۱۶٬۸۸۰
ویرایش
خط ۱۰۵: | خط ۱۰۵: | ||
پس جملۀ «رَبِّ اشرَح لِى صَدرِى»، از باب استعاره تخييليّه و استعاره به كنايه است. چون «شرح»، به معناى گشاد كردن و باز كردن است. گويا سينه انسان را كه قلب در آن جاى دارد، ظرفى فرض كرده كه آنچه از طريق مشاهده و ادراك در آن وارد مى شود، جاى مى گيرد، و در آن انباشته مى شود. و اگر آنچه وارد مى شود، امرى عظيم يا مافوق طاقت بشرى باشد، سينه نمى تواند در خود جايش دهد. ناگزير محتاج مى شود به اين كه آن را شرح دهند و باز كنند، تا گنجايشش، بيشتر گردد. | پس جملۀ «رَبِّ اشرَح لِى صَدرِى»، از باب استعاره تخييليّه و استعاره به كنايه است. چون «شرح»، به معناى گشاد كردن و باز كردن است. گويا سينه انسان را كه قلب در آن جاى دارد، ظرفى فرض كرده كه آنچه از طريق مشاهده و ادراك در آن وارد مى شود، جاى مى گيرد، و در آن انباشته مى شود. و اگر آنچه وارد مى شود، امرى عظيم يا مافوق طاقت بشرى باشد، سينه نمى تواند در خود جايش دهد. ناگزير محتاج مى شود به اين كه آن را شرح دهند و باز كنند، تا گنجايشش، بيشتر گردد. | ||
و موسى «عليه السلام»، رسالتى را كه خدا بر او مسجّل كرد، بزرگ شمرد. چون از شوكت و قوت قبطيان آگاه بود. مخصوصا از اين جهت كه فرعون طاغى در رأس آنان قرار داشت. فرعونى كه با خدا بر سرِ ربوبيت منازعه نموده، به بانك بلند مى گفت: «أنَا رَبُّكُمُ | و موسى «عليه السلام»، رسالتى را كه خدا بر او مسجّل كرد، بزرگ شمرد. چون از شوكت و قوت قبطيان آگاه بود. مخصوصا از اين جهت كه فرعون طاغى در رأس آنان قرار داشت. فرعونى كه با خدا بر سرِ ربوبيت منازعه نموده، به بانك بلند مى گفت: «أنَا رَبُّكُمُ الأعلَی». | ||
و نيز، از ضعف و اسارت بنى اسرائيل در ميان آل فرعون با خبر بود، و مى دانست چقدر جاهل و كوتاه فكرند. و گويا خبر داشت كه دعوتش چه شدائد و مصائبى به بار مى آورد، و چه فجايعى را بايد ناظر باشد. از سوى ديگر، حال خود را هم مى دانست كه تا چه حد در راه خدا بى طاقت و كم تحمل است. | و نيز، از ضعف و اسارت بنى اسرائيل در ميان آل فرعون با خبر بود، و مى دانست چقدر جاهل و كوتاه فكرند. و گويا خبر داشت كه دعوتش چه شدائد و مصائبى به بار مى آورد، و چه فجايعى را بايد ناظر باشد. از سوى ديگر، حال خود را هم مى دانست كه تا چه حد در راه خدا بى طاقت و كم تحمل است. |
ویرایش