۱۶٬۹۰۷
ویرایش
برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۱۴۶: | خط ۱۴۶: | ||
<span id='link139'><span> | <span id='link139'><span> | ||
==انتساب | ==انتساب افعال، به اسباب طولى در قرآن كريم == | ||
اين، آن معنایى است كه گفتيم هم بحث عقلى آن را دست مى دهد و هم فهم غريزى انسان آن را درك مى كند. اينك مى گویيم: | |||
و | قرآن كريم نيز، اين معنا را تصديق كرده و در آيه: «قَاتِلُوهُم يُعَذِّبهُمُ اللهُ بِأيدِيكُم وَ يُخزِهِم وَ يَنصُركُم عَلَيهِم وَ يَشفِ صُدُورَ قَومٍ مُؤمِنِينَ وَ يُذهِبَ غَيظَ قُلُوبِهِم...»، عذاب را كه دست مؤماين، مباشر آن بوده، به خداوند نسبت داده شده و دست مؤمنان، به منزله آلت دست معرفى شده است. | ||
و قريب به اين | و مانند آيه شريفه: «وَ اللهُ خَلَقَكُم وَ مَا تَعمَلُونَ»، كه يا مرادش از «آنچه عمل مى كنيد»، اعمال مردم است و يا بت هایى است كه از سنگ و يا چوب و يا فلزات مى تراشيده اند، كه در اين صورت هم، باز مقصود تنها مواد سنگ و چوب و فلز نيست، بلكه سنگ و چوب و فلزی است كه انسان هم، در آن عملى انجام داده و به صورت بتش درآورده است. پس در اين آيه نيز، اعمال آدميان مانند خود آنان، مخلوق خدا خوانده شده است. | ||
و قريب به اين مضمون، آيه: «وَ جَعَلَ لَكُم مِنَ الفُلكِ وَ الأنعَامِ مَا تَركَبُونَ»، كه نسبت خلقت را به كشتى داده، با اين كه كشتى به وسيله عمل انسان كشتى شده. | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۹ صفحه ۲۵۷ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۹ صفحه ۲۵۷ </center> | ||
اين شواهدى بود از آياتى كه نسبت خلق را به اعمالى داده كه از روى اراده و شعور، از انسان | اين شواهدى بود از آياتى كه نسبت خلق را به اعمالى داده كه از روى اراده و شعور، از انسان سر مى زند، و اما اعمالى كه تحققش متوقف بر اراده و شعور نيست، از قبيل افعال طبيعى، مانند زنده شدن زمين و رویيدن نباتات و بيرون شدن و شكفتن دانه ها و جارى شدن نهرها و به راه افتادن كشتى ها و امثال آن، در آيات بى شمارى نيز به خدا نسبت داده شده است. | ||
و هيچ منافاتى ندارد كه | و هيچ منافاتى ندارد كه اين گونه اعمال، هم به خدا و امر او نسبت داده شود و هم به اسباب و علل طبيعى. چون اين دو نسبت در عرض هم نيستند، تا يكى از آن ها با ديگرى منافات داشته باشد، بلكه در طول هم قرار دارند، و نسبت دادن يك فعل، به دو فاعل محذورى ندارد. | ||
ویرایش