گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۴ بخش۳: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۷۰: خط ۷۰:
<span id='link24'><span>
<span id='link24'><span>


==رواياتى كه در ذيل آيات راجع به دعاى زكريا(عليه السلام ) و اوصاف واحوال يحيى (عليه السلام ) ==
و در الدرالمنثور است كه عبد الرزاق و احمد در كتاب زهد و عبد بن حميد و ابن منذر و ابن ابى حاتم همگى از قتاده روايت كرده اند كه در تفسير جمله : ((و لم يكن جبارا عصيا(( گفت سعيد بن مسيب مى گفت : رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) فرمود: هيچ كس خدا را روز قيامت ملاقات نمى كند مگر اينكه گناه دارد، به جز يحيى بن زكريا. قتاده مى گويد حسن از رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) روايت كرد كه فرمود: يحيى (عليه السلام) نه گناه كرد و نه هرگز خيال زنى را به دل خطور داد.
و در الدرالمنثور است كه عبد الرزاق و احمد در كتاب زهد و عبد بن حميد و ابن منذر و ابن ابى حاتم همگى از قتاده روايت كرده اند كه در تفسير جمله : ((و لم يكن جبارا عصيا(( گفت سعيد بن مسيب مى گفت : رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) فرمود: هيچ كس خدا را روز قيامت ملاقات نمى كند مگر اينكه گناه دارد، به جز يحيى بن زكريا. قتاده مى گويد حسن از رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) روايت كرد كه فرمود: يحيى (عليه السلام ) نه گناه كرد و نه هرگز خيال زنى را به دل خطور داد.
 
و در همان كتاب است كه احمد و حكيم ترمذى در كتاب نوادر الاصول و حاكم و ابن مردويه از ابن عباس روايت كرده اند كه گفت : رسول خدا فرمود: هيچ كس از بنى آدم نيست مگر آنكه خطا كرده و يا حداقل تصميم بر آن را گرفته است ، مگر يحيى بن زكريا كه نه خيال آن را كرد و نه مرتكب شد.
و در همان كتاب است كه احمد و حكيم ترمذى در كتاب نوادر الاصول و حاكم و ابن مردويه از ابن عباس روايت كرده اند كه گفت : رسول خدا فرمود: هيچ كس از بنى آدم نيست مگر آنكه خطا كرده و يا حداقل تصميم بر آن را گرفته است ، مگر يحيى بن زكريا كه نه خيال آن را كرد و نه مرتكب شد.
مؤ لف : اين معنا به طرق اهل سنت با الفاظ مختلف روايت شده ، و ليكن به خاطر اينكه عصمت را اختصاص به يحيى (عليه السلام ) داده چاره اى جز اين نيست كه بگوئيم مقصود انبياء و ائمه (عليهم السلام ) بوده ، هر چند كه با ظاهر اين روايات مخالف باشد، و اين مخالفت را به گردن راويان اين احاديث انداخته ، بگوئيم سوء تعبير از ايشان بوده ، چون راويان عادتشان بر اين بوده كه آنچه را از رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) مى شنيده اند نقل به معنا مى كردند و عنايتى به حفظ الفاظ آن جناب نداشته اند، و كوتاه سخن اخبار در زهد يحيى (عليه السلام ) بسيار و بيرون از حد و شمار است ، و به طورى كه در اخبار آمده آن جناب گياه مى خورد و ليف خرما را لباس مى كرد و از خوف خدا آنقدر مى گريست كه از چشم تا منتهاى صورتش مجرائى مانند نهر درست شده بود.
 
مؤ لف: اين معنا به طرق اهل سنت با الفاظ مختلف روايت شده ، و ليكن به خاطر اينكه عصمت را اختصاص به يحيى (عليه السلام ) داده چاره اى جز اين نيست كه بگوئيم مقصود انبياء و ائمه (عليهم السلام) بوده، هر چند كه با ظاهر اين روايات مخالف باشد، و اين مخالفت را به گردن راويان اين احاديث انداخته ، بگوئيم سوء تعبير از ايشان بوده ، چون راويان عادتشان بر اين بوده كه آنچه را از رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) مى شنيده اند نقل به معنا مى كردند و عنايتى به حفظ الفاظ آن جناب نداشته اند، و كوتاه سخن اخبار در زهد يحيى (عليه السلام) بسيار و بيرون از حد و شمار است ، و به طورى كه در اخبار آمده آن جناب گياه مى خورد و ليف خرما را لباس مى كرد و از خوف خدا آنقدر مى گريست كه از چشم تا منتهاى صورتش مجرائى مانند نهر درست شده بود.
 
و نيز از ابن عساكر از قره روايت آورده كه گفت : آسمان بر هيچ كس ‍ نگريست جز بر يحيى بن زكريا و حسين بن على ، و اين سرخى آسمان همان گريه آن است .
و نيز از ابن عساكر از قره روايت آورده كه گفت : آسمان بر هيچ كس ‍ نگريست جز بر يحيى بن زكريا و حسين بن على ، و اين سرخى آسمان همان گريه آن است .
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۳۴ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۳۴ </center>
مؤ لف : اين معنا در مجمع از امام صادق (عليه السلام ) نيز روايت شده و در آخر آن آمده كه قاتل يحيى و قاتل حسين (عليه السلام ) هر دو ولدالزنا بوده اند.
مؤ لف : اين معنا در مجمع از امام صادق (عليه السلام) نيز روايت شده و در آخر آن آمده كه قاتل يحيى و قاتل حسين (عليه السلام) هر دو ولدالزنا بوده اند.
و در همان كتاب است كه حاكم و ابن عساكر از ابن عباس روايت كرده كه گفت : خداى تعالى به محمد بن عبداللّه (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) وحى كرد كه من در انتقام خون يحيى بن زكريا هفتاد هزار نفر را كشتم و به زودى به انتقام خون پسر دخترت هفتاد هزار و هفتاد هزار مى كشم .
 
و در كافى به سند خود از ابى حمره از ابى جعفر (عليه السلام ) روايت كرده كه گفت ازآن جناب پرسيدم مقصود از جمله : ((و حنانا من لدنّا و زكاه (( چيست ؟ فرمود ((تحنن اللّه (( يعنى خدا وى را دوست مى داشت ، پرسيدم از تحنن خدا به او چه رسيد، و چه ديد؟ فرمود: وقتى مى گفت يا رب ، خداى تعالى در جوابش مى گفت : ((لبيك يا يحيى (( تا آخر حديث .
و در همان كتاب است كه حاكم و ابن عساكر از ابن عباس روايت كرده كه گفت : خداى تعالى به محمد بن عبداللّه (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) وحى كرد كه من در انتقام خون يحيى بن زكريا هفتاد هزار نفر را كشتم و به زودى به انتقام خون پسر دخترت هفتاد هزار و هفتاد هزار مى كشم.
 
و در كافى به سند خود از ابى حمره از ابى جعفر (عليه السلام ) روايت كرده كه گفت ازآن جناب پرسيدم مقصود از جمله : ((و حنانا من لدنّا و زكاه (( چيست ؟ فرمود ((تحنن اللّه (( يعنى خدا وى را دوست مى داشت ، پرسيدم از تحنن خدا به او چه رسيد، و چه ديد؟ فرمود: وقتى مى گفت يا رب ، خداى تعالى در جوابش مى گفت : ((لبيك يا يحيى (( تا آخر حديث.
 
و در عيون اخبار به سندى كه به ياسر خادم مى رسد از او روايت كرده كه گفت : من از ابى الحسن رضا (عليه السلام ) شنيدم كه مى فرمود: وحشتناك ترين مواقفى كه بشر دارد سه موقف است يكى آن روزى كه از شكم مادر متولد مى شود، و دنيا را مى بيند، و يكى آن روزى كه مى ميرد و آخرت و اهل آخرت را مى بيند، و يكى روزى كه مبعوث مى شود، و احكامى مى بيند كه در دار دنيا نديده بود.
و در عيون اخبار به سندى كه به ياسر خادم مى رسد از او روايت كرده كه گفت : من از ابى الحسن رضا (عليه السلام ) شنيدم كه مى فرمود: وحشتناك ترين مواقفى كه بشر دارد سه موقف است يكى آن روزى كه از شكم مادر متولد مى شود، و دنيا را مى بيند، و يكى آن روزى كه مى ميرد و آخرت و اهل آخرت را مى بيند، و يكى روزى كه مبعوث مى شود، و احكامى مى بيند كه در دار دنيا نديده بود.
و خداى عزوجل حضرت يحيى را در اين سه موقف سلامت و عافيت داده ، و ترس به دلش راه نداده بود، و به همين جهت درباره اش فرموده : ((و سلام عليه يوم ولد و يوم يموت و يوم يبعث حيا(( همچنان كه عيسى هم در اين سه موقف بر خود سلام كرد و گفت : ((و السلام على يوم ولدت و يوم اموت و يوم ابعث حيا((
و خداى عزوجل حضرت يحيى را در اين سه موقف سلامت و عافيت داده ، و ترس به دلش راه نداده بود، و به همين جهت درباره اش فرموده : ((و سلام عليه يوم ولد و يوم يموت و يوم يبعث حيا(( همچنان كه عيسى هم در اين سه موقف بر خود سلام كرد و گفت : ((و السلام على يوم ولدت و يوم اموت و يوم ابعث حيا((
<span id='link25'><span>
<span id='link25'><span>
==داستان زكريا (عليه السلام ) در قرآن ==
==داستان زكريا (عليه السلام ) در قرآن ==
خداى تعالى زكريا (عليه السلام ) را در كلام خود به صفت نبوت و وحى توصيف نموده ،
خداى تعالى زكريا (عليه السلام ) را در كلام خود به صفت نبوت و وحى توصيف نموده ،
۱۶٬۹۱۱

ویرایش