۱۶٬۸۸۳
ویرایش
خط ۱۲۰: | خط ۱۲۰: | ||
<span id='link384'><span> | <span id='link384'><span> | ||
== | ==تأکيد بر صدق و وقوع معاد و جزا == | ||
و به هر حال | و به هر حال جملۀ «إنّمَا تُوعَدُونَ لَصَادِق»، جواب قسم است. يعنى همان مطلبى است كه براى اثبات و تأكيد ثبوتش آن سوگندها را خورد. و جمله «وَ إنّ الدّينَ لَوَاقِع»، عطف است بر آن، و به منزله تفسير آن است. | ||
و معناى مجموع كلام اين است كه: به چه و چه سوگند مى خورم كه آنچه وعده داده شده ايد (يعنى آن وعده هايى كه در قرآن هست و يا رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم»، به وسيله وحى به شما وعده مى دهد كه روز جزايى هست و به زودى در آن روز، به سزاى اعمالتان مى رسيد، اگر اعمالتان خير است، به جزاى خيرش، و اگر شرّ است، به سزاى شرّش مى رسيد)، صادق است، و روز جزاء آمدنى است. | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۵۴۹ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۵۴۹ </center> | ||
«'''وَ | «'''وَ السّمَاءِ ذَاتِ الحُْبُكِ'''»: | ||
كلمه | كلمه «حُبُك»، به معناى حسن و زينت است، و به معناى خلقت عادلانه نيز هست. و وقتى به «حبيكه» يا «حباك» جمع بسته مى شود، معنايش طريقه يا طرايق است. يعنى آن خط ها و راه هايى كه در هنگام وزش باد به روى آب پيدا مى شود. | ||
معناى آيه : | ==معناى آيه: «و السّمَاء ذَاتِ الحُبُك»، و مقصود از اين كه كفار در «قول مختلف» هستند== | ||
و معناى | و معناى آيه، بنابر معناى اول، چنين مى شود: به آسمان داراى حسن و زينت سوگند مى خورم. در اين صورت، اين آيه به آيه «إنّا زَيّنَا السّمَاءَ الدُّنيَا بِزِينَة الكَوَاكِب» شباهت خواهد داشت. | ||
و | و بنابر معناى دوم چنين مى شود: به آسمان كه خلقتى معتدل دارد سوگند. و در اين صورت، به آيه «وَ السّمَاءَ بَنَينَاهَا بَأيدٍ» شباهت دارد. | ||
و بنابر معناى سوم چنين مى شود: به آسمانى كه داراى خطوط است سوگند. در اين صورت، به آيه «وَ لَقَد خَلَقنَا فَوقَكُم سَبعَ طَرَائِقَ» نظر دارد. | |||
و بعيد نيست كه ظهورش در معناى سوم بيشتر باشد. براى اين كه آن وقت سوگند با جوابش مناسب تر خواهد بود. چون جواب قسم عبارت است از اختلاف مردم و تشتت آنان در طريقه هايى كه دارند. همچنان كه ظهور قسم هاى سه گانه قبل، يعنى ذاريات و حاملات و جاريات، در معناى «جرى» و «سير» با جوابش كه جملۀ «إنّمَا تُوعَدُون...» است، در معناى «جرى» مشترك است. چون جواب قسم نيز، متضمن معناى رجوع و سير به سوى خدا مى باشد. | |||
«'''إِنَّكُمْ لَفِى قَوْلٍ مخْتَلِفٍ * يُؤْفَك عَنْهُ مَنْ أُفِك'''»: | |||
«قول مختلف»، سخن متناقضى را گويند كه ابعاضش با يكديگر نسازد، و يكديگر را تكذيب كنند. و از آن جايى كه زمينه كلام اثبات صدق قرآن و يا دعوت و يا صدق گفتار آن جناب در وعده هايى است كه از مسأله بعث و جزاء مى دهد، ناگزير مراد از «قول مختلف» - البته اين كه مى گوييم قطعى نيست، ليكن از احتمالات ديگر به ذهن نزديك تر است - سخنان مختلفى است كه كفار، به منظور انكار آنچه قرآن اثبات مى كند، مى زدند. اينك فهرستى از سخنان ايشان: | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۵۵۰ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۵۵۰ </center> | ||
۱ مى گفتند: اين كتاب سحر | ۱ - مى گفتند: اين كتاب سحر است، و آورنده اش ساحر. | ||
۲ مى گفتند: | |||
۳ مى گفتند: القاءهاى | ۲ - مى گفتند: جنّ به او صدمه زده و ديوانه اش كرده. | ||
۴ اين كتاب شعر و آورنده اش شاعر است . | |||
۵ مى گفتند: | ۳ - مى گفتند: القاءهاى شيطان هاى جنّى است و خود او، مردى كاهن و رمال است. | ||
۶ | |||
۷ | ۴ - اين كتاب شعر و آورنده اش شاعر است. | ||
۵ - مى گفتند: دروغ هايى است كه به خدا مى بندد. | |||
۶ م- ى گفتند: فردى از بشر او را درس مى دهد. | |||
۷ - همۀ اين ها كه مى گويد، خرافات كهنه اى است كه از جايى پيدا كرده، و از روى آن نوشته است. | |||
«'''يُؤفَكُ عَنهُ مَن أفِك'''» - كلمه «إفك»، به معناى صرف و منحرف كردن است. و ضمير «عَنهُ»، به كتاب بر مى گردد. اما از اين جهت كه مشتمل بر وعده به آمدن قيامت و اثبات جزاء است. و معنايش اين است كه: منحرف مى شود از قرآن هر كس كه منحرف مى شود. | |||
و بعضى، ضمير «عَنهُ» را به رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» برگردانيده، گفته اند: معناى جمله اين است كه منحرف مى شود از ايمان به رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم»، هر كس كه مى شود. ولى خواننده محترم توجه دارد كه معناى قبلى با سياق، موافق تر است، هرچند كه برگشت هر دو به يك معنا است. | |||
وجوه مختلف در معناى جمله : | ==وجوه مختلف در معناى جمله : «يُؤفَكُ عَنهُ مَن اُفِك» == | ||
و از بعضى از | و از بعضى از مفسران حكايت شده كه گفته اند: ضمير «عَنهُ» به كلمه «مَا تُوعَدُونَ» و يا به «دين» بر مى گردد. زيرا خداى تعالى اول سوگند خورد به «ذَارِيَات»، و آن چند چيز ديگر كه بعث و جزاء حق است. سپس سوگند خورد به آسمان كه كفار در باره وقوع بعث در قولى مختلف هستند. بعضى شك دارند و بعضى منكرند. آنگاه مى فرمايد: منحرف مى شوند از اقرار به امر قيامت و جزاء، اشخاصى كه به دست ديگران منحرف شده اند. و اين وجه هم، قريب به همان وجه سابق است. | ||
و از بعضى ديگر حكايت شده كه گفته اند: ضمير در | و از بعضى ديگر حكايت شده كه گفته اند: ضمير در «عَنهُ» به قول مختلف بر مى گردد، و كلمه «عَن»، تعليل را مى رساند، همچنان كه در آيه «وَ مَا نَحنُ بِتَارِكِى آلِهَتِنَا عَن قَولِكَ»، علت را افاده مى كند. و در نتيجه، جمله مورد بحث صفتى مى شود براى «قول»، و معنايش اين است كه: شما در قولى مختلف هستيد. قولى انحرافى كه به سبب اشخاص منحرف كننده، انحرافى شده است. و اين وجه خوبى است. | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۵۵۱ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۵۵۱ </center> | ||
بعضى ديگر گفته اند: ضمير در | بعضى ديگر گفته اند: ضمير در «إنّكُم» به مسلمان و كافر، هر دو بر مى گردد. و در نتيجه، منظور از «قول مختلف»، قول مسلمين است كه مى گويند: بعث و جزاء واقع شدنى است، و قول كفار اين است كه مى گويند: واقع شدنى نيست. و شايد سياق آيه با اين وجه خيلى سازگار نباشد. و بعضى ديگر، وجوهى ديگر ذكر كرده اند، كه خيلى بى اساس است و فايده اى در نقل آن ها نيست. | ||
«'''قُتِلَ الخَْرَّاصونَ الَّذِينَ هُمْ فى غَمْرَةٍ ساهُونَ يَسئَلُونَ أَيَّانَ يَوْمُ الدِّينِ'''»: | «'''قُتِلَ الخَْرَّاصونَ الَّذِينَ هُمْ فى غَمْرَةٍ ساهُونَ يَسئَلُونَ أَيَّانَ يَوْمُ الدِّينِ'''»: |
ویرایش