۱۶٬۸۸۰
ویرایش
خط ۱۱۰: | خط ۱۱۰: | ||
<span id='link42'><span> | <span id='link42'><span> | ||
==مقصود از | ==مقصود از دو بار سركوب شدن و هلاكت بنى اسرائيل بر اثر دوبا فسادانگيزى آنان برروى زمين == | ||
آرى، از آن روزى كه بنى اسرائيل استقلال يافته و در ميان سرها، سرى بلند كردند، بلا و گرفتارى بسيارى ديدند، - به طورى كه تاريخ اين قوم ضبط كرده - اين بلايا از دو تا بيشتر است. و آيات مورد بحث با دو تاى آن ها قابل انطباق هست، وليكن آن حادثه اى كه به طور مسلّم يكى از دو حادثه مورد نظر آيات است، حادثه ای ست كه به دست بخت النصر (نبوكد نصر)، يكى از سلاطين بابل، در حدود ششصد سال قبل از ميلاد بر آنان آمده است. | |||
وى، پادشاهى نيرومند و صاحب شوكت و يكى از ستمكاران عهد خود به شمار مى رفت و در آغاز، از بنى اسرائيل حمايت مى كرد، وليكن چون از ايشان تمرد و عصيان ديد، لشكرهاى بى شمار به سرشان گسيل داشت، و ايشان را محاصره و شهرهايشان را در هم كوبيد و همه را ويران ساخت. مسجد اقصى را خراب و تورات و كتب انبياء را طعمه حريق ساخت و مردم را قتل عام نمود، به طورى كه جز عده قليلى از ايشان، آن هم از زنان و كودكان و مردان ضعيف، كسى باقى نماند. باقيمانده ايشان را هم اسير گرفته و به بابل كوچ داد. | |||
بنى اسرائيل، همچنان در ذلت و خوارى و بى كسى در بابل به سر مى بردند و تا بخت النصر زنده بود و مدتى بعد از مرگ او، احدى نبود كه از ايشان حمايت و دفاع كند. تا آن كه «كسراى كورش»، يكى از پادشاهان ايران تصميم گرفت به بابل سفر نموده و آن جا را فتح كند. وقتى فتح كرد، نسبت به اسراى بنى اسرائيل تلطف و مهربانى نمود و به ايشان اجازه داد تا دوباره به وطن خود، سرزمين مقدس بروند و ايشان را در تجديد بناى هيكل (مسجد اقصى) و تجديد بناهاى ويران شده كمك نمود، و به «عزرا»، يكى از كاهنان ايشان اجازه داد تا تورات را برايشان بنويسد، و اين حوادث در حدود چهار صد و پنجاه و اندى قبل از ميلاد بود. | |||
و آنچه از تاريخ يهود بر مى آيد، اين است كه اول كسى كه از ناحيه خدا مبعوث شد كه بيت المقدس را ويران كند، بخت النصر بود، كه در اين نوبت، هفتاد سال خرابه افتاده بود، و آن كس كه در نوبت دوم بيت المقدس را ويران كرد، قيصر روم، «اسپيانوس» بود، كه تقريبا يك قرن قبل از ميلاد مى زيسته و وزير خود «طوطوز» را روانه كرد تا مسجد را خراب و مردمش را ذليل ساخته و تنبيه نمايد. | |||
و بعيد نيست كه اين دو حادثه، مورد نظر اين آيات باشد. زيرا بقيه حوادثى كه تاريخ براى بنى اسرائيل نشان مى دهد، طورى نبوده كه به كلى آنان را از بين برده و استقلال و مملكتشان را از ايشان گرفته باشد. به خلاف داستان بخت النصر، كه همه آنان و آقایى و استقلالشان را تا زمان كورش به كلى از بين برد. | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۵۹ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۵۹ </center> | ||
آنگاه كورش بعد از مدتى همه آنان را جمع نموده و سر و صورتى به زندگی شان داد. بار ديگر، روميان بر آنان دست يافتند و قوت و شوكتشان را گرفتند و ديگر تا زمان اسلام نتوانستند قد علم كنند. | |||
و اين احتمال هيچ وجه بعيدى در آن نيست، مگر همانى كه در تفسير آيات مورد بحث به آن اشاره كرديم و آن، اين بود كه: | |||
از آيات بر مى آيد منقرض كننده بنى اسرائيل در هر دو نوبت، يك طايفه بوده اند، و گرنه نمى فرمود: «ثُمَّ رَدَدنَا لَكُمُ الكَرَّةَ عَلَيهِم». زيرا اين عبارت، إشعار بر اين دارد كه خداوند بنى اسرائيل را نيرو بخشيد تا توانستند بر دشمنان بار اول خود غلبه كنند و تلافى در آوردند. و جملۀ «فَإذَا كَانَ وَعدُ الآخِرَةِ لِيَسُوؤُا وُجُوهَكُم»، إشعار بر اين دارد كه براى نوبت دوم، بر همان دشمنان غلبه يافته اند. چون ظاهر اين است كه ضمير جمع در اين جمله، به همان جمله «عِبَاداً لَنَا» برگردد. | |||
وليكن اين تنها إشعارى است، بدون اين كه ظهور داشته باشد. چون عبارت با اين احتمال هم مى سازد كه جبران حمله اول، به دست قومى غير از بنى اسرائيل انجام شده باشد. يعنى خداوند به دست مردمى ديگر، انتقام بنى اسرائيل را از دشمنانشان گرفته باشد و بنى اسرائيل از اين پيشامد سود برده باشند، و ضمير جمع هم به گروهى برگردد كه از سياق استفاده مى شود، و همان طور كه گفتيم، سياق هم ظهور در اين ندارد كه مبعوثين در مرتبه دوم، همان مبعوثين در مرتبه اولند، بلكه با غير ايشان هم مى سازد. | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه :۶۰ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه :۶۰ </center> | ||
<span id='link43'><span> | <span id='link43'><span> | ||
==آيات ۹ - ۲۲ سوره إسراء == | ==آيات ۹ - ۲۲ سوره إسراء == | ||
إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ يَهْدِى لِلَّتى هِىَ أَقْوَمُ وَ يُبَشرُ الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ الصالِحَاتِ أَنَّ لهَُمْ أَجْراً كَبِيراً(۹) | إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ يَهْدِى لِلَّتى هِىَ أَقْوَمُ وَ يُبَشرُ الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ الصالِحَاتِ أَنَّ لهَُمْ أَجْراً كَبِيراً(۹) |
ویرایش