گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۲ بخش۹: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۲۲۹: خط ۲۲۹:
<span id='link84'><span>
<span id='link84'><span>


==عذاب استيصال، شامل مؤمنان نمى شود ==
جهت دوم اين كه: انذار اول، انذار به عذاب قطعى است كه هيچ قدرتى، آن را از ستمكاران و حتى از يك فرد ستمكار بر نمى گرداند. به خلاف انذار دومى، كه هرچند از امت ستمكار بر نمى گردد، ولى از يك فرد قابل برگشت است.  
جهت دوم اين كه: انذار اول، انذار به عذاب قطعى است كه هيچ قدرتى، آن را از ستمكاران و حتى از يك فرد ستمكار بر نمى گرداند. به خلاف انذار دومى، كه هرچند از امت ستمكار بر نمى گردد، ولى از يك فرد قابل برگشت است. و لذا مى بينيم كه خداى تعالى در انذار اولى، تعبير به «و أنذر النّاس» كرده، و در دومى فرموده: «فيقول الذين ظلموا»، و نفرموده: «فيقولون». و اين، خود شاهد بر اين است كه افرادى از عذاب دومى - كه همان عذاب استيصال است - استثناء مى شوند.  


آرى، مؤمنان هيچ وقت به چنين عذابى - كه به كلى منقرضشان كند - مبتلا نمى گردند و اين عذاب، مخصوص امت ها است كه به خاطر ظلمشان، بدان دچار مى گردند، نه تمام افراد امت. و لذا مى بينيم خداى تعالى مى فرمايد: «ثُمّ نُنَجّى رُسُلَنَا وَ الّذِينَ آمَنُوا كَذَلكَ حَقّاً عَلَينَا نُنجِ المُؤمِنينَ».
و لذا مى بينيم كه خداى تعالى، در انذار اولى، تعبير به «وَ أنذِرِ النَّاس» كرده، و در دومى فرموده: «فَيَقُولُ الَّذِينَ ظَلَمُوا»، و نفرموده: «فَيَقُولُون». و اين، خود شاهد بر اين است كه افرادى از عذاب دومى - كه همان عذاب استيصال است - استثناء مى شوند.  


و كوتاه سخن: جملۀ: «و أنذر النّاس يوم يأتيهم العذاب»، انذار مردم به عذاب استيصال است، كه نسل ستمكاران را قطع مى كند. و در تفسير سوره يونس و غير آن، اين معنا گذشت كه خداى تعالى، در امت هاى گذشته و حتى در امّت محمدى، اين قضاء را رانده كه در صورت ارتكاب كفر و ستم، دچار انقراضشان مى كند، و اين مطلب را بارها در كلام مجيدش تكرار نموده است.
آرى، مؤمنان هيچ وقت به چنين عذابى - كه به كلّى منقرضشان كند - مبتلا نمى گردند و اين عذاب، مخصوص امت ها است كه به خاطر ظلمشان، بدان دچار مى گردند، نه تمام افراد امت. و لذا مى بينيم خداى تعالى مى فرمايد: «ثُمّ نُنَجّى رُسُلَنَا وَ الّذِينَ آمَنُوا كَذَلكَ حَقّاً عَلَينَا نُنجِ المُؤمِنينَ».
 
و كوتاه سخن: جملۀ «وَ أنذِرِ النَّاسَ يَومَ يَأتِيهِمُ العَذَابُ»، انذار مردم به عذاب استيصال است، كه نسل ستمكاران را قطع مى كند. و در تفسير سوره «يونس» و غير آن، اين معنا گذشت كه خداى تعالى، در امت هاى گذشته و حتى در امّت محمّدى، اين قضاء را رانده كه در صورت ارتكاب كفر و ستم، دچار انقراضشان مى كند، و اين مطلب را بارها در كلام مجيدش تكرار نموده است.
<span id='link85'><span>
<span id='link85'><span>


و روزى كه چنين عذاب هايى بيايد، روزی است كه زمين را از آلودگى و پليدى شرك و ظلم پاك مى كند، و ديگر به غير از خدا، كسى در روى زمين عبادت نمى شود. زيرا دعوت، دعوت عمومى است، و مقصود از امت هم، تمامى ساكنان عالَم اند. و وقتى به وسيله عذاب انقراض، شرك ريشه كن شود، ديگر جز مؤمنان كسى باقى نمى ماند. آن وقت است كه دين هرچه باشد، خالص براى خدا مى شود.
و روزى كه چنين عذاب هايى بيايد، روزی است كه زمين را از آلودگى و پليدى شرك و ظلم پاك مى كند، و ديگر به غير از خدا، كسى در روى زمين عبادت نمى شود. زيرا دعوت، دعوت عمومى است، و مقصود از امت هم، تمامى ساكنان عالَم اند. و وقتى به وسيله عذاب انقراض، شرك ريشه كن شود، ديگر جز مؤمنان كسى باقى نمى ماند. آن وقت است كه دين هرچه باشد، خالص براى خدا مى شود.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۱۲۱ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۱۲۱ </center>
همچنان كه فرموده: «و لقد كتبنا فى الزبور من بعد الذكر أنّ الارض يرثها عبادى الصالحون».
همچنان كه فرموده: «وَ لَقَد كَتَبنَا فِى الزَّبُورِ مِن بَعدِ الذِّكرَ أنّ الأرضَ يَرِثُهَا عِبَادِىَ الصَّالِحُونَ».


از آنچه گذشت، جواب اشكالى كه بعضى بر آيه كرده و گفته اند: «اگر مراد از عذاب در آن، عذاب استيصال باشد، با حصرى كه در آيه قبلى بود و مى فرمود: «إنّما يُؤخّرُهُم: تنها و تنها تأخيرشان مى اندازد، براى روزى كه ديدگان خيره شود»، منافات دارد. زيرا اين آيه مى فرمايد: خداوند، عذاب هيچ كس را در اين دنيا نمى دهد»، روشن مى شود.  
از آنچه گذشت، جواب اشكالى كه بعضى بر آيه كرده و گفته اند: «اگر مراد از عذاب در آن، عذاب استيصال باشد، با حصرى كه در آيه قبلى بود و مى فرمود: «إنّما يُؤخّرُهُم: تنها و تنها تأخيرشان مى اندازد، براى روزى كه ديدگان خيره شود»، منافات دارد. زيرا اين آيه مى فرمايد: خداوند، عذاب هيچ كس را در اين دنيا نمى دهد»، روشن مى شود.  
خط ۲۴۹: خط ۲۵۰:
از اين هم كه بگذريم، اگر آيه مورد بحث را حمل بر عذاب قيامت كنيم، ناگزير مى شويم از ظاهر آيات صرف نظر نموده، دلالت سياق را هم ناديده بگيريم، در حالى كه هيچ يك جائز نيست.
از اين هم كه بگذريم، اگر آيه مورد بحث را حمل بر عذاب قيامت كنيم، ناگزير مى شويم از ظاهر آيات صرف نظر نموده، دلالت سياق را هم ناديده بگيريم، در حالى كه هيچ يك جائز نيست.


«'''فيقول الذين ظلموا ربّنا أخّرنا الى أجل قريب نُجِب دعوتك و نَتّبع الرُسُل'''» - مقصود از ظالمين، آن هايى هستند كه دچار عذاب استيصال مى شوند و عذاب از آنان برگشت نمى كند. و مقصود آنان از اين كه گويند: «أخّرنَا الى أجل قريب»، اين است كه خدايا ما را مدت كمى مهلت بده و اندكى بر عمر ما بيفزا تا گذشته و مافات را جبران كنيم. چون اگر مقصود غير اين بود، نمى گفتند: «نُجِب دَعوَتَك وَ نَتّبِعِ الرُّسُل: دعوت تو را اجابت نموده، فرستادگان را پيروى و اطاعت كنيم».
«'''فَيَقُولُ الَّذِينَ ظَلَمُوا رَبَّنَا أخّرنَا إلَى أجَلٍ قَرِيبٍ نُجِب دَعوَتَكَ وَ نَتّبع الرُسُل'''» - مقصود از ظالمان، آن هايى هستند كه دچار عذاب استيصال مى شوند و عذاب از آنان برگشت نمى كند. و مقصود آنان از اين كه گويند: «أخِّرنََا إلى أجلٍ قَرِيبٍ»، اين است كه خدايا ما را مدت كمى مهلت بده و اندكى بر عمر ما بيفزا تا گذشته و مافات را جبران كنيم. چون اگر مقصود غير اين بود، نمى گفتند: «نُجِب دَعوَتَك وَ نَتّبِعِ الرُّسُل: دعوت تو را اجابت نموده، فرستادگان را پيروى و اطاعت كنيم».




۱۷٬۰۰۸

ویرایش