۱۶٬۸۸۰
ویرایش
خط ۹: | خط ۹: | ||
أَفَأَصفَاکُم رَبُّكُم بِالْبَنِينَ وَ اتَّخَذَ مِنَ الْمَلَائكَةِ إِنَاثاً إِنَّكُمْ لَتَقُولُونَ قَوْلاً عَظِيماً(۴۰) | أَفَأَصفَاکُم رَبُّكُم بِالْبَنِينَ وَ اتَّخَذَ مِنَ الْمَلَائكَةِ إِنَاثاً إِنَّكُمْ لَتَقُولُونَ قَوْلاً عَظِيماً(۴۰) | ||
وَ لَقَدْ صَرَّفْنَا فى هَذَا الْقُرْآنِ لِيَذَّكَّرُوا وَ مَا يَزِيدُهُمْ | وَ لَقَدْ صَرَّفْنَا فى هَذَا الْقُرْآنِ لِيَذَّكَّرُوا وَ مَا يَزِيدُهُمْ إِلّا نُفُوراً(۴۱) | ||
قُل لَّوْ كانَ مَعَهُ آلهَِةٌ كَمَا يَقُولُونَ إِذاً لابْتَغَوْا إِلى ذِى الْعَرْشِ سَبِيلاً(۴۲) | قُل لَّوْ كانَ مَعَهُ آلهَِةٌ كَمَا يَقُولُونَ إِذاً لابْتَغَوْا إِلى ذِى الْعَرْشِ سَبِيلاً(۴۲) | ||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
سُبْحَانَهُ وَ تَعَالى عَمَّا يَقُولُونَ عُلُوًّا كَبِيراً(۴۳) | سُبْحَانَهُ وَ تَعَالى عَمَّا يَقُولُونَ عُلُوًّا كَبِيراً(۴۳) | ||
تُسبِّحُ لَهُ السّمَاوَات السّبْعُ وَ | تُسبِّحُ لَهُ السّمَاوَات السّبْعُ وَ الاَرْضُ وَ مَن فِيهِنَّ وَ إِن مِن شَئٍ إِلّا يُسبِّحُ بحَمْدِهِ وَلَكِن لا تَفْقَهُونَ تَسبِيحَهُمْ إِنَّهُ كانَ حَلِيماً غَفُوراً(۴۴) | ||
وَ إِذَا قَرَأْت الْقُرْآنَ جَعَلْنَا بَيْنَك وَ بَينَ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالاَخِرَةِ حِجَاباً مَّستُوراً(۴۵) | وَ إِذَا قَرَأْت الْقُرْآنَ جَعَلْنَا بَيْنَك وَ بَينَ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالاَخِرَةِ حِجَاباً مَّستُوراً(۴۵) | ||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
وَ جَعَلْنَا عَلى قُلُوبهِمْ أَكِنَّةً أَن يَفْقَهُوهُ وَ فى آذَانهِمْ وَقْراً وَ إِذَا ذَكَرْتَ رَبَّك فى الْقُرْآنِ وَحْدَهُ وَلَّوْا عَلى أَدْبَارِهِمْ نُفُوراً(۴۶) | وَ جَعَلْنَا عَلى قُلُوبهِمْ أَكِنَّةً أَن يَفْقَهُوهُ وَ فى آذَانهِمْ وَقْراً وَ إِذَا ذَكَرْتَ رَبَّك فى الْقُرْآنِ وَحْدَهُ وَلَّوْا عَلى أَدْبَارِهِمْ نُفُوراً(۴۶) | ||
نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَستَمِعُونَ بِهِ إِذْ يَستَمِعُونَ إِلَيْك وَ إِذْ هُمْ نَجْوَى إِذْ يَقُولُ الظالِمُونَ إِن تَتَّبِعُونَ | نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَستَمِعُونَ بِهِ إِذْ يَستَمِعُونَ إِلَيْك وَ إِذْ هُمْ نَجْوَى إِذْ يَقُولُ الظالِمُونَ إِن تَتَّبِعُونَ إِلّا رَجُلاً مَّسحُوراً(۴۷) | ||
انظُرْ كَيْفَ ضَرَبُوا لَك الاَمْثَالَ فَضَلُّوا | انظُرْ كَيْفَ ضَرَبُوا لَك الاَمْثَالَ فَضَلُّوا فَلا يَستَطِيعُونَ سَبِيلاً(۴۸) | ||
وَ قَالُوا أَءِذَا كُنَّا عِظاماً وَ رُفَاتاً أَءِنَّا لَمَبْعُوثُونَ خَلْقاً جَدِيداً(۴۹) | وَ قَالُوا أَءِذَا كُنَّا عِظاماً وَ رُفَاتاً أَءِنَّا لَمَبْعُوثُونَ خَلْقاً جَدِيداً(۴۹) | ||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
أَوْ خَلْقاً مِّمَّا يَكبرُ فى صُدُورِكمْ فَسيَقُولُونَ مَن يُعِيدُنَا قُلِ الَّذِى فَطرَكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ فَسيُنْغِضونَ إِلَيْك رُءُوسهُمْ وَ يَقُولُونَ مَتى هُوَ قُلْ عَسى أَن يَكُونَ قَرِيباً(۵۱) | أَوْ خَلْقاً مِّمَّا يَكبرُ فى صُدُورِكمْ فَسيَقُولُونَ مَن يُعِيدُنَا قُلِ الَّذِى فَطرَكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ فَسيُنْغِضونَ إِلَيْك رُءُوسهُمْ وَ يَقُولُونَ مَتى هُوَ قُلْ عَسى أَن يَكُونَ قَرِيباً(۵۱) | ||
يَوْمَ يَدْعُوكُمْ فَتَستَجِيبُونَ بحَمْدِهِ وَ تَظنُّونَ إِن لَّبِثْتُمْ | يَوْمَ يَدْعُوكُمْ فَتَستَجِيبُونَ بحَمْدِهِ وَ تَظنُّونَ إِن لَّبِثْتُمْ إِلّا قَلِيلاً(۵۲) | ||
وَ قُل لِّعِبَادِى يَقُولُوا الَّتى هِىَ أَحْسنُ إِنَّ | وَ قُل لِّعِبَادِى يَقُولُوا الَّتى هِىَ أَحْسنُ إِنَّ الشَّيْطَانَ يَنزَغُ بَيْنهُمْ إِنَّ الشَّيْطَانَ كانَ لِلانسَانِ عَدُوًّا مُّبِيناً(۵۳) | ||
رَّبُّكُمْ أَعْلَمُ بِكُمْ إِن يَشأْ يَرْحَمْكُمْ أَوْ إِن يَشأْ يُعَذِّبْكُمْ وَ مَا أَرْسلْنَاك عَلَيهِمْ وَكيلاً(۵۴) | رَّبُّكُمْ أَعْلَمُ بِكُمْ إِن يَشأْ يَرْحَمْكُمْ أَوْ إِن يَشأْ يُعَذِّبْكُمْ وَ مَا أَرْسلْنَاك عَلَيهِمْ وَكيلاً(۵۴) | ||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
<center> «'''ترجمه آیات'''» </center> | <center> «'''ترجمه آیات'''» </center> | ||
(خدايانى ديگر اتخاذ نموده | (خدايانى ديگر اتخاذ نموده آن ها را دختران خدا مى دانند؟) آيا خدا شما را از خود محترم تر مى داند كه پسران را به شما داده و از ملائكه دختران را خود گرفته، با اين سخن گناه بزرگى مرتكب مى شويد. (۴۰) | ||
ما در اين قرآن دلائل | ما در اين قرآن دلائل و مَثَل ها مكرر ذكر كرديم، تا ايشان متذكر گردند، ولى جز دورى بيشتر در ايشان اثرى نبخشيد. (۴۱) | ||
بگو اگر با | بگو اگر با او آلهه اى مى بود، آن طور كه ايشان مى گويند، در مقام غلبه يافتن بر خداى صاحب عرش بر مى آمدند و راهى براى رسيدن به اين هدف مى جستند. (۴۲) | ||
منزّه و متعالى است خدا از آنچه آنان مى گويند و بسيار بزرگتر از آن است. (۴۳) | |||
همه | همه آسمان هاى هفتگانه و زمين و موجوداتى كه بين آن هاست، همه او را منزّه مى دارند، و اصولا هيچ موجودى نيست مگر آن كه با حمدش، خداوند را منزّه مى دارد، ولى شما تسبيح آن ها را نمى فهميد كه او، همواره بردبار و آمرزنده است. (۴۴) | ||
و چون قرآن را مى | و چون قرآن را مى خوانى، ما ميان تو و ميان كسانى كه به روز جزا ايمان نمى آورند، حجابى ساتر قرار مى دهيم. (۴۵) | ||
و بر | و بر دل هايشان پرده افكنيم تا از اين كه قرآن را بفهمند، مانع شود، و نيز در گوش هايشان كرى و چون پروردگارت را به تنهایى در قرآن ياد مى كنى، پشت مى كنند و مى روند. (۴۶) | ||
ما بهتر مى دانيم كه غرض ايشان از | ما بهتر مى دانيم كه غرض ايشان از اين كه مى آيند قرآن خواندن تو را بشنوند، چيست؟ و نيز بهتر مى دانيم كه پس از شنيدن آهسته با هم چه مى گويند، ستمكاران مى گويند: جز از مردى جادوشده پيروى نمى كنيد. (۴۷) | ||
ببين چگونه برايت | ببين چگونه برايت مَثَل ها مى زنند، گمراه شده اند و ديگر راهى پيدا نمى كنند. (۴۸) | ||
و (نيز) گفتند: آيا بعد از | و (نيز) گفتند: آيا بعد از آن كه استخوان شديم و پوسيده گشتيم، دو مرتبه به خلقتى از نو زنده مى شويم. (۴۹) | ||
بگو (استخوان كه سهل است ) اگر سنگ | بگو (استخوان كه سهل است) اگر سنگ و آهن و يا هر چه كه به نظرتان سخت تر از آن نيست، بوده باشيد، نمى توانيد جلو بعث خداى را بگيريد. (۵۰) | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۱۴۳ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۱۴۳ </center> | ||
دوباره مى پرسند چه كسى ما را | دوباره مى پرسند: چه كسى ما را بر مى گرداند؟ بگو: همان كه بار اول خلقتان كرد، اين دفعه سرهايشان را به عنوان مسخره كردن برايت تكان مى دهند، و مى گويند: اين چه وقت خواهد بود؟ بگو شايد نزديك باشد. (۵۱) | ||
و آن روزى است كه شما را صدا مى زنند | و آن روزى است كه شما را صدا مى زنند و شما در حالى كه حمد خدا مى گویيد، آن دعوت را اجابت مى كنيد. و به نظرتان چنين مى آيد كه جز چند ساعتى نيارميده ايد. (۵۲) | ||
و به بندگانم بگو سخنى كه بهتر | و به بندگانم بگو سخنى كه بهتر است، بگویيد، چون شيطان مى خواهد ميان آنان كدورت بيفكند، كه شيطان براى انسان، دشمنى آشكار است. (۵۳) | ||
پروردگارتان شما را بهتر مى | پروردگارتان شما را بهتر مى شناسد، اگر بخواهد به شما رحم مى كند، و يا اگر بخواهد، عذابتان مى كند، و ما تو را نفرستاده ايم كه وكيل ايشان باشى. (۵۴) | ||
و پروردگارتان داناتر به هر كسى است كه در | و پروردگارتان داناتر به هر كسى است كه در آسمان ها و زمين است و ما بعضى پيامبران را بر بعضى ديگر برترى داديم و به داوود زبور داديم. (۵۵) | ||
<center> «'''بیان آیات'''» </center> | <center> «'''بیان آیات'''» </center> | ||
در اين | در اين آيات، مسأله توحيد و سرزنش مشركان دنبال شده است كه چگونه خدايانى براى خود درست كرده اند، و ملائكه كرام را زنانى پنداشته اند، و چگونه با آمدن قرآن و ادلّه توحيد آن، باز هم متنبه نشده و آيات قرآنى را نمى فهمند، و در عوض فرستاده ما را و مسأله بعث و نشور را مسخره مى كنند، و سخنان زشتى در باره خدا مى گويند، و همچنين مطالبى ديگر. | ||
«''' | «'''أَفَأَصفَاکُم رَبُّكُم بِالْبَنِينَ وَ اتَّخَذَ مِنَ الْمَلَائكَةِ إِنَاثاً إِنَّكُمْ لَتَقُولُونَ قَوْلاً عَظِيماً'''»: | ||
كلمه | كلمه «أصفاء»، به معناى اخلاص است. در مجمع البيان گفته است: وقتى مى گویى: «أصفَيتُ فُلَاناً بِالشَّئ»، معنايش اين است كه: من فلانى را نسبت به فلان چيز، بر خود مقدم داشتم». | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۱۴۴ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۱۴۴ </center> | ||
اين آيه خطاب به آن دسته از | اين آيه خطاب به آن دسته از مشركان است كه مى گفتند: ملائكه دختران خدا هستند. و يا بعضى از ملائكه دختران اويند. استفهامى كه در آن شده، استفهام انكارى است. و اگر به جاى «بَنَات: دختران»، كلمه «اناث: زنان» را آورد، از اين جهت بود كه ايشان جنس زن را پست مى دانستند. | ||
و معناى | و معناى آيه، اين است كه: وقتى خداى سبحان پروردگار شما باشد، و پروردگار ديگرى نداشته باشيد و او، همان كسى باشد كه اختياردار هر چيزى است، آن وقت آيا جا دارد كه بگویيد شما را بر خودش مقدم داشته و به شما پسر داده و از جنس اولاد، جز دختران نصيب خود نكرده است؟! و ملائكه را كه به خيال شما از جنس زنانند، به خود اختصاص داده؟ راستى حرف بزرگى مى زنيد كه تبعات و آثار سوء آن، بسيار بزرگ است. | ||
<span id='link96'><span> | <span id='link96'><span> | ||
ویرایش