گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۸ بخش۳۲: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۲۱: خط ۱۲۱:
<span id='link282'><span>
<span id='link282'><span>


==اقوال مفسرين در معناى جمله : ((==
==اقوال مفسران در معناى جمله: «يَدُ اللّه فَوقَ أيدِيهِم»==
يد اللّه فوق ايديهم (( كه در آيه مربوط به بيعت است
مفسران، در معناى جمله «يَدُ اللّه فَوقَ أيدِيهِم»، اقوال ديگرى دارند:
مفسرين در معناى جمله ((يد اللّه فوق ايديهم (( اقوال ديگرى دارند:
 
بعضى گفته اند: استعاره اى است تخييليه ، كه به منظور تاءكيد مطالب قبل آمده ، و اين را تقرير مى كند كه بيعت با رسول ، بيعت با خدا است ، بدون هيچ گونه تفاوت ، پس كانه اينطور به خيالها انداخته كه خدا هم يكى از بيعت شوندگان است ، آن وقت براى خدا دستى اثبات مى كند كه بالاى دست بيعت كنندگان جاى دست رسول قرار مى گيرد.
بعضى گفته اند: استعاره اى است تخييليه ، كه به منظور تاءكيد مطالب قبل آمده ، و اين را تقرير مى كند كه بيعت با رسول ، بيعت با خدا است ، بدون هيچ گونه تفاوت ، پس كانه اينطور به خيالها انداخته كه خدا هم يكى از بيعت شوندگان است ، آن وقت براى خدا دستى اثبات مى كند كه بالاى دست بيعت كنندگان جاى دست رسول قرار مى گيرد.
ولى چنين توجيهى با ساحت قدس خداى تعالى سازگار نيست ، و بزرگتر از آن است كه آدمى او را به وجهى به خيالش اندازد كه از آن منزه است .
ولى چنين توجيهى با ساحت قدس خداى تعالى سازگار نيست ، و بزرگتر از آن است كه آدمى او را به وجهى به خيالش اندازد كه از آن منزه است .
بعضى ديگر گفته اند: مراد از كلمه ((يد(( قوت و نصرت است ، پس ‍ ((يد اللّه (( به معناى نصرت اللّه و قوت اللّه مى باشد، مى خواهد بفرمايد قوت و نصرت خدا فوق قوت و نصرت مردم است ؛ و يعنى اى پيامبر اعتمادت به نصرت خدا باشد، نه به نصرت آنان .
بعضى ديگر گفته اند: مراد از كلمه ((يد(( قوت و نصرت است ، پس ‍ ((يد اللّه (( به معناى نصرت اللّه و قوت اللّه مى باشد، مى خواهد بفرمايد قوت و نصرت خدا فوق قوت و نصرت مردم است ؛ و يعنى اى پيامبر اعتمادت به نصرت خدا باشد، نه به نصرت آنان .
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۴۱۱ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۴۱۱ </center>
ولى اين هم با مقام آيه جور نيست ، براى اينكه مقام ، مقام اعظام بيعت رسول خدا است ، و اينكه بيعت مردم با آن جناب آنقدر مهم است كه گويى بيعت با خود خدا است ، و اعتماد از نصرت خدا هر چند كار خوبى است ، ليكن اجنبى از مقام آيه است .
ولى اين هم با مقام آيه جور نيست ، براى اينكه مقام ، مقام اعظام بيعت رسول خدا است ، و اينكه بيعت مردم با آن جناب آنقدر مهم است كه گويى بيعت با خود خدا است ، و اعتماد از نصرت خدا هر چند كار خوبى است ، ليكن اجنبى از مقام آيه است .
بعضى ديگر گفته اند: مراد از كلمه ((يد(( عطيه و نعمت است ، يعنى نعمت خدا بر مسلمين كه يا ثواب است و يا توفيق بيعت ، فوق نعمت و خدمتى است كه آنها به تو كرده اند و با تو بيعت نمودند.
بعضى ديگر گفته اند: مراد از كلمه ((يد(( عطيه و نعمت است ، يعنى نعمت خدا بر مسلمين كه يا ثواب است و يا توفيق بيعت ، فوق نعمت و خدمتى است كه آنها به تو كرده اند و با تو بيعت نمودند.
بعضى ديگر گفته اند: نعمت خدا بر مردم كه هدايتشان كرده عظيم تر از خدمتى است كه آنها به تو كردند، و تو را اطاعت نمودند. و از اين قبيل توجيه ها كه ما فايده اى در بحث پيرامون آنها نمى بينيم .
بعضى ديگر گفته اند: نعمت خدا بر مردم كه هدايتشان كرده عظيم تر از خدمتى است كه آنها به تو كردند، و تو را اطاعت نمودند. و از اين قبيل توجيه ها كه ما فايده اى در بحث پيرامون آنها نمى بينيم .
بحث روايتى
 
(روايتى در ذيل جمله : ((يد اللّه فوق ايديهم (( و روايتى درباره كيفيت بيعت )
==بحث روايتى==
در الدر المنثور است كه ابن عدى ، ابن مردويه ، خطيب و ابن عساكر در كتاب تاريخ خود از جابر بن عبداللّه روايت كرده اند كه گفت : وقتى آيه ((و تعزروه (( بر پيغمبر نازل شد، به اصحاب خود فرمود: مى دانيد يعنى چه ؟ عرضه داشتند: خدا و رسولش داناتر است . فرمود: يعنى او را يارى مى كنيد.
در الدر المنثور است كه ابن عدى ، ابن مردويه ، خطيب و ابن عساكر در كتاب تاريخ خود از جابر بن عبداللّه روايت كرده اند كه گفت : وقتى آيه ((و تعزروه (( بر پيغمبر نازل شد، به اصحاب خود فرمود: مى دانيد يعنى چه ؟ عرضه داشتند: خدا و رسولش داناتر است . فرمود: يعنى او را يارى مى كنيد.
و در عيون الاخبار به سند خود از عبداللّه بن صالح هروى روايت كرده كه گفت : من به على بن موسى الرضا (عليهماالسلام ) عرضه داشتم : يا بن رسول اللّه ! شما در باره اين حديث كه راويان حكايتش مى كنند كه مؤ منين خدا را از همان منزلهاى بهشتى خود زيارت مى كنند، چه مى فرمايى ؟ فرمود: اى ابا صلت ! خداى تعالى پيغمبر خود را از تمامى خلائق حتى از ملائكه و انبياء برترى داده ، و طاعت او را طاعت خود خوانده ، و بيعت با او را بيعت با خود خوانده ، و زيارتش در دنيا و آخرت را زيارت خود خوانده و در باره اطاعتش فرموده : ((من يطع الرسول فقد اطاع اللّه ((، و در باره بيعتش فرموده : ((ان الذين يبايعونك انما يبايعون اللّه يد اللّه فوق ايديهم (( و خود رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله وسلّم ) فرموده : ((هر كس مرا زيارت كند، چه در حياتم و چه بعد از مرگم ، خدا را زيارت كرده ، و درجه او در بهشت بالاترين درجات است ، و كسى كه رسول خدا را در درجه اى كه دارد در بهشت و در منزل خودش زيارت كند، خداى تبارك و تعالى را زيارت كرده .
 
و در عيون الاخبار به سند خود از عبداللّه بن صالح هروى روايت كرده كه گفت : من به على بن موسى الرضا (عليهماالسلام ) عرضه داشتم : يا بن رسول اللّه ! شما در باره اين حديث كه راويان حكايتش مى كنند كه مؤ منين خدا را از همان منزلهاى بهشتى خود زيارت مى كنند، چه مى فرمايى ؟  
 
فرمود: اى ابا صلت ! خداى تعالى پيغمبر خود را از تمامى خلائق حتى از ملائكه و انبياء برترى داده ، و طاعت او را طاعت خود خوانده ، و بيعت با او را بيعت با خود خوانده ، و زيارتش در دنيا و آخرت را زيارت خود خوانده و در باره اطاعتش فرموده : ((من يطع الرسول فقد اطاع اللّه ((، و در باره بيعتش فرموده : ((ان الذين يبايعونك انما يبايعون اللّه يد اللّه فوق ايديهم (( و خود رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله وسلّم ) فرموده : ((هر كس مرا زيارت كند، چه در حياتم و چه بعد از مرگم ، خدا را زيارت كرده ، و درجه او در بهشت بالاترين درجات است ، و كسى كه رسول خدا را در درجه اى كه دارد در بهشت و در منزل خودش زيارت كند، خداى تبارك و تعالى را زيارت كرده .
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۴۱۲ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۴۱۲ </center>
و در ارشاد مفيد در حديثى كه بيعت حضرت رضا را حكايت مى كند آمده : مامون نشست و براى حضرت رضا (عليه السلام ) دو پشتى بزرگ گذاشت ، خودش روى فرش نشست و حضرت رضا را در آن جايگاه نشانيد، در حالى كه عمامه اى بر سر و شمشيرى حمايل داشت . آنگاه دستور داد به پسرش عباس كه اولين كسى باشد كه با آن جناب بيعت مى كند. حضرت رضا دست مبارك خود را طورى بلند كرد كه كفدستش ‍ رو به صورت عباس و ساير مردم بود. ماءمون عرضه داشت دست خود را دراز كن تا بيعت كنند. فرمود: رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله وسلّم ) اينطور بيعت مى گرفت پس مردم آمدند، و با آن جناب در حالى كه دستش بالاى دست مردم بود بيعت كردند.
و در ارشاد مفيد در حديثى كه بيعت حضرت رضا را حكايت مى كند آمده : مامون نشست و براى حضرت رضا (عليه السلام ) دو پشتى بزرگ گذاشت ، خودش روى فرش نشست و حضرت رضا را در آن جايگاه نشانيد، در حالى كه عمامه اى بر سر و شمشيرى حمايل داشت . آنگاه دستور داد به پسرش عباس كه اولين كسى باشد كه با آن جناب بيعت مى كند. حضرت رضا دست مبارك خود را طورى بلند كرد كه كف دستش ‍ رو به صورت عباس و ساير مردم بود.  
 
ماءمون عرضه داشت دست خود را دراز كن تا بيعت كنند.  
 
فرمود: رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله وسلّم ) اينطور بيعت مى گرفت پس مردم آمدند، و با آن جناب در حالى كه دستش بالاى دست مردم بود بيعت كردند.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۴۱۳ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۴۱۳ </center>
<span id='link284'><span>
<span id='link284'><span>
==آيات ۱۱ - ۱۷ سوره فتح ==
==آيات ۱۱ - ۱۷ سوره فتح ==
سيَقُولُ لَك الْمُخَلَّفُونَ مِنَ الاَعْرَابِ شغَلَتْنَا أَمْوَلُنَا وَ أَهْلُونَا فَاستَغْفِرْ لَنَا يَقُولُونَ بِأَلْسِنَتِهِم مَّا لَيْس فى قُلُوبِهِمْ قُلْ فَمَن يَمْلِك لَكُم مِّنَ اللَّهِ شيْئاً إِنْ أَرَادَ بِكُمْ ضراًّ أَوْ أَرَادَ بِكُمْ نَفْعَا بَلْ كانَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرَا(۱۱)
سيَقُولُ لَك الْمُخَلَّفُونَ مِنَ الاَعْرَابِ شغَلَتْنَا أَمْوَلُنَا وَ أَهْلُونَا فَاستَغْفِرْ لَنَا يَقُولُونَ بِأَلْسِنَتِهِم مَّا لَيْس فى قُلُوبِهِمْ قُلْ فَمَن يَمْلِك لَكُم مِّنَ اللَّهِ شيْئاً إِنْ أَرَادَ بِكُمْ ضراًّ أَوْ أَرَادَ بِكُمْ نَفْعَا بَلْ كانَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرَا(۱۱)
۱۶٬۳۳۸

ویرایش