گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۵ بخش۴۴: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۶: خط ۱۶:
همچنان كه در همين آيات بدان اشاره نموده، مى فرمايد: «وَ قَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا...»، و اين، از اين نظر است كه در كلام مجيدش، مسأله معاد با ادله قاطعه اثبات شده، و در اين جا به عنوان اصل مسلّم اخذ شده است. آنگاه در آيات بعد به عنوان استدراك مى فرمايد كه همه اين روگردانی ها، به خاطر اين است كه مشركان معاد را منكرند و يا در آن شك دارند.
همچنان كه در همين آيات بدان اشاره نموده، مى فرمايد: «وَ قَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا...»، و اين، از اين نظر است كه در كلام مجيدش، مسأله معاد با ادله قاطعه اثبات شده، و در اين جا به عنوان اصل مسلّم اخذ شده است. آنگاه در آيات بعد به عنوان استدراك مى فرمايد كه همه اين روگردانی ها، به خاطر اين است كه مشركان معاد را منكرند و يا در آن شك دارند.


بعضى از مفسران در تفسير آيه مورد بحث گفته اند: «مراد از «بدء الخلق» و سپس اعاده آن، ايجاد فردى از يك نوع و از بين بردن آن و دوباره ايجاد نظير آن است. خلاصه مراد ايجاد مثلى، بعد از مثل ديگر است. و به عبارت ديگر، تكرار عمل ايجاد است. پس ديگر كسى اشكال نكند كه مشركان قائل به معاد نبودند، پس چرا در اين آيه، با مسأله معاد، عليه ايشان احتجاج شده است». وليكن تفسيرى است كه از ظاهر آيه بعيد است.
بعضى از مفسران در تفسير آيه مورد بحث گفته اند: «مراد از «بَدَءَ الخَلقَ» و سپس اعاده آن، ايجاد فردى از يك نوع و از بين بردن آن و دوباره ايجاد نظير آن است. خلاصه مراد ايجاد مثلى، بعد از مثل ديگر است. و به عبارت ديگر، تكرار عمل ايجاد است. پس ديگر كسى اشكال نكند كه مشركان قائل به معاد نبودند، پس چرا در اين آيه، با مسأله معاد، عليه ايشان احتجاج شده است». وليكن تفسيرى است كه از ظاهر آيه بعيد است.
<span id='link377'><span>
<span id='link377'><span>
==بطور كلى در عالم وجود بطلان و نيستى راه ندارد ==
==در عالَم وجود، بطلان و نيستى راه ندارد ==
يكى از آن لطايفى كه آيه شريفه از حقايق قرآنى دارد، بر مى آيد كه بطور كلى بطلان
يكى از آن لطايفى كه آيه شريفه از حقايق قرآنى دارد، بر مى آيد كه به طور كلّى، بطلان
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۵۵۱ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۵۵۱ </center>
و نيستى در عالم وجود راه ندارد، بلكه آنچه را كه خداى تعالى براى اولين بار هستى داده به زودى با اعاده به سوى او برمى گردد و اگر به چشم خود مى بينيم كه موجوداتى معدوم مى شوند ما آن را فقدان و نيستى بعد از هستى مى بينيم و گر نه در واقع چنين نيست بلكه - همانطور كه گفتيم - براى ما فقدان است .
و نيستى در عالم وجود راه ندارد، بلكه آنچه را كه خداى تعالى براى اولين بار هستى داده، به زودى با اعاده به سوى او بر مى گردد. و اگر به چشم خود مى بينيم كه موجوداتى معدوم مى شوند، ما آن را فقدان و نيستى بعد از هستى مى بينيم، و گرنه در واقع چنين نيست، بلكه - همان طور كه گفتيم - براى ما فقدان است.


و اما اينكه علماى كلام اتفاق كرده اند بر اينكه اعاده معدوم در بعضى موجودات مانند عرضها (يعنى هر چيزى كه اگر بخواهد موجود باشد محتاج به محلى است تا در آن خود نمايى كند مانند رنگها و هيئتها و كيفيتها و امثال آن ) محال است و در بعضى موجودات ديگر مانند جواهر (هر چيزى كه در هستى اش محتاج به موضوعى نيست مانند اجسام )، اختلاف كرده اند ربطى به مساءله مورد بحث ما نيست ، زيرا مساءله بعثت در قيامت آن هم آنطور كه آيه شريفه تقرير كرده از باب اعاده معدوم نيست ، تا آقايان آن را محال و يا مورد اختلاف بدانند، بلكه بعث عبارت است از: برگشتن خلق و رجوع آن - در حالى كه همان خلق اول است - به سوى پروردگارى كه مبدء آن است .
و اما اين كه علماى كلام اتفاق كرده اند بر اين كه «إعاده معدوم» در بعضى موجودات، مانند عَرَض ها (يعنى هر چيزى كه اگر بخواهد موجود باشد، محتاج به محلى است تا در آن خودنمايى كند، مانند رنگ ها و هيئت ها و كيفيت ها و امثال آن)، محال است و در بعضى موجودات ديگر، مانند جواهر (هر چيزى كه در هستى اش، محتاج به موضوعى نيست، مانند اجسام)، اختلاف كرده اند، ربطى به مسأله مورد بحث ما نيست.
 
زيرا مسأله بعثت در قيامت، آن هم آن طور كه آيه شريفه تقرير كرده، از باب اعاده معدوم نيست، تا آقايان آن را محال و يا مورد اختلاف بدانند، بلكه «بعث» عبارت است از: برگشتن خلق و رجوع آن - در حالى كه همان خلق اول است - به سوى پروردگارى كه مبدء آن است.
 
«'''وَ مَن يَرزُقُكُم مِنَ السَّمَاءِ وَ الأرض '''» - اين جمله، اشاره است به تدبير امرى كه ميان «بدء خلقت» و عود آن، در موجودات واقع شده و آن، عبارت است از: رزق آن ها با اسباب آسمانى، مانند باران ها، و اسباب زمينى مانند روييدنی ها، كه انسان از آن ها غذا تهيه مى كند.


«'''و من يرزقكم من السماء و الا رض '''» - اين جمله ، اشاره است به تدبير امرى كه ميان بدء خلقت و عود آن در موجودات واقع شده و آن عبارت است از رزق آنها با اسباب آسمانى مانند بارانها، و اسباب زمينى مانند روييدنيها، كه انسان از آنها غذا تهيه مى كند.
<span id='link378'><span>
<span id='link378'><span>
==نفى الوهيت آلهه مشركين از طريق نفى ربوبيت آنها و انحصار ربوبيت در خداى سبحان ==
==نفى الوهيت آلهه مشركين از طريق نفى ربوبيت آنها و انحصار ربوبيت در خداى سبحان ==
۱۶٬۳۴۰

ویرایش