گمنام

تفسیر:المیزان جلد۸ بخش۳۸: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۱۵۵: خط ۱۵۵:
<span id='link296'><span>
<span id='link296'><span>


==آيا اسماء خدا توقيفى است؟ ==
==آيا اسماء خداود، توقيفى است؟ ==


از آنچه گذشت روشن گرديد كه در قرآن هيچ دليلى برتوقيفى بودن اسماء خداى تعالى وجود ندارد بلكه دليل بر عدم آن هست ، آيه شريفه (( و لله الاسماء الحسنى فادعوه بها و ذروا الذين يلحدون فى اسمائه ...(( كه بعضى با آن بر توقيفى بودن اسماء خدا استدلال كرده اند، استدلالشان وقتى صحيح است كه (( الف لام (( در (( الاسماء(( براى عهد باشد،
از آنچه گذشت، روشن گرديد كه: در قرآن، هيچ دليلى بر توقيفى بودن اسماء خداى تعالى وجود ندارد، بلكه دليل بر عدم آن هست. آيه شريفه: «و لله الأسماء الحُسنى فادعوه بها و ذروا الذين يلحدون فى أسمائه...»، كه بعضى با آن، بر توقيفى بودن اسماء خدا استدلال كرده اند، استدلالشان وقتى صحيح است كه «الف لام» در «الأسماء»، براى عهد باشد.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۴۶۸ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۴۶۸ </center>
و مراد از الحاد در اسماء تعدى از اسماء معين خدا و اضافه كردن اسمائى كه از طريق نقل نرسيده ، بوده باشد، و ليكن هم عهد بودن (( الف لام (( و هم به معناى تعدى بودن الحاد مورد نظر و اشكالى است كه در سابق بيانش گذشت .
و مراد از الحاد در أسماء، تعدى از اسماء معين خدا و اضافه كردن اسمایى كه از طريق نقل نرسيده، بوده باشد، وليكن هم عهد بودن «الف لام»، و هم به معناى تعدى بودن الحاد مورد نظر و اشكالى است كه در سابق بيانش گذشت.


و اما روايات بسيارى كه از طرق شيعه و سنى وارد شده كه پيغمبر اكرم فرمود: (( براى خدا نود و نه ، يعنى صد منهاى يك اسم است ، هر كس ‍ آنها را بشمارد داخل بهشت مى شود(( و همچنين روايات ديگرى كه قريب به اين مضمون است هيچ يك دلالت بر توقيف ندارد، البته همانطورى كه گفتيم اين از نظر بحث تفسيرى است ،نه بحث فقهى ، ممكن است از نظر بحث فقهى و احتياط در دين جايز نباشد انسان از پيش خود براى خدا اسم بگذارد، زيرا احتياط اقتضا دارد كه در اسم بردن از خدا به همان اسمائى اكتفا شود كه از طريق نقل رسيده باشد، همه اين حرفها راجع به اسم گذاردن است ، و اما صرف اطلاق ، بدون اينكه پاى اسم گذارى در ميان بيايد البته اشكالى نداشته و امر در آن آسان است .
و اما روايات بسيارى كه از طرق شيعه و سنى وارد شده كه پيغمبر اكرم فرمود: «براى خدا، نود و نه، يعنى صد منهاى يك اسم است، هر كس آن ها را بشمارد، داخل بهشت مى شود»، و همچنين روايات ديگرى كه قريب به اين مضمون است، هيچ يك دلالت بر توقيف ندارد.
 
البته همان طورى كه گفتيم، اين از نظر بحث تفسيرى است، نه بحث فقهى. ممكن است از نظر بحث فقهى و احتياط در دين، جايز نباشد انسان از پيش خود، براى خدا اسم بگذارد. زيرا احتياط اقتضا دارد كه در اسم بردن از خدا، به همان اسمایى اكتفا شود كه از طريق نقل رسيده باشد. همه اين حرف ها، راجع به اسم گذاردن است، و اما صرف اطلاق، بدون اين كه پاى اسم گذارى در ميان بيايد، البته اشكالى نداشته و امر در آن آسان است.


<span id='link297'><span>
<span id='link297'><span>
==بحث روایتی: (رواياتى كه مى گويند براى خدا نود و نه اسم است) ==
==بحث روایتی: (رواياتى كه مى گويند براى خدا نود و نه اسم است) ==
در كتاب توحيد به سند خود از حضرت رضا از پدران بزرگوارش از على (عليه السلام ) روايت كرده كه فرمود: براى خدانود و نه اسم است كه هر كس خدا را با آنها بخواند دعايش مستجاب مى شود و هر ك س آنها را بشمارد داخل بهشت مى گردد.
در كتاب توحيد به سند خود از حضرت رضا از پدران بزرگوارش از على (عليه السلام ) روايت كرده كه فرمود: براى خدانود و نه اسم است كه هر كس خدا را با آنها بخواند دعايش مستجاب مى شود و هر ك س آنها را بشمارد داخل بهشت مى گردد.
۱۷٬۲۳۸

ویرایش