۱۷٬۲۱۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۱۸۲ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۱۸۲ </center> | ||
<span id='link121'><span> | <span id='link121'><span> | ||
== | ==سنّت الهى در اقوام گذشته: دعوت به حق، به سعادت رساندن مؤمنان و عذاب منكران و طاغيان == | ||
مفسران، در اين كه آيه مورد بحث به چه وجهى متصل به آيه قبلى است، گفته اند كه: | |||
اين آيه، موعظه اى است كه همان مشركان را بعد از بيان توحيد و معاد از عذاب خدا انذار مى كند، و از حوادث قبل از روز بعث، پاره اى را كه دليل بر عظمت خداى سبحان است، خاطرنشان مى سازد، تا مؤيد مطالب قبل باشد. | |||
و | ولى ظاهرا اين آيه معطوف و مربوط به جلوتر از آيات مورد بحث است. يعنى آيه شانزدهم كه مى فرمود: «وَ إذَا أرَدنَا أن نُهلِكَ قَريَةً أمَرنَا مُترَفِيهَا...». چون آيات اين سوره، همواره بعضى به بعضى نظر داشته و عطف مى شود، و غرض عمومى از سراپاى اين سوره، بيان سنتى است كه خداى تعالى، در اقوام و ملل داشته كه نخست، ايشان را به سوى حق دعوت مى كرده، آنگاه يك عده را كه پذيراى دعوتش گشته و اطاعت كرده اند، سعادتمند، و ديگران را كه از درِ استكبار، مخالفت و طغيان نمودند، عقوبت مى نموده است. | ||
در | و بنابراين، مراد از «هلاك» در اين آيه، همان تدمير به عذاب استيصال در آن آيه است. چنانچه از ابى مسلم، مفسّر هم نقل شده، و مراد از «عذاب شديد»، عذاب آسانتر است، از قبيل عذاب قحطى يا گرانى كه باعث جلاى وطن و يا خرابى عمارت هاى آن قريه شده، و يا بلاها و محنت ديگر است. | ||
در نتيجه، آيه شريفه به اين معنا اشاره دارد كه قريه هاى نامبرده، به زودى يكى پس از ديگرى، به خاطر فساد اهلش و فسق فاسقانش ويران مى گردد. و اين، خود بنا به اشاره اى كه در ذيل آيه دارد، به قضاى خداى سبحان است. | |||
با اين بيان، وجه اتصال آيه بعدى «وَ مَا مَنَعنَا...»، به اين آيه روشن مى شود و معنا چنين مى شود كه: | |||
و اين همان | «اين مردم نيز، مانند اهل همان قريه ها مستعد براى فساد و آماده تكذيب آيات خدا هستند. آياتى كه به دنبال تكذيبش هلاك و نابودى در پى دارد. چيزى كه هست، اگر از آن قسم آيات خود را كه بر آن اقوام فرستاديم و به خاطر تكذيبشان هلاكشان كرديم، به اين مردم هم بفرستيم، همان اهلاك و تدمير كه بر سر آن ها آمد و منقرضشان كرد، بر سرِ اينان نيز آمده و اينان را به آنان ملحق خواهد كرد. آن وقت بساط دنيا برچيده خواهد شد و چون نمى خواهيم بر چينيم، لذا تا مدتى مهلتشان داديم. ولى سرانجام اينان را نيز گرفتار مى كنيم، و چنين نيست كه اينان استثناء شوند». | ||
و اين همان معنایى است كه آيه «وَ لِكُلِّ أُمَّةٍ رَسُولٌ» و آيات بعد از آن، بدان اشاره مى كند. | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۱۸۳ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۱۸۳ </center> | ||
بعضى از | بعضى از مفسران گفته اند: مراد از «قُرَى» در آيه شريفه، قريه هاى كافرنشين است، و اگر بگویيم مراد عموم قريه ها است، با سياق آيه نمى سازد، ليكن اين ادعایى است بدون دليل. | ||
<span id='link122'><span> | <span id='link122'><span> | ||
==كتاب (لوح محفوظ) و بحث مفسرين پيرامون آن == | ==كتاب (لوح محفوظ) و بحث مفسرين پيرامون آن == | ||
و اين كه فرمود: ((كان ذلك فى الكتاب مسطورا(( معنايش اين است كه اهلاك قرى وتعذيب آنها به عذاب شديد قبلا در كتاب نوشته شده ، يعنى سرنوشتى است حتمى ، از اينجا معلوم مى شود كه ((مراد(( از كتاب لوح محفوظ است كه قرآن تمامى حوادث را نوشته شده در آن دانسته ودر باره اش فرموده: ((و كل شى ء احصيناه فى امام مبين (( و نيز فرموده «و ما يعزب عن ربّك من مثقال ذرّة فى الارض و لا فى السّماء و لا اصغر من ذلك و لا اكبر الا فى كتاب مبين». | و اين كه فرمود: ((كان ذلك فى الكتاب مسطورا(( معنايش اين است كه اهلاك قرى وتعذيب آنها به عذاب شديد قبلا در كتاب نوشته شده ، يعنى سرنوشتى است حتمى ، از اينجا معلوم مى شود كه ((مراد(( از كتاب لوح محفوظ است كه قرآن تمامى حوادث را نوشته شده در آن دانسته ودر باره اش فرموده: ((و كل شى ء احصيناه فى امام مبين (( و نيز فرموده «و ما يعزب عن ربّك من مثقال ذرّة فى الارض و لا فى السّماء و لا اصغر من ذلك و لا اكبر الا فى كتاب مبين». |
ویرایش