۱۶٬۸۸۳
ویرایش
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
علاوه بر اين كه اين روايت، شنيع ترين مراحل جهل را به آن جناب نسبت مى دهد. براى اين كه به او نسبت مى دهد كه نمى دانسته جملۀ «تِلكَ الغَرَانِيقُ العُلَى...» كلام خدا نيست و جبرئيل آن را نياورده، و نمى دانسته كه اين كلام، كفر صريح و موجب ارتداد از دين است. تازه اين نادانى اش، آن قدر ادامه يافته تا سوره تمام شده، و سجده آخر آن را به جا آورده، باز هم متوجه خطاى خود نشده، تا جبرئيل نازل شده، دوباره سوره را بر او عرضه كرده و اين دو جمله كفرآميز را هم جزو سوره خوانده است. آن وقت جبرئيل گفته من آن را نازل نكرده ام. از همه بدتر اين كه جبرئيل آيه «وَ مَا أرسَلنَا مِن قَبلِكَ مِن رَسُولٍ...» را نازل كرده، و نظاير اين كفر را براى همه انبياء و مرسلين اثبات نموده است. | علاوه بر اين كه اين روايت، شنيع ترين مراحل جهل را به آن جناب نسبت مى دهد. براى اين كه به او نسبت مى دهد كه نمى دانسته جملۀ «تِلكَ الغَرَانِيقُ العُلَى...» كلام خدا نيست و جبرئيل آن را نياورده، و نمى دانسته كه اين كلام، كفر صريح و موجب ارتداد از دين است. تازه اين نادانى اش، آن قدر ادامه يافته تا سوره تمام شده، و سجده آخر آن را به جا آورده، باز هم متوجه خطاى خود نشده، تا جبرئيل نازل شده، دوباره سوره را بر او عرضه كرده و اين دو جمله كفرآميز را هم جزو سوره خوانده است. آن وقت جبرئيل گفته من آن را نازل نكرده ام. از همه بدتر اين كه جبرئيل آيه «وَ مَا أرسَلنَا مِن قَبلِكَ مِن رَسُولٍ...» را نازل كرده، و نظاير اين كفر را براى همه انبياء و مرسلين اثبات نموده است. | ||
از همين جا روشن مى شود كه توجيه و عذرى كه بعضى به منظور دفاع از حديث درست كرده اند، باطل و عذرى بدتر از گناه است و آن، اين است كه: «اين جمله از آن حضرت سبق لسانى بوده و شيطان در او تصرفى كرده كه در نتيجه دچار اين اشتباه و غلط شده». براى اين كه نه متن حديث را مى گويد و نه دليل | از همين جا روشن مى شود كه توجيه و عذرى كه بعضى به منظور دفاع از حديث درست كرده اند، باطل و عذرى بدتر از گناه است و آن، اين است كه: «اين جمله از آن حضرت سبق لسانى بوده و شيطان در او تصرفى كرده كه در نتيجه دچار اين اشتباه و غلط شده». براى اين كه نه متن حديث را مى گويد و نه دليل عصمت، چنين خطايى را براى انبياء جايز مى داند. | ||
علاوه بر اين كه اگر مثل چنين تصرفى براى شيطان باشد كه در زبان رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» تصرف نموده، يك آيه و يا دو آيه غير قرآنى به عنوان قرآن به زبان او جارى سازد، ديگر اعتمادى در كلام الهى باقى نمى ماند. چون ممكن است كسى احتمال دهد بعضى از آيات قرآن از همان تصرفات بوده باشد، و رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» آن طور كه داستان غرانيق مى گويد، آن آيات را قرآن پنداشته، آيه «وَ مَا أرسَلنَا...»، كاشف دروغ بودن يكى از آن ها - يعنى همان قصه غرانيق - و سرپوش بقيه آن ها باشد. | علاوه بر اين كه اگر مثل چنين تصرفى براى شيطان باشد كه در زبان رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» تصرف نموده، يك آيه و يا دو آيه غير قرآنى به عنوان قرآن به زبان او جارى سازد، ديگر اعتمادى در كلام الهى باقى نمى ماند. چون ممكن است كسى احتمال دهد بعضى از آيات قرآن از همان تصرفات بوده باشد، و رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» آن طور كه داستان غرانيق مى گويد، آن آيات را قرآن پنداشته، آيه «وَ مَا أرسَلنَا...»، كاشف دروغ بودن يكى از آن ها - يعنى همان قصه غرانيق - و سرپوش بقيه آن ها باشد. |
ویرایش