۱۶٬۸۸۰
ویرایش
خط ۲۰۴: | خط ۲۰۴: | ||
و معناى آيه، اين است كه: بگو قرآن آن طور كه شما مى گوييد، افك مفترى نيست، و از اساطير اولين هم نيست، بلكه كتابى است نازل شده از ناحيه خداى سبحان، كه آن را متضمن اسرارى نهانى كرده، كه عقول شما به كُنه آن پى نمى برد، و نوع درك شما به اوج رفيع آن نمى رسد. | و معناى آيه، اين است كه: بگو قرآن آن طور كه شما مى گوييد، افك مفترى نيست، و از اساطير اولين هم نيست، بلكه كتابى است نازل شده از ناحيه خداى سبحان، كه آن را متضمن اسرارى نهانى كرده، كه عقول شما به كُنه آن پى نمى برد، و نوع درك شما به اوج رفيع آن نمى رسد. | ||
و به همين جهت، اين كه مى گوييد «إفك است و اساطير»، و چنين جسورانه آن را تكذيب مى كنيد، جنايت عظيمى مرتكب مى شويد، كه به خاطر آن، مستحق عقوبت مى شويد. چيزى كه هست، فعلا خدا | و به همين جهت، اين كه مى گوييد «إفك است و اساطير»، و چنين جسورانه آن را تكذيب مى كنيد، جنايت عظيمى مرتكب مى شويد، كه به خاطر آن، مستحق عقوبت مى شويد. چيزى كه هست، فعلا خدا مهلت تان داده و عقوبت تان را تأخير انداخته. چون او داراى صفت «مغفرت» و «رحمت» است، و همين خود اقتضاء مى كند كه عقوبت بدكاران را تأخير بيندازد. اين، خلاصه معنايى است كه مفسران درباره آيه كرده اند. | ||
ولى متأسفانه سياق، با اين معنا مساعد نيست. چون حاصل اين معنايى كه كردند، اين شد كه آيه شريفه، ردّ ادعاى مشركان بر افك و مفترى بودن و از اساطير بودن قرآن است. به اين بيان كه: نه، قرآن نازل از ناحيه خدا، و مشتمل بر اسرارى نهانى است، كه كفار نمى توانند بر آن واقف شوند. و اين در حقيقت، ردّ ادعاى خصم است به يك ادعاى ديگر، كه يا مثل آن است و يا نامفهوم تر از آن. | ولى متأسفانه سياق، با اين معنا مساعد نيست. چون حاصل اين معنايى كه كردند، اين شد كه آيه شريفه، ردّ ادعاى مشركان بر افك و مفترى بودن و از اساطير بودن قرآن است. به اين بيان كه: نه، قرآن نازل از ناحيه خدا، و مشتمل بر اسرارى نهانى است، كه كفار نمى توانند بر آن واقف شوند. و اين در حقيقت، ردّ ادعاى خصم است به يك ادعاى ديگر، كه يا مثل آن است و يا نامفهوم تر از آن. |
ویرایش