نتایج جستجو

دشمنان خدا و پيغمبر و دين و قرآن. وَ إِلَى اللَّهِ الْمَصِيرُ: و بسوى حكم خدا و جزاى الهى است بازگشت همه خلايق، و تمام بندگان را بر وفق اعمال و به عدل پاداش

مُقيم مكه و اطراف آن نباشد- و از خدا پروا كنيد و بدانيد كه خدا سخت كيفر است. و حجّ و عمره را به تمام و کمال خالصانه برای خدا انجام دهید (و مراسم و مناسک ظاهری

آیات کافر شویم و اگر نسبت به آن ایمان بیاوریم براى ما ذلت و ننگ و عار است که على بن ابى‌طالب را بر خویش به ولایت و امامت مسلط گردانیم و در عین حال می‌دانیم

از قبيل ولى و والى و متولّى و مولى و اولى همه به اين معنى است و گاهى در دوست و معين و ناصر هم استعمال ميشود زيرا اين معانى از لوازم ولايت و صاحب اختيارى

مقام نبوّت و ولايت و امامت و قرآن و احكام و اخلاق حسنه و صفات فاضله خبر ده و شكر گزار باش و آشكار كن آنرا و مخفى منما چون اظهار نعمت شكر منعم و اخفاء آن

مقام نبوّت و ولايت و امامت و قرآن و احكام و اخلاق حسنه و صفات فاضله خبر ده و شكر گزار باش و آشكار كن آنرا و مخفى منما چون اظهار نعمت شكر منعم و اخفاء آن

مقام نبوّت و ولايت و امامت و قرآن و احكام و اخلاق حسنه و صفات فاضله خبر ده و شكر گزار باش و آشكار كن آنرا و مخفى منما چون اظهار نعمت شكر منعم و اخفاء آن

مقام نبوّت و ولايت و امامت و قرآن و احكام و اخلاق حسنه و صفات فاضله خبر ده و شكر گزار باش و آشكار كن آنرا و مخفى منما چون اظهار نعمت شكر منعم و اخفاء آن

مقام نبوّت و ولايت و امامت و قرآن و احكام و اخلاق حسنه و صفات فاضله خبر ده و شكر گزار باش و آشكار كن آنرا و مخفى منما چون اظهار نعمت شكر منعم و اخفاء آن

مقام نبوّت و ولايت و امامت و قرآن و احكام و اخلاق حسنه و صفات فاضله خبر ده و شكر گزار باش و آشكار كن آنرا و مخفى منما چون اظهار نعمت شكر منعم و اخفاء آن

مقام نبوّت و ولايت و امامت و قرآن و احكام و اخلاق حسنه و صفات فاضله خبر ده و شكر گزار باش و آشكار كن آنرا و مخفى منما چون اظهار نعمت شكر منعم و اخفاء آن

كفار و مشركين‌ پيغمبر ‌در‌ ميان‌ ‌آنها‌ نبود و ‌آنها‌ ‌هم‌ استغفار نميكردند بعلاوه‌ دچار عذاب‌ ‌هم‌ شدند ‌از‌ قتل‌ و اسيري‌ و ذلت‌ و ‌غير‌ اينها و لكن‌

مقام نبوّت و ولايت و امامت و قرآن و احكام و اخلاق حسنه و صفات فاضله خبر ده و شكر گزار باش و آشكار كن آنرا و مخفى منما چون اظهار نعمت شكر منعم و اخفاء آن

مقام نبوّت و ولايت و امامت و قرآن و احكام و اخلاق حسنه و صفات فاضله خبر ده و شكر گزار باش و آشكار كن آنرا و مخفى منما چون اظهار نعمت شكر منعم و اخفاء آن

مقام نبوّت و ولايت و امامت و قرآن و احكام و اخلاق حسنه و صفات فاضله خبر ده و شكر گزار باش و آشكار كن آنرا و مخفى منما چون اظهار نعمت شكر منعم و اخفاء آن

مقام نبوّت و ولايت و امامت و قرآن و احكام و اخلاق حسنه و صفات فاضله خبر ده و شكر گزار باش و آشكار كن آنرا و مخفى منما چون اظهار نعمت شكر منعم و اخفاء آن

آيه اول مدح مهاجر و انصار است بتحقّق و بروز ايمان از آنها بهجرت و جهاد و پذيرائى و يارى و نيز وعده مغفرت و نعيم جنت است براى ايشان و بنظر حقير بيان انحصار

اللّه عليه و آله و سلّم و غصب كردند حقّ ايشانرا و باز داشتند مردم را از راه خدا كه امامت است و منحرف نمودند آنرا بغير اهلش و آنها استطاعت و قدرت نداشتند

عليه و آله و سلّم قال: الا انّ مثل هذا الدّين كمثل شجرة ثابتة، الايمان اصلها و الزّكوة فرعها و الصّلوة مائها و القيام عروقها و حسن الخلق ورقها و الاخاء

اللّه عليه و آله و سلّم به اسماى آنها، به عربى نام نهاد حسن و حسين و محسن عليهم السّلام.) 2- قال النّبىّ صلّى اللّه عليه و آله و سلّم: الحسن و الحسين هذان

نموده و از عمرش كه در چه تمام كرده و از مالش‌ جلد 4 صفحه 428 كه از كجا جمع نموده و در چه خرج كرده و از دوستى ما اهلبيت و از طرق عامّه هم اين معنى و آنكه

احوال و ارزاق و آجال بندگان و نازل نمودن خير و بركت و رحمت و مغفرت و سعادت و سلامت است در آن شب بر حسب استعداد و قابليّت افراد عباد و اعمال خيرى كه در

باره امر ولايت و امامت نازل شده است، اين آيه پس از حسين عليه السلام در ميان اولادش جارى شد، پس ما نسبت بپيغمبر و امر امامت از مؤمنين و مهاجرين و انصار سزاوارتريم،

همانا با همّ و غمّ و رنج و سختى و بار گران شادى و مسرّت و فتح و ظفر و سهولت امر است و نبايد مأيوس از رحمت خدا شد در دنيا علاوه بر آنكه با مشقّت و صعوبت انجام

است در ظاهر و حضرت ختمى مرتبت داراى قوّت و قدرت و عقل سليم و رأى ثابت مستقيم است پس مستولى و جلد 5 صفحه 84 مستقرّ و مستقيم شد با آنكه در افق و جانب اعلاى

است در ظاهر و حضرت ختمى مرتبت داراى قوّت و قدرت و عقل سليم و رأى ثابت مستقيم است پس مستولى و جلد 5 صفحه 84 مستقرّ و مستقيم شد با آنكه در افق و جانب اعلاى

نميرود آنچه‌ ميگويد و آنچه‌ ميكند حق‌ ‌است‌ و صدق‌ ‌است‌ و عين‌ صلاح‌ و رشد ‌است‌ ‌از‌ روي‌ سفاهت‌ و جهالت‌ و بي‌ شعوري‌ و بي‌ادراكي‌ نيست‌ و ‌بر‌ خلاف‌ حق‌

از خطا و حق از باطل و صحيح از فاسد؛ چه فصل، به معنى بريدن و جدا كردن و جدا شدن است، و لهذا يك بخش از سخن و غير آن و سخن راست و ظاهر و حكم درست و فاصل ميان

نميرود آنچه‌ ميگويد و آنچه‌ ميكند حق‌ ‌است‌ و صدق‌ ‌است‌ و عين‌ صلاح‌ و رشد ‌است‌ ‌از‌ روي‌ سفاهت‌ و جهالت‌ و بي‌ شعوري‌ و بي‌ادراكي‌ نيست‌ و ‌بر‌ خلاف‌ حق‌

نموده و از عمرش كه در چه تمام كرده و از مالش‌ جلد 4 صفحه 428 كه از كجا جمع نموده و در چه خرج كرده و از دوستى ما اهلبيت و از طرق عامّه هم اين معنى و آنكه

سلمه و على و حسن و حسين و فاطمه عليهم- السلام بودند كه پيغمبر صلّى اللَّه عليه و آله آنها را زير عبا گرد آورد و سپس فرمود: خدايا هر پيغمبرى اهل و حشمى

كه موسى و داود و عيسى و محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم است، الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ: كتاب تورات و زبور و انجيل و قرآن و همچنين علم حلال و حرام را،

to function. (و در این حال) رو به یکدیگر کرده و از هم می‌پرسند... |و روى به يكديگر كنند و از هم بپرسند و بعضى روى به بعضى ديگر مى‌آورند [و] از يكديگر مى‌پرسند

حق‌ قابليت‌ ندارند و احدي‌ ‌آنها‌ ‌را‌ شفاعت‌ نميكند بلكه‌ ‌خدا‌ و انبياء و ائمه‌ و صديقه طاهره‌ و مؤمنين‌ و قرآن‌ خصم‌ ‌آنها‌ هستند و مخاصمه‌ ميكنند ويل‌

اعلام‌ و صلحاء و اتقياء و مؤمنين‌ ظلم‌ بنفس‌ بارتكاب‌ معاصي‌ و ترك‌ واجبات‌ شرع‌ و ‌خود‌ ‌را‌ ‌در‌ معرض‌ غضب‌ و سخط و عذاب‌ الهي‌ درآوردن‌ و ‌به‌ تمام‌ اينها

فاسده‌ و صفات‌ خبيثه‌ و ملكات‌ رذيله‌ و اعمال‌ قبيحه‌ و افعال‌ سيّئه‌ و كلمه السيّئات‌ جمع‌ محلّي‌ بالف‌ و لام‌ عموم‌ دارد شامل‌ جميع‌ اينها ميشود و حفظ الهي‌

زمين و قرار دهيم ايشانرا پيشوايان و پادشاهان و وارثان تاج و تخت و ملك و مال قبطيان كه او تقويت ميكرد آنها را و ميخواستيم كه متمكّن و مقتدر و آماده و مهيّا

انحطاط و نگونسارى و عذابهاى گوناگون كه بكفّار ميرسد و در آيات سابقه اشاره بآنها شده بود براى آنستكه خداوند يار و ياور اهل ايمان است و كفّار يار و ياورى كه

پشت‌ كردن‌ بدين‌ و عدم‌ ايمان‌ بانبياء و انكار امامت‌ ائمه‌ اطهار و ترك‌ واجبات‌ و فعل‌ محرمات‌ و غرق‌ دنيا و فراموشي‌ آخرت‌ و شهوتراني‌ و هوا پرستي‌ ‌که‌

نبوت و امامت و شعبات آن. دوم: ملك دنيا- عبارت از آنچه روزى فرمايد خداوند از مباحات مانند اموال عظيمه و نفايس جليله و رأى صايب و خرم و قوت و غير آن؛ و آنكه

امرى است و چيزى و كسى نميتواند در مقابل او قيام و بر خلاف او اقدامى نمايد پروردگار آسمانها و زمين و موجودات در آن دو و ما بين آن دو است و مبدء و منتهاى تمام

مينمايند و آنانرا كرّ و بيان خوانند تسبيح مينمايند خدا را بحمد و ثنا و معتقدند بيگانگى او و طلب مغفرت مينمايند از خدا براى اهل ايمان بتوحيد خدا و نبوّت محمد

معنا که احبار و راهبان علیه قرآن و اسلام سخنان نادرست مى گفتند و یهود و نصارا از آنان تبعیت کورکورانه و اطاعت محض داشتند. ۴ - اطاعت محض و تبعیت کورکورانه

آبى خوار و بيمقدار و نجس و بدبو و پست و همان آبرا قرار داديم در رحم زنان كه مقرّى است مصون و محفوظ از آفات تا مدّت معيّنى كه محتاج بآن بود و خدا ميداند

آبى خوار و بيمقدار و نجس و بدبو و پست و همان آبرا قرار داديم در رحم زنان كه مقرّى است مصون و محفوظ از آفات تا مدّت معيّنى كه محتاج بآن بود و خدا ميداند

‌از‌ اعطاء و ازدياد نعمت‌ دنيوي‌ و دفع‌ بليات‌ ‌آن‌ و ايتاء نعم‌ اخروي‌ و نجات‌ ‌از‌ مهالك‌ ‌آن‌ ‌در‌ اثر ايمان‌ و اخلاق‌ فاضله‌ و اعمال‌ صالحه‌، و معلوم‌

مورد لطف و رحمت شوید. و نماز را برپا دارید و زکات را بپردازید، و این پیامبر را اطاعت کنید تا مورد رحمت قرار گیرید. و نماز بگزاريد و زكات بدهيد و از پيامبر

كرد و مقصودش بيرون كردن او و اتباعش بود پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و پيروانش را و زيد بن ارقم كه طفلى نزديك ببلوغ بود اين سخنان را شنيد و خدمت

آبى خوار و بيمقدار و نجس و بدبو و پست و همان آبرا قرار داديم در رحم زنان كه مقرّى است مصون و محفوظ از آفات تا مدّت معيّنى كه محتاج بآن بود و خدا ميداند

ذُرِّيّاتِهِم‌ ‌از‌ باب‌ مثال‌ ‌است‌ و الا امّهات‌ و اخوان‌ و اخوات‌ و اعمام‌ و اخوال‌ و خالات‌ و عمّات‌ و اقارب‌ و معاريف‌ ‌آنها‌ ‌را‌ ‌هم‌ شامل‌ ميشود