۱۶٬۸۸۹
ویرایش
خط ۱۶۳: | خط ۱۶۳: | ||
«استفزاز»، به معناى بيرون كردن به قهر و زور است، و معناى آيه روشن است. | «استفزاز»، به معناى بيرون كردن به قهر و زور است، و معناى آيه روشن است. | ||
==معناى اين كه | ==معناى اين كه به بنى اسرائيل فرمود: «أُسكُنُوا الأرضَ فَإذَا جَاءَ وَعدُ الآخِرَة...»== | ||
«'''وَ قُلْنَا مِن بَعْدِهِ لِبَنى إِسرائيلَ اسكُنُوا الاَرْض فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ | «'''وَ قُلْنَا مِن بَعْدِهِ لِبَنى إِسرائيلَ اسكُنُوا الاَرْض فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ الآخِرَةِ جِئْنَا بِكُمْ لَفِيفاً'''»: | ||
مقصود از زمينى كه | مقصود از زمينى كه مأمور شدند در آن جا سكونت نمايند، سرزمين مقدسى است كه به حكم آيه شريفه: «أُدخُلُوا الأرضَ المُقَدَّسَةَ الَّتِى كَتَبَ اللّهُ لَكُم» و آياتى ديگر، خداوند براى آنان مقدر فرموده بود. همچنان كه از سياق بر مى آيد كه مراد از كلمه «أرض» در آيه قبلى، مطلق روى زمين و يا خصوص سرزمين مصر مى باشد. | ||
و معناى | و معناى اين كه فرمود: «فَإذَا جَاءَ وَعدُ الآخِرَة»، اين است كه وقتى وعدۀ بار دوم و يا وعدۀ زندگى آخرت رسيد، كه بنا به احتمال دوم، مراد از آن، به طورى كه مفسران گفته اند، روز قيامت است، و معناى جمله: «جِئنَا بِكُم لَفِيفاً» اين است كه همه شما را ملفوف، يعنى دسته جمعى و به هم پيچيده خواهيم آورد. | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۳۰۴ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۳۰۴ </center> | ||
و معنايش اين است كه بعد از غرق | و معنايش اين است كه: بعد از غرق فرعون، به بنى اسرائيل گفتيم: در سرزمين مقدس سكونت كنيد - در حالى كه فرعون مى خواست ايشان را به زور بيرون كند - و گفتيم كه چون روز قيامت شود، شما را با هم، براى حساب و داورى محشور مى كنيم. | ||
بعيد هم نيست كه مراد از | بعيد هم نيست كه مراد از «وعدۀ آخرت»، همان قضائى باشد كه راندن آن را در اول سوره ذكر نموده، فرمود: «فَإذَا جَاءَ وَعدُ الآخِرَة لِيُسُوءُ وُجُوهَكُم وَ لِيَدخُلُوا المَسجِدَ كَمَا دَخَلُوهُ أوَّلَ مَرَّةٍ وَ لِيُتَبِّرُوا مَا عَلَوا تَتبِيراً». هرچند كه بيشتر مفسران اين احتمال را نداده اند، ليكن بنابراين احتمال، صدر سوره با ذيل آن مرتبط مى شود، و آن وقت، مراد از ذيل اين مى شود كه: | ||
بعد از غرق | بعد از غرق فرعون، به بنى اسرائيل دستور داديم كه در سرزمين مقدس، كه فرعون شما را از رفتن به آن جا جلوگيرى مى كرد، منزل كنيد و در آن جا باشيد، تا وعدۀ ديگر شما برسد. همان وعده اى كه در آن، بلاها شما را مى پيچاند و دچار قتل و غارت و اسيرى و جلاى وطن مى شويد. در آن موقع، همه شما را گرد آورده و در هم فشرده مى آوريم. (و اين، همان اسارت بنى اسرائيل و جلاى وطن آنان است، كه يكپارچه به بابل آمدند). | ||
و بنابراين | و بنابراين وجه، نكته «فاء» تفريعى كه بر سرِ جملۀ «فَإذَا جَاءَ وَعدُ الآخِرَة...» آمده، روشن مى شود و معلوم مى گردد كه چرا جملۀ مزبور، متفرع بر جملۀ «وَ قُلنَا مِن بَعدِهِ لِبَنِى إسرَائِيلَ اُسكُنُوا الأرضَ» شده، در حالى كه بنابر وجه سابق، هيچ نكته اى از اين تفريع به دست نمى آيد. | ||
«'''وَ بِالحَْقِّ أَنزَلْنَاهُ وَ بِالحَْقِّ نَزَلَ وَ مَا أَرْسلْنَاك | «'''وَ بِالحَْقِّ أَنزَلْنَاهُ وَ بِالحَْقِّ نَزَلَ وَ مَا أَرْسلْنَاك إِلّا مُبَشِّراً وَ نَذِيراً'''»: | ||
بعد از آن كه از تشبيهى كه گفتيم فارغ گرديد، مجددا به بيان حال قرآن و ذكر اوصاف آن برگشته، خاطرنشان مى سازد كه قرآن را به همراهى حق نازل كرده و قرآن از ناحيه خداوند به مصاحبت با حق نازل شده. پس، از باطل مصونيت دارد. | |||
زيرا نه از ناحيه كسى كه نازلش كرده، چيزى از باطل و لغوهمراه دارد كه تباهش كند، و نه در داخلش چيزى هست كه ممكن باشد روزى فاسدش كند، و نه غير خدا كسى با خدا در آن شركت داشته، كه روزى از روزها تصميم بگيرد آن را نسخ نموده و باطل سازد، و نه رسول خدا مى تواند در آن دخل و تصرفى نموده، كم و يا زيادش كند و يا به كلى و يا بعضى از آن را به پيشنهاد مردم و يا هواى دل خويش، متروك گذارد، | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۳۰۵ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۳۰۵ </center> | ||
و از خدا آيه اى ديگر كه مطابق ميل مردم | و از خدا آيه اى ديگر كه مطابق ميل مردم و يا ميل خود اوست، بخواهد، و يا در پاره اى از احكام و معارفش، مداهنه و يا مسامحه كند. چون او رسولى بيش نيست و تنها مأمور است كه بشر را بشارت و انذار دهد. پس همه اين ها براى اين است كه قرآن حق است و از مصدر حق صادر گشته: «وَ مَاذَا بَعدَ الحَقِّ إلّا الضَّلَال: بعد از حق، غير از ضلالت، چه چيز ديگرى هست». | ||
پس | پس جملۀ «وَ مَا أرسَلنَاكَ...»، متمم كلام سابق است، و خلاصه اش، اين است كه: قرآن، آيتى است حق، كه احدى نمى تواند در آن دخل و تصرف نمايد، و رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» و غير او، در اين مداخله نداشتن برابرند. | ||
<span id='link200'><span> | <span id='link200'><span> | ||
ویرایش