آل عمران ٦٩
کپی متن آیه |
---|
وَدَّتْ طَائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ لَوْ يُضِلُّونَکُمْ وَ مَا يُضِلُّونَ إِلاَّ أَنْفُسَهُمْ وَ مَا يَشْعُرُونَ |
ترجمه
آل عمران ٦٨ | آیه ٦٩ | آل عمران ٧٠ | ||||||||||||||
|
تفسیر
- آيات ۷۸ - ۶۴، سوره آل عمران
- معناى ((كلمه سواء)) و مراد از دعوت اهل كتاب به كلمه سواء
- دعوت به كلمه سواء، دعوت به سير بر اساس كلمه توحيدو نفى بغى و فساد مى باشد
- نفى بغى و فساد در گفتگوهاى بين پيامبران و قوم آنان
- ويژگيهاى دين فطرى
- افراد انسان ، ابعاض و اجزاى يك حقيقت هستند و خضوع وتذلل يك فرد در برابر فرد ديگر،بافطرت انسانى مخالف است
- محاجه بى جا و جاهلانه يهود و نصارا بر سر انتساب ابراهيم (ع ) به يهوديت ونصرانيت
- دو محاجه اهل كتاب كدام است
- دين ، داراى مراتب و مراحلى بوده است و هر يك از انبياء (ع ) به منزله بكى از آنمراحل بوده اند
- اسلام حضرت ابراهيم چگونه است ؟
- نزديكترين مردم به ابراهيم (ع ) پيروان او و پيامبر اكرم (ص ) و مؤ منين بدويند
- اشاره به توحيد افعالى ، در بيان معناى اينكه :اهل كتاب جز خودشان كسى را گمراه نمى كنند
- كفر به آيات خدا غير كفر به خدا است و اهل كتاب در لسان قرآن كافر به آيات خدا هستندنه كافربه خدا
- معناى سخن اهل كتاب كه به يكديگر مى گفتند: ((به آنچه در آغاز روز بر مؤ منيننازل گشته ايمان آورديم و بدانچه در پايان روزنازل شد كافر شديد))
- سخن ديگر مفسرين در خصوص اين آيه
- جواب خداى تعالى به سخنان يهود در قضيه تغيير قبله مسلمين از بيت المقدس به كعبه
- جمله ((اولا يعلمون )) جواب خدا به يهوديان نيست
- اقوال مختلف مفسرين در معناى مختلف اين آيه
- معناى ((فضلخدا)) و بيان جوابى به يهود كه جمله ((انالفضضل بيد اللّه )) متضمن آن است
- اعتقاد بى اساس يهوديان به اينكه تافته جدا بافته هستند (ليس علينا فى الاميينسبيل )
- منشاء اين اعتقاد باطل يهود
- چرا در اين آيه نام اهل كتاب تكرار شده و به آوردن ضمير اكتفا نشده است ؟
- قنطار و دينار كنايه از بسيار و كم است
- شرط كرامت الهيه و تقرب به خداى وفاى به عهد و تقوا است نه نژاد و دودمان است
- آثار محبت خدا، و خصالى كه خداى تعالى بر آن شكنندگان عهد خدا و سوگند به خداذكرفرموده است
- دروغ بستن يهود به خداى سبحان
- بحث روايتى
- نامه پيامبر براى پادشاهان عصر خود
- برسى نامه پيامبر براى اسقف نجران
- دو روايت از تفسير ((الدرالمنثور)) سيوطى
- حكايت هجرت مسلمانان در صدر اسلام به حبشه
- نجاشى مهاجرين را فرا مى خواند
- داستان گفتگو بين نجاشى (پادشاه حبشه ) و مسلمانان مهاجر در حضور مشركين مكه وشاءن نزول آيه ((ان اولى الناس بابراهيم ...))
- حديثى از امام صادق (ع ) و بيان آن
- نزديكترين مردم به ابراهيم و پيامبر اسلام (ص ) وآل محمد عليهم السلام ، پيروان آنانند
- دو روايت از كافى و امالى
تفسیر نور (محسن قرائتی)
«69» وَدَّتْ طائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ لَوْ يُضِلُّونَكُمْ وَ ما يُضِلُّونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَ ما يَشْعُرُونَ
گروهى از اهل كتاب دوست دارند كه شما را گمراه كنند، ولى جز خودشان را گمراه نمىكنند و (اين را) نمىفهمند.
نکته ها
سيماى تهاجم فرهنگى و توطئههاى دشمن براى بىدين كردن مسلمانان را در اين آيه و سه آيهى بعد مىبينيم. اين آيه خبر از كينههاى مكتبى، آيه بعد خبر از لجاجت و كفر، آيه هفتاد و يكم خبراز شيوه حقپوشى و كتمان آگاهانه، و آيه هفتاد و دوّم خبر از تاكتيك فريبندهى دشمن مىدهد كه مجموعاً يك تهاجم فرهنگى برخاسته از باطن تاريك آنان و بكارگيرى شيوههاى كتمان، زير سؤال بردن و تضعيف و تزلزل عقايد تودهى مردم است.
پیام ها
1- خداوند، نقشههاى دشمنان دين را افشا وآنان را رسوا مىكند. «وَدَّتْ طائِفَةٌ ...»
2- شناخت دشمن وبرنامههاى او، لازمهى درامان ماندن از آسيبهاى احتمالى است. «وَدَّتْ طائِفَةٌ ...»
3- خطر تهاجم فكرى و فرهنگى، جدّى است. «وَدَّتْ طائِفَةٌ ...»
4- به اظهاراتِ منافقانهى مخالفان اعتماد نكنيد، آنها قلباً خواستار انحراف شما
جلد 1 - صفحه 538
هستند. «وَدَّتْ طائِفَةٌ ...»
5- در قضاوتها، انصاف را فراموش نكنيد. گروهى از اهل كتاب، چنين آرزويى دارند، نه همهى آنها. «وَدَّتْ طائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ»
6- بايد كارى كنيد كه دشمن آرزوى انحراف شما را به گور ببرد. كلمه «لو» در موارد ناشدنى بكار مىرود. «لَوْ يُضِلُّونَكُمْ»
7- كسانى كه در صدد انحراف ديگران هستند، ابتدا خود مرتكب حيله، نفاق، كينه، تهمت وتوطئه مىشوند. «وَ ما يُضِلُّونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ»
8- ميل به انحراف ديگران، خود يك انحراف بزرگ اخلاقى است. «وَدَّتْ ... وَ ما يُضِلُّونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَدَّتْ طائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ لَوْ يُضِلُّونَكُمْ وَ ما يُضِلُّونَ إِلاَّ أَنْفُسَهُمْ وَ ما يَشْعُرُونَ (69)
«1» مجمع البيان، جلد اوّل، صفحه 458
«2» همان مدرك
«3» تفسير عياشى، جلد اوّل، صفحه 177، حديث 61
تفسير اثنا عشرى، ج2، ص: 142
شأن نزول: يهودان، جمعى از اصحاب حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم مانند عمار و معاذ بن جبل و حذيفه را به دين خود دعوت نموده، مىخواستند ايشان را از راه حق برگردانند؛ آيه شريفه نازل شد:
وَدَّتْ طائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ: دوست دارند و تمنا كنند گروهى از اهل كتاب كه يهودان باشند، لَوْ يُضِلُّونَكُمْ: آنكه گمراه گردانند شما را اى مؤمنان، وَ ما يُضِلُّونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ: و حال آنكه گمراه نسازند مگر نفسهاى خود را، يعنى تجاوز نكند اضلال از ايشان، و وزر و وبال آن راجع نشود مگر به آنان، زيرا مؤمنان حقيقى، دعوت ايشان را قبول نخواهند كرد؛ و آن دعوت، موجب زيادتى گناه آنها گردد. يا هلاك نكنند به اضلال مگر نفوس خود را. يا گمراه نسازند مگر مثل خودشان را. وَ ما يَشْعُرُونَ: و حال آنكه ادراك نكنند از غايت جهل، كه وزر و عقاب گمراه كردن مردمان به خودشان باز گردد.
تنبيه: آيه شريفه اشعار است بر آنكه هر كس گمراه سازد مردمان را از راه حق و دين اسلام به دعوت يا القاى شبهات باطله و وساوس شيطانيه، هر آينه وزر و وبال ضلال و اضلال، به خود او باز گردد، بدون نقصان عذاب آنكه گمراه شده. و لذا فرمود حضرت صادق عليه السّلام:
لا يتكلّم احد بكلمة هدى فيؤخذ بها الّا كان له مثل اجر من اخذ بها و لا يتكلّم بكلمة ضلال فيؤخذ بها الّا كان عليه مثل وزر من اخذ بها. «1» تكلم ننمايد هيچكس به كلمه هدايتى، پس فرا گرفته شود آن كلمه براى عمل، مگر آنكه باشد براى او مثل اجر كسى كه فرا گرفته آن را. و تكلم نكند هيچكس به كلمه ضلالتى، پس فرا گرفته شود به آن مگر آنكه باشد بر او مثل گناه و وزر كسى كه فرا گرفته آن را.
«1» بحار الانوار، جلد 2، صفحه 19، حديث 52 (با تفاوت مختصر)
تفسير اثنا عشرى، ج2، ص: 143
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَدَّتْ طائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ لَوْ يُضِلُّونَكُمْ وَ ما يُضِلُّونَ إِلاَّ أَنْفُسَهُمْ وَ ما يَشْعُرُونَ (69)
ترجمه
دوست داشتند گروهى از اهل كتاب كه گمراه كنند شما را و گمراه نميكنند مگر خودشان را و ادراك نميكنند..
تفسير
طايفه از اهل كتاب كه يهود بودند ميخواستند بلطايف الحيل حذيفه و عمار و معاذ را يهودى كنند غافل از آنكه آنان در مهد تربيت حضرت رسول (ص) و امير المؤمنين (ع) تربيت شده و بطورى راسخ در ايمانند كه آرزوى محال است كفر آنها و غافل از آنكه نتيجه اين اضلال عايد خود آنها ميشود كه عذاب آنها مضاعف و تيرگى قلب آنها زيادتر ميگردد يا آنكه غافل بودند از آنكه آنها امثال خودشان را كه پايه عقايدشان مبنى بر اصل محكمى نيست ميتوانند اضلال نمايند نه امثال اين بزرگان را و منشأ اين غفلت عدم شعور و ادراك عود ضرر اضلال است بخودشان.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَدَّت طائِفَةٌ مِن أَهلِ الكِتابِ لَو يُضِلُّونَكُم وَ ما يُضِلُّونَ إِلاّ أَنفُسَهُم وَ ما يَشعُرُونَ (69)
آرزو دارند جماعتي از اهل كتاب که بتوانند شما مؤمنين را گمراه كنند و حال آنكه گمراه نميكنند مگر خود را و درك نميكنند که شما را نميتوانند گمراه نمايند.
ودّت از ماده (وداد) است، و داد بمعني محبت است و از اينکه جهة خداوند را ودود ميگويند هم بمعني فاعلي چون بندگان صالح خود را دوست ميدارد يعني معامله ميكند با آنها معامله دوست، و هم بمعني مفعولي که بندگان او را
جلد 4 - صفحه 243
دوست ميدارند و مودت و محبت اهل البيت اجر رسالت پيغمبر است قُل لا أَسئَلُكُم عَلَيهِ أَجراً إِلَّا المَوَدَّةَ فِي القُربي شوري آيه 22، لكن در مقام بقرينه كلمه لو امتناعيه بمعني تمنّي و آرزو است چنان که ميگويي وددت لو انك تفعل كذا يعني تمنّيت.
طائفة بمعني جماعت من تبعيضيه است يعني تمام اهل كتاب اينکه آمال و آرزو را ندارند بلكه بعض از آنها.
اهل الكتاب بعضي گفتند مراد خصوص يهود است و بعضي گفتند يهود و نصاري است و در آيه تعيين نفرموده لكن خارجا چون يهود معتقد هستند که بهشت مختص ببني اسرائيل است و غير بني اسرائيل داخل نخواهد شد در مقام تبليغ و دعوت نيستند فقط نصاري هستند که بوسائل عديده و طرق مختلفه تبليغ دين مسيح ميكنند و در اينکه راه پولهاي زيادي مصرف ميكنند.
لَو يُضِلُّونَكُم ضلالت گمراهي است که راه مستقيم را نداند و در طريق حيران بماند و غرض اينها و مقصد و منظور و آمال و آرزوي آنها اينکه بود که مؤمنين از ايمان خارج شوند و دست از اسلام بكشند و از اطراف پيغمبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم متفرق شوند سواي اينكه در دين آنها وارد شوند يا نشوند.
وَ ما يُضِلُّونَ إِلّا أَنفُسَهُم نظر به اينكه دين مقدّس اسلام بالاخص در زمان نبيّ صلّي اللّه عليه و آله و سلّم که بالعيان مشاهده معجزات و اخلاق پيغمبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم و احكام اسلامي را ميكردند مؤمنين ممكن نبود دست از اسلام بكشند و بكفريات و مزخرفات تورية و انجيل بگروند، و اگر مشاهده ميشود که گاه گاهي يك نفر مسلمان مسيحي ميشود مسلّم بدانيد که باطنا معتقد نيست و بواسطه طمع مال يا جاه اظهار ميكند چنانچه اغلب رؤساي مذاهب باطله از اينکه قسم هستند.
وَ ما يَشعُرُونَ توهّم ميكنند که فلان را از دين برگردانيديم و نميفهمند
جلد 4 - صفحه 244
که او كلاه سر آنها گذارده و ميخواهد آنها را بدوشد،
برگزیده تفسیر نمونه
]
اشاره
(آیه 69)
شأن نزول:
جمعی از یهود کوشش داشتند افراد سرشناس و مبارزی از مسلمانان پاکدل چون «معاذ» و «عمّار» و بعضی دیگر را به سوی آیین خود دعوت کنند و با وسوسههای شیطانی از اسلام باز گردانند. آیه نازل شد و به همه مسلمانان در این زمینه اخطار کرد!
تفسیر:
این آیه ضمن افشای نقشه دشمنان اسلام برای دور ساختن تازه مسلمانان از اسلام، به آنها یاد آور میشود که دست از کوشش بیهوده خود بردارند، میفرماید: «جمعی از اهل کتاب دوست داشتند شما را گمراه کنند» (وَدَّتْ طائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ لَوْ یُضِلُّونَکُمْ).
غافل از این که تربیت مسلمانان در مکتب پیامبر صلّی اللّه علیه و آله به اندازهای حساب شده و آگاهانه بود که احتمال بازگشت وجود نداشت، آنها اسلام را با تمام هستی خود دریافته بودند بنابراین دشمنان نمیتوانستند آنها را گمراه سازند، بلکه به گفته قرآن در ادامه این آیه «آنها تنها خودشان را گمراه میکنند و نمیفهمند» (وَ ما یُضِلُّونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَ ما یَشْعُرُونَ).
زیرا آنها با القاء شبهات و نسبت دادن خلافها به اسلام و پیامبر صلّی اللّه علیه و آله روح بدبینی را در روح خود پرورش میدادند.
نکات آیه
۱ - آرزو و تلاش گروهى از اهل کتاب، براى گمراه کردن مسلمانان (ودّت طائفة من اهل الکتاب لو یضلّونکم)
۲ - یأس اهل کتاب از گمراه ساختن مؤمنانِ به پیامبر (ص)* (لو یضلّونکم)
۳ - افشاى سوءنیت اهل کتاب نسبت به مؤمنان، از سوى خداوند (ودّت ... لو یضلّونکم)
۴ - هشدار خداوند به مؤمنان در مورد تلاش اهل کتاب براى گمراه سازى آنان (ودّت ... لو یضلّونکم)
۵ - آن گروه از اهل کتاب که براى گمراه ساختن مسلمانان مى کوشیدند، در واقع خویش را گمراه تر ساخته اند ; بى آنکه خود بفهمند. (ودّت ... لو یضلّونکم و ما یضلّون الاّ انفسهم و ما یشعرون)
۶ - تلاش براى گمراه کردن دیگران، افزودن بر گمراهى خود است. (ودّت ... لو یضلّونکم و ما یضلّون الاّ انفسهم)
۷ - بى اثر بودن تلاش اهل کتاب، براى گمراه کردن مؤمنان صدر اسلام (و ما یضلّون الاّ انفسهم)
۸ - کسانى که در جهت گمراه نمودن دیگرانند، از افزودن بر گمراهى خود بى خبرند. (و ما یضلّون الاّ انفسهم و ما یشعرون)
موضوعات مرتبط
- اسلام: تاریخ صدر اسلام ۷
- اضلال: ۱، ۲، ۴، ۵، ۷ سرزنش اضلال ۶، ۸
- افشاگرى: ۳، ۴
- اهل کتاب: اهل کتاب و اضلال ۱، ۲، ۴، ۵، ۷ ; اهل کتاب و مسلمانان ۱، ۲، ۳، ۴، ۵، ۷
- خدا: هشدارهاى خدا ۴
- گمراهان: ۵
- گمراهى: عوامل گمراهى ۶، ۸
- محمّد (ص): پیروان محمّد (ص) ۲
- مسلمانان: ۱، ۲، ۳، ۴، ۵، ۷ هشدار به مسلمانان ۴
منابع