۸٬۹۳۳
ویرایش
(Edited by QRobot) |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۱۶ بخش۴۷ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۱۷ بخش۲}} | |||
__TOC__ | __TOC__ | ||
خط ۸: | خط ۱۰: | ||
==آيه ۱ سوره فاطر == | ==آيه ۱ سوره فاطر == | ||
بسم اللّه الرّحمن الرّحيم | بسم اللّه الرّحمن الرّحيم | ||
بِسمِ | بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ | ||
الحَْمْدُ للَّهِ فَاطِرِ السمَوَتِ وَ الاَرْضِ جَاعِلِ الْمَلَئكَةِ رُسلاً أُولى أَجْنِحَةٍ مَّثْنى وَ ثُلَث وَ رُبَعَ يَزِيدُ فى الخَْلْقِ مَا يَشاءُ إِنَّ اللَّهَ عَلى كلِّ شىْءٍ قَدِيرٌ(۱) | |||
ترجمه آيه | ترجمه آيه | ||
به نام خداى رحمان و رحيم . | به نام خداى رحمان و رحيم . | ||
خط ۲۳: | خط ۲۵: | ||
<span id='link3'><span> | <span id='link3'><span> | ||
==معناى فطر و مراد از فاطرالسموات و الارض == | ==معناى فطر و مراد از فاطرالسموات و الارض == | ||
الحَْمْدُ للَّهِ فَاطِرِ السمَوَتِ وَ الاَرْضِ | |||
كلمه ((فاطر(( از ماده ((فطر(( است ، كه - به طورى كه راغب گفته - به معناى شكافتن از طرف طول است . و اگر كلمه فاطر بر خداى تعالى اطلاق شده ، به عنايت استعاره اى بوده است ، گويا خداى تعالى عدم را پاره كرده ، و از درون آن آسمانها و زمين را بيرو ن آورده ، بنابراين ، حاصل معناى آيه اين مى شود: ((حمد خدا را كه پديد آورنده آسمانها و زمين است ، به ايجادى ابتدايى ، و بدون الگو(( و بنابراين كلمه فاطر همان معنايى را مى دهد كه كلمه بديع و مبدع دارند، با اين تفاوت كه در كلمه ابداع ، عنايت بر نبودن الگوى قبلى است ، و در كلمه فاطر عنايت بر طرد عدم و بر ايجاد چيزى است از اصل ، نه مانند كلمه صانع كه به معناى آن كسى است كه مواد مختلفى را با هم تركيب مى كند، و از آن صورتى جديد (از قبيل خانه ، ماشين ، و امثال آن ) كه وجود نداشت ، درست مى كند. | كلمه ((فاطر(( از ماده ((فطر(( است ، كه - به طورى كه راغب گفته - به معناى شكافتن از طرف طول است . و اگر كلمه فاطر بر خداى تعالى اطلاق شده ، به عنايت استعاره اى بوده است ، گويا خداى تعالى عدم را پاره كرده ، و از درون آن آسمانها و زمين را بيرو ن آورده ، بنابراين ، حاصل معناى آيه اين مى شود: ((حمد خدا را كه پديد آورنده آسمانها و زمين است ، به ايجادى ابتدايى ، و بدون الگو(( و بنابراين كلمه فاطر همان معنايى را مى دهد كه كلمه بديع و مبدع دارند، با اين تفاوت كه در كلمه ابداع ، عنايت بر نبودن الگوى قبلى است ، و در كلمه فاطر عنايت بر طرد عدم و بر ايجاد چيزى است از اصل ، نه مانند كلمه صانع كه به معناى آن كسى است كه مواد مختلفى را با هم تركيب مى كند، و از آن صورتى جديد (از قبيل خانه ، ماشين ، و امثال آن ) كه وجود نداشت ، درست مى كند. | ||
و مراد از آسمانها و زمين مجموع عالمى است كه به چشم مى بينيم ، كه هم شامل آسمانها و زمين مى شود، و هم شامل مخلوقاتى كه در آن دو است ، در نتيجه عبارت آيه از قبيل اطلاق اعضاى بزرگ و اراده كل است مجازا، ممكن هم هست مراد خود آسمانها و زمين باشد، به خاطر اعتنايى كه به شاءن آن دو داشته ، چون خلقت آن دو، بزرگ و امرشان عجيب است ، همچنان كه در جاى ديگر فرموده : ((لخلق السموات و الاءرض اكبر من خلق النّاس ((. | و مراد از آسمانها و زمين مجموع عالمى است كه به چشم مى بينيم ، كه هم شامل آسمانها و زمين مى شود، و هم شامل مخلوقاتى كه در آن دو است ، در نتيجه عبارت آيه از قبيل اطلاق اعضاى بزرگ و اراده كل است مجازا، ممكن هم هست مراد خود آسمانها و زمين باشد، به خاطر اعتنايى كه به شاءن آن دو داشته ، چون خلقت آن دو، بزرگ و امرشان عجيب است ، همچنان كه در جاى ديگر فرموده : ((لخلق السموات و الاءرض اكبر من خلق النّاس ((. | ||
خط ۳۱: | خط ۳۳: | ||
<span id='link4'><span> | <span id='link4'><span> | ||
==اشاره به اينكه همه ملائكه واسطه هاى بين خدا و خلق هستند == | ==اشاره به اينكه همه ملائكه واسطه هاى بين خدا و خلق هستند == | ||
جَاعِلِ الْمَلَئكَةِ رُسلاً أُولى أَجْنِحَةٍ | جَاعِلِ الْمَلَئكَةِ رُسلاً أُولى أَجْنِحَةٍ مَّثْنى وَ ثُلَث وَ رُبَعَ ... | ||
كلمه ملائكه جمع ملك - به فتحه لام - است ، كه موجوداتى هستند مخلوق خدا، و واسطه هايى بين او و بين عالم مشهود، كه آنان را موكل بر امور عالم تكوين و تشريع كرده است ، و بندگان محترمى هستند كه هرگز خدا را در هر صورتى كه به ايشان فرمان بدهد نافرمانى نمى كنند، و به هر چه ماءمور شوند انجام مى دهند. | كلمه ملائكه جمع ملك - به فتحه لام - است ، كه موجوداتى هستند مخلوق خدا، و واسطه هايى بين او و بين عالم مشهود، كه آنان را موكل بر امور عالم تكوين و تشريع كرده است ، و بندگان محترمى هستند كه هرگز خدا را در هر صورتى كه به ايشان فرمان بدهد نافرمانى نمى كنند، و به هر چه ماءمور شوند انجام مى دهند. | ||
بنابراين ، جمله ((جاعل الملائكة رسلا(( اشعار بلكه دلالت دارد بر اينكه تمام ملائكه - چون كلمه ملائكه جمع است و در آيه با الف و لام آمده افاده عموم مى كند - رسولان و واسطه هايى بين خدا و بين خلق هستند، تا اوامر تكوينى و تشريعى او را انجام دهند، و ديگر وجهى ندارد كه ما كلمه ((رسل (( را كه در آيه است اختصاص دهيم به آن ملائكه اى كه بر انبياء نازل مى شدند. با اينكه قرآن كلمه ((رسل (( را بر ملائكه اى كه واسطه وحى نبودند نيز اطلاق كرده ، از آن جمله فرموده : ((حتى اذا جاء احدكم الموت توفّته رسلنا(( و نيز فرموده : ان رسلنا يكتبون ما تمكرون (( و نيز فرموده : ((و لما جاءت رسلنا ابراهيم بالبشرى قالوا انّا مهلكوا اهل هذه القرية ((. | بنابراين ، جمله ((جاعل الملائكة رسلا(( اشعار بلكه دلالت دارد بر اينكه تمام ملائكه - چون كلمه ملائكه جمع است و در آيه با الف و لام آمده افاده عموم مى كند - رسولان و واسطه هايى بين خدا و بين خلق هستند، تا اوامر تكوينى و تشريعى او را انجام دهند، و ديگر وجهى ندارد كه ما كلمه ((رسل (( را كه در آيه است اختصاص دهيم به آن ملائكه اى كه بر انبياء نازل مى شدند. با اينكه قرآن كلمه ((رسل (( را بر ملائكه اى كه واسطه وحى نبودند نيز اطلاق كرده ، از آن جمله فرموده : ((حتى اذا جاء احدكم الموت توفّته رسلنا(( و نيز فرموده : ان رسلنا يكتبون ما تمكرون (( و نيز فرموده : ((و لما جاءت رسلنا ابراهيم بالبشرى قالوا انّا مهلكوا اهل هذه القرية ((. | ||
خط ۱۰۹: | خط ۱۱۱: | ||
<span id='link14'><span> | <span id='link14'><span> | ||
==آيات ۲ - ۸ سوره فاطر == | ==آيات ۲ - ۸ سوره فاطر == | ||
مَّا يَفْتَح اللَّهُ لِلنَّاسِ مِن رَّحْمَةٍ فَلا مُمْسِك لَهَا وَ مَا يُمْسِك فَلا مُرْسِلَ لَهُ مِن بَعْدِهِ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الحَْكِيمُ(۲) | |||
يَأَيهَا | يَأَيهَا النَّاس اذْكُرُوا نِعْمَت اللَّهِ عَلَيْكمْ هَلْ مِنْ خَلِقٍ غَيرُ اللَّهِ يَرْزُقُكُم مِّنَ السمَاءِ وَ الاَرْضِ لا إِلَهَ إِلا هُوَ فَأَنى تُؤْفَكُونَ(۳) | ||
وَ إِن | وَ إِن يُكَذِّبُوك فَقَدْ كُذِّبَت رُسلٌ مِّن قَبْلِك وَ إِلى اللَّهِ تُرْجَعُ الاُمُورُ(۴) | ||
يَأَيهَا | يَأَيهَا النَّاس إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقُّ فَلا تَغُرَّنَّكُمُ الحَْيَوةُ الدُّنْيَا وَ لا يَغُرَّنَّكُم بِاللَّهِ الْغَرُورُ(۵) | ||
إِنَّ الشيْطنَ لَكمْ عَدُوُّ فَاتخِذُوهُ عَدُواًّ إِنَّمَا يَدْعُوا حِزْبَهُ لِيَكُونُوا مِنْ أَصحَبِ السعِيرِ(۶) | |||
الَّذِينَ كَفَرُوا لهَُمْ عَذَابٌ شدِيدٌ وَ الَّذِينَ ءَامَنُوا وَ عَمِلُوا الصلِحَتِ لهَُم مَّغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ كَبِيرٌ(۷) | |||
أَ فَمَن | أَ فَمَن زُيِّنَ لَهُ سوءُ عَمَلِهِ فَرَءَاهُ حَسناً فَإِنَّ اللَّهَ يُضِلُّ مَن يَشاءُ وَ يهْدِى مَن يَشاءُ فَلا تَذْهَب نَفْسك عَلَيهِمْ حَسرَتٍ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمُ بِمَا يَصنَعُونَ(۸) | ||
ترجمه آيات | ترجمه آيات | ||
در رحمتى را كه خدا به روى مردم بگشايد كسى نيست كه آن را ببندد و جلوگير آن رحمت شود. و در رحمتى را كه او به روى مردم ببندد كسى نيست كه بگشايد و بعد از منع خدا وى آن رحمت را بفرستد (چگونه ممكن است ) با اينكه او قاهرى شكست ناپذير و عطا و منعش از روى حكمت است ؟ (۲). | در رحمتى را كه خدا به روى مردم بگشايد كسى نيست كه آن را ببندد و جلوگير آن رحمت شود. و در رحمتى را كه او به روى مردم ببندد كسى نيست كه بگشايد و بعد از منع خدا وى آن رحمت را بفرستد (چگونه ممكن است ) با اينكه او قاهرى شكست ناپذير و عطا و منعش از روى حكمت است ؟ (۲). | ||
خط ۱۲۷: | خط ۱۲۹: | ||
پس با اين حال آيا كسى كه عمل زشتش در نظرش زيبا جلوه داده شده و آن را كار نيكى مى بيند با كسى كه خوب را خوب و بد را بد مى بيند يكسان است ؟ هرگز، ولى اين خدا است كه هركس را بخواهد گمراه و هركس را بخواهد هدايت مى كند پس تو اى محمّد جان خود را در حسرت و اندوه آنان (كه چرا گمراهند) هلاك مكن كه خدا به آنچه مى كنند دانا است (۸). | پس با اين حال آيا كسى كه عمل زشتش در نظرش زيبا جلوه داده شده و آن را كار نيكى مى بيند با كسى كه خوب را خوب و بد را بد مى بيند يكسان است ؟ هرگز، ولى اين خدا است كه هركس را بخواهد گمراه و هركس را بخواهد هدايت مى كند پس تو اى محمّد جان خود را در حسرت و اندوه آنان (كه چرا گمراهند) هلاك مكن كه خدا به آنچه مى كنند دانا است (۸). | ||
{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۱۶ بخش۴۷ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۱۷ بخش۲}} | |||
[[رده:تفسیر المیزان]] | [[رده:تفسیر المیزان]] |
ویرایش