گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۰ بخش۴۳: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۷۷: خط ۱۷۷:
لوط «عليه السلام»، مأيوس شد و گفت: اى كاش، نيرويى در رفع شما مى داشتم و يا ركنى شديد مى بود و به آن جا پناه مى بردم.
لوط «عليه السلام»، مأيوس شد و گفت: اى كاش، نيرويى در رفع شما مى داشتم و يا ركنى شديد مى بود و به آن جا پناه مى بردم.


در اين هنگام، ملائكه گفتند: اى لوط! ما فرستادگان پروردگار توايم، آرام باش كه اين قوم به تو نخواهند رسيد. آنگاه همه آن مردم را كور كردند و مردم، افتان و خيزان متفرق شدند.
در اين هنگام، ملائكه گفتند: اى لوط! ما فرستادگان پروردگار تو هستيم، آرام باش، كه اين قوم به تو نخواهند رسيد. آنگاه همه آن مردم را كور كردند و مردم، افتان و خيزان متفرق شدند.


فرشتگان، سپس به لوط «عليه السلام» دستور دادند كه شبانه اهل خود را برداشته و در همان شب، پشت به مردم نموده، از قريه بيرون روند و احدى از آنان، به پشت سرِ خود نگاه نكند، ولى همسر خود را بيرون نبرد كه به او آن خواهد رسيد كه به مردم شهر مى رسد. و نيز به وى خبر دادند كه به زودى، مردم شهر در صبح همين شب، هلاك مى شوند.
فرشتگان، سپس به لوط «عليه السلام» دستور دادند كه شبانه اهل خود را برداشته و در همان شب، پشت به مردم نموده، از قريه بيرون روند و احدى از آنان، به پشت سرِ خود نگاه نكند، ولى همسر خود را بيرون نبرد كه به او آن خواهد رسيد كه به مردم شهر مى رسد. و نيز به وى خبر دادند كه به زودى، مردم شهر در صبح همين شب، هلاك مى شوند.
خط ۱۹۹: خط ۱۹۹:
'''* ۳ - شخصيت معنوى لوط «عليه السلام»:'''  
'''* ۳ - شخصيت معنوى لوط «عليه السلام»:'''  


لوط (عليه السلام ) رسولى بود از ناحيه خداى تعالى بسوى اهالى سرزمين «'''مؤ تفكات '''» كه عبارت بودند از شهر «'''سدوم '''» و شهرهاى اطراف آن (و بطورى كه گفته شده چهار شهر بوده : ۱ - سدوم ۲ - عموره ۳ - صوغر ۴ - صبوييم ) و خداى تعالى آن جناب را در همه مدائح و اوصافى كه انبياى گرام خود را بوسيله آنها توصيف كرده شركت داده است.
لوط «عليه السلام»، رسولى بود از ناحيه خداى تعالى، به سوى اهالى سرزمين «مؤتفكات»، كه عبارت بودند از: شهر «سدوم» و شهرهاى اطراف آن. به طورى كه گفته شده، چهار شهر بوده: ۱ - سدوم. ۲ - عموره. ۳ - صوغر. ۴ - صبوييم)، و خداى تعالى، آن جناب را در همه مدائح و اوصافى كه انبياى گرام خود را به وسيله آن ها توصيف كرده، شركت داده است.


و از جمله توصيف ها كه براى خصوص آن جناب ذكر كرده اين است كه فرموده: «و لوطا اتيناه حكما و علما و نجيناه من القرية التى كانت تعمل الخبائث انهم كانوا قوم سوء فاسقين و ادخلناه فى رحمتنا انه من الصالحين».
و از جمله توصيف ها كه براى خصوص آن جناب ذكر كرده، اين است كه فرموده: «وَ لُوطاً آتَينَاهُ حُكماً وَ عِلماً وَ نَجَّينَاهُ مِنَ القَريَةِ الَّتِى كَانَت تَعمَلُ الخَبَائِثَ إنَّهُم كَانُوا قَومَ سُوء فَاسِقِينَ * وَ أدخَلنَاهُ فِى رَحمَتِنَا إنَّهُ مِنَ الصَّالِحِينَ».
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۰ صفحه ۵۳۲ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۰ صفحه ۵۳۲ </center>


۱۶٬۹۰۷

ویرایش