۱۷٬۰۵۲
ویرایش
خط ۱۰۷: | خط ۱۰۷: | ||
<span id='link161'><span> | <span id='link161'><span> | ||
==طرح يك اشكال و | ==طرح يك اشكال در بارۀ اعادۀ انسان در قیامت، و پاسخ به آن == | ||
بعضى به اين آيه شريفه اشكال كرده اند كه : | بعضى به اين آيه شريفه اشكال كرده اند كه: «اگر اعادۀ انسان ها در قيامت براى خدا آسان تر باشد، لازمه اش اين است كه ايجاد آن ها بدون الگو در آغاز خلقت دشوارتر باشد. چون هر آسان ترى، يك دشوارتر دارد، و اين با قدرت مطلقه و نامحدود خدا نمى سازد. | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۲۶۰ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۲۶۰ </center> | ||
نامتناهى وضعش نسبت به موارد مختلف نمى شود، و تعلقش بر دشوار و | چون قدرت نامتناهى وضعش نسبت به موارد مختلف نمى شود، و تعلقش بر دشوار و آسان، يكسان است. پس كلمه افعل تفضيل (آسان تر) در اين جا، معنا ندارد». | ||
در جواب از اين | در جواب از اين اشكال، وجوهى ذكر كرده اند: | ||
اول | اول اين كه: «ضمير در «عليه» به خدا بر نمى گردد، بلكه به «خلق» بر مى گردد، و معنايش اين است كه: اعاده هر چيزى براى خلق آسان تر از ايجاد ابتدايى است. چون ايجاد ابتدايى الگو ندارد، ولى اعاده، هر چند بار هم كه باشد، آسان تر است، چون الگو دارد. و چون اعاده از ابتداء براى خلق آسان تر است، ديگر درباره خداى تعالى چه اشكالى دارد». | ||
و اين توجيه صحيح نيست. براى اين كه برگشتن ضمير به «خلق»، خلاف ظاهر آيه است. | |||
دوم اين كه: «كلمۀ «أهون» در اين جا، از معناى تفضيلى منسلخ است، و همان معناى آسان را مى دهد، نه «آسان تر»، همچنان كه كلمۀ «خير» با اين كه در اصل فعل تفضيل است، و معناى «بهتر» را مى دهد در جملۀ «مَا عِندَ اللهِ خَيرٌ مِنَ اللَّهو: آنچه نزد خدا است، خوب است، نه لهو»، از معناى تفضيلى منسلخ شده». | |||
اشكال اين توجيه هم اين است كه: دليلى بر آن نيست، و تحكم واضحى است. | |||
اين | سوم اين كه: آسان تر بودن اعاده از انشاء ابتدايى از نظر مقايسه خود آن دو با هم است. نه اين كه نسبت به خدا باشد، و اين تفضيل در بين فعلى و فعل ديگر خدا هيچ مانعى ندارد. همچنان كه خودش فرموده: «لَخَلقُ السَّمَاوَاتِ وَ الأرضِ أكبَرُ مِن خَلقِ النَّاس». | ||
اشكال اين وجه اين است كه : | اين توجيه، همان است كه از كلام زمخشرى هم استفاده مى شود كه گفته است: | ||
«اگر بگويى: چرا در جملۀ «ثُمَّ إذَا دَعَاكُم...»، اعاده خلق اين قدر بزرگ شمرده شده، به طورى كه گويى از قيام آسمان ها و زمين به امر خدا مهم تر است؟ و آن وقت همين اعاده در جملۀ «وَ هُوَ أهوَنُ عَلَيه» آسان تر معرفى شده؟ در جواب مى گوييم: اعاده انسان ها در قيامت، فى نفسه بزرگ هست، وليكن به قياس با انشاء ابتدايى، آسان تر معرفى شده». | |||
اشكال اين وجه اين است كه: كلمۀ «أهون» مقيد به «عَلَيه» شده. يعنى براى خدا آسان تر است، و اين بهترين گواه است بر اين كه مقايسه اى كه بين انشاء و اعاده واقع شده نسبت به خداى تعالى است، نه بين خود اعاده و انشاء. پس اشكال همچنان به قوت خود باقى است. | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۲۶۱ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۲۶۱ </center> | ||
توجيه چهارم | توجيه چهارم اين كه گفته اند: «تفضيل نسبت به اصول و موازين رايج بين مردم است، نه نسبت به واقع امر. اين مردم اند كه معتقدند تكرار شدن يك عمل هر چند يك بار باشد، سبب مى شود براى اين كه اعاده اش از بار اولش آسان تر باشد. | ||
پس گويا گفته شده: اعاده براى خدا كارى ندارد. چون از نظر اصول و موازين خود شما هم كه باشد، اعاده از انشاء آسان تر است، براى خدايى كه عالَم را بدون الگو، و براى اولين بار آفريده. اين از نظر اصول و موازين خود شماست، و گرنه قدرت او نسبت به ايجاد ابتدايى و اعاده، يكسان است». | |||
اشكال اين | اشكال اين توجيه، اين است كه: هر چند در جاى خود حرف صحيحى است، وليكن اشكال در اين است كه چگونه از آيه استفاده كنيم، با اين كه شاهدى از الفاظ آيه بر آن نيست. | ||
<span id='link162'><span> | <span id='link162'><span> | ||
==پاسخ ديگرى از صاحب كشاف و بيان چهار اشكال به آن == | ==پاسخ ديگرى از صاحب كشاف و بيان چهار اشكال به آن == | ||
پنجم اينكه گفته اند: - اين را نيز صاحب كشاف به عنوان وجهى ديگر آورده - انشاء از قبيل تفضل است ، كه فاعلش در انجام و ترك آن مخير است ، مى تواند چيزى را ايجاد بكند، و مى تواند ايجاد نكند، ولى اعاده از قبيل واجب است ، كه به هيچ وجه نبايد ترك شود، براى اينكه اعاده براى جزاء و كيفر و پاداش است ، و اين بر خداى تعالى واجب است. | پنجم اينكه گفته اند: - اين را نيز صاحب كشاف به عنوان وجهى ديگر آورده - انشاء از قبيل تفضل است ، كه فاعلش در انجام و ترك آن مخير است ، مى تواند چيزى را ايجاد بكند، و مى تواند ايجاد نكند، ولى اعاده از قبيل واجب است ، كه به هيچ وجه نبايد ترك شود، براى اينكه اعاده براى جزاء و كيفر و پاداش است ، و اين بر خداى تعالى واجب است. |
ویرایش