هاى محرمانه
- رويارویى موسى «ع» با ساحران، در روز موعود
- وجوه گفته شده در باره مقصود از نگرانی موسی«ع»، بعد از مشاهده سحر ساحران
- سجده ساحران در برابر معجزۀ موسی«ع»، و واکنش فرعون به ایمان آنان
- دو دیدگاه مختلف مادی و الهی فرعون و ساحران
- دنباله پاسخ ساحران، كه از توبه حقيقى آنان حكايت مى كند
- بحث روايتى
تفسیر نور (محسن قرائتی)
الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ مَهْداً وَ سَلَكَ لَكُمْ فِيها سُبُلًا وَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْ نَباتٍ شَتَّى «53»
خدايى كه زمين را براى شما بستر آسايش قرار داد وراههايى را در آن براى شما ايجاد كرد و از آسمان آبى فرستاد، پس به واسطهى آن، انواع زوجهاى گوناگون گياهان را (از خاك) بيرون آورديم.
نکته ها
عبارت «سَلَكَ لَكُمْ» را مىتوان دو گونه معنا كرد؛ الف: راهها وجادههايى كه خداوند براى عبور انسان در زمين قرار داده است. ب: راههاى كسب درآمد. «1»
حضرت موسى عليه السلام در معرفى خداوند به فرعون فرمود: پروردگار ما كسى است كه همه چيز را آفريد و هدايت كرد، و در اين آيات به نمونههايى از هدايت الهى در طبيعت اشاره مىفرمايد؛ زمينى كه مهد آسايش انسانهاست، راههاى زمينى كه وسيله ارتباط واتصال مناطق به يكديگرند، باران و گياهان گوناگون كه قانون زوجيّت را به همراه دارند.
زمانى نعمتهاى خداوند متعال را بهتر مىشناسيم كه خلاف آن را فرض نماييم، مثلًا اگر اين زمين، آرام نبود وحركتش كُند يا تند بود، باران نمىباريد يا زمين آن را جذب نمىكرد، روئيدنىها وچشمهها در آن نبود، و يا ... آيا باز هم «مَهد» به شمار مىرفت؟!
پیام ها
1- همان گونه كه طفل، در مهد و گهواره براى زندگىِ خارج از آن رشد مىيابد، انسان نيز بايد در مهد زمين براى زندگى بيرون از زمين يعنى جهان آخرت رشد كند. «2» «مَهْداً»
2- زمين، آسايشگاه انسان است، همه نيازهاى او را تأمين مىكند، مرده و زندهى او را حمل كرده و به امر الهى مسخّر اوست. «مَهْداً»
«1». تفسير راهنما.
«2». تفسير الميزان.
جلد 5 - صفحه 354
3- آفرينش وشرايط زمين هدفدار و براى انسان است. جَعَلَ لَكُمُ ... سَلَكَ لَكُمْ
4- نظام آفرينش بر اساس اصل عليت و سبب و مسبب است. «فَأَخْرَجْنا بِهِ»
5- توجّه به قانون زوجيّت در گياهان، از معجزات علمى قرآن است. «1» «أَزْواجاً مِنْ نَباتٍ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ مَهْداً وَ سَلَكَ لَكُمْ فِيها سُبُلاً وَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْ نَباتٍ شَتَّى (53)
بعد از آن شواهد قدرت خداى تعالى را براى فرعون شرح دهد:
الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ مَهْداً: پروردگار من آن ذاتى است كه به قدرت كامله و حكمت شامله خود قرار داده براى شما زمين را گهواره و پرورشگاه كه در آن مىنشينيد و مسكن خود مىسازيد. وَ سَلَكَ لَكُمْ فِيها سُبُلًا: و پيدا كرد براى شما راهها را در ميان كوهها و بيابانها تا از زمينى به زمينى و از شهرى به شهرى رويد براى مصالح و مقاصد خود. وَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً: و نازل فرمود از آسمان آب باران را.
«1» همان مدرك.
جلد 8 - صفحه 282
بيان: شخص عاقل منصف كه تأمل و تفكر نمايد در خلق زمين بدين كيفيات مختلفه و طبايع متفاوته و اقسام و انواع آن و همچنين در ايجاد راهها براى رسيدن به منافع و فوائد بيشمار و آمدن باران و زنده شدن تمامى موجودات كه جريان تدبير و تقدير در آنها عقول دانشمندان را متحير سازد، هر آينه شواهد بزرگى است بر قدرت خداوند يكتا. و انكار آن، جز عناد و لجاج نخواهد بود.
تا اينجا ختم كلام موسى عليه السلام، و بعد ابتداى كلام خداوند است.
زمخشرى گويد انتقال از لفظ غيبت به طرف لفظ متكلم مطاع، اشعار است به اينكه بارى تعالى عزّ و جلّ مطاعى است كه تمامى اشياء مختلفه را منقاد امر خود مىگرداند «1».
لذا مىفرمايد: فَأَخْرَجْنا بِهِ أَزْواجاً: پس بيرون آورديم به سبب باران انواع و اصناف. مِنْ نَباتٍ شَتَّى: از گياههاى مختلف به جنس و رنگ و شكل و طبع و بو. و دستهاى سبز، دستهاى زرد، دستهاى سرخ، دستهاى سياه و دستهاى سفيد.
قسمتى شور، قسمتى شيرين و قسمتى ترش. بعضى تر، بعضى خشك، بعضى سرد و بعضى گرم. برخى زهر، برخى ترياق، بعضى درد، بعضى دوا. قسمتى روح افزا، قسمتى تنآسا كه عقل، عاجز از احاطه به تمام آثار و خواص آنست تا بدانى كه به طبع نيست و به دهر نه و به هوا و آفتاب نباشد، بلكه آثار قدرت مدبر حكيم است كه به حكمت و مصلحت الهيه بيافريد، تا چون به فصل بهار نظر كنى موجب زيادتى يقين و ايمان، و باعث شكرگزارى خالق منان گردد.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
قالا رَبَّنا إِنَّنا نَخافُ أَنْ يَفْرُطَ عَلَيْنا أَوْ أَنْ يَطْغى (45) قالَ لا تَخافا إِنَّنِي مَعَكُما أَسْمَعُ وَ أَرى (46) فَأْتِياهُ فَقُولا إِنَّا رَسُولا رَبِّكَ فَأَرْسِلْ مَعَنا بَنِي إِسْرائِيلَ وَ لا تُعَذِّبْهُمْ قَدْ جِئْناكَ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكَ وَ السَّلامُ عَلى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدى (47) إِنَّا قَدْ أُوحِيَ إِلَيْنا أَنَّ الْعَذابَ عَلى مَنْ كَذَّبَ وَ تَوَلَّى (48) قالَ فَمَنْ رَبُّكُما يا مُوسى (49)
قالَ رَبُّنَا الَّذِي أَعْطى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدى (50) قالَ فَما بالُ الْقُرُونِ الْأُولى (51) قالَ عِلْمُها عِنْدَ رَبِّي فِي كِتابٍ لا يَضِلُّ رَبِّي وَ لا يَنْسى (52) الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ مَهْداً وَ سَلَكَ لَكُمْ فِيها سُبُلاً وَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْ نَباتٍ شَتَّى (53) كُلُوا وَ ارْعَوْا أَنْعامَكُمْ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِأُولِي النُّهى (54)
مِنْها خَلَقْناكُمْ وَ فِيها نُعِيدُكُمْ وَ مِنْها نُخْرِجُكُمْ تارَةً أُخْرى (55) وَ لَقَدْ أَرَيْناهُ آياتِنا كُلَّها فَكَذَّبَ وَ أَبى (56)
ترجمه
- گفتند پروردگار ما همانا ما ميترسيم كه پيشى گيرد بر ما يا آنكه زياد كند سركشى خود را
گفت نترسيد همانا من با شمايم ميشنوم و مىبينم
پس برويد نزد او و بگوئيد همانا ما دو فرستاده پروردگار توايم پس بفرست با ما بنى- اسرائيل را و عذاب مكن آنها را بتحقيق آورديم تو را معجزهاى از پروردگارت و سلام بر آنكه پيروى كند از راه هدايت
همانا وحى شد بما كه عذاب بر كسى است كه تكذيب كرد و روى گردانيد
گفت پس كيست پروردگار شما اى موسى
گفت پروردگار ما آنكسى است كه عطا كرد بهر چيزى صورت هستى او را پس راهنمائى نمود
گفت پس چيست حال مردم عصرهاى گذشته
گفت علم آن نزد پروردگار من است در نوشتهاى نه خطا ميكند پروردگار من و نه فراموش ميكند
آنكسى كه گردانيد از براى شما زمين را بسترى و پديد آورد براى شما در آن راههائى و فرستاد از آسمان آبيرا پس بيرون آورديم بسبب آن اصنافى از روئيدنيهاى گوناگون
بخوريد و بچرانيد چهار پايان خود را همانا در آن آيتهائى است براى صاحبان خردها
از آن آفريديم شما را و در آن باز ميگردانيم شما را و از آن بيرون
جلد 3 صفحه 509
ميآوريم شما را بار ديگر
و بتحقيق نموديم باو معجزاتمان را تمامى پس تكذب كرد و امتناع نمود.
تفسير
- چون حضرت موسى و هارون با يكديگر ملاقات نمودند روى بدرگاه الهى نموده عرضه داشتند پروردگارا ما ميترسيم كه تا ما فرعون را دعوت كنيم هنوز سخن ما بپايان نرسيده مبادرت بعقوبت و آزار ما نمايد يا بر كفر و الحاد خود بيفزايد و زبان جسارت بساحت مقدّس تو دراز كند خداوند فرمود نترسيد من با شما هستم گفتار شما و او را ميشنوم و رفتارتان را با يكديگر مىبينم و از تعدّى و دست درازى او جلوگيرى ميكنم و موجب نصرت شما را بر او فراهم مينمايم پس برويد نزد او و بگوئيد كه ما دو پيغمبر خدائيم و از نزد او براى تو پيغامى آوردهايم و آن اين است كه اولاد يعقوب پيغمبر را كه سالها است در مصر اقامت دارند و اخيرا تو آنها را باعمال شاقه وادار نمودى و اسير خود كردى آزاد كن و بگذار با ما بيايند برويم در شام و كنعان كه وطن اصلى ما است سكونت نمائيم و اگر باور نميكنى ما معجزهاى هم داريم كه خداوند براى اتمام حجّت بما عنايت فرموده براى تو اظهار ميكنيم و سلامتى از عذاب الهى براى كسى است كه متابعت و پيروى از هدايت و راهنمائى حقّ نموده در راه راست و دين قويم خدائى مشى نمايد و بما وحى شده از جانب خداوند كه هر كس پيغمبران او را تكذيب كند و از قبول سخنانشان رو گردان شود بعذاب الهى در دنيا و آخرت گرفتار خواهد گرديد فرعون چون حس كرد كه مدبّر امور موسى است و هارون كمك و معاون او است يا براى خبث طينت خود خواست با هارون كه افصح از موسى بود مكالمه نكند تا كندى زبان موسى عليه السّلام آشكار گردد و در انظار موهون شود غافل از آنكه خداوند دعاء او را مستجاب نموده و كندى زبانش رفع شده لذا خطاب بموسى نمود و گفت پروردگار شما كيست كه از طرف او براى من پيغام آورديد موسى عليه السّلام جواب فرمود پروردگار ما آن قادر حكيم و عليم است كه هر موجودى را بصورت و شكل لايق بخود وجود داده و بكمال مناسب خود دلالت تكوينى و هدايت تشريعى فرموده و چون اين جواب موجز در نهايت فصاحت و بلاغت و متانت بود و دلالت داشت بر آنكه خداوند غنى بالذّات و منعم على الاطلاق
جلد 3 صفحه 510
است و تمام موجودات محتاج و ريزه خوار خوان احسان اويند فرعون مبهوت در جواب شد و عنان سخن را بجانب ديگرى كه خارج از مقصود بود معطوف نمود و پرسيد پس حال اقوام سابقه كه معرفت بچنين خدائى نداشتند چه خواهد بود آيا در نعمتند يا در عذاب حضرت موسى هم نخواست بفرمايد كه در عذابند براى آنكه بطبع شنوندگان گران نيايد فرمود علم بحال بندگان از شقاوت و سعادت نزد خدا است و در لوح محفوظ ثبت شده و خداوند نه جاى آنرا گم ميكند و نه آنرا فراموش مينمايد آنچنان خداوندى است كه قرار داده است براى بندگان خود زمين را مانند بستر و فرش گسترده و پديد آورده در آن راههائى در كوهها و واديها و صحراها كه مردم در آن سكونت و عبور و مرور نمايند و از فوائد آن بهرهمند گردند و باران رحمت خود را نازل فرموده و بيرون آورده بسبب آن اصناف و انواع نباتات و حبوبات و ميوجات گوناگون متعدّد متشتّت مختلف را كه بخورند و بچرانند احشام و اغنام خودشان را و شكر خدا را بجا آورند و در آنچه بيان شد آثار و علائمى است بر وجود صانع حكيم قدير براى كسانيكه داراى عقل و معرفتند و خداوند بندگان را از خاك زمين خلق نموده در بدو خلقت چون آدم ابو البشر از خاك خلق شده و اولاد او هم كه از نطفه خلق ميشوند اصلا از خاكند چون نطفه از مأكولات مولوده از زمين توليد ميشود و بعد از مردن هم در خاك پنهان ميگردند و اجزاء بدنشان جز و خاك ميشود و روز قيامت هم از خاك بيرون ميآيند و اجزاء بدنشان جمع و متّصل ميگردد و بصورت اوّليه بر ميگردند و روح اصلى ببدنشان باز گشت ميكند و در محضر الهى حاضر ميشوند و خداوند تمام آيات وجود و علم و قدرت خود را بفرعون ارائه داد ولى او از فرط عناد و لجاج و غرور و نخوت تكذيب كرد و امتناع از قبول نمود و ظاهرا از قول خداوند فاخرجنا ببعد كلام مستقلّ خود خدا است كه وصل فرموده بكلام خود كه حكايت از قول موسى عليه السّلام بود براى اشاره بصحّت آن مقال و صدور آن از مبدء وحى و الهام ولى فيض ره فرموده از باب التفات از غيبت بتكلّم است و نظائر آن در قرآن زياد است و بعضى گفتهاند مراد از ارائه تمام آيات بفرعون تمام معجزاتى است كه بموسى عليه السّلام داده شده بود و آن نه معجزه بود كه بجاى خود ذكر شده و خواهد
جلد 3 صفحه 511
شد و در اخبار ائمه اطهار اولى النهى باخيار و صلحا كه داراى اخلاق حسنه و اعمال صالحهاند و ائمه هدى عليهم السلام تفسير شده و ظاهرا مراد بيان افراد كامله است ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الأَرضَ مَهداً وَ سَلَكَ لَكُم فِيها سُبُلاً وَ أَنزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخرَجنا بِهِ أَزواجاً مِن نَباتٍ شَتّي (53)
پروردگار من خداونديست که قرار داد از براي شما زمين را مثل گهواره و قرار داد از براي شما در اينکه زمين راهها و سبلي که بتوانيد از هر نقطه بنقطه ديگر برويد و نازل فرمود از طرف بالا آب را پس بيرون آورديم بتوسط آب روئيدنيها زوج نر و مادّه انواع مختلفه متشتّته.
(الَّذِي) صفت ربّي است که در آيه قبل فرموده.
(جَعَلَ لَكُمُ الأَرضَ مَهداً) كره زمين با كره آب در وسط هوا بدون عمد و ستوني قرار دارد و از براي او دو حركت وضعي و انتقالي قرار دارد تا تشكيل شب و روز و سال و ماه داده شود و چون سه ربع كره زمين را آب احاطه كرده و يك ربعش از آب بيرونست که ربع مسكون نام گذارده شده و آب باين سطح بارز نميرسد خداوند بتوسط ابخره و ادخنه اينکه آب را از آن سه ربع گرفته و تشكيل ابر داده و بتوسط تموّج هوا بادها اينکه ابرها را بهر نقطه ميبرد در طرف بالا و پس از سرد شدن آن آبها را نازل ميفرمايد.
(وَ أَنزَلَ مِنَ السَّماءِ) يعني از بالاي سر.
(السَّماءِ) که باران ميبارد و از باطن زمين اشجار و فواكه و حبوبات ميروياند.
(فَأَخرَجنا بِهِ أَزواجاً) که تمام اينکه نباتات نر و ماده دارد تا تلقيح نشود دانه و ميوه از او توليد نميشود.
(مِن نَباتٍ شَتّي) هر كدام از اينکه حبوبات و فواكه و اشجار خواص مخصوصه
جلد 13 - صفحه 45
دارند از حيث طعم و رنگ و شكل و فوائد خاصّه دارند حتي گياههاي بيابانها و كوهها که هر كدام براي شما و حيوانات شما نتيجه بخش است.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 53)- و از آنجا که بخشی از سخن موسی (ع) پیرامون مسأله توحید
ج3، ص125
و شناسایی خدا بود قرآن در اینجا فصل دیگری در همین زمینه بیان میدارد: «همان خداوندی که زمین را برای شما مهد آسایش قرار داد، و راههایی در آن ایجاد کرد، و از آسمان، آبی فرستاد» (الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ مَهْداً وَ سَلَکَ لَکُمْ فِیها سُبُلًا وَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً).
«سپس ما به وسیله این آب، انواع گوناگون از گیاهان مختلف را از خاک تیره بر آوردیم» (فَأَخْرَجْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْ نَباتٍ شَتَّی).
در این آیه به چهار بخش از نعمتهای بزرگ خدا اشاره شده است: که اولویتهای زندگی انسان را تشکیل میدهد، قبل از همه چیز، محل سکونت و آرامش لازم است، و به دنبال آن راههای ارتباطی، سپس آب، و فرآوردههای کشاورزی.
نکات آیه
۱ - قرار دادن زمین، همانند گاهواره اى براى آرامش و آسایش انسان، پرتویى از ربوبیت خداوند است. (الذى جعل لکم الأرض مهدًا ) «مهد» جایگاهى است که براى طفل آماده مى کنند (گهواره)، در آیه شریفه، زمین به گهواره اى که طفل در آن مى آرمد، تشبیه شده است.
۲ - گستراندن و هموار ساختن زمین، از نعمت هاى خداوند به انسان ها و در راستاى تربیت و رشد آنان است. (الذى جعل لکم الأرض مهدًا ) در برداشت بالا سه نکته ملحوظ است: ۱- لام در «لکم» نعمت بودن را مى فهماند.۲- «الذى» چه خبر باشد براى ضمیر محذوفى که به «ربّ» در آیه قبل برمى گردد - که در نتجه سخن مستقل خدا خواهد بود - و چه صفت براى آن، - که دنباله کلام موس خواهد بود - بیانگر وصفى از اوصاف ربوبى خداوند است که در راستاى تدبیر امور انسان ها است. ۳- «مهداً» مصدر و به معناى ممهوده است; یعنى، مهیا و مسطح.
۳ - شرایط روى زمین، در آغاز براى زندگى انسان مناسب نبوده است. * (الذى جعل لکم الأرض مهدًا ) ممکن است «جعل» به معناى «صیّر» باشد که حاوى معناى تحول و دگرگونى است. دراین صورت باید گفت: زمین از آغاز براى زندگى انسان مناسب نبوده است; ولى خداوند آن را متحوّل ساخته تا این که شرایط ویژه براى حیات بشر بر روى آن فراهم آمده است.
۴ - کره زمین، داراى حرکت و جنب و جوش است. * (الذى جعل لکم الأرض مهدًا ) از وجوه تشبیه زمین به گهواره آن است که همان گونه که گهواره براى آرامش طفل حرکت داده مى شود، زمین نیز داراى حرکت است.
۵ - پدیدار شدن شرایط حیات انسان بر روى زمین و امکانات مختلف براى او، کارى هدف دار و برنامه ریزى شده (لکم الأرض ... سلک لکم ) از تکرار «لکم» در آیه شریفه و از مضمون آیات بعد، این نکته استفاده مى شود که آماده شدن زمین براى حیات انسان امرى تصادفى نبوده، بلکه از قبل طراحى گردیده و برنامه ها، هدف دار اجرا شده است.
۶ - وجود راه ها و امکان سیر و انتقال، بر اثر همواربودن زمین، از موهبت هاى الهى براى انسان و پرتویى از ربوبیت خداوند (الذى ... سلک لکم فیها سبلاً )
۷ - فراهم آمدن زمینه هاى گوناگون و متنوع براى بهره بردارى انسان در روى زمین، پرتویى از ربوبیت خداوند (الذى ... و سلک لکم فیها سبلاً ) «سبل» جمع «سبیل» مى باشد. محتمل است مراد از آن «راه» باشد و ممکن است به معناى طریقه هایى باشد که جهت امرار معاش و دیگر امور انسان بر روى زمین وجود دارد.
۸ - باران، از عوامل اصلى رویش گیاهان (أنزل ... فأخرجنا )
۹ - نزول باران از آسمان و رویش گیاهان مختلف به وسیله آن، پرتویى از ربوبیت خداوند است. (الذى ... و أنزل من السماء ماء فأخرجنا به أزوجًا من نبات )
۱۰ - آسمان، مبدأ و سرچشمه نزول آب و باران هاى اولیه زمین (و أنزل من السماء ماء فأخرجنا ) فعل ماضى «أنزل» و نیز نکره بودن «ما» قرینه هایى است بر این که ممکن است مراد از آب نازل شده در این آیه، باران هاى اولیه زمین باشد که شرایط زندگى را در زمین فراهم آورده است. مبدأ و سرچشمه این آب ها در آسمان بوده است.
۱۱ - خداوند، گیاهان زمین را از انواع گوناگون قرار داده است. (فأخرجنا به أزوجًا من نبات شتّى ) «أزواج» جمع زوج است و معناى اصلى زوج، صنف و نوع هر چیز است و به دو چیزِ هم شکل یا مخالف - که در کنار هم قرار گیرند - زوج گفته مى شود (لسان العرب). اطلاق «أزواج» به نباتات ممکن است از جهت تشابه افراد یک نوع به یکدیگر باشد که بر مجموعه افراد مشابه، «زوج»، «صنف» و یا «نوع» اطلاق مى شود. همچنین ممکن است از جهت تقسیم شدن آنها به صنف نر و صنف ماده باشد.
۱۲ - حاکمیت قانون زوجیت در گیاهان (فأخرجنا به أزوجًا من نبات شتّى )
۱۳ - وجود تفاوت چشمگیر در بین انواع گوناگون نباتات، از جلوه هاى ربوبیت الهى است. (فأخرجنا به أزوجًا من نبات شتّى )
۱۴ - باران و گیاه، داراى نقشى بسزا در زندگى انسان ها (و أنزل من السماء ماء فأخرجنا به أزوجًا من کلّ نبات ) مخاطب قرار گرفتن انسان ها در صدر آیه، نشان مى دهد که نعمت هاى یاد شده در آیه، در جهت منافع آنان است.
۱۵ - عملکرد عوامل طبیعى، فعل خدا است. (فأخرجنا به أزوجًا من نبات شتّى ) ضمیرهاى غایب (جعل، سلک و أنزل)، در ادامه آیه به ضمیر متکلم (أخرجنا) تغییر یافته است تا تأکیدى بر این نکته باشد که گرچه کشاورزى شما، بعضى از گیاهان را پدید آورده است; ولى همان نیز بسته به تدبیر و قدرت خداوند است و غیر او نقشى در پدیدآوردن آنها ندارد.
موضوعات مرتبط
- آب: منابع آب ۱۰
- آسمان: نقش آسمان ۱۰
- باران: بارش باران ۹; فواید باران ۸، ۹; منابع باران ۱۰; نقش باران ۱۴
- تربیت: زمینه تربیت ۲
- تشبیهات قرآن: تشبیه به گهواره ۱; تشبیه زمین ۱
- خدا: افعال خدا ۱۱، ۱۵; نشانه هاى ربوبیت خدا ۱، ۶، ۷، ۹، ۱۳; نعمتهاى خدا ۲، ۶
- رشد: زمینه رشد ۲
- زمین: آرامش زمین ۱; آسایش زمین ۱; استفاده از نعمتهاى زمین ۷; تاریخ زمین ۳، ۵; حرکت زمین ۴; زندگى در زمین ۳ ۵; قانونمندى حیات درزمین ۵
- زندگى: عوامل مؤثر در زندگى ۱۴
- عوامل طبیعى: عمل عوامل طبیعى ۱۵
- قرآن: تشبیهات قرآن ۱
- گیاهان: تنوع گیاهان ۱۱، ۱۳; زوجیت در گیاهان ۱۲; عوامل رویش گیاهان ۸، ۹; نقش گیاهان ۱۴
- نعمت: نعمت تسطیح زمین ۶; نعمت هموارى زمین ۲
منابع