گمنام

وَيْکَأَن: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
۱٬۸۷۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۴ مرداد ۱۳۹۳
بدون خلاصۀ ویرایش
(Edited by QRobot)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴: خط ۴:
*[[ریشه کان‌ | کان‌]] (۴۰ بار) [[کلمه با ریشه:: کان‌| ]]
*[[ریشه کان‌ | کان‌]] (۴۰ بار) [[کلمه با ریشه:: کان‌| ]]
*[[ریشه وى‌ | وى‌]] (۲ بار) [[کلمه با ریشه:: وى‌| ]]
*[[ریشه وى‌ | وى‌]] (۲ بار) [[کلمه با ریشه:: وى‌| ]]
=== قاموس قرآن ===
[قصص:82]. گفته‏اند: «وَىْ» كلمه ندامت است و نيز كلمه تعجب مى‏باشد. قارون ادعا مى‏كرد كه ثروت او در اثر لياقت و علم اوست و ربطى (نعوذبالله) به خدا ندارد و در مقابل ناصحان مى‏گفت:«اِنَّما أُوتيتُهُ عَلى عِلْمٍ عِنْدى». عده‏اى از نادانان او را در اين سخن تصديق كرده بودند و چون قارون و خانه‏اش در زمين فرو رفت آنها به خود آمده و از فريب خوردگى متنبه شدند. در اقرب الموارد گويد: «وَيْكَ» با اضافه كاف كنايه از ويل است گويى: «وَيْكَ اِسْمَعْ قَوْلى» واى بر تو حرف مرا گوش كن. در صحاح و قاموس گفته «وَىْ» كلمه تعجب است گويى: «وَيْكَ، وَىْ لِزَيْدٍ» يعنى عجبا از زيد به تصديق اين دو لغوى «وَيْكَ» نيز مانند «وَىْ» به معنى تعجب است على هذا به نظر نگارنده «وَيْكأَنَّ» در آيه مركب است از «وَيْكَ» و «أَنَّ». معنى آيه چنين مى‏شود: كسانيكه روز پيش مقام او را آرزو داشتند فرداى آن روز گفتند: عجبا راستى خدا روزى را بهر كه خواهد وسعت دهد و تنگ گيرد، اگر لطف خدا نمى‏كرد ما را هم به زمين فرو برده بود عجبا راستى كافران رستگار نمى‏شوند در اينصورت لازم نيست: بگويم «وَىْ» به «كَأَنَّ» داخل شده تا در مقام توجيه برآييم كه «كَأَنَّ» دال بر شك است.


[[رده:كلمات قرآن]]
[[رده:كلمات قرآن]]
۸٬۹۳۳

ویرایش