نتایج جستجو

لَذِکْر قَد هَدَانِي إِنّهُم إِيّاک أَضَل آمَنّا قِيَما لِتُنْذِر عِيسَى غَيْب الْحَکِيم جَعَلْنَاکُم الرّحِيم در حال بارگیری...

غیبى ۲، ۶ خدا: دلایل علم غیب خدا ۶; علم خدا به آفرینش ۶; علم خدا به رازها ۵; علم خدا به نیات ۵، ۶; علم غیب خدا ۱، ۵ زمین: غیب زمین ۱، ۲ ظلم: موانع ظلم

تعدد آسمان ها ۴; غیب آسمان ها ۱; موجودات با شعور آسمان ها ۸ توحید: دلایل توحید عبادى ۶ خدا: اختصاصات خدا ۱، ۵; علم غیب خدا ۱، ۵ زمین: غیب زمین ۱ شرک: دلایل

عوامل سعادت ۴ عقیده: عقیده باطل ۴ علم: علم حضورى ۵ علم غیب: استحاله علم غیب ۲; ویژگیهاى علم غیب ۵ عمل صالح: آثار عمل صالح ۴

نمى‌كند، او دانای غیب عالم است و هیچ کس را بر غیب خود آگاه نمی‌کند. [او] دانای غیب است و هیچ کس را بر غیب خود آگاه نمی کند؛ او داناى غيب است و غيب خود را بر هيچ

آسمان: غیب آسمان ۱ انسان: رازهاى انسان ۲; عمل انسان ها ۲ حوادث: بانک اطلاعات حوادث ۳ خدا: اختصاصات خدا ۱; علم غیب خدا ۱; عظمت علم غیب خدا ۲ زمین: غیب زمین

۴، ۵، ۶ ; افعال خدا ۶ ; تهدیدهاى خدا ۹ ; علم غیب خدا ۴ ; وعده هاى خدا ۷ صبر: اهمیّت صبر ۱۰ غیب: موارد غیب ۵ کافران: بهانه جویى کافران صدر اسلام ۳ ; خواسته

متعال ۲ خدا: صفات خدا ۲; عظمت خدا ۲; علم خدا ۴; علم غیب خدا ۱ شهود: مراد از شهود ۵ غیب: مراد از غیب ۵ کافران: بى تأثیرى معجزه بر کافران ۴ معجزه: دلایل رد

خدا ۲; رحمت خدا ۸; علم خدا ۱، ۲، ۳; علم غیب خدا ۱، ۲، ۳، ۹; ویژگیهاى عزت خدا ۸ شهود: مراد از شهود ۹ غیب: مراد از غیب ۹ مدیریت: شرایط مدیریت ۵; علم در مدیریت

مى شود. (و لله غیب السموت و الأرض) ۲- تنها خداوند مالک غیب آسمانها و زمین است. (و لله غیب السموت و الأرض) ۳- جهان ، حاوى آسمانهایى متعدد (و لله غیب السموت) ۴-

در صورت اول، معناى آیه چنین مى شود: تمام کلیدهاى غیب به دست او است، و در صورت دوم تمام خزانه هاى غیب. این احتمال نیز وجود دارد که: هر دو معنا در یک عبارت

۵; دلایل بى نیازى خدا ۲; علم غیب خدا ۱; علو خدا ۴ شرک : آثار شرک ۳ عالم شهود: مراد از عالم شهود ۶ عالم غیب: مراد از عالم غیب ۶

حلم خدا ۱; آثار شکرگزارى خدا ۱; آثار عزت خدا ۱; آثار علم غیب خدا ۱; حکمت خدا ۴; علم خدا ۲; علم غیب خدا ۲; ویژگیهاى اوامر خدا۴

از علم غیب خود آگاه نمى سازد. (إلاّ من ارتضى من رسول) «من» - در «من رسول» - براى تبیین «من ارتضى» است. ۲ - امکان آگاه شدن رسولان الهى، از علم غیب و امور

بسته‌ایم نمی‌دانستیم که او دزدی می‌کند. چرا که) از غیب خبر نداشته‌ایم (و راز نهان در پشت پرده‌ی غیب جهان را جز یزدان نمی‌داند). «سوی پدرتان بازگردید. پس

یوسف ۱۵ تبرک: مشروعیت تبرک ۶ خدا: فضل خدا ۱۲ شفا: عوامل شفا بخش ۷ علم غیب: منشأ علم غیب ۱۴ یعقوب(ع): بشارت به یعقوب(ع) ۱، ۲، ۳; بینایى یعقوب(ع) ۴، ۵، ۸; تفضل

فضل خدا ۲; حتمیت وعده هاى خدا ۴; حتمیت وعیدهاى خدا ۴; علم غیب خدا ۱، ۳، ۷ علم غیب: آثار علم غیب ۸ عمل: منشأ عمل ۶ کافران: منشأ شکست کافران ۸ مجرمان: منشأ

علم الغیب) ۱۳ - خداوند، «عالم الغیب» (آگاه به غیب ها) است. (علم الغیب) ۱۴ - ربوبیت خداوند، مقتضى داشتن علم غیب و احاطه علمى بر همه موجودات (و ربّى ... علم

هشدار به حق ناپذیران ۲ خدا: اختصاصات خدا ۳; علم غیب خدا ۱، ۳، ۶ عذاب: علم به وقت عذاب ۴ علم غیب: آثار علم غیب ۴ کافران: توطئه کافران صدراسلام ۵; توطئه هاى

گسترده‌ای پیرامون علم غیب با دقت در آیات مختلف قرآن به خوبی روشن می‌شود که دو دسته آیه در ج5، ص307 زمینه علم غیب وجود دارد نخست آیاتی که علم غیب را مخصوص خدا معرفی

مى باشد ; یعنى: «من هو مستخف و من هو سارب سواء فى علمه». خدا: علم غیب خدا ۱، ۲، ۴; ویژگیهاى علم غیب خدا ۳، ۵ رازها: علم به رازها ۲ روز: روشنایى روز ۴ سخن: سخن

به علمًا ) انسان: عجز انسان ها ۶، ۷ خدا: آثار علم غیب خدا ۴; اختصاصات خدا ۶; راز افعال خدا ۷; علم غیب خدا ۱، ۲، ۳; عوامل اذن خدا ۴; وسعت علم خدا ۱، ۶ شفاعت:

ارتباط انسان با غیب است - هیچ گونه سازگارى با اندیشه آنان ندارد. تورات: تعالیم تورات در صدراسلام ۱; ویژگیهاى تورات ۲ علم غیب: زمینه علم غیب ۴ مردم: مردم صدراسلام

تاریخ تمدن ۶ خدا: اوامر خدا ۹، ۳، ۱; بشارتهاى خدا ۹; علم خدا به اعمال ۸; علم غیب خدا ۸ داود(ع): بشارت به داود(ع) ۹; تعلیم زره سازى به داود(ع) ۵; تکلیف داود(ع)

حسابرسى: حتمیت حسابرسى ۹ خالق: شرایط خالق ۲; علم غیب خالق ۲ خدا: آثار علم خدا ۹; خالقیت خدا ۱; علم غیب خدا ۱; قرب خدا ۵، ۶; وسعت علم خدا ۷، ۸; هشدارهاى

دیگر، نهفته شده، و به همین دلیل، براى ارتباط مرموز و سریع انبیاء با عالم غیب، و ذات پاک پروردگار، این کلمه استخدام شده است. در قرآن مجید، و لسان اخبار

حسابرسى خدا ۶; علم خدا ۱; علم خدا به اعمال ۴; علم خدا به رازها ۳، ۴; علم غیب خدا ۳; وسعت علم خدا ۷ سینه: راز سینه ها ۳ ظلم: موانع ظلم ۵ عقیده: آثار عقیده

ستیزى ۶ خدا: افشاگریهاى خدا ۳; شنوایى خدا ۵; علم خدا ۱، ۵ ذکر: آثار ذکر علم غیب خدا ۶ گناه: موانع گناه ۶ محمد(ص): توطئه علیه محمد(ص) ۴; منشأ علم محمد(ص) ۳

علم خدا به اعمال ۳; علم خدابه رازها ۳، ۴; علم خدا به موجودات ۱، ۵، ۶; علم غیب خدا ۳، ۴، ۵، ۶; وسعت علم خدا ۱، ۵ عصیان: موانع عصیان ۶ عقیده: آثار عقیده به

تهدیدهاى خدا ۶; علم خدا ۴; علم خدا به اعمال ۵; علم غیب خدا ۴; وسعت علم خدا ۵ عالم شهود :۴ عالم غیب :۴ عمل: حسابرسى اخروى عمل ۷ قیامت: ظهور حقایق در قیامت

خدا ۷ دین: عمل به دین ۵ رستگاران: ۲ رستگارى: عوامل رستگارى ۵ عالم غیب: مؤمنان به عالم غیب ۳ مؤمنان: مؤمنان به خدا ۳; هدایت مؤمنان ۳ متقین: رستگارى متقین ۲;

مسلمانان ۳ تاریخ: عبرت از تاریخ ۶ خدا: اوامر خدا ۱، ۶ ; بشارت خدا ۳ ; علم غیب خدا ۲ دشمنان: ارعاب دشمنان ۱ رهبر: اختیارات رهبر دینى ۵ عهدشکنان: جنگخافروز

دلایل صداقت انبیا ۵; عوامل رفع تهمت از انبیا ۵ خدا: امتحانهاى خدا ۴; علم غیب خدا ۸; وعده هاى خدا ۱; هشدارهاى خدا ۷ رهبرى: شرایط رهبرى ۹; صبر رهبرى ۹; نظارت

ناپذیرى ۸ خدا: احاطه علمى خدا ۵; توصیه هاى خدا ۱; علم خدا به اعمال ۵; علم غیب خدا ۵ دشمنان: بى اعتنایى به تهمتهاى دشمنان ۱ ذکر: آثار ذکر عجز معبودان باطل

ظالمان ۲، ۳; خدا و غفلت ۲; سنتهاى خدا ۵; نظارت خدا ۳ ذکر: آثار ذکر ۴; ذکر علم غیب خدا ۴ سنتهاى خدا: سنت مهلت ۵ ظالمان: انذار ظالمان ۱; ترس اخروى ظالمان ۶; شدت

ها ۶، ۷; فهم اخروى انسان ها ۶ بینش: ملاک ارزش بینش ۸ خدا: علم خدا ۳; علم غیب خدا ۱، ۲ عالم برزخ: کمى مدت عالم برزخ ۹; مدت عالم برزخ ۳، ۴، ۵ قیامت: اهوال

پاداش: تناسب پاداش با عمل ۴، ۸ خدا: پاداشهاى خدا ۶; خدا و عمل انسانها ۷; علم غیب خدا ۷; قضاوت اخروى خدا ۱; کیفرهاى خدا ۶; نشانه هاى ربوبیت خدا ۶ عمل: پاداش

انسان ۲ پشیمانى: اظهار پشیمانى ۸، ۹ خدا: تعالیم خدا ۱۱ ; عذاب خدا ۱۶ ; علم غیب خدا ۱، ۲ خطاء: عفو خطاء ۸ روابط اجتماعى:۱۵ رهبرى: زیرکى رهبرى ۱۲ ; مسؤولیت

تخلف از جهاد ۷ جهان بینى: جهان بینى و ایدئولوژى ۳، ۶ خدا: علم خدا ۶; علم غیب خدا ۵ علم: آثار علم ۶ غزوه تبوک: قصه غزوه تبوک ۲; متخلفان از غزوه تبوک ۲ مؤمنان:

امت: عمل امت ها ۷ ; گواهان امت ها ۲، ۳، ۵، ۶ ; گواهى امت ها ۱ انبیا: علم غیب انبیا ۷ ; گواهان انبیا ۱۱ ; گواهى انبیا ۳ بخیل: در قیامت ۴ ; رسوایى بخیل ۴

ترجمه Tabber requires Javascript to function. اینها از خبرهای غیب است که به تو (ای پیامبر) وحی می‌کنیم؛ نه تو، و نه قومت، اینها را پیش از این نمی‌دانستید

یَفْعَلُونَ). ضمنا از این آیه استفاده می‌شود که خداوند قسمتهایی از علم اسرار غیب را ج2، ص342 در هر مورد که لازم باشد در اختیار پیامبرش می‌گذارد. تفسیر آیات

مطرح می‌کند، 1- ایمان به غیب: نخست می‌گوید: «آنها کسانی هستند که ایمان به غیب دارند» (الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ). «غیب و شهود» دو نقطه مقابل یکدیگرند،

خدا ۲، ۳، ۸، ۱۱ ; حقیقت خدا ۳، ۵ ; رؤیت خدا ۱، ۸ ; رؤیت قلبى خدا ۱۱ ; علم غیب خدا ۶، ۹، ۱۰ ; لطف خدا ۹، ۱۲، ۱۳ موجودات: خلقت موجودات ظریف ۱۲ تفسیر عیاشى،

ستیزان ۹ خدا: آثار خدا شناسى ناقص ۱; استحکام نظارت خدا ۱۰; تهدیدهاى خدا ۹; علم غیب خدا ۴; نظارت خدا ۶; شنوایى خدا ۴; علم خدا به نجوا ۴; وسعت علم خدا ۱; ویژگیهاى

خدا ۱، ۲، ۳; اختصاصات خدا ۵; علم خدا به حرکت ۵; علم خدا به مردگان ۶; علم غیب خدا ۶ زمین: صعود موجودات زمینى ۴ موجودات: حرکت موجودات ۳

خدا ۳; علم خدا به اعمال ۱; علم خدا به رازها ۲، ۴; علم خدا به نیات ۱; علم غیب خدا ۱، ۲; نشانه هاى ربوبیت خدا ۳ خطاکاران: حسابرسى خطاکاران ۶; مؤاخذه خطاکاران

بینى: جهان بینى توحیدى ۵ خدا: اختصاصات خدا ۵، ۷، ۸; حاکمیت خدا ۵، ۷; علم غیب خدا ۲; قهاریت خدا ۷; وسعت علم خدا ۲ قیامت: اهوال قیامت ۳; پرسش در قیامت ۴;

یوسف(ع) از نابینا شدن پدرش آگاه شده بود. (یأت بصیرًا) ۶- آگاهى یوسف(ع) از غیب و اطلاع او بر حوادثى از آینده (فألقوه على وجه أبى یأت بصیرًا) تأثیر پیراهن

۳، ۹ حقایق: عاجزان از درک حقایق ۶ خدا: افشاگرى خدا ۴; تهدیدهاى خدا ۴; علم غیب خدا ۱، ۲ ظالمان ۷، ۸: کافران: آبروریزى کافران ۱۱; افشاى انگیزه کافران ۴; انگیزه

به حیات اخروى ۶ خدا: احاطه خدا ۷; اختصاصات خدا ۷; علم خدا به نیات ۹; علم غیب خدا ۹; نشانه هاى ربوبیت خدا ۳; وسعت علم خدا ۸، ۹ ذکر: آثار ذکر خدا ۸; آثار

۱۰ ۸ جهان بینى: جهان بینى توحیدى ۴ خدا: افعال خدا ۱۳; توصیه هاى خدا ۲; علم غیب خدا ۱۸; قضاوت اخروى خدا ۱۷; کیفرهاى خدا ۱۷; هشدارهاى خدا ۱۹ ذکر: آثار ذکر

به علم خدا ۸ خدا: آثار اذن خدا ۱، ۲; آثار اراده خدا ۲; تعالیم خدا ۵; علم غیب خدا ۷، ۸; موجبات هدایتهاى خدا ۴; وسعت علم خدا ۶، ۷; هدایتگرى خدا ۳ عوامل طبیعى:

گویى موسى(ع) ۱۰; دشمنان موسى(ع) ۳; شجاعت موسى(ع) ۱۲; صراحت موسى(ع) ۱۲; علم غیب موسى(ع) ۱; قصه موسى(ع) ۱۲; مقابله به مثل موسى(ع) ۱۰; منشأ معجزه موسى(ع) ۲;

خدا ۳ تهجّد: آثار تهجّد ۱، ۵ خدا: آثار رحمت خدا ۳; آثار عزت خدا ۳; آثار علم غیب خدا ۳ سختى: عوامل تسهیل سختى ۵ عبادت: اهمیت خضوع در عبادت ۴; اهمیت عبادت جمعى

سالم ۴ حرامخوارى: اجتناب از حرامخوارى ۶ خدا: توصیه هاى خدا ۲، ۶، ۹، ۱۳; علم غیب خدا ۱۴; عمومیت کیفرهاى خدا ۱۶; کیفر تخلف از اوامر خدا ۱۵، ۱۶ دین: دین و عینیت

۹; جدایى موسى(ع) و خضر(ع) ۱، ۳; خواسته هاى موسى(ع) ۷; عجز موسى(ع) ۲; علم غیب موسى(ع) ۷; عهدشکنى موسى(ع) ۱; قصه موسى(ع) ۱، ۲، ۳، ۴; موسى(ع) و دانش تحلیل

آثار اراده خدا ۱۵; آثار علم غیب خدا ۱۸; پاداشهاى خدا ۲; توصیه هاى خدا ۱۲; زمینه آمرزشهاى خدا ۱۴، ۱۷; علم خدا به متقین ۲۱; علم غیب خدا ۱۶; نشانه هاى وسعت آمرزشهاى

خدا ۲ ; شنوایى خدا ۱۳، ۱۴ ; عذابهاى خدا ۱ ; عطایاى خدا ۱ ; علم خدا ۱۴ ; علم غیب خدا ۱۳ ; کیفرهاى خدا ۱۴ ; محرومیت از نعمتهاى خدا ۷ ; مراتب صفات خدا ۱۰ ; نعمتهاى

ربوبیت خدا ۴; حکمت خدا ۱، ۲، ۴; حکمت در اوامرخدا ۱; حکمت در نواهى خدا ۱; علم غیب خدا ۵; نشانه هاى ربوبیت خدا ۳ دین: تعالیم دین ۲، ۴; حقانیت دین ۵; دین و نیازهاى

عمل انسان ۹، ۱۱ تکلیف: زمینه عمل به تکلیف ۱۱ خدا: حقیقت عهد با خدا ۷; علم غیب خدا ۹; عهد با خدا ۱; عهدشکنى با خدا ۶، ۸; کفالت خدا ۷; مشروعیت عهد با خدا

منافقان ۶ ; منافقان و اسلام ۹ ; منافقان و حقانیت محمّد(ص) ۳ ; منافقان و علم غیب خدا ۲ ; منافقان و کتمان عقیده ۶ ; منافقان و محمّد(ص) ۸، ۹ ; منافقان و وحى

مدت باردارى ۹ جنین: علم به جنین ۲، ۴، ۱۰; علم به ویژگیهاى جنین ۱ خدا: علم غیب خدا ۱، ۲، ۳، ۴، ۵، ۱۰ رحم: (زِهدان) تقدیر مجذوبات رحم (زِهدان) ۸; تقدیر مدفوعات

خانواده ۲ خدا: اراده خدا ۹ ; توفیق خدا ۱۱، ۱۲، ۱۳، ۱۵ ; علم خدا ۱۷ ; علم غیب خدا ۱۸ خویشاوندان: مسؤولیت خویشاوندان ۵ رهبرى: مسؤولیت رهبرى ۲۱ قاضى تحکیم:۴،

غفورًا رحیمًا) آسمان: تعدد آسمان ها ۶ آفرینش: حقایق آفرینش ۷; رازهاى آفرینش ۴; غیب آفرینش ۷; موجودات آفرینش ۷ آمرزش: زمینه آمرزش ۱۰ استغفار: آثار استغفار ۱۰

عبادى ۴ خدا: اختیارات خدا ۲; تشویقهاى خدا ۴; توبه پذیرى خدا ۱; علم خدا ۹; علم غیب خدا ۸; وسعت لطف خدا ۶ ذکر: آثار ذکر علم خدا ۱۰ شرک: تشویق به ترک شرک ۴ کافران:

آسمانی است. از قبیل: تورات و انجیل حقیقی. «وَ بِالآخِرَةِ ...»: آخرت داخل در غیب متقدّم است و به خاطر اهمّیّت فراوان ذکر شده است. آمَنَ‌ الرَّسُولُ‌ بِمَا

افعال خدا ۶; دلایل خدا شناسى ۷; دقت در حسابرسى خدا ۱۱; علم خدا ۹، ۱۶; علم غیب خدا ۱۰; وسعت علم خدا ۸ ذکر: آثار ذکر اتقان آفرینش ۷ زمین: آرامش زمین ۶; آرامش

(و هو أعلم بالمهتدین) انسان: محدوده علم انسان ۷ خدا: آثار مشیت خدا ۴; علم غیب خدا ۸ محمد(ص): رأفت محمد(ص) ۲; محدوده قدرت محمد(ص) ۱; هدایتگرى محمد(ص) ۲ مهتدین

اللّه: امدادهاى اللّه ۸، ۹، ۱۲، ۱۳ ; توبیخهاى اللّه ۲ ; تهدیدهاى اللّه ۴ ; علم غیب اللّه ۶ ; ولایت اللّه ۱۱، ۱۲، ۱۳، ۱۶ تاریخ: عبرت از تاریخ ۳ ; ذکر حوادث تاریخ

اسماء و صفات: صفات جلال ۲; علیم ۶ انسان: افکار انسان ۶ خدا: خدا و جهل ۲; علم غیب خدا ۵، ۶ مشرکان: بینش غلط مشرکان صدراسلام ۲; توطئه مشرکان ۵; توطئه مشرکان

اهمیّت توکّل ۱۱، ۱۴ ; توکّل بر خدا ۱۱ خدا: افعال خدا ۶ ; تهدیدهاى خدا ۷ ; علم غیب خدا ۵ ; وصایاى خدا ۹ دشمنان: مبارزه با دشمنان ۲ سختى: عوامل تسهیل سختى ۱۲

توبه: آثار توبه ۴، ۹ ; اهمیت توبه ۹ ; قبول توبه ۵ خدا: سنتهاى خدا ۵ ; علم غیب خدا ۸ سرنوشت: عوامل مؤثر در سرنوشت ۹ عذاب: عوامل مصونیت از عذاب ۲، ۴ ; موانع

تحریفگران در قیامت ۹ توحید: توحید ربوبى ۳ جهنمیان: ۴ خدا: تهدیدهاى خدا ۱۲; علم غیب خدا ۲; ملاک پاداشهاى خدا ۱۵; ملاک کیفرهاى خدا ۱۵; نظارت خدا ۱; نعمتهاى خدا

بین الملل: حقوق بین الملل ۹ جنگ: شرایط جنگ ۱۴ خدا: اوامر خدا ۱۱، ۱۲ ; علم غیب خدا ۱، ۲ دشمنان: برخورد با دشمنان ۵، ۶، ۷ ; توطئه دشمنان ۷، ۱۱ ; دشمنان بیخطرف

حقوق: حق بر خدا ۳ خدا: پشتوانه قدرت خدا ۵; رازقیت خدا ۱، ۳; علم خدا ۵; علم غیب خدا ۴ روزى: حتمیت روزى ۸; منشأ روزى ۸ کتاب مبین: ویژگیهاى کتاب مبین ۷ مکارم

انبیا ۶ برهان: شرایط تأثیر برهان ۱۳ بنى اسرائیل: اقرار بنى اسرائیل ۳ خدا: علم غیب خدا ۵ فرعون: آثار عجز فرعون ۱۲; بى تأثیرى معجزه بر فرعون ۴; بى منطقى تهمتهاى

ایدئولوژى ۱۰، ۱۷ خدا: اوامر خدا ۱; بصیرت خدا ۱۴; خدا و عمل انسانها ۱۴; علم غیب خدا ۱۴; نواهى خدا ۱۱ دین: استقامت در تبلیغ دین ۳ دیندارى: استقامت در دیندارى

کشتى قصه خضر(ع) ۱۰; حکومت دوران خضر(ع) ۷; ظلم پادشاه قصه خضر(ع) ۷، ۸; علم غیب خضر(ع) ۱۴; غارتگرى پادشاه قصه خضر(ع) ۱; غصب کشتیها در دوران خضر(ع) ۸; فقر

یارای آن نباشد که خدا با او سخن گوید مگر به وحی (و الهام خدا) یا از پس پرده غیب عالم (و حجاب ملکوت جهان) یا رسولی (از فرشتگان عالم بالا) فرستد تا به امر خدا

۷; فلسفه تهمت به مادر بنیامین ۸ پادشاه مصر: آبخورى پادشاه مصر ۱ خدا: علم غیب خدا ۱۳ یوسف(ع): اتهام دزدى به یوسف(ع) ۳، ۴، ۹، ۱۴; اقرار یوسف(ع) ۱۲; برادر

امام على(ع) ۱۵ خدا: اوامر خدا ۹; سرزنشهاى خدا ۴; علم خدا به اعمال ۱۳، ۱۴; علم غیب خدا ۱۳ ذکر: آثار ذکر علم خدا ۱۴ رسولان خدا :۱۱ زکات: اهمیت زکات ۸، ۱۰، ۱۲

رضایت خدا ۱۰; آثار رحمانیت خدا ۴; آثار رضایت خدا ۹، ۱۶ ;احترام به خدا ۱۲; علم غیب خدا ۱; وسعت علم خدا ۲، ۵ ذکر: آثار ذکر علم خدا ۳ شفاعت: شرایط شفاعت ۹، ۱۰،

سرزنشهاى خدا ۱; سرزنش جهل به علم خدا ۱; سرزنش شک در علم خدا۱; شنوایى خدا ۸; علم غیب خدا ۴، ۱۰; وسعت علم خدا۲، ۱۱ نجواکنندگان: مسؤولیت نجواکنندگان ۹; ناظر نجواکنندگان

مشیت خدا ۹; آثار وسعت علم خدا ۱۷; توصیه هاى خدا ۳; سنتهاى خدا ۱۰، ۱۴; علم غیب خدا ۱۶; کلمات خدا ۱۳ دین: منشأ پیروزى دین ۱۷ سنتهاى خدا: سنت بقاى حق ۱۰; سنت

۱۵ ; موجبات حیات ۱۶ خدا: اراده خدا ۹ ; افعال خدا ۱۱ ; شنوایى خدا ۱۸ ; علم غیب خدا ۱۸ ; مقدرات خدا ۹، ۱۰ دره بدر: ویژگى جغرافیایى دره بدر ۲ ذکر: حوادث تاریخ

نیکوکاریشان چه نعمت و لذّتهای بی‌نهایت که روشنی‌بخش (دل و) دیده است در عالم غیب برایشان ذخیره شده است. پس هیچ کس نمی داند چه چیزهایی که مایه شادمانی و خوشحالی

۱۰; اوامر خدا ۱۲، ۱۷; بشارتهاى خدا ۶; تهدیدهاى خدا ۲۲; خدا و غفلت ۲۱; علم غیب خدا ۵; نظارت خدا ۵ علماى اهل کتاب: علم علماى اهل کتاب ۱۶; علماى اهل کتاب و

۲۳; راز عمل خضر(ع) ۲۱، ۲۲; سرزنشهاى خضر(ع) ۲۳; علم لدنى خضر(ع) ۲۰، ۲۲; علم غیب خضر(ع) ۲۰; عمل به تکلیف خضر(ع) ۱۷; فضایل خضر(ع) ۲۰; فلسفه بازسازى دیوار قصه

یا اصلاً او را پسر خود کنیم. آنان نمی‌فهمیدند (که دست تقدیر در پس پرده‌ی غیب چه بازی می‌کند). و همسر فرعون گفت: « (این کودک) نور چشم من و توست. او را مکشید

پای‌برجاست. یا از آنان اجری می‌خواهی، پس ایشان از زیانشان گران‌بارند. یا نزدشان غیب است، پس ایشان (آن را) می‌نویسند؟ پس برای حکم پروردگارت صبر کن، و مانند همراه

آنها مزدی مطالبه می‌کنی، پس آنان از (تعهّد ادای) تاوانی گرانبارند؟ یا (علم) غیب نزد آنهاست‌، پس آنان (آن را) می‌نویسند؟ یا می‌خواهند نیرنگی بزنند؟پس آنان

(از حق) روی برتافته دیدی‌؟ اندکی بخشید و (از مابقی) بخل ورزید. آیا نزدش علم غیب است؛ پس (هم)او (آن را) می‌بیند؟ یا بدانچه در صحیفه‌های موسی است خبر نیافته

نحن انتم شىء شرک عند سوى ذکر کتب سئل اخذ امن ذا رحم هذا بين بنو هو رود عمل غيب نور الا جنن حقق نزل عن انث صدق سمع نذر انس نصر ذلک وکل دون جىء کيد کذب ريب

». انسان: راز انسان ها ۴ جامعه اسلامى: توطئه علیه جامعه اسلامى ۲ خدا: علم غیب خدا ۴; مکر خدا ۷ خود: مکر با خود ۵، ۶ شرک: شرک عملى ۷ مؤمنان: توطئه علیه مؤمنان

ام اذن ان مع عقب امن ربص عبر حکم عن ذلک رئى حلم تلک هو قبل قد حلل حدد شکر غيب رشد بعد غلم جناح سئل قسم غنى لما لم فرى الو فى جنح شهد لوط امر انت عزز طفل

درى ثم ام هم غدو ذا کسب رقم رحم ويل نزل ى اذ کلا کذب وعد قد بعد ظنن ليت هوى غيب ارض عمى کتم فعل سمو قحم عدد رود شرر حسب رسل سوى ولى امر جعل امم هى ذکر اذن

ب ارض کون حمل کم ان نن وله عمل سئل اله الى يوم الله رئى وزن سمو مع ام انن غيب قول حبب ک غرم عند ايى خفف سحب عن دعو ربب هو کذب نشء ما اتى شىء وزر اذا اذ

سمو ارض لا لسن رسل عون کذب عرش علو کم عزز سئل رحم ک جىء سلم الا فى بدع يا غيب عبد کره سير کون وذر حکم شهد عوذ ذا حمد شرک ايى ها ويل س اننى خوض حسن جزى لعب

سوع عدد بعث سئل انن ارض قلل الى لا مئى فتن ربب عوم نحن بين رئى نا ثم کان غيب بل عمر وله لو نهر سلم قوم اله جرم اذ جىء الله ى اتى على رشد اوب هذا خلف امد

نشانه اعجاز این کتاب آسمانی و اتکا آورنده آن به علم بی‌پایان پروردگار به عالم غیب است، و از سوی دیگر نقطه مقابل تفأل مشرکان بود، مسلمانان را طوری دلگرم ساخت

این موضوع از معجزات قرآن است که براى رسول خدا صلى الله علیه و آله از امر غیب که اتفاق نیفتاده بود خبر داده است. Tabber requires Javascript to function

آن چه نميدانند اقرار مى‏كنند و اين اقرار آنها را از ورورد به درهاى مسدود غيب بى نياز كرده. راسخون در علم‏ نظر به معنى كلمه هر كه دانش و علم در وجودش استقرار

آیات شامل این کلمه «غائِبَة» از مادّه «غَیْب» جنبه وصفى دارد و به عقیده گروهى، «تاء» در آن براى تأنیث نیست، بلکه براى مبالغه است; و اشاره به اشیایى است

علمی از کتاب الهی دانا بود (یعنی آصف بن برخیا یا خضر که دارای اسم اعظم و علم غیب بود) گفت که من پیش از آنکه چشم بر هم زنی تخت را بدین جا آرم (و همان دم حاضر

صلّی اللّه علیه و آله با آن علم وسیع و گسترده، و با آن دیده تیزبینی که اسرار غیب را مشاهده می‌کرد ابعاد عظمت آن روز را به درستی نداند، تکلیف بقیه مردم روشن

رَصداً» نکات سه آيه اخير، در باره علم غیبِ خاصّ خدای تعالی معصوم بودن پیامبران در گرفتن، حفظ و ابلاغ وحى عدم اختصاص علم غيب به پيامبران، به موردى خاص بحث روایی:

جمع الى طرق زرع مدد نبت اذا حجج مرر رجل فتى ليل سلک سرج دئب عرش شىء قضى ثنى غيب بنى لن طوع موسى سلسل نفد وعد قمر فتو ايى نطح وهج

المؤمنين خدا بتو علم غيب عطا فرموده حضرت خنديد و فرمود اين علم غيب نيست اين علمى است كه از عالمى آموخته شده جز اين نيست كه علم غيب علم بوقت قيامت است و

این موضوع از معجزات قرآن است که براى رسول خدا صلى الله علیه و آله از امر غیب که اتفاق نیفتاده بود خبر داده است. Tabber requires Javascript to function

آیات شامل این کلمه غيب‌ (۶۰ بار) ال أَو لَأُعَذّبَنّه مِن عَذَابا کَان شَدِيدا أَم لَأَذْبَحَنّه الْهُدْهُد أَرَى لا لَيَأْتِيَنّي لِي بِسُلْطَان مَا فَقَال

(۱۰۴ بار) وَ إِلَيْه الْأَمْر کُلّه الْأَرْض فَاعْبُدْه السّمَاوَات تَوَکّل غَيْب عَلَيْه لِلّه مَا رَبّک در حال بارگیری...

آیات شامل این کلمه غيب‌ (۶۰ بار) ه‌ (۳۵۷۶ بار) إِلاّ أَحَدا عَلَى يُظْهِر مَن ارْتَضَى فَلا مِن الْغَيْب عَالِم رَسُول أَمَدا فَإِنّه رَبّي يَسْلُک لَه

إِلَيْه تَعْلَم لَه رَبّک نَسِيّا سَمِيّا رَب بِغَافِل عَمّا تَعْمَلُون غَيْب در حال بارگیری...

ذٰلِک بِالْعَذَاب لِلّه مِثْلُکُم دُون اعْمَلُوا بَيْنِک يُوحَى يُؤْمِنُون غَيْب أَعْمَال إِلَي بَيْنِنَا لا أَنّمَا لَهُم لِلّذِين يَجْأَرُون وَقْر هٰذَا

لازم و متعدى هر دو مى‏آيد [آل عمران:179]. يعنى خدا عادت نداشت كه شما را بر غيب مطلع كند. اطلاع: از باب افتعال به معنى آگاه شدن است [مائده:13]. و نيز به معنى

سَأَلَک عِنْد إِسْلاَمَکُم عِبَادِي سَخّرَهَا لَمِن يَعْلَم الْعِدّة عَن عَلَي غَيْب لِتُکْمِلُوا الّذِين کَذٰلِک ثُم الضّالّين عَنّي تَمُنّوا مِنْکُم فَاذْکُرُوا

يَوْمَئِذ إِنّنَا فَآمَنّا لِلْکُفْر لَيْس يَمُن يَعْلَم أَنْصَار فِي هُم غَيْب بَل مِن قُلُوبِهِم وَ لاَتّبَعْنَاکُم فَاغْفِر قِتَالا السّمَاوَات لَنَا

رَصداً» نکات سه آيه اخير، در باره علم غیبِ خاصّ خدای تعالی معصوم بودن پیامبران در گرفتن، حفظ و ابلاغ وحى عدم اختصاص علم غيب به پيامبران، به موردى خاص بحث روایی:

تکرار در قرآن: ۱(بار) لیست کلمات مشتق شده در حال بارگیری... ب هو ما غيب قول على شطن اين رجم بين افق

را توأم با قسمى آوردى که نام کسى است که او را به وحى خود اختصاص دادى و راز غیب خویش را به ودیعت به او سپردى ...». حروف مقطعه ۱: عظمت حروف مقطعه ۱ ۲; فلسفه

رَصداً» نکات سه آيه اخير، در باره علم غیبِ خاصّ خدای تعالی معصوم بودن پیامبران در گرفتن، حفظ و ابلاغ وحى عدم اختصاص علم غيب به پيامبران، به موردى خاص بحث روایی:

رَصداً» نکات سه آيه اخير، در باره علم غیبِ خاصّ خدای تعالی معصوم بودن پیامبران در گرفتن، حفظ و ابلاغ وحى عدم اختصاص علم غيب به پيامبران، به موردى خاص بحث روایی:

«بگو: من مالک سود و زیانی برای خویش نیستم، مگر آنچه خدا بخواهد، و اگر از غیب با خبر بودم منافع فراوانی برای خود فراهم می‌ساختم، و هیچ بدی به من نمی‌رسید،

«اِلْكُدْيَةُ: اَلْاَرْضُ الْصِلَبَة». ا ف عند قلل ه رئى ولى عطو الذى علم غيب هو

مرء انن علم اللاتى حلل امن ليس ملک لم نا خلد سئل ى شهد وعظ يمن نور کون وهب غيب عمم جناح کيد رغب نفس نبو تلو جنح الى

المؤمنين خدا بتو علم غيب عطا فرموده حضرت خنديد و فرمود اين علم غيب نيست اين علمى است كه از عالمى آموخته شده جز اين نيست كه علم غيب علم بوقت قيامت است و

مى‏كند و به قلبم مى‏اندازد و او علّام الغيوب است. [سباء:53]. مراد از قذف غيب ظاهرا ايرادات واهى بر معاد است وچون از فاصله بعيد رساندن به هدف مقدور نيست

مسجد اقصایی که پیرامونش را مبارک و پر نعمت ساختیم سیر داد تا آیات و اسرار غیب خود را به او بنماییم که او (خدا) به حقیقت شنوا و بیناست. منزّه و پاک است آن

وعد مدن اول خلق ثمر انس زحزح وحد حصد مدين شدد حرم ذکر بعض اذن عن وزع نزل غيب لا ها انت

عدو ثنى بطن هن حجج ليل يمن نعم کتب اياى صدد حسم عرض عدد بئس درهم ويل قبل غيب رئى علم عمل ترک ضئن ذا وصى اکل قرب حکم تمم فوق ولد عن ک رجم ظهر قوم عشر ربع

ثم فضل سخط لو الا مسک يا دين قرن صغر لمز حقق سعى خير هما يهود مرى کما هدى غيب اخر بعض شرب لغو عذب نحر عزير

وعى بين قرر وله حشر طير صعق اتى برء ملک حيد رجع سبح جرم فزع دکک وحد هن الله غيب بعض کلل صير شهد وعد جبل فتح فوج جىء نسب وقت ربع امن رکب جعل رحم طيب کلا عدل

جعل بعض حسن اول ذا وضن قوم نظر رفع کوب اخر ندد اذ وعد حکم وفى ظلم انس بلو غيب غلم امن ذلک اخذ عفو بوب نضر نعم

آن مدت با آنها بوده است. هم قول علم ه ب مثل سدس ذات ما خمس من رجم ثمن سبع غيب على کلب ربع ان جرح شمل هن بسط ک حمل ثلث ذرع يمن کم ربب لهث ى طيب س سجد ف ل

ذلک انس ام قنت نظر دين شىء ذو هدى خرج نشء وعد مرر ودد هزء جىء لم بين ها عن غيب شدد عرش سمو امن کتب طين حسن مجد ضلل علم جعل قبل سجل بلغ همم خشى فى هل هون

المؤمنين خدا بتو علم غيب عطا فرموده حضرت خنديد و فرمود اين علم غيب نيست اين علمى است كه از عالمى آموخته شده جز اين نيست كه علم غيب علم بوقت قيامت است و

يك ديگر (كه كسى به آن راه ندارد) در نزد خداست و آن مخصوص خداوند است در علم غيب كه پيش اوست ولا حول و لا قوة الا باللّه العلى العظيم. از بعضى آيات و روايات

حکم فطر اوى ا لم ائى امن قد خرج حيى الذين رئى رحم سوى او رزق امر هن ام قوم غيب انتم رسل بصر ذلک عن سبع کتب علو غفر حسن حمد قدر اخر کفر الک جبل بنى سئل لئک

همچنين در نهج البلاغه خطبه 106 درباره علم خدا آمده: «خَرَقَ عِلْمُهُ باطِنَ غَيْبِ السُّتُراتِ» يعنى علم خدا باطن پوشيده‏ها را شكافته است. پيداست كه در اينجا

المؤمنين خدا بتو علم غيب عطا فرموده حضرت خنديد و فرمود اين علم غيب نيست اين علمى است كه از عالمى آموخته شده جز اين نيست كه علم غيب علم بوقت قيامت است و

خداوند نسبت به غيب و شهود يكسان است. «عالِمِ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ» 3- آگاهى به غيب مهم‌تر و مسائل غيبى بيشتر است. (در تمام قرآن، كلمه‌ى غيب قبل از شهادت

قرينه [منافقون:7]. [حجر:21].بايد گفت كه مراد خزائن است يعنى خزائن و انبارهاى غيب نزد خدا است و جز او كسى به آنها دانا نيست و در آيه دوم اگر مراد كليدها باشد

جسد اتى خرر عرض سبل طمن مسس يى موه داود حلم صير تبع عن کثر طمئن لکن بعد طغى غيب وقى جرم برک ذا عرف فتن يوم رزق بشر طغو جمع خلص کرس فضل بهج فى ايى خول بصر

ملو قد فلح برء فتح کتب نفس سمع ها سبل رئى خون هدى وهن صحب ذا اول ضرر نسو غيب کذب ذلکم غيظ دون صنم هل سئل عدو صفف غنى دبر رويد ضعف رسل ابراهيم

خداوند نسبت به غيب و شهود يكسان است. «عالِمِ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ» 3- آگاهى به غيب مهم‌تر و مسائل غيبى بيشتر است. (در تمام قرآن، كلمه‌ى غيب قبل از شهادت

کذب قول لا ويل صلو يوم ک ا الذين عبد ف غفر طوف ى نبء الله کم علم امن ايى غيب وله اله بيت برر اذا نوب خرر سيح ولى عکف اذن يا بغى فى نسى ابراهيم انتم حمد

چشم و گوش حقیقت بین را از دست داده‌اند هرگز نمی‌توانند، حقایق مربوط به عالم غیب و اثرات ایمان و لذت عبادت پروردگار و شکوه تسلیم در برابر فرمان او را درک کنند،

علمش به همه چیز احاطه دارد و از اسرار درون و برون همه کس و همه چیز آگاه است، غیب آسمان و زمین را با علم بی‌پایانش می‌داند، چرا امتحان می‌کند؟ مگر چیزی بر او

تدبیر و اراده خداوند صورت مى گیرد. ۱۰- معارف دین در زمینه مسائل و مصادیق «غیب»، داراى مثال هاى عینى در جهان محسوس (و أحیینا به ... کذلک الخروج) مسأله معاد

جنّيان اگر علم غيب داشتند اينمدت تحمّل اعمال شاقّه‌اى را كه از ترس او مينمودند نميكردند چون عقيده مردم در باره جنّيان اين بود كه آنها علم غيب دارند و بعد

وله قول ذلک الذين فرج ها ان کلل صلو فى امن انن الا رسل ى سمو زين لا لما علم غيب کون صوم هو بصر اذا جىء ذکر امر کتب هن حفظ رحم شىء صدق ربب اول ارض بل جعل نظر

عيش نفس نزل ارض ک کتب ذلک اذ الذين اذا قسطس درى ظلم أما سئل هو رضو علم امم غيب جعل جزى جهنم ا کلل يا نقص خير او بين اله رفع رئى هوى مع انم ظنن على غير کلف

«اِسْتَكْثَرَ مِنَ الشَّىْ‏ءِ» يعنى آن كار را بسيار كرد [اعراف:188]. اگر غيب مى‏دانستم خير را درباره خويش بسيار مى‏جستم صحاح استكثار را اكثار گفته است

باخبر نيست مى‏تواند هر جا لعل بكار برد ولى استعمال آن در كلام خدا كه داناى غيب و آشكار است چه معنى دارد؟ به عبارت ديگر، خدا فرموده [شعراء:3].با آنكه مى‏دانست

شد آيا ديدى آنرا كه پشت كرد و داد اندكى را و ترك كرد عطا را آيا نزد او علم غيب است پس او مى‌بيند آيا خبر داده نشد بآنچه در كتابهاى موسى است‌ و ابراهيم آنكه

اله سرر ولد الله بين يا ذا فسد فوق حفظ فقد کذب کسب مدد شرک اتى جىء ثم يوسف غيب نکل

انجام رسالت) مزدى درخواست مى‌كنى كه آنان از پرداخت آن سنگين بارند؟ يا اسرار غيب نزد آنهاست و آن ها مى‌نويسند. پس براى (تحقّق) فرمان پروردگارت صبر كن و همانند

به اهل محبتم می‌بخشم! چشم و گوش و قلب او را می‌گشایم، تا با گوش قلبش حقایق غیب را بشنود و با دلش جلال و عظمت را بنگرد»! و سر انجام این حدیث نورانی با این

لو اتى کفر او قبل طوع يوم ا عمل رئى دين وجه خير يا ى کتب لما دبر اخر شىء س غيب شهد رحم رود خوف هن بئس الذى قلب جىء يمن فضل بغى بصر قد حتى کى وفى بضع رذل

و ((شهادت )) و مراد از غيبت آسمانها و زمين در ((ولله غيب السموات والارض )) بيان اينكه قيامت از غيب هاى سماوات و ارض است مفاد اينكه فرمود: امر ساعت (قيامت

شد آيا ديدى آنرا كه پشت كرد و داد اندكى را و ترك كرد عطا را آيا نزد او علم غيب است پس او مى‌بيند آيا خبر داده نشد بآنچه در كتابهاى موسى است‌ و ابراهيم آنكه

قبل اخر نن حرم الذى بعض فسد قدر فحش ذلک هما صبح بعد دور قد ذا طوع ملک امر غيب حين حمل مرى عشو سمو اول ترک وقى قرى کسب بل نصر امم زوج نقض سوف رفع سحر جرم

در آيه به معنى نوشته است و اين شايد از آن باشد كه از لوح محفوظ و از عالم غيب به الواح انتقال يافته بود يعنى: چون غضب موسى فرونشست الواح را گرفته و درنوشته

قرينه [منافقون:7]. [حجر:21].بايد گفت كه مراد خزائن است يعنى خزائن و انبارهاى غيب نزد خدا است و جز او كسى به آنها دانا نيست و در آيه دوم اگر مراد كليدها باشد

بوده یا نه؟ و آیه ما بعد که مى‏گوید «قُلِ اللهُ اَعلَمُ بِما لِبثوا لَهُ غَیبُ السَّمواتِ وَ الاَرضِ» مى‏فهماند که در مدّت آنها اختلاف وجود داشته است و

در آيه به معنى نوشته است و اين شايد از آن باشد كه از لوح محفوظ و از عالم غيب به الواح انتقال يافته بود يعنى: چون غضب موسى فرونشست الواح را گرفته و درنوشته

انجام رسالت) مزدى درخواست مى‌كنى كه آنان از پرداخت آن سنگين بارند؟ يا اسرار غيب نزد آنهاست و آن ها مى‌نويسند. پس براى (تحقّق) فرمان پروردگارت صبر كن و همانند

رَصداً» نکات سه آيه اخير، در باره علم غیبِ خاصّ خدای تعالی معصوم بودن پیامبران در گرفتن، حفظ و ابلاغ وحى عدم اختصاص علم غيب به پيامبران، به موردى خاص بحث روایی:

سبحان برهانى ديگر بر ابطال الوهيت آلهه مشركين با بيان اينكه آنان علمى به غيب و قيامتندارند توصيف بى خبرى و استعباد و انكار مشركين نسبت به قيامت معناى آيه :

الاسلامیه) - جلد ۲ بخش : - عنوان : حدیث امام جعفر صادق (ع) درباره غيب موضوعات : غیب

این موضوع از معجزات قرآن است که براى رسول خدا صلى الله علیه و آله از امر غیب که اتفاق نیفتاده بود خبر داده است. Tabber requires Javascript to function

هو نصر سکن رقب يقطين عبد روح ذلک عوم قول جمل صبح احد زحزح غرم خرج وعد ردف غيب حکم ودد ايد يا فقر رکم

اسلوب و نهج يا از جهت اشتمال بر مصالح و حكم فوق ادراك بشر يا از جهت اخبار از غيب يا از جهت لحن وعظ و ارشاد اگر چه از تمام اين جهات است ولى از هيچ يك از اين

و ((شهادت )) و مراد از غيبت آسمانها و زمين در ((ولله غيب السموات والارض )) بيان اينكه قيامت از غيب هاى سماوات و ارض است مفاد اينكه فرمود: امر ساعت (قيامت

هيچگاه هدايت نميشد و پدر و مادرش هر دو مؤمن پاك ساده بودند پس ما كاركنان عالم غيب ترسيديم از آنكه آن پسر بيندازد پدر و مادر خود را در وادى كفر و ضلالت و سركشى

اثبات وحدت و نفى شركت شده است در معانى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه غيب چيزى است كه نبوده و شهادت چيزى است كه بوده و بعضى عالم را بكسر خوانده‌اند

سبحان برهانى ديگر بر ابطال الوهيت آلهه مشركين با بيان اينكه آنان علمى به غيب و قيامتندارند توصيف بى خبرى و استعباد و انكار مشركين نسبت به قيامت معناى آيه :

ملک ندى عمل کثر ن خلف کلل ارض توب ابراهيم بشر رکع نبو سلم وسط ندو عرف کفر غيب بصر رحم طعم ضيع کسل خوف

به معنى (چه بينا چه شنوا) است چنانكه اهل تفسير تصريح كرده‏اند داناتر است، غيب آسمانها و زمين براى اوست، چه بينا و چه شنواست جز او دوستى برايشان نيست. همچنين

داده می‌شوید، نزدیک است یا خدا برایش مدتی دور قرار می‌دهد.» (خدا) عالِم (کل) غیب‌(ها) است، پس احدی را بر غیبش آگاه نمی‌کند. مگر کسی از رسولان را. پس او بی‌گمان

اشاره به مراتب ايمان معنى غيب و ايمان به غيب وجه تغيير به «ايقان» در «و بالآخرة هم يوقنون» بحث روايتى (شامل دو روايت درباره غيب و انفاق در آيه كريمه) بحث

با ماقبل خودش . معناى خزائن غيب و مراد از (( مفاتح الغيب )) . مراد از (( كتاب مبين )) . فرق (( كتاب مبين )) با (( مفاتح غيب )) . عموميت علم خداوند و نامتناهى

سبحان برهانى ديگر بر ابطال الوهيت آلهه مشركين با بيان اينكه آنان علمى به غيب و قيامتندارند توصيف بى خبرى و استعباد و انكار مشركين نسبت به قيامت معناى آيه :

رَصداً» نکات سه آيه اخير، در باره علم غیبِ خاصّ خدای تعالی معصوم بودن پیامبران در گرفتن، حفظ و ابلاغ وحى عدم اختصاص علم غيب به پيامبران، به موردى خاص بحث روایی:

ترجمه‌ آيا طلب ميكنى از آنها مزدى پس آنها از خسارتى گران‌بارند يا نزدشان علم غيب است پس آنها مينويسند پس صبر كن براى حكم پروردگارت و نباش مانند مصاحب ماهى

سبحان برهانى ديگر بر ابطال الوهيت آلهه مشركين با بيان اينكه آنان علمى به غيب و قيامتندارند توصيف بى خبرى و استعباد و انكار مشركين نسبت به قيامت معناى آيه :

سبحان برهانى ديگر بر ابطال الوهيت آلهه مشركين با بيان اينكه آنان علمى به غيب و قيامتندارند توصيف بى خبرى و استعباد و انكار مشركين نسبت به قيامت معناى آيه :

إِنَّا عامِلُونَ (121) وَ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ (122) وَ لِلَّهِ غَيْبُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ إِلَيْهِ يُرْجَعُ الْأَمْرُ كُلُّهُ فَاعْبُدْهُ

رَصداً» نکات سه آيه اخير، در باره علم غیبِ خاصّ خدای تعالی معصوم بودن پیامبران در گرفتن، حفظ و ابلاغ وحى عدم اختصاص علم غيب به پيامبران، به موردى خاص بحث روایی:

است به ظواهر آن. تنبيه: غيب بر دو قسم است: اول- «علم الغيوب»، آن را پيغمبر و امام عليهم السّلام به اراده الهى دانند. دوم- «غيب الغيوب» و آن علم غيبى است

پس متذکر نمی‌شوید؟» « و برای شما نمی‌گویم گنجینه‌های خدا نزد من است و نه غیب می‌دانم و (نیز) نمی‌گویم (که‌) من همانا فرشته‌ام، و درباره‌ی کسانی که دیدگان

با ماقبل خودش . معناى خزائن غيب و مراد از (( مفاتح الغيب )) . مراد از (( كتاب مبين )) . فرق (( كتاب مبين )) با (( مفاتح غيب )) . عموميت علم خداوند و نامتناهى

با ماقبل خودش . معناى خزائن غيب و مراد از (( مفاتح الغيب )) . مراد از (( كتاب مبين )) . فرق (( كتاب مبين )) با (( مفاتح غيب )) . عموميت علم خداوند و نامتناهى

سبحان برهانى ديگر بر ابطال الوهيت آلهه مشركين با بيان اينكه آنان علمى به غيب و قيامتندارند توصيف بى خبرى و استعباد و انكار مشركين نسبت به قيامت معناى آيه :

سبحان برهانى ديگر بر ابطال الوهيت آلهه مشركين با بيان اينكه آنان علمى به غيب و قيامتندارند توصيف بى خبرى و استعباد و انكار مشركين نسبت به قيامت معناى آيه :

با ماقبل خودش . معناى خزائن غيب و مراد از (( مفاتح الغيب )) . مراد از (( كتاب مبين )) . فرق (( كتاب مبين )) با (( مفاتح غيب )) . عموميت علم خداوند و نامتناهى

سبحان برهانى ديگر بر ابطال الوهيت آلهه مشركين با بيان اينكه آنان علمى به غيب و قيامتندارند توصيف بى خبرى و استعباد و انكار مشركين نسبت به قيامت معناى آيه :

سبحان برهانى ديگر بر ابطال الوهيت آلهه مشركين با بيان اينكه آنان علمى به غيب و قيامتندارند توصيف بى خبرى و استعباد و انكار مشركين نسبت به قيامت معناى آيه :

إِنَّا عامِلُونَ (121) وَ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ (122) وَ لِلَّهِ غَيْبُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ إِلَيْهِ يُرْجَعُ الْأَمْرُ كُلُّهُ فَاعْبُدْهُ

و ((شهادت )) و مراد از غيبت آسمانها و زمين در ((ولله غيب السموات والارض )) بيان اينكه قيامت از غيب هاى سماوات و ارض است مفاد اينكه فرمود: امر ساعت (قيامت

به مسأله توحید و معاد آمده است. و در آخرین بخش این سوره، سخن از مسأله علم غیب است که هیچ کس از آن آگاهی ندارد جز آنچه خداوند اراده کرده است. فضیلت تلاوت

سبحان برهانى ديگر بر ابطال الوهيت آلهه مشركين با بيان اينكه آنان علمى به غيب و قيامتندارند توصيف بى خبرى و استعباد و انكار مشركين نسبت به قيامت معناى آيه :

سبحان برهانى ديگر بر ابطال الوهيت آلهه مشركين با بيان اينكه آنان علمى به غيب و قيامتندارند توصيف بى خبرى و استعباد و انكار مشركين نسبت به قيامت معناى آيه :

سبحان برهانى ديگر بر ابطال الوهيت آلهه مشركين با بيان اينكه آنان علمى به غيب و قيامتندارند توصيف بى خبرى و استعباد و انكار مشركين نسبت به قيامت معناى آيه :

پروردگار شما پروردگار آسمانها و زمين است كه تمام آنها و موجوداتشان را از مكمن غيب بى‌سابقه بعرصه شهود آورده و من بگفته خود يقين دارم بحجّت و برهان بلكه بمشاهده

واقعيّت ندارد مى‌افزايند و بمردم ميگويند ما از غيب خبر ميدهيم و بيشتر آنها دروغ ميگويند كه ابدا از عالم غيب خبرى ندارند بلى بعضى از كاهنان قبل از بعثت پيغمبر

واقعيّت ندارد مى‌افزايند و بمردم ميگويند ما از غيب خبر ميدهيم و بيشتر آنها دروغ ميگويند كه ابدا از عالم غيب خبرى ندارند بلى بعضى از كاهنان قبل از بعثت پيغمبر

آن عالم بما خبر دهند تا ما جلد 4 صفحه 627 تصديق كنيم عالم ديگرى در پس پرده غيب هست كه ما بايد بآن جا منتقل شويم و چون بصدور معجزات متواليه از حضرت ختمى مرتبت

براى خدا غيب نيست، هر چند براى غير خدا غيب باشد. و بنابراين، معنى علم خدا به غيب و شهادت در حقيقت اين مى شود كه همه چيز براى او شهادت است، و آن غيب و شهادتى

اتّهام او در بارش گذارده بودند ما علم غيب نداريم و آن مخصوص بذات احديّت است و بعضى گفته‌اند مراد آنستكه ما علم غيب نداشتيم كه او مرتكب چنين امرى ميشود والا

ترجمه‌ آيا طلب ميكنى از آنها مزدى پس آنها از خسارتى گران‌بارند يا نزدشان علم غيب است پس آنها مينويسند پس صبر كن براى حكم پروردگارت و نباش مانند مصاحب ماهى

با ماقبل خودش . معناى خزائن غيب و مراد از (( مفاتح الغيب )) . مراد از (( كتاب مبين )) . فرق (( كتاب مبين )) با (( مفاتح غيب )) . عموميت علم خداوند و نامتناهى

إِنَّا عامِلُونَ (121) وَ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ (122) وَ لِلَّهِ غَيْبُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ إِلَيْهِ يُرْجَعُ الْأَمْرُ كُلُّهُ فَاعْبُدْهُ

واقعيّت ندارد مى‌افزايند و بمردم ميگويند ما از غيب خبر ميدهيم و بيشتر آنها دروغ ميگويند كه ابدا از عالم غيب خبرى ندارند بلى بعضى از كاهنان قبل از بعثت پيغمبر

البتّه عذاب اين قبيل اشخاص در اين عالم مقرون بخوارى و مذلّت است و در پس پرده غيب اين جهان براى آنان جهنّم است چون وراء بر متوارى و غائب از نظر در هر جانب كه

اللَّيْلِ فَسَبِّحْهُ وَ إِدْبارَ النُّجُومِ (49) ترجمه‌ يا نزد آنان علم غيب است پس آنها مى‌نويسند يا اراده دارند حيله و مكرى كنند پس آنانكه كافر شدند

سبحان برهانى ديگر بر ابطال الوهيت آلهه مشركين با بيان اينكه آنان علمى به غيب و قيامتندارند توصيف بى خبرى و استعباد و انكار مشركين نسبت به قيامت معناى آيه :

واقعيّت ندارد مى‌افزايند و بمردم ميگويند ما از غيب خبر ميدهيم و بيشتر آنها دروغ ميگويند كه ابدا از عالم غيب خبرى ندارند بلى بعضى از كاهنان قبل از بعثت پيغمبر

واقعيّت ندارد مى‌افزايند و بمردم ميگويند ما از غيب خبر ميدهيم و بيشتر آنها دروغ ميگويند كه ابدا از عالم غيب خبرى ندارند بلى بعضى از كاهنان قبل از بعثت پيغمبر

واقعيّت ندارد مى‌افزايند و بمردم ميگويند ما از غيب خبر ميدهيم و بيشتر آنها دروغ ميگويند كه ابدا از عالم غيب خبرى ندارند بلى بعضى از كاهنان قبل از بعثت پيغمبر

علم غيب فرمود: «ولا اعلم الغيب - و من غيب نميدانم » ديگر نگفت: «و لا اقول انى اعلم الغيب - من نميگويم غيب ميدانم » و اين بدان جهت بوده كه علم غيب از اسرارى

بياورند بمانند اين قرآن در فصاحت و بلاغت و حسن نظم و كمال معنى و اخبار از غيب و جامعيت كليه فوائد روحى و جسمى و دنيائى و آخرتى تمام طبقات بشر را تا انقراض

باشد براى حصول امارات مرگ بخلاف جاهل كه او مأيوس نميشود مگر وقت معاينه عالم غيب حقير عرض ميكنم شايد مراد از عالم در اين روايت عالم بعين اليقين باشد و مراد

واقعيّت ندارد مى‌افزايند و بمردم ميگويند ما از غيب خبر ميدهيم و بيشتر آنها دروغ ميگويند كه ابدا از عالم غيب خبرى ندارند بلى بعضى از كاهنان قبل از بعثت پيغمبر

واقعيّت ندارد مى‌افزايند و بمردم ميگويند ما از غيب خبر ميدهيم و بيشتر آنها دروغ ميگويند كه ابدا از عالم غيب خبرى ندارند بلى بعضى از كاهنان قبل از بعثت پيغمبر

إِنَّا عامِلُونَ (121) وَ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ (122) وَ لِلَّهِ غَيْبُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ إِلَيْهِ يُرْجَعُ الْأَمْرُ كُلُّهُ فَاعْبُدْهُ

بنده‌ئى خير خواسته باشد باز فرمايد براى او دو چشم قلبش را پس ببيند بآن دو عالم غيب و امر آخرت خود را و چون خواسته باشد براى او غير از آنرا قلب او را بحال خود

لِنَنْظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُونَ‌: تا ببينيم در صورت شهادت بعد از آنكه دانسته‌ايم به غيب كه شما چگونه عمل خواهيد نمود از خير و شر، تا با شما به مقتضاى اعمال شما معامله

آن عالم بما خبر دهند تا ما جلد 4 صفحه 627 تصديق كنيم عالم ديگرى در پس پرده غيب هست كه ما بايد بآن جا منتقل شويم و چون بصدور معجزات متواليه از حضرت ختمى مرتبت

آمد و نيز يوسف نامى را شوهر مريم مى‏نويسد ولى قبل از زناشويى دانست كه از غيب حامله است به او دست نزد. در تفسير الميزان فرموده: بعضى قائلند بر اينكه در

با ماقبل خودش . معناى خزائن غيب و مراد از (( مفاتح الغيب )) . مراد از (( كتاب مبين )) . فرق (( كتاب مبين )) با (( مفاتح غيب )) . عموميت علم خداوند و نامتناهى

واقعيّت ندارد مى‌افزايند و بمردم ميگويند ما از غيب خبر ميدهيم و بيشتر آنها دروغ ميگويند كه ابدا از عالم غيب خبرى ندارند بلى بعضى از كاهنان قبل از بعثت پيغمبر

واقعيّت ندارد مى‌افزايند و بمردم ميگويند ما از غيب خبر ميدهيم و بيشتر آنها دروغ ميگويند كه ابدا از عالم غيب خبرى ندارند بلى بعضى از كاهنان قبل از بعثت پيغمبر

طار يعنى سوگند به آنچه طيران نمايد از اوج ايجاد به حضيض مواد، يا از عالم غيب به عالم شهادت. بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌ وَ الطُّورِ «1» وَ كِتابٍ

آنخداوندى كه در آيات سابقه اشاره بعظمت امر و جلالت شأن او شد عالم است بتمام عوالم غيب و شهود و آنچه پنهان و آشكار است از دنيا و آخرت و امور هر دو را بحكمت اداره

احديّت نيست و ميفرمايد لمن الملك اليوم للّه الواحد القهّار يا اشاره ببودن عالم غيب در باطن عالم شهود و احاطه داشتن بر آن باشد كه محقّقين گفته‌اند و اللّه اعلم

آن عالم بما خبر دهند تا ما جلد 4 صفحه 627 تصديق كنيم عالم ديگرى در پس پرده غيب هست كه ما بايد بآن جا منتقل شويم و چون بصدور معجزات متواليه از حضرت ختمى مرتبت

آيات و روايات بسيارى استفاده مى‌شود كه پيامبراسلام صلى الله عليه و آله علم غيب گسترده‌اى داشته‌اند، همانگونه كه در دعاى ندبه مى‌خوانيم: «و علمته علم ما كان

إِنَّا عامِلُونَ (121) وَ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ (122) وَ لِلَّهِ غَيْبُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ إِلَيْهِ يُرْجَعُ الْأَمْرُ كُلُّهُ فَاعْبُدْهُ

كتاب مشتمل بر آن قصص و ساير موجبات ذكر و فكر قرآن است كه ما آنرا از عالم غيب‌ جلد 3 صفحه 525 و نزد خودمان بتو عطا كرديم و كسيكه رو گرداند از آن و پشت پا

آن عالم بما خبر دهند تا ما جلد 4 صفحه 627 تصديق كنيم عالم ديگرى در پس پرده غيب هست كه ما بايد بآن جا منتقل شويم و چون بصدور معجزات متواليه از حضرت ختمى مرتبت

در ظرف پنجاه هزار سال باشد و گفته‌اند اين بر سبيل تمثيل است و تشبيه عالم غيب كه منزّه از زمان است بعالم شهود در امتداد زمانى براى بيان ارتفاع درجات معنوى

زرگر آنرا بردارد و غش بتدريج نابود شود و قدر با قضا موافق گردد و علم الهى از غيب ذاتى بشهود خارجى برسد و انصاف آنستكه چنين تشبيهى باين سهولت و اختصار از قدرت

احديّت نيست و ميفرمايد لمن الملك اليوم للّه الواحد القهّار يا اشاره ببودن عالم غيب در باطن عالم شهود و احاطه داشتن بر آن باشد كه محقّقين گفته‌اند و اللّه اعلم

آن عالم بما خبر دهند تا ما جلد 4 صفحه 627 تصديق كنيم عالم ديگرى در پس پرده غيب هست كه ما بايد بآن جا منتقل شويم و چون بصدور معجزات متواليه از حضرت ختمى مرتبت

(حقانیت) آن هیچ شکّ مستندی نیست، (و) رهنمودی است برای تقواپیشگان. کسانی که به غیب (وحیانی) ایمان می‌آورند و نماز را بر پا می‌دارند و از آنچه روزیشان داده‌ایم

عَمِل عَمِلُوا عَنْکُم عُوقِبْتُم عِلْم عِنْدَکُم غَزْلَهَا غَضَب غَفُور غَيْب فَأَحْيَا فَأَلْقَوْا فَإِلَيْه فَإِنّمَا فَإِيّاي فَارْهَبُون فَاسْتَعِذ

به حساب آيد، ريش گفته مى‌شود. همه‌ى نعمت‌ها به دست خداوند است و از خزينه‌ى غيب الهى سرازير مى‌شود، چنانكه خداوند مى‌فرمايد: «وَ إِنْ مِنْ شَيْ‌ءٍ إِلَّا

بلكه مويّد و مؤكّد است و مراد از روح همان جوهر لطيفه قدسيّه است كه از عالم غيب باجسام مستعدّه افاضه ميشود و در حيوان منشأ اراده و احساس و در انسان مدرك كليّات