۱۶٬۹۰۷
ویرایش
خط ۲۱۳: | خط ۲۱۳: | ||
<span id='link27'><span> | <span id='link27'><span> | ||
==ظلمى بالاتر از افترا بستن به | ==ظلمى بالاتر از افترا بستن به خدا، يا تكذيب آيات او نيست == | ||
«'''فَمَنْ أَظلَمُ مِمَّنِ | «'''فَمَنْ أَظلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِباً أَوْ كَذَّبَ بِآيَاتِهِ إِنَّهُ لا يُفْلِحُ الْمُجْرِمُونَ'''»: | ||
اين | اين جمله، استفهامى است انكارى. به ظاهر می پرسد: كيست كه چنين و چنان باشد، وليكن معنايش اين است كه احدى نيست كه ستمكارتر و مجرم تر از اين دو طايفه باشد: طايفه اى كه به دروغ بر خدا افتراء می بندد. و طايفه اى كه آيات خداى را تكذيب مى كند. | ||
براى اين كه ظلم در حق همه افراد، زشتى يكسان ندارد. هر قدر مورد ظلم عظيم تر باشد، زشتى آن نيز عظيم تر است. و اگر ظلمى باشد در خصوص مقام پروردگار، قهرا شديدترين ظلم، و مرتكب آن، ظالم ترين ظالمان خواهد بود. | |||
از ظاهر سياق و زمينه كلام بر مى آيد كه اين آيه، تكميل احتجاج در دو آيه قبل است. و معناى مجموع آيات اين است: | |||
من پيشنهادى را كه شما به من كرديد، اجابت نمی كنم. چون آوردن قرآنى ديگر و يا تبديل آيات اين قرآن، كار من نيست و من حقى در آن ندارم. و به فرضى كه چنين كارى بكنم، ستمكارترين مردم خواهم بود و شديدترين جرم را مرتكب شده ام، و مجرمان، روى رستگارى نمى بينند. به اين جهت، ستمكارترين مردم خواهم بود، اگر قرآن را مبدّل كنم، و بعضى از مواضع آن را كه مورد پسند شما نيست، تغيير دهم، به خداى تعالى افتراء بسته ام، و هيچ ظالمى، ظالم تر از كسى كه به خدا دروغ ببندد، نيست. | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۰ صفحه ۳۹ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۰ صفحه ۳۹ </center> | ||
بگذارم و سخنانى كه مورد پسند | و اگر اين قرآن را به حال خود بگذارم و سخنانى كه مورد پسند شماست، از پيش خود بياورم، آيات خدایى را تكذيب كرده ام، و هيچ ستمكارى، ستمكارتر از تكذيب كننده آيات خدا نيست. | ||
و اى بسا احتمال داده باشند كه استفهام در | و اى بسا احتمال داده باشند كه استفهام در آيه، به هر دو شقّ اش، تعريض به مشركان باشد، و خداى تعالى خواسته است بفرمايد: شما مشركان، ستمكارترين مردم ايد. براى اين كه اولا براى خدا شريك قائل شده ايد، و اين افتراء به خدا و دروغ به اوست. و ثانيا نبوت مرا و آيات نازله بر من را تكذيب مى كنيد، و اين، خود تكذيب به آيات خدا، و جرمى است بزرگ، و مجرمان، رستگار نمى شوند. | ||
بعضى ديگر گفته اند: شقّ | بعضى ديگر گفته اند: شقّ اول، از دو شقّ ترديد، تعريض به رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» است، در صورتى كه خواسته مشركان را اجابت كند، و شقّ دوم، تعريض به مشركان است. و معناى آيه، اين است كه: | ||
احدى نزد خدا از اين دو | احدى نزد خدا از اين دو طایفه ستمكارتر نيست. يكى آن هایى كه به خدا افتراء مى بندند. دوم آن هایى كه آيات الهى را تكذيب مى كنند. و من كه شما را از جرم و ظلم دومى نهى مى كنم، چگونه ظلم اولى را براى خود بپسندم، با اين كه از ظلم دومى، بدتر و سنگين تر است؟ و از اين گذشته، با اين كه من در صدد اصلاح شمايم، چه فایده اى از اين جرم عظيم، براى اصلاح عايد من مى شود. | ||
ویرایش