۱۶٬۸۸۰
ویرایش
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
==نكوهش مشركين كه آلهه اى گرفتند كه خالق چيزى نبوده و خود مخلوقند و مالك نفع وضرر، و موت و حيات و نشورى نيستند == | ==نكوهش مشركين كه آلهه اى گرفتند كه خالق چيزى نبوده و خود مخلوقند و مالك نفع وضرر، و موت و حيات و نشورى نيستند == | ||
«'''وَ اتخَذُوا مِن دُونِهِ | «'''وَ اتخَذُوا مِن دُونِهِ آلِهَةً لا يَخْلُقُونَ شيْئاً وَ هُمْ يُخْلَقُونَ...'''»: | ||
بعد از | بعد از آن كه خود را به اين صفت كه «خالق» و «مقدّر» هر چيز است، و مُلك آسمان ها و زمين از او است، ستوده و نتيجه گرفت كه پس بايد او به تنهايى إله معبود باشد، در اين جمله به گمراهى مشركان اشاره كرده، كه بتهايى مى پرستند، كه نه خالق چيزى هستند، چون خودشان آن بت ها را درست كرده اند، و نه مالك چيزى براى خود و براى غيرند. | ||
ضمير در | ضمير در «وَ اتَّخَذُوا»، به طورى كه از سياق بر مى آيد، به مشركان بر مى گردد، هرچند كه اين كلمه قبلا ذكر نشده بود، و اين گونه تعبيرها تحقير و اهانت را مى رساند. | ||
و مراد از آلهه در | و مراد از آلهه در جملۀ «مِن دُونِهِ آلِهَةً لَا يَخلُقُونَ شَيئاً وَ هُم يُخلَقُون»، همان بت هايى است كه به دست خود درست مى كردند، اگر از چوب بود مى تراشيدند و اگر چيز ديگرى بود، طورى ديگر درست مى كردند. و اگر اول آن ها را آلهه خواند، با اين كه بعدا فرمود: «نه تنها چيزى خلق نمى كنند، بلكه خودشان مخلوق اند»، براى اشاره به اين معنا بود كه از الوهيت جز اسم ندارند. آن اسم را هم مردم روى آن ها گذاشته اند، بدون اين كه از حقيقت الوهيت چيزى دارا باشند. همچنان كه فرمود: «إن هِىَ إلَّا أسمَاءٌ سَمَّيتُمُوهَا أنتُم وَ آبَاءُكُم». | ||
كلمۀ «شَيئاً»، در جملۀ «لَا يَخلُقُونَ شَيئاً»، از آن جايى كه نكره است و در جمله منفى قرار گرفته، مبالغه در توبيخ آنان را مى رساند، كه از خداى سبحان، كه آفريدگار هر چيزى است، اعراض نموده، به بت هايى چسبيده اند كه نه تنها چيزى خلق نمى كنند، بلكه از اين نيز پست ترند. براى اين كه بت ها، تراشيده و مصنوع پرستندگان و مخلوق اوهام ايشان اند. و نظير اين كلام، در جملۀ «ضَرّاً وَ لَا نَفعاً»، و جملۀ «مَوتاً وَ لَا حَيَوةً وَ لَا نُشُوراً» جريان دارد. | |||
«''' | «''' وَ لَا يَملِكُونَ لِأنفُسِهِم ضَرّاً وَ لَا نَفعاً'''» - در اين جمله، مالكيت از بت ها نفى شده، و مالك نبودن آن ها بديهى است، و نفى اين امر بديهى، به خاطر اين است كه بت پرستان، آن ها را مى پرستند، تا ضررها را از ايشان دور نموده، منافع را برايشان جلب كنند. و چون بت ها مالك نفع و ضرر، حتى براى خود نيستند، ناگزير عبادتشان، جز ضلالت و گيجى چيزى نيست. | ||
با اين | با اين بيان، روشن مى شود كه واقع شدن جملۀ «لِأنفُسِهِم» در سياق، توبيخ بيشترى را مى رساند، و كلام را در معنايش ترقى مى دهد. چون معنايش اين مى شود: اين بت ها مالك | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۲۴۵ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۲۴۵ </center> | ||
ضرر و نفع خود | ضرر و نفع خود نيستند، تا آن را دفع و اين را جلب كنند. آن وقت چگونه مالك نفع و ضرر غير هستند، و اگر در آيه، «ضرر» را از «نفع» جلوتر آورد، براى اين بود كه دفع ضرر، مهمتر از جلب نفع است. | ||
«''' | «'''وَ لَا يَملِكُونَ مَوتاً وَ لَا حَيَوةً وَ لَا نُشُوراً'''» - يعنى: مالك مرگ نيستند، تا آن را از پرستندگان خود و يا از هر كس كه بخواهند، دور كنند و نيز مالك حياتى نيستند تا از هر كس بخواهند آن را بگيرند، و يا به هر كس كه بخواهند، بدهند. و نيز مالك نشور هم نيستند، تا مردم را به دلخواه خود مبعوث و زنده كرده و در مقابل كرده هايشان، آنان را جزا بدهند، و إله، آن كسى است كه مالك اين امور باشد. | ||
==بحث روايتى == | |||
در كافى به سند خود از ابن سنان ، از شخصى كه نامش را برده روايت كرده كه گفت : از امام صادق (عليه السلام ) معناى قرآن و فرقان را پرسيدم كه آيا دو چيزند يا يك چيز؟ فرمود: (به يك اعتبار دو چيزند، و به اعتبارى ديگر يك چيز)، قرآن مجموع آيات است ، و فرقان تنها آن آيات محكمى است كه مربوط به دستور العمل ها است . | در كافى به سند خود از ابن سنان ، از شخصى كه نامش را برده روايت كرده كه گفت : از امام صادق (عليه السلام ) معناى قرآن و فرقان را پرسيدم كه آيا دو چيزند يا يك چيز؟ فرمود: (به يك اعتبار دو چيزند، و به اعتبارى ديگر يك چيز)، قرآن مجموع آيات است ، و فرقان تنها آن آيات محكمى است كه مربوط به دستور العمل ها است . | ||
خط ۶۰: | خط ۵۹: | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۲۴۶ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۲۴۶ </center> | ||
<span id='link166'><span> | <span id='link166'><span> | ||
==آيات ۴ - ۲۰ سوره فرقان == | ==آيات ۴ - ۲۰ سوره فرقان == | ||
وَ قَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلّا إِفْكٌ افْترَاهُ وَ أَعَانَهُ عَلَيْهِ قَوْمٌ آخَرُونَ فَقَدْ جَاءُو ظُلْماً وَ زُوراً(۴) | وَ قَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلّا إِفْكٌ افْترَاهُ وَ أَعَانَهُ عَلَيْهِ قَوْمٌ آخَرُونَ فَقَدْ جَاءُو ظُلْماً وَ زُوراً(۴) |
ویرایش