۱۶٬۳۳۸
ویرایش
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
==آيات ۱۶ - ۳۳ سوره انبياء == | ==آيات ۱۶ - ۳۳ سوره انبياء == | ||
وَ مَا خَلَقْنَا | وَ مَا خَلَقْنَا السَّمَاءَ وَ الاَرْض وَ مَا بَيْنهُمَا لَاعِبِينَ(۱۶) | ||
لَوْ أَرَدْنَا أَن نَّتَّخِذَ لهَْواً | |||
بَلْ | لَوْ أَرَدْنَا أَن نَّتَّخِذَ لهَْواً لاتخَذْنَاهُ مِن لَّدُنَّا إِن كُنَّا فَاعِلِينَ(۱۷) | ||
وَ لَهُ مَن فى | |||
يُسبِّحُونَ الَّيْلَ وَ | بَلْ نَقْذِفُ بِالحَْقِّ عَلى الْبَاطِلِ فَيَدْمَغُهُ فَإِذَا هُوَ زَاهِقٌ وَ لَكُمُ الْوَيْلُ مِمَّا تَصِفُونَ(۱۸) | ||
أَمِ | |||
لَوْ كانَ فِيهِمَا | وَ لَهُ مَن فى السَّمَاوَاتِ وَ الاَرْضِ وَ مَنْ عِندَهُ لا يَستَكْبرُونَ عَنْ عِبَادَتِهِ وَ لا يَستَحْسِرُونَ(۱۹) | ||
يُسبِّحُونَ الَّيْلَ وَ النَّهَارَ لا يَفْترُونَ(۲۰) | |||
أَمِ اتَّخَذُوا آلِهَةً مِنَ الاَرْضِ هُمْ يُنشِرُونَ(۲۱) | |||
لَوْ كانَ فِيهِمَا آلهَِةٌ إِلّا اللَّهُ لَفَسدَتَا فَسبْحَانَ اللَّهِ رَبّ الْعَرْشِ عَمَّا يَصِفُونَ(۲۲) | |||
لا يُسئَلُ عَمَّا يَفْعَلُ وَ هُمْ يُسئَلُونَ(۲۳) | لا يُسئَلُ عَمَّا يَفْعَلُ وَ هُمْ يُسئَلُونَ(۲۳) | ||
أَمِ | |||
وَ مَا أَرْسلْنَا مِن قَبْلِك مِن | أَمِ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ آلهَِةً قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ هَذَا ذِكْرُ مَن مَّعِىَ وَ ذِكْرُ مَن قَبْلى بَلْ أَكْثرُهُمْ لا يَعْلَمُونَ الحَْقَّ فَهُم مُّعْرِضونَ(۲۴) | ||
وَ قَالُوا | |||
وَ مَا أَرْسلْنَا مِن قَبْلِك مِن رَسُولٍ إِلّا نُوحِى إِلَيْهِ أَنَّهُ لا إِلَهَ إِلّا أَنَا فَاعْبُدُونِ(۲۵) | |||
وَ قَالُوا اتَّخَذَ الرَّحْمَانُ وَلَداً سُبْحَانَهُ بَلْ عِبَادٌ مُّكْرَمُونَ(۲۶) | |||
لا يَسبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَ هُم بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ(۲۷) | لا يَسبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَ هُم بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ(۲۷) | ||
يَعْلَمُ مَا بَينَ أَيْدِيهِمْ وَ مَا خَلْفَهُمْ وَ لا يَشفَعُونَ | |||
وَ مَن يَقُلْ مِنهُمْ | يَعْلَمُ مَا بَينَ أَيْدِيهِمْ وَ مَا خَلْفَهُمْ وَ لا يَشفَعُونَ إِلّا لِمَنِ ارْتَضى وَ هُم مِّنْ خَشيَتِهِ مُشفِقُونَ(۲۸) | ||
وَ جَعَلْنَا فى الاَرْضِ | وَ مَن يَقُلْ مِنهُمْ إِنّى إِلَهٌ مِن دُونِهِ فَذَلِك نَجْزِيهِ جَهَنَّمَ كَذَلِك نجْزِى الظالِمِينَ(۲۹) | ||
وَ جَعَلْنَا | |||
وَ هُوَ الَّذِى خَلَقَ الَّيْلَ وَ | أَوَ لَمْ يَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ السّمَاوَاتِ وَ الاَرْض كانَتَا رَتْقاً فَفَتَقْنَاهُمَا وَ جَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ كُلَّ شئٍ حَىٍّ أَ فَلا يُؤْمِنُونَ(۳۰) | ||
وَ جَعَلْنَا فى الاَرْضِ رَوَاسىَ أَن تَمِيدَ بِهِمْ وَ جَعَلْنَا فِيهَا فِجَاجاً سُبُلاً لَّعَلَّهُمْ يهْتَدُونَ(۳۱) | |||
وَ جَعَلْنَا السَّمَاءَ سَقْفاً مَحْفُوظاً وَ هُمْ عَنْ آيَاتهَا مُعْرِضونَ(۳۲) | |||
وَ هُوَ الَّذِى خَلَقَ الَّيْلَ وَ النَّهَارَ وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ كُلُّ فى فَلَكٍ يَسبَحُونَ(۳۳) | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۳۶۲ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۳۶۲ </center> | ||
<center> «'''ترجمه آیات'''» </center> | <center> «'''ترجمه آیات'''» </center> | ||
آسمان ها و زمين و هرچه را كه ميان آن دو است، به بازى نيافريده ايم. (۱۶) | |||
اگر بازيگر بوديم و مى خواستيم بازيچه اى | اگر بازيگر بوديم و مى خواستيم بازيچه اى بگيريم، آن را از نزد خويش مى گرفتيم. (۱۷) | ||
نه | نه اين طور نيست، بلكه حق را به روى باطل مى كوبيم تا در همش بشكند و يكباره نابود شود، واى بر شما از اين وصف كه مى كنيد. (۱۸) | ||
هر كه در | هر كه در آسمان ها و زمين است، متعلق به اوست، فرشتگان كه نزد او هستند، از عبادتش استكبار نمى كنند و خسته نمى شوند.(۱۹) | ||
شب و روز تسبيح مى گويند و سستى به خود راه نمى دهند(۲۰) | شب و روز تسبيح مى گويند و سستى به خود راه نمى دهند.(۲۰) | ||
آيا از زمين خدايانى گرفته ايد كه حيات دوباره مى دهد(۲۱) | آيا از زمين خدايانى گرفته ايد كه حيات دوباره مى دهد.(۲۱) | ||
اگر در آسمان و زمين خدايانى جز خداى يكتا | اگر در آسمان و زمين خدايانى جز خداى يكتا بود، تباه مى شدند، پروردگار عرش از آنچه وصف مى كنند، منزّه است. (۲۲) | ||
خدا از آنچه مى | خدا از آنچه مى كند، بازخواست نمى شود، ولى آنان بازخواست خواهند شد. (۲۳) | ||
آيا | آيا آن ها جز او خدايانى گرفته اند؟ بگو برهان خويش را بياوريد، اينك اين كتاب، اصحاب من و اين كتاب اسلاف من (نه هيچ برهانى ندارند)، بلكه بيشترشان حقيقت را نمى دانند و خود اعراض گرانند.(۲۴) | ||
پيش از تو هيچ پيغمبرى | پيش از تو هيچ پيغمبرى نفرستاديم، مگر آن كه به او وحى كرديم كه خدايى به جز من نيست. پس تنها مرا عبادت كنيد.(۲۵) | ||
گفتند: خداى رحمان فرزندى براى خود | گفتند: خداى رحمان فرزندى براى خود برگزيده، ولى او منزّه (از داشتن فرزند) است و اين ها (فرشتگان پسران وى نيستند، بلكه) بندگان شايسته هستند.(۲۶) | ||
كه هرگز در گفتار از خدا پيشى نمى گيرند و به فرمان او كار مى كنند(۲۷) | كه هرگز در گفتار از خدا پيشى نمى گيرند و به فرمان او كار مى كنند.(۲۷) | ||
هرچه جلو رويشان هست و هرچه پشت سرشان مى باشد، مى داند و شفاعت جز براى آن كه خدا رضايت دهد، نمى كنند و از ترس لرزانند.(۲۸) | |||
هر كه از آنان بگويد: من خدايى به جز خدا | هر كه از آنان بگويد: من خدايى به جز خدا هستم، به همين جرم جهنم را سزايش خواهيم داد، و همه ستمگران را چنين سزا مى دهيم. (۲۹) | ||
آيا كسانى كه | آيا كسانى كه كافرند، نمى دانند كه آسمان ها و زمين پيوسته بود و ما از هم بازشان كرديم و هر چيز زنده اى را از آب آفريديم، پس چرا ايمان نمى آورند؟ (۳۰) | ||
و در زمين | و در زمين كوه هاى ثابت و استوار نهاديم تا شما را نلرزاند و نيز در زمين، درّه ها و راه ها قرار داديم تا ايشان هدايت شوند.(۳۱) | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۳۶۳ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۳۶۳ </center> | ||
آسمان را سقفى محفوظ | آسمان را سقفى محفوظ كرديم، ولى آن ها از عبرت هاى آسمان روى گردانند. (۳۲) | ||
اوست كه شب و روز را آفريد و آفتاب و ماه را خلق | اوست كه شب و روز را آفريد و آفتاب و ماه را خلق كرد، كه هر يك در مدارى شناورند.(۳۳) | ||
<center> «'''بیان آیات'''» </center> | <center> «'''بیان آیات'''» </center> | ||
اول اين | اول اين آيات، علت عذاب فرستادن به قراى ظالمه را به بازيچه نبودن خلقت توجيه مى كند و مى فرمايد: خدا با ايجاد آسمان و زمين و مابين آن دو نخواسته است بازى كند تا ايشان هم بدون هيچ دلواپسى سرگرم بازى با هواهاى خود باشند. هرچه مى خواهند بكنند و هرجور خواستند، بازى كنند، بدون اين كه حسابى در كارهايشان باشد. نه چنين نيست، بلكه خلق شده اند تا راه به سوى بازگشت به خدا را طى كنند و در آن جا محاسبه و بر طبق اعمالشان مجازات شوند. پس بايد بدانند كه بندگانى مسؤولند كه اگر از رسم عبوديت تجاوز كنند، بر طبق آنچه حكمت الهى اقتضا مى كند، مؤاخذه مى شوند و خدا در كمينگاه است. | ||
و چون اين بيان بعينه حجت بر معاد نيز | و چون اين بيان بعينه حجت بر معاد نيز هست، لذا دنبالش، وجهه سخن را متوجه مسأله معاد كرده، بر آن اقامه حجت نمود و در سايه آن متعرض مسأله نبوت نيز گرديده. چون نبوت از لوازم وجوب عبوديت و آن هم از لوازم ثبوت معاد است. پس مى توان گفت كه دو آيه اول اين آيات، به منزله رابط بين سياق آيات قبل و بعد است. | ||
و اين | و اين آيات، در اثبات معاد بيانى بديع آورده و تمامى احتمالاتى كه منافى با معاد است، به طورى كه خواهيد ديد، نفى كرده است. | ||
<span id='link265'><span> | <span id='link265'><span> | ||
ویرایش