۱۶٬۸۸۰
ویرایش
خط ۱۴۷: | خط ۱۴۷: | ||
<span id='link335'><span> | <span id='link335'><span> | ||
== | ==اضلال خدا، ابتدایى نيست و فرع بر ضلالت شخص گمراه است == | ||
و نيز روشن گرديد كه مقصود از اضلال بعضى و هدايت | و نيز روشن گرديد كه: مقصود از اضلال بعضى و هدايت بعضى، اضلال و هدايت ابتدايى نيست، بلكه مجازاتى است. زيرا همه آنان، چه گمراهشان و چه در راهشان، همه هدايت ابتدايى دارند، و آن كسى كه خدا مى خواهد گمراهش كند، كسى است كه خودش راه ضلالت، يعنى معصيت را پيموده و پشيمان هم نمى شود. | ||
و آن كس كه خدا هدايتش كرده، كسى است كه هدايت فطرى خود را از دست نداده و بر آن اساس، مشى مى كند، يا همواره در طاعت است و يا اگر گناهى سر مى زند، توبه مى كند و از راه گناه به صراط مستقيم و سنت الهى اشف كه تبديل پذير نيست، بر مى گردد. آرى «وَ لَن تَجِدَ لِسُنَّةِ اللهِ تَبدِيلاً وَ لَن تَجِدَ لِسُنَّةِ اللهِ تَحوِيلاً». | |||
«'''وَ | «'''وَ لَتُسئَلُنَّ عَمَّا كُنتُم تَعمَلُون '''»: جمله اى است براى دفع توهمى كه ممكن است به ذهن بيايد، و آن، اين است كه مستند بودن هدايت و ضلالت به خداوند سبحان، اختيار بشر را باطل مى كند، و به دنبال باطل شدن اختيار، مسأله نبوت ها و رسالت ها باطل مى شود. | ||
در | براى دفع چنين توهمى، جواب داده شده كه: نه، هنوز سؤال و جواب و اختيار باقى است. چون هدايت و ضلالت، به دست خدا بودن اختيار شما را باطل نمى كند. زيرا خدا ابتداء گمراه و هدايت نمى كند. گمراه كردنش، مجازاتى است. يعنى كسى را كه خودش گمراهى را خواسته، در گمراهى پيش مى برد. و همچنين كسى را كه هدايت را اختيار كرده باشد، در هدايت پيش مى برد. و خلاصه شما هرچه اختيار كنيد، خداوند شما را كمك مى كند، و در آنچه انتخاب كرده ايد، پيشتر مى برد. | ||
«'''وَ لا تَتَّخِذُوا أَيْمَانَكُمْ دَخَلا بَيْنَكُمْ فَتزِلَّ قَدَمُ بَعْدَ ثُبُوتهَا ...'''»: | |||
در مفردات مى گويد: كلمۀ «صدود» و «صد»، گاهى به معناى انصراف از چيزى و امتناع از آن است. مانند «يَصُدُّونَ عَنكَ صُدُوداً»، و گاهى به معناى منصرف كردن و منع كردن از آن است. مثل «وَ زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيطَانُ أعمَالَهُم فَصَدَّهُم عَنِ السَّبِيلِ». | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۴۸۶ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۴۸۶ </center> | ||
<span id='link336'><span> | <span id='link336'><span> | ||
==نهى مستقل از اينكه هسم وسيله خدعه و دغلكارى قرار داده شود == | ==نهى مستقل از اينكه هسم وسيله خدعه و دغلكارى قرار داده شود == | ||
اين آيه از دغل گرفتن سوگند، نهى مى كند، بعد از آنكه از اصل سوگند شكنى نهى فرموده ، چون خصوص دغل گرفتن مفسده اى اضافه بر سوگند شكنى دارد و چون مفسده مستقلى دارد نهى مستقلى از آن كرده ، جمله «'''و قد جعلتم الله عليكم كفيلا ...'''» به مفسده اصل سوگند شكنى اشاره مى كرد، و اين آيه به مفسده دغل گرفتن آن ، و مى فرمايد كه : اين عمل باعث مى شود: «'''شخصى بعد از ثبات قدم ، مجددا قدمش بلغزد، و شما كه او را دچار لغزش كرده ايد و از راه خدا جلوگيرى نموديد طعم عذاب را بچشيد و شما عذابى بزرگ داريد'''». | اين آيه از دغل گرفتن سوگند، نهى مى كند، بعد از آنكه از اصل سوگند شكنى نهى فرموده ، چون خصوص دغل گرفتن مفسده اى اضافه بر سوگند شكنى دارد و چون مفسده مستقلى دارد نهى مستقلى از آن كرده ، جمله «'''و قد جعلتم الله عليكم كفيلا ...'''» به مفسده اصل سوگند شكنى اشاره مى كرد، و اين آيه به مفسده دغل گرفتن آن ، و مى فرمايد كه : اين عمل باعث مى شود: «'''شخصى بعد از ثبات قدم ، مجددا قدمش بلغزد، و شما كه او را دچار لغزش كرده ايد و از راه خدا جلوگيرى نموديد طعم عذاب را بچشيد و شما عذابى بزرگ داريد'''». |
ویرایش