۱۶٬۸۸۰
ویرایش
خط ۱۴۵: | خط ۱۴۵: | ||
و كلمۀ «يَقُولُوا»، در مقام امر است، و هم جواب امر «قُل»، و به همين جهت مجزوم شده، و معناى جملۀ «الَّتِى هِىَ أحسَن»، كلماتى است كه احسن، و از نظر مشتمل بودن بر ادب و خالى بودن از خشونت و ناسزا و توالى فاسده ديگر، نيكوتر باشد. | و كلمۀ «يَقُولُوا»، در مقام امر است، و هم جواب امر «قُل»، و به همين جهت مجزوم شده، و معناى جملۀ «الَّتِى هِىَ أحسَن»، كلماتى است كه احسن، و از نظر مشتمل بودن بر ادب و خالى بودن از خشونت و ناسزا و توالى فاسده ديگر، نيكوتر باشد. | ||
اين آيه و دو آيه بعد از آن، داراى يك سياق اند، و خلاصه مضمون آن دو، دستور به نيكو سخن گفتن و ادب در كلام را رعايت كردن و از وسوسه هاى شيطان احتراز جستن است، و اين كه بدانند كه امور همه به مشيت خدا است، نه به دست رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و | اين آيه و دو آيه بعد از آن، داراى يك سياق اند، و خلاصه مضمون آن دو، دستور به نيكو سخن گفتن و ادب در كلام را رعايت كردن و از وسوسه هاى شيطان احتراز جستن است، و اين كه بدانند كه امور همه به مشيت خدا است، نه به دست رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلم»، تا او قلم تكليف را از گروندگان خود برداشته و ايشان را اهليت سعادت بدهد، به طورى كه هرچه خواستند، بگويند، و ديگران را از هر چيزى محروم كنند، و در باره ديگران هرچه دلشان خواست، بگويند. | ||
نه، چنين نيست كه خداوند به گزاف، فردى را هرچند از انبياء باشد، چنين اختيارى بدهد كه افراد نالايق را بى جهت تقرب داده و افراد لايق را محكوم آنان كند. | نه، چنين نيست كه خداوند به گزاف، فردى را هرچند از انبياء باشد، چنين اختيارى بدهد كه افراد نالايق را بى جهت تقرب داده و افراد لايق را محكوم آنان كند. | ||
خط ۱۵۱: | خط ۱۵۱: | ||
آرى، در درگاه خدا، حُسن سريره و خوشرفتارى و كمال ادب، ملاك برترى انسان ها است، حتى اگر در ميان انبياء هم، خداوند بعضى را بر بعضى برترى داده، باز بيهوده نبوده، بلكه به خاطر همين حُسن رفتار و سيرت و ادب بيشتر بوده است. مثلا داوود «عليه السلام» را بر ديگران برترى داده و او را زبور داد و در آن بهترين ادب و پاكيزه ترين حمد و ثنا را نسبت به خداى تعالى به وى آموخت. | آرى، در درگاه خدا، حُسن سريره و خوشرفتارى و كمال ادب، ملاك برترى انسان ها است، حتى اگر در ميان انبياء هم، خداوند بعضى را بر بعضى برترى داده، باز بيهوده نبوده، بلكه به خاطر همين حُسن رفتار و سيرت و ادب بيشتر بوده است. مثلا داوود «عليه السلام» را بر ديگران برترى داده و او را زبور داد و در آن بهترين ادب و پاكيزه ترين حمد و ثنا را نسبت به خداى تعالى به وى آموخت. | ||
از همين ها معلوم مى شود كه گويا قبل از هجرت رسول خدا بعضى از مسلمان ها با مشركان مواجه مى شدند و در گفتگوى با آنان سخنان درشت گفته و چه بسا مى گفته اند شما اهل آتش و ما مؤمنان به بركت رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و | از همين ها معلوم مى شود كه گويا قبل از هجرت رسول خدا بعضى از مسلمان ها با مشركان مواجه مى شدند و در گفتگوى با آنان سخنان درشت گفته و چه بسا مى گفته اند شما اهل آتش و ما مؤمنان به بركت رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» اهل بهشتيم، و همين باعث مى شده كه مشركان عليه مسلمانان، تهييج شده، عداوت ها و فاصله ها بيشتر شود، و در روشن كردن آتش فتنه و آزار مؤمنان و رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» و عناد با حق، بهانه هاى تازه اى به دستشان بيايد. | ||
لذا خداى تعالى به رسول گرامى خود دستور مى فرمايد كه ايشان، مردم را به خوشزبانى امر كنند و اتفاقا مقام، مناسب چنين سفارشى هم بود. چون در همين آيات قبل بود كه ديديم مشركان نسبت به آن جناب بى ادبى نموده و او را مردى جادوشده خواندند. و نيز نسبت به قرآن و معارفى كه در باره مبدأ و معاد در آن است، استهزاء كردند، و همين وجه، آيات سه گانه مورد بحث را به آيات قبل وصل مى كند، و نيز خود آيات سه گانه را به هم مربوط مى سازند. (دقت فرمایيد). | لذا خداى تعالى به رسول گرامى خود دستور مى فرمايد كه ايشان، مردم را به خوشزبانى امر كنند و اتفاقا مقام، مناسب چنين سفارشى هم بود. چون در همين آيات قبل بود كه ديديم مشركان نسبت به آن جناب بى ادبى نموده و او را مردى جادوشده خواندند. و نيز نسبت به قرآن و معارفى كه در باره مبدأ و معاد در آن است، استهزاء كردند، و همين وجه، آيات سه گانه مورد بحث را به آيات قبل وصل مى كند، و نيز خود آيات سه گانه را به هم مربوط مى سازند. (دقت فرمایيد). | ||
خط ۱۵۹: | خط ۱۵۹: | ||
و جملۀ «إنَّ الشَّیطَانَ يَنزِغُ بَينَهُم»، تعليل حكم مذكور است، همچنان كه جملۀ «إنَّ الشَّيطَانَ كَانَ لِلإنسَانِ عَدُوّاً مُبِيناً»، تعليل براى تعليل قبل است. | و جملۀ «إنَّ الشَّیطَانَ يَنزِغُ بَينَهُم»، تعليل حكم مذكور است، همچنان كه جملۀ «إنَّ الشَّيطَانَ كَانَ لِلإنسَانِ عَدُوّاً مُبِيناً»، تعليل براى تعليل قبل است. | ||
و چه بسا بعضى گفته باشند: مقصود از گفتار به «أحسن»، خوددارى كردن از جنگ با مشركان و برقرار كردن روابط حسنه و مسالمت آميز است، و خطاب در آيه به مؤمنان صدر اسلام و اهل مكه است كه هنوز رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و | و چه بسا بعضى گفته باشند: مقصود از گفتار به «أحسن»، خوددارى كردن از جنگ با مشركان و برقرار كردن روابط حسنه و مسالمت آميز است، و خطاب در آيه به مؤمنان صدر اسلام و اهل مكه است كه هنوز رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» هجرت نكرده، و آيه شريفه، به طورى كه از روايات اسباب نزول بر مى آيد، در حقيقت نظير آيه: «وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسناً» مى باشد (كه در آيه ۸۳ سوره «بقره» قرار داشت)، به مسلمانان دستور مى دهد با مردم خوشزبان باشند، ولى خواننده گرامى توجه دارد كه اين تفسير با تعليلى كه در ذيل آيه است، سازگارى ندارد. | ||
«'''رَّبُّكُمْ أَعْلَمُ بِكُمْ إِن يَشأْ يَرْحَمْكُمْ أَوْ إِن يَشأْ يُعَذِّبْكُمْ وَ مَا أَرْسلْنَاك عَلَيهِمْ وَكيلاً'''»: | «'''رَّبُّكُمْ أَعْلَمُ بِكُمْ إِن يَشأْ يَرْحَمْكُمْ أَوْ إِن يَشأْ يُعَذِّبْكُمْ وَ مَا أَرْسلْنَاك عَلَيهِمْ وَكيلاً'''»: |
ویرایش