۱۷٬۰۰۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۰۲: | خط ۱۰۲: | ||
<span id='link219'><span> | <span id='link219'><span> | ||
== | ==مقصود از اين كه قرآن عوج (كجى) نداشته، قيّم است؟ == | ||
خداى تعالى در اين سوره كلامش را با ذكر ثناى خود افتتاح فرموده ، و به اين نحوخود را ستوده كه : قرآنى بر بنده اش نازل كرده كه هيچ انحرافى از حق در آن نيست ، وآن كتاب قيم مصالح بندگانش در زندگى دنيا و آخرت است ، واز عهده اين كار به خوبى برمى آيد، پس همه حمدها كه در ترتب خيرات وبركات آن از روز نزولش تا روز قيامت هست ، همه براى خدا است . | خداى تعالى در اين سوره كلامش را با ذكر ثناى خود افتتاح فرموده ، و به اين نحوخود را ستوده كه : قرآنى بر بنده اش نازل كرده كه هيچ انحرافى از حق در آن نيست ، وآن كتاب قيم مصالح بندگانش در زندگى دنيا و آخرت است ، واز عهده اين كار به خوبى برمى آيد، پس همه حمدها كه در ترتب خيرات وبركات آن از روز نزولش تا روز قيامت هست ، همه براى خدا است . | ||
پس سزاوار نيست كه هيچ دانشمند اهل بحثى ترديد كند در اينكه : آنچه از صلاح وسداد در جوامع بشرى به چشم مى خورد همه از بركات انبياى كرام است كه در بشر منتشر كرده اند، وتخمى است كه آنان با دعوت خود به سوى حق وحسن خلق وعمل صالح افشانده اند، و اينكه قرآن كريم در چهارده قرنى كه از نزولش مى گذرد تمدنى به بشر داده وارتقائى بخشيده وعلم نافع وعمل صالحى در بشر به وجود آورده كه مخصوص خود آن است وبه همين جهت دعوت نبوى منتهائى بزرگ بر بشر دارد، پس همه حمدها براى خدا است . | پس سزاوار نيست كه هيچ دانشمند اهل بحثى ترديد كند در اينكه : آنچه از صلاح وسداد در جوامع بشرى به چشم مى خورد همه از بركات انبياى كرام است كه در بشر منتشر كرده اند، وتخمى است كه آنان با دعوت خود به سوى حق وحسن خلق وعمل صالح افشانده اند، و اينكه قرآن كريم در چهارده قرنى كه از نزولش مى گذرد تمدنى به بشر داده وارتقائى بخشيده وعلم نافع وعمل صالحى در بشر به وجود آورده كه مخصوص خود آن است وبه همين جهت دعوت نبوى منتهائى بزرگ بر بشر دارد، پس همه حمدها براى خدا است . | ||
و با اين بيان روشن مى شود اينكه بعضى از مفسرين در تفسير اين آيه ، يعنى جمله | و با اين بيان روشن مى شود اينكه بعضى از مفسرين در تفسير اين آيه ، يعنى جمله «الحمد لله الذى انزل...» گفته اند: يعنى بگوييد ((الحمد لله الّذى نزل (( صحيح نيست . | ||
«'''و لم يجعل له عوجا'''» - ضمير در ((له (( به كتاب بر مى گردد، و جمله مورد بحث جمله حاليه است از كتاب. و كلمه ((قيما(( آن گونه كه از كتاب فهميده مى شود حال بعد از حال است ، زيرا خداى تعالى در مقام ستايش خويش است از اين جهت كه كتابى نازل كرده | «'''و لم يجعل له عوجا'''» - ضمير در ((له (( به كتاب بر مى گردد، و جمله مورد بحث جمله حاليه است از كتاب. و كلمه ((قيما(( آن گونه كه از كتاب فهميده مى شود حال بعد از حال است ، زيرا خداى تعالى در مقام ستايش خويش است از اين جهت كه كتابى نازل كرده و به صفت نداشتن اعوجاج متصف است ، و از اين جهت كه آن كتاب بر تاءمين مصالح جامعه بشرى قيم است . پس به هر دو صفت بذل عنايت شده، آن هم بطورى مساوى ، وهمين اقتضاء مى كند كه جمله مزبور حاليه باشد، و((قيم (( نيز حال دوم باشد. | ||
<span id='link220'><span> | <span id='link220'><span> | ||
==اشاره به اقوال مختلف مفسران در ذيل جمله: «لم يجعل له عوجا...»== | ==اشاره به اقوال مختلف مفسران در ذيل جمله: «لم يجعل له عوجا...»== | ||
بعضى از مفسرين گفته اند: جمله ((ولم يجعل له عوجا(( عطف است بر صله ، وكلمه ((قيما(( حال از ضمير در ((له (( است ، و معنايش اين است كه ((وحمد آن خداى را كه براى كتاب در حالى كه قيم است اعوجاج قرار نداده (( ويا ((قيما(( منصوب به مقدرى است ومعنايش اين است كه وحمد آن خدايى را كه براى كتاب اعوجاج قرار نداده وآن را قيم قرار داده ولازمه اين دووجه اين است كه عنايت ميان اصل نزول و قيم بودن وبى اعوجاج بودن كتاب تقسيم شود، وبر شما خواننده عزيز روشن شد كه اين خلاف عنايتى است كه مستفاد از سياق است . | بعضى از مفسرين گفته اند: جمله ((ولم يجعل له عوجا(( عطف است بر صله ، وكلمه ((قيما(( حال از ضمير در ((له (( است ، و معنايش اين است كه ((وحمد آن خداى را كه براى كتاب در حالى كه قيم است اعوجاج قرار نداده (( ويا ((قيما(( منصوب به مقدرى است ومعنايش اين است كه وحمد آن خدايى را كه براى كتاب اعوجاج قرار نداده وآن را قيم قرار داده ولازمه اين دووجه اين است كه عنايت ميان اصل نزول و قيم بودن وبى اعوجاج بودن كتاب تقسيم شود، وبر شما خواننده عزيز روشن شد كه اين خلاف عنايتى است كه مستفاد از سياق است . |
ویرایش