۱۶٬۹۱۶
ویرایش
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
==آيات ۵ - ۱۶ سوره هود == | ==آيات ۵ - ۱۶ سوره هود == | ||
أَلا | أَلا إِنّهُمْ يَثْنُونَ صُدُورَهُمْ لِيَستَخْفُوا مِنْهُ أَلا حِينَ يَستَغْشُونَ ثِيَابَهُمْ يَعْلَمُ مَا يُسِرُّونَ وَ مَا يُعْلِنُونَ إِنَّهُ عَلِيمُ بِذَاتِ الصُّدُورِ(۵) | ||
وَ مَا مِن دَابَّةٍ فى الاَرْضِ | وَ مَا مِن دَابَّةٍ فى الاَرْضِ إِلّا عَلى اللَّهِ رِزْقُهَا وَ يَعْلَمُ مُستَقَرَّهَا وَ مُستَوْدَعَهَا كُلُّ فى كتَابٍ مُّبِينٍ(۶) | ||
وَ هُوَ الَّذِى خَلَقَ | وَ هُوَ الَّذِى خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَ الاَرْض فى سِتَّةِ أَيَّامٍ وَ كانَ عَرْشهُ عَلى الْمَاءِ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسنُ عَمَلاً وَ لَئن قُلْت إِنَّكُم مَّبْعُوثُونَ مِن بَعْدِ الْمَوْتِ لَيَقُولَنَّ الَّذِينَ كفَرُوا إِنْ هَذَا إِلّا سِحْرٌ مُّبِينٌ(۷) | ||
وَ لَئنْ أَخَّرْنَا عَنهُمُ الْعَذَاب إِلى أُمَّةٍ مَّعْدُودَةٍ لَّيَقُولُنَّ مَا | وَ لَئنْ أَخَّرْنَا عَنهُمُ الْعَذَاب إِلى أُمَّةٍ مَّعْدُودَةٍ لَّيَقُولُنَّ مَا يَحْبِسهُ أَلا يَوْمَ يَأْتِيهِمْ لَيْس مَصرُوفاً عَنهُمْ وَ حَاقَ بهِم مَّا كانُوا بِهِ يَستهْزِءُونَ(۸) | ||
وَ لَئنْ أَذَقْنَا الانسانَ مِنَّا رَحْمَةً ثُمَّ نَزَعْنَاهَا مِنْهُ إِنَّهُ لَيَئُوسٌ كفُورٌ(۹) | وَ لَئنْ أَذَقْنَا الانسانَ مِنَّا رَحْمَةً ثُمَّ نَزَعْنَاهَا مِنْهُ إِنَّهُ لَيَئُوسٌ كفُورٌ(۹) | ||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
وَ لَئنْ أَذَقْنَاهُ نَعْمَاءَ بَعْدَ ضرَّاءَ مَستْهُ لَيَقُولَنَّ ذَهَب السيِّئَات عَنى إِنَّهُ لَفَرِحٌ فَخُورٌ(۱۰) | وَ لَئنْ أَذَقْنَاهُ نَعْمَاءَ بَعْدَ ضرَّاءَ مَستْهُ لَيَقُولَنَّ ذَهَب السيِّئَات عَنى إِنَّهُ لَفَرِحٌ فَخُورٌ(۱۰) | ||
إِلّا الَّذِينَ صَبرُوا وَ عَمِلُوا الصالِحَاتِ أُولَئك لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ كبِيرٌ(۱۱) | |||
فَلَعَلَّك | فَلَعَلَّك تَارِكٌ بَعْض مَا يُوحَى إِلَيْك وَ ضَائقُ بِهِ صَدْرُك أَن يَقُولُوا لَوْلا أُنزِلَ عَلَيْهِ كَنزٌ أَوْ جَاءَ مَعَهُ مَلَكٌ إِنَّمَا أَنت نَذِيرٌ وَ اللَّهُ عَلى كُلِّ شئٍ وَكيلٌ(۱۲) | ||
أَمْ يَقُولُونَ افْترَاهُ قُلْ فَأْتُوا بِعَشرِ | أَمْ يَقُولُونَ افْترَاهُ قُلْ فَأْتُوا بِعَشرِ سُوَرٍ مِّثْلِهِ مُفْترَيَاتٍ وَ ادْعُوا مَنِ استَطعْتُم مِّن دُونِ اللَّهِ إِن كُنتُمْ صادِقِينَ(۱۳) | ||
فَإِلَّمْ يَستَجِيبُوا لَكُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّمَا أُنزِلَ بِعِلْمِ اللَّهِ وَ أَن لا إِلَهَ | فَإِلَّمْ يَستَجِيبُوا لَكُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّمَا أُنزِلَ بِعِلْمِ اللَّهِ وَ أَن لا إِلَهَ إِلّا هُوَ فَهَلْ أَنتُم مُّسلِمُونَ(۱۴) | ||
مَن كانَ يُرِيدُ الْحَيَوةَ الدُّنْيَا وَ زِينَتهَا | مَن كانَ يُرِيدُ الْحَيَوةَ الدُّنْيَا وَ زِينَتهَا نُوَفّ إِلَيهِمْ أَعْمَالَهُمْ فِيهَا وَ هُمْ فِيهَا لا يُبْخَسُونَ(۱۵) | ||
أُولَئك الَّذِينَ لَيْس لهَُمْ فى الاَخِرَةِ | أُولَئك الَّذِينَ لَيْس لهَُمْ فى الاَخِرَةِ إِلّا النَّارُ وَ حَبِط مَا صنَعُوا فِيهَا وَ بَاطِلٌ مَّا كانُوا يَعْمَلُونَ(۱۶) | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۰ صفحه ۲۱۷ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۰ صفحه ۲۱۷ </center> | ||
<center> «'''ترجمه آیات'''» </center> | <center> «'''ترجمه آیات'''» </center> | ||
آگاه باشيد كه | آگاه باشيد كه مشركان سينه هاى خود را عقب می كشند تا خود را از خدا (و شنيدن كلام او) پنهان كنند. آگاه باشيد كه در همان لحظه كه جامه خود را به سر می كشند، خدا از آنچه كه پنهان مى كنند و از آنچه كه اظهار می دارند، اطلاع دارد، چون كه او داناى به اسرار دل ها است. (۵) | ||
هيچ جنبده اى در زمين | هيچ جنبده اى در زمين نيست، مگر آن كه خدا رزق او را به عهده گرفته، او قرارگاه و محل نقل و انتقالش را می داند، رزق همه در كتابى روشن (كه همان علم خداست)، معين شده است. (۶) | ||
او، كسى است كه آسمان ها و زمين را در شش روز خلق كرد و عرش (قدرت) او بر آب قرار داشت، و غرضش از اين خلقت، آن بود كه شما را بيازمايد كداميك بهتر عمل مى كنيد، (با اين حال) اگر تو اى پيامبر، به ايشان بگويى كه بعد از مرگ دوباره زنده می شويد، آن هايى كه كافر شدند، به طور حتم خواهند گفت: اين قرآن، سحرى است آشكار. (۷) | |||
و ما اگر عذاب | و ما اگر عذاب آن ها را تا مدتى اندك و معين تأخير بيندازيم، حتما به عنوان مسخره مى گويند: موجب بازداشتن عذاب از آمدن چيست؟ آگاه باشيد كه روزى كه قرار است بيايد، خواهد آمد و از ايشان بر نخواهد گشت، و فرا می گيرد ايشان را، همان عذابى كه به آن استهزاء مى كردند. (۸) | ||
( | (به طور كلّى، وضع انسان چنين است كه) اگر رحمتى را كه به وى بچشانديم، از او بگيريم، به نوميدى شديدى گرفتار مى شود، و به خاطر ناسپاسى كه دارد و نعمت را از ما نمی داند، اميد برگشتن آن را از دست مى دهد. (۹) | ||
و اگر بعد از بيمارى كه به وى | و اگر بعد از بيمارى كه به وى رسيده، شفا و عافيتى به او بچشانيم، می گويد دردهاى بدى از من دور شد، و آن چنان شادى مى كند و فخر می فروشد كه گويى، بهبودى را از ما ندانسته، و احتمال برگشتن بيمارى را نمی دهد. (۱۰) | ||
مگر | مگر آن ها (كه در سايه ايمان راستين) صبر و استقامت ورزيدند و عمل صالح انجام دادند، كه براى آن ها، آمرزش و اجر بزرگى است. (۱۱) | ||
شايد (علت ايمان نياوردن كفار اين باشد كه ) تو پاره اى از آيات را كه به سويت وحى شده | شايد (علت ايمان نياوردن كفار اين باشد كه) تو پاره اى از آيات را كه به سويت وحى شده ،به ايشان نرسانده اى، ترسيده اى كه بگويند: چرا گنجى بر او نازل نشده؟ و يا چرا فرشته اى از طرف خدا با او نيامده؟ تو فقط بيم دهنده هستى و خداوند، نگاهبان و ناظر بر همه چيز است. (۱۲) | ||
بلكه | بلكه آن ها مى گويند: قرآن را به دروغ به خدا بسته اى. اگر چنين مى گويند، بگو: شما اگر راست می گویيد، به كمك هر كسى كه می توانيد، ده سوره مثل قرآن را بسازيد، و به خدا افتراء و نسبت دهيد. (۱۳) | ||
و اگر | و اگر آن ها دعوت شما را اجابت نمی كنند، پس بدانيد كه قرآن به علم خدا نازل شده و در معبودى جز او نيست، آيا بعد از اين همه سخنان منطقى، اسلام مى آوريد، يا نه؟ (۱۴) | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۰ صفحه ۲۱۸ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۰ صفحه ۲۱۸ </center> | ||
كسى كه از تلاش | كسى كه از تلاش خود، تنها زندگى دنيا و زينت آن را بخواهد، ما نتيجه تلاش ايشان را به طور كامل می دهيم، و در آن هيچ نقصانى نمی يابند. (۱۵) | ||
اما | اما اين ها، همان هايند كه در آخرت، به جز آتش بهره اى ندارند، و آنچه در دنيا تلاش كرده اند، بى نتيجه مى شود، چون هر چه كرده اند، باطل بوده است. (۱۶) | ||
<center> «'''بیان آیات'''» </center> | <center> «'''بیان آیات'''» </center> | ||
اين | اين آيات، پاره اى از رفتار و گفتار مشركان در ردّ بر نبوت خاتم الانبياء «صلى اللّه عليه و آله و سلم»، و نيز رفتار و گفتارى كه در ردّ كتاب نازل بر آن حضرت داشته اند را، حكايت نموده و از آن ها با ذكر دليل و حجت، پاسخ مى دهد. | ||
از جمله رفتار ناپسندشان اين بوده كه به خداى | از جمله رفتار ناپسندشان اين بوده كه: به خداى تعالى، بى حرمتى مى كردند، و از جمله گفتارهاى باطلشان اين بوده كه مى گفتند: چرا آن عذابى كه ما را بدان تهديد می كنى، نازل نمى شود؟ و چرا با اين پيامبر گنجى نازل نشد؟ و يا چرا همراه او فرشته اى نيامد؟ و يا گفتند: اين قرآن را، وى به دروغ به خدا نسبت مى دهد. البته در اين آيات، پاره اى معارف ديگر نيز خاطرنشان شده است. | ||
«'''أَلا | «'''أَلا إِنَّهُمْ يَثْنُونَ صُدُورَهُمْ لِيَستَخْفُوا مِنْهُ...'''»: | ||
كلمۀ «يَثنُون»، از باب «ثنى الشَّئ، يثناه، ثنيا» است، بر وزن «فَتَحَ، يَفتَحُ، فَتحاً»، و مصدر آن، يعنى «ثنى»، به معناى عطف و پيچاندن است، و نيز به معناى ردّ بعضى بر بعض ديگر است. | |||
و كلمه | صاحب مجمع البيان می گويد: اصل «ثنى»، به معناى عطف است. وقتى بخواهى بگویى فلانى را از فلان، يا فلان عمل منصرف كردم، می گویى: «ثَنَّيتُهُ عَن كَذَا»، و از همين باب است كلمه «اثنان: دو». چون دومى از هر چيز عطف به اولى آن مى شود، و به سوى آن برگردانده مى شود. | ||
«ثناء» هم كه به معناى مدح است، از اين باب است. زيرا در مدح و ستودن، فضايل شخص ممدوح را، يكى يكى ذكر مى كنند. دومى را به اولى و سومى را به دومى عطف می نمايند. | |||
و كلمۀ «استثناء» نيز، از همين باب است. چون در استثناء، نظر خود را به جمله قبل بر می گردانى و افرادى را از آن استثناء می كنى. وى در معناى جملۀ «لِيَستَخفُوا مِنهُ» گفته است: كلمۀ «استِخفَاء» به معناى طلب خفاء چيزى است، و همچنين است كلمۀ «تخفى»، و همچنين دو كلمۀ «استغشى» و «تغشى»، يك معنا دارند. | |||
<span id='link144'><span> | <span id='link144'><span> | ||
ویرایش