الأحقاف ١٨
کپی متن آیه |
---|
أُولٰئِکَ الَّذِينَ حَقَ عَلَيْهِمُ الْقَوْلُ فِي أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِمْ مِنَ الْجِنِ وَ الْإِنْسِ إِنَّهُمْ کَانُوا خَاسِرِينَ |
ترجمه
الأحقاف ١٧ | آیه ١٨ | الأحقاف ١٩ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«حَقَّ عَلَیْهِمُ الْقَوْلُ فِی أُمَمٍ»: (نگا: فصّلت / ).
تفسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
أُولئِكَ الَّذِينَ حَقَّ عَلَيْهِمُ الْقَوْلُ فِي أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِمْ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ إِنَّهُمْ كانُوا خاسِرِينَ «18»
جلد 12 - صفحه 80
أُولئِكَ الَّذِينَ: آنانكه عاق والدين و منكر بعث و حشرند، كسانيند كه:
حَقَّ عَلَيْهِمُ الْقَوْلُ: سزاوار شده و واجب گشته بر ايشان كلمه عذاب، فِي أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِمْ: در حالتى كه معدودند در سلك گرو چند از كفار كه گذشتهاند پيش از ايشان، مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ: از جن و انس به وجوب عقوبت بر منكر قيامت، إِنَّهُمْ كانُوا خاسِرِينَ: بدرستى كه امم سابقه و پيروان آنها كه كفار قريشند، بودند زيانكاران در دنيا و آخرت.
از بعضى نقل شده كه اين آيه در حق عبد الرحمن بن ابى بكر نازل شده كه پدر و مادر او را به اسلام دعوت و به بعث و نشر خواندند و ايمان نياورد، لكن آيه عام است به كافرى كه عاق والدين و منكر قيامت باشد، زيرا آيات قرآنى اعتبار به عموم لفظ است نه خصوص سبب.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
أُولئِكَ الَّذِينَ نَتَقَبَّلُ عَنْهُمْ أَحْسَنَ ما عَمِلُوا وَ نَتَجاوَزُ عَنْ سَيِّئاتِهِمْ فِي أَصْحابِ الْجَنَّةِ وَعْدَ الصِّدْقِ الَّذِي كانُوا يُوعَدُونَ «16» وَ الَّذِي قالَ لِوالِدَيْهِ أُفٍّ لَكُما أَ تَعِدانِنِي أَنْ أُخْرَجَ وَ قَدْ خَلَتِ الْقُرُونُ مِنْ قَبْلِي وَ هُما يَسْتَغِيثانِ اللَّهَ وَيْلَكَ آمِنْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَيَقُولُ ما هذا إِلاَّ أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ «17» أُولئِكَ الَّذِينَ حَقَّ عَلَيْهِمُ الْقَوْلُ فِي أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِمْ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ إِنَّهُمْ كانُوا خاسِرِينَ «18» وَ لِكُلٍّ دَرَجاتٌ مِمَّا عَمِلُوا وَ لِيُوَفِّيَهُمْ أَعْمالَهُمْ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ «19» وَ يَوْمَ يُعْرَضُ الَّذِينَ كَفَرُوا عَلَى النَّارِ أَذْهَبْتُمْ طَيِّباتِكُمْ فِي حَياتِكُمُ الدُّنْيا وَ اسْتَمْتَعْتُمْ بِها فَالْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذابَ الْهُونِ بِما كُنْتُمْ تَسْتَكْبِرُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَ بِما كُنْتُمْ تَفْسُقُونَ «20»
ترجمه
آنگروه آنانند كه ميپذيريم از ايشان بهترين آنچه را بجا آوردند و در ميگذريم از بديهاى ايشان در زمره اهل بهشت بوعده راستى كه بودند بآن وعده داده ميشدند
و آن كه گفت به پدر و مادرش افّ بر شما آيا وعده ميدهيد مرا كه بيرون آورده ميشوم با آنكه گذشته است قرنها پيش از من و آن دو بفرياد رسى ميطلبيدند خدا را واى بر تو ايمان آور پس مىگفت نيست اين مگر افسانههاى پيشينيان
آنگروهند آنانكه سزاوار شد بر آنها وعده عذاب در امّتهائى كه گذشتند پيش از آنها از جن و انس همانا آنها بودند زيانكاران
و براى هر يك درجه و مرتبهها است از آنچه كردند و تا تمام دهد بآنان جزاى كردارهاشان را و آنها ستم كرده نميشوند
و روز كه عرضه كرده شوند آنانكه كافر شدند بر آتش برديد
جلد 4 صفحه 652
لذّتهاى خود را در زندگانى دنياتان و بهره برديد بآن پس امروز جزا داده ميشويد عذاب خوارى را بسبب آنكه بوديد كه تكبر و سركشى مينموديد در زمين بنا حقّ و بسبب آنكه بوديد كه نافرمانى ميكرديد.
تفسير
خداوند متعال بكسانيكه مانند انسان مذكور در آيات سابقه باشند وعده فرموده كه اعمال حسنه آنها را اعمّ از واجب و مستحب قبول فرمايد و از گناهان آنها بگذرد و در زمره اهل بهشت قرار دهد وعده راست درستى كه در دنيا بآنها داده ميشد بلسان انبياء و اولياء و بنابر اين وعد الصّدق منصوب بمصدريّت فعل محذوف است و در مقابل چنين انسان شاكر ذاكر تائب مخلص انسان ديگرى است كه گفت يا ميگويد بپدر و مادر خود اف بر شما و آن كلمهئى است كه در لسان عرب براى اظهار خشم و نفرت از كسى يا چيزى گفته ميشود آيا شما وعده ميدهيد بمن كه روزى از قبر بيرون ميآيم و بجزاى اعمالم ميرسم با آنكه قرنها و سالهاى دراز گذشته پيش از وجود من و يكنفر سر از قبر بيرون نياورده بگويد با من چه كردهاند و پدر و مادر او استغاثه و زارى بدرگاه خدا ميكنند و باو ميگويند واى بر تو ايمان بياور بروز جزا وعده خدا حقّ و محقّق است كتب سماوى و لسان انبياء و اولياء بآن گويا شده و او ميگويد نيست اين گفتارها مگر مانند حكايات دروغى كه از پيشينيان نقل ميكنند در كتب قصه و افسانه كه قابل اعتماد و اعتناء نيست و خداوند در باره اين قبيل اشخاص فرموده كه مستحق عذاب الهى شدند در زمره كفّار امم سابقه از جن و انس كه زيانكار بودند و در آيه قبل قمّى ره فرموده در باره عبد الرّحمن بن ابى بكر نازل شده و در مجمع اين قول را از جمعى از مفسّرين نقل نموده و نسبت ببعضى داده كه آنرا عامّ دانستهاند نسبت بهر كافريكه عاقّ والدين باشد و اين آيه را شاهد بر مدّعاى خود قرار دادهاند و گفتهاند جنّ هم ميميمرد و از براى هر يك از دو دسته سعداء و اشقياء كه در آيات سابقه و اين آيات مذكور شدند درجات و دركاتى است از بهشت و جهنّم كه حاصل شده است براى آنها در نتيجه اعمالشان در دنيا از اعلى علّيّين جنان تا اسفل السّافلين نيران بحسب مراتب استحقاقشان و اطلاق درجات بر دركات يا بمراعات عموم اصلى لفظ است اگر چه غلبه در مثوبات پيدا كرده يا باعتبار تغليب كه آنهم معمول به
جلد 4 صفحه 653
است و اين براى آنستكه خداوند هر كس را بجزاى كامل اعمالش برساند و ذرّهاى از ميزان استحقاق كسى در ثواب كاسته نشود و در عقاب افزوده نگردد چون خداوند عادل است و ظالم نيست و روز كه كفّار را بر آتش جهنّم عرضه دارند چون بزبانه كشيدن سوى آنها طلب مينمايد آنانرا يا آتش را بر آنها عرضه دارند براى آنكه مطّلع از اهوال آن شوند بآنها گفته شود برديد لذّتهاى خوب خوش خودتان را در زندگانى دنياتان يا صرف نموديد نعمتهاى پاكيزه خودتان را كه خدا بشما داده بود در شهوت رانى و بوالهوسى و منغمر شديد در آنها و بهرهمند گشتيد از آنها كاملا در دنيا و ديگر لذّت و خوشى براى شما باقى نمانده پس امروز با كمال خفّت و خوارى جزاى شما عذاب جهنّم است براى آنكه در دنيا تكبّر و سركشى نموديد از قبول حكم حق بناحق و تمرّد نموديد از فرمان خدا و پيغمبر او و آيه مشعر است بر آنكه هر قدر در دنيا انسان لذّت ببرد و عيش كند از مقامات آخرت او كاسته ميشود و در بعضى از روايات كه در آنها ترغيب به زهد در دنيا شده باين آيه استشهاد شده است.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
أُولئِكَ الَّذِينَ حَقَّ عَلَيهِمُ القَولُ فِي أُمَمٍ قَد خَلَت مِن قَبلِهِم مِنَ الجِنِّ وَ الإِنسِ إِنَّهُم كانُوا خاسِرِينَ «18»
اينکه نحو كفار كساني هستند که ديگر قابل هدايت نيستند و ثابت شده بر آنها قول عذاب در امم ماضيه که قبل از اينها رفتند از جن و انس محققا آنها بودند خسران دار و زيانكار.
أُولئِكَ الَّذِينَ حَقَّ عَلَيهِمُ القَولُ قول همان وعده عذاب است که بر آنها ثابت شده چون قابل هدايت نيستند و ايمان نميآوردند تا عذاب را مشاهده نكنند چنانچه ميفرمايد:
إِنَّ الَّذِينَ حَقَّت عَلَيهِم كَلِمَتُ رَبِّكَ لا يُؤمِنُونَ وَ لَو جاءَتهُم كُلُّ آيَةٍ حَتّي يَرَوُا العَذابَ الأَلِيمَ يونس، آيه 96 و 97.
فِي أُمَمٍ قَد خَلَت مِن قَبلِهِم مِنَ الجِنِّ وَ الإِنسِ مثل قوم نوح و عاد و ثمود و قوم لوط و اصحاب مدين و ايكه و فرعونيان و اصحاب فيل و غير اينها: وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوعِدُهُم أَجمَعِينَ حجر آيه 43.
إِنَّهُم كانُوا خاسِرِينَ خسران و زيان اينکه است که علاوه بر اينكه سرمايه عمر خود را بباد دادند زيان و كسر و مديون هم شدند.
149
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 18)- همان گونه که در آیات گذشته پاداش مؤمنان صالح العمل بیان شده، در اینجا سر انجام کار کافران جسور و خیرهسر را نیز بیان کرده، میفرماید:
«آنها کسانی هستند که فرمان عذاب الهی در باره آنان مسجل شده، و همراه اقوام کافر از جن و انس که قبل از آنها بودند گرفتار مجازات دردناک میشوند و اهل دوزخند» (أُولئِکَ الَّذِینَ حَقَّ عَلَیْهِمُ الْقَوْلُ فِی أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِمْ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ).
«چرا که آنها همه از زیانکاران بودند» (إِنَّهُمْ کانُوا خاسِرِینَ).
ج4، ص431
چه زیانی از این بدتر که تمام سرمایههای وجود خود را از دست دادند و خشم و غضب خدا را برای خود خریدند.
نکات آیه
۱- کافران گستاخ در برابر خداوند و پدر و مادر، محکوم به عذاب حتمى الهى (و الذى قال لولدیه أُفّ ... ما هذا إلاّ أسطیر الأوّلین . أُولئک الذین حقّ علیهم القول) مشارالیه «اُولئک» کسى است که به پدر و مادر «اُفّ» گفته و وعده الهى را «أساطیر» خوانده است.
۲- کفر به معاد و انکار حقانیت وعده هاى الهى، درپى دارنده کیفرى حتمى (فیقول ما هذا إلاّ أسطیر الأوّلین . أُولئک الذین حقّ علیهم القول)
۳- گروه هاى بسیارى از کافران جن و انس، محکوم به عذاب حتمى الهى در گذشته تاریخ (حقّ علیهم القول فى أُمم قد خلت من قبلهم من الجنّ و الإنس)
۴- کفر و حق ناباورى، داراى دیرینه در گذشته تاریخ جن و انس (حقّ علیهم القول فى أُمم قد خلت من قبلهم من الجنّ و الإنس)
۵- کفر شدید فرزند، مانع از استجابت دعاى والدین در حق وى * (و هما یستغیثان اللّه ... أُولئک الذین حقّ علیهم القول) برداشت بالا بدان احتمال است که «یستغیثان»، استغاثه پدر و مادر براى هدایت فرزند و ایمن گشتن وى از عذاب الهى باشد. تعبیر «حقّ علیهم القول» نشان مى دهد که این استغاثه، در مورد فرزند حق ستیز به اجابت نمى رسد.
۶- جن، موجودى داراى شعور، تکلیف، مرگ و معاد، همانند انسان (حقّ علیهم القول فى أُمم قد خلت من قبلهم من الجنّ و الإنس ) قرار گرفتن «جن» در کنار «انس»، به عنوان امت هایى که برخى از آنان مشمول کیفر حتمى الهى شده اند، مى رساند که: اولاً جن مانند انسان داراى شعور و تکلیف است; زیرا بدون آن کیفر معنا ندارد و ثانیاً آنان نیز داراى مرگ و معاداند; زیرا براى انکار معاد، کیفر شده اند.
۷- جنیان، موجوداتى داراى زندگى اجتماعى و گروهى (فى أُمم قد خلت من قبلهم من الجنّ)
۸- امت هاى محکوم به کیفر حتمى الهى، مردمى سرمایه باخته و زیانکار (حقّ علیهم القول ... إنّهم کانوا خسرین)
۹- کردار زیانبار و عصیانگرانه خود انسان، عامل قطعى شدن عذاب بر او (و الذى قال لولدیه أُفّ ... فیقول ما هذا إلاّ أسطیر الأوّلین . أُولئک ... کانوا خسرین) «إنّهم کانوا...»، بیانگر تعلیل است; یعنى، استمرار بر گناه و زیانکارى، موجب حتمیت عذاب الهى شده است.
۱۰- زندگى منکران معاد، سراسر زیان کارى است. (إنّهم کانوا خسرین) تعبیر «کانوا خاسرین»، دال بر استمرار و فراگیرى خسران نسبت به سراسر زندگى منکران معاد است.
۱۱- هدر دادن امکانات زندگى در مسیر کفر و گمراهى، زیان و زمینه ساز عذاب الهى است. (أُولئک الذین حقّ علیهم القول ... إنّهم کانوا خسرین) تعبیر «إنّ» در صورتى که علیت را برساند، نشان مى دهد که نفس همین خسران، باعث شده تا عده اى گرفتار عذاب حتمى شوند.
موضوعات مرتبط
- اقوام پیشین: تاریخ اقوام پیشین ۳; عذاب کافران اقوام پیشین ۳
- امکانات مادى: اتلاف امکانات مادى ۱۱
- انسان: تاریخ انسان ۴; تشابه انسان با جن ۶; کفر انسان ها ۴
- جن: تاریخ جن ۴; تکلیف جن ۶; حتمیت عذاب جن کافر ۳; زندگى اجتماعى جن ۷; شعور جن ۶; کفر جن ۴; مرگ جن ۶; معاد جن ۶
- خدا: آثار تکذیب وعده هاى خدا ۲
- عذاب: اهل عذاب ۳; زمینه عذاب ۱۱; زیانکارى اهل عذاب ۸; موجبات عذاب ۹
- عصیان: آثار عصیان ۹
- عمل: آثار عمل ناپسند ۹
- فرزند: آثار کفر فرزند ۵
- کافران: حتمیت عذاب کافران ۱، ۳
- کفر: آثار کفر به معاد ۲; حتمیت کیفر کفر ۲; زیان کفر ۱۱
- گمراهى: زیان گمراهى ۱۱
- معاد: زیانکارى مکذبان معاد ۱۰
- والدین: حتمیت عذاب اذیت کنندگان والدین ۱; موانع اجابت دعاى والدین ۵
منابع