۱۶٬۳۳۸
ویرایش
خط ۸۱: | خط ۸۱: | ||
مراد از «شاهد» بودن آن جناب، شهادتش بر اعمال امت، يعنى بر ايمان و كفر و عمل صالح و طالح آن ها است. و مسأله شهادت رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم»، در قرآن كريم مكرر آمده، و قبلا بحث مفصل پيرامون معناى اين شهادت گذشت و گفتيم كه: مراد از آن شهادت، حمل در دنيا است، و اما اداء شهادت ها، جايش در آخرت است. | مراد از «شاهد» بودن آن جناب، شهادتش بر اعمال امت، يعنى بر ايمان و كفر و عمل صالح و طالح آن ها است. و مسأله شهادت رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم»، در قرآن كريم مكرر آمده، و قبلا بحث مفصل پيرامون معناى اين شهادت گذشت و گفتيم كه: مراد از آن شهادت، حمل در دنيا است، و اما اداء شهادت ها، جايش در آخرت است. | ||
و «مبشّر» بودن آن جناب، به اين بود كه افراد با ايمان و با تقوا را به قرب خدا و ثواب جزيل او بشارت مى داد. و «نذير» بودنش، بدين جهت بود كه كفار و اعراض كنندگان را به عذاب دردناك خدا انذار و تخويف مى كرد. | و «مبشّر» بودن آن جناب، به اين بود كه افراد با ايمان و با تقوا را به قرب خدا و ثواب جزيل او بشارت مى داد. | ||
و «نذير» بودنش، بدين جهت بود كه كفار و اعراض كنندگان را به عذاب دردناك خدا انذار و تخويف مى كرد. | |||
«'''لِّتُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسولِهِ وَ تُعَزِّرُوهُ وَ تُوَقِّرُوهُ وَ تُسبِّحُوهُ بُكرَةً وَ أَصِيلاً'''»: | «'''لِّتُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسولِهِ وَ تُعَزِّرُوهُ وَ تُوَقِّرُوهُ وَ تُسبِّحُوهُ بُكرَةً وَ أَصِيلاً'''»: | ||
خط ۸۹: | خط ۹۱: | ||
و به هرحال، لام در جمله «لِتُؤمِنُوا»، لام تعليل است. مى فرمايد: اگر ما تو را به عنوان «شاهد» و «مبشّر» و «نذير» فرستاديم، براى اين بود كه به خدا و رسولش ايمان بياوريد. (و بنابر قرائت دوم: ايمان بياورند). | و به هرحال، لام در جمله «لِتُؤمِنُوا»، لام تعليل است. مى فرمايد: اگر ما تو را به عنوان «شاهد» و «مبشّر» و «نذير» فرستاديم، براى اين بود كه به خدا و رسولش ايمان بياوريد. (و بنابر قرائت دوم: ايمان بياورند). | ||
و «تعزير» - كه مصدر «تُعَزّرُوهُ» است - به طورى كه گفته اند - به معناى نصرت است. و «توقير» - كه مصدر | و «تعزير» - كه مصدر «تُعَزّرُوهُ» است - به طورى كه گفته اند - به معناى نصرت است. و «توقير» - كه مصدر «تُوَقّرُوهُ» است - به معناى تعظيم است. همچنان كه در جاى ديگر فرموده: «مَا لَكُم لَا تَرجُونَ لِلهِ وَقَاراً». و ظاهرا ضميرهايى كه در سه فعل آيه آمده، همه به خداى تعالى بر مى گردد. | ||
و معناى آيه، اين است كه: ما تو را به عنوان «شاهد» و «مبشّر» و «نذير» فرستاديم، تا مردم به خدا و رسولش ايمان آورند، و او را با دست و زبان يارى كنند و تعظيم و تسبيح - كه منظور تسبيح در نماز است - بنمايند. هم در بامدادان و هم در عصر. | و معناى آيه، اين است كه: ما تو را به عنوان «شاهد» و «مبشّر» و «نذير» فرستاديم، تا مردم به خدا و رسولش ايمان آورند، و او را با دست و زبان يارى كنند و تعظيم و تسبيح - كه منظور تسبيح در نماز است - بنمايند. هم در بامدادان و هم در عصر. | ||
خط ۹۵: | خط ۹۷: | ||
ولى بعضى از مفسران گفته اند: ضمير در دو فعل «تُعَزّرُوهُ» و «تُوَقّرُوهُ»، به رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» بر مى گردد، و ضمير در «تُسَبّحُوهُ»، به خداى تعالى عود مى كند. ولى يك نكته اين توجيه را موهون مى سازد و آن اتحاد سياق است، كه با وحدت سياق، نمى شود مرجع ضمائر را مختلف كرد. | ولى بعضى از مفسران گفته اند: ضمير در دو فعل «تُعَزّرُوهُ» و «تُوَقّرُوهُ»، به رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» بر مى گردد، و ضمير در «تُسَبّحُوهُ»، به خداى تعالى عود مى كند. ولى يك نكته اين توجيه را موهون مى سازد و آن اتحاد سياق است، كه با وحدت سياق، نمى شود مرجع ضمائر را مختلف كرد. | ||
معناى این که بيعت با پيامبر«ص»، بيعت با خدا است== | ==معناى این که بيعت با پيامبر«ص»، بيعت با خدا است== | ||
«'''إِنَّ الَّذِينَ يُبَايِعُونَك إِنَّمَا يُبَايِعُونَ اللَّهَ يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ ...'''»: | «'''إِنَّ الَّذِينَ يُبَايِعُونَك إِنَّمَا يُبَايِعُونَ اللَّهَ يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ ...'''»: | ||
كلمه «بيعت»، يك نوع پيمان است كه بيعت كننده، خود را مطيع بيعت شونده مى سازد. راغب، در مفردات مى گويد: «وقتى مى گويند با سلطان بيعت كرد، كه بيعتش متضمن بذل طاعت باشد. البته طاعت به قدر مقدور». | كلمه «بيعت»، يك نوع پيمان است كه بيعت كننده، خود را مطيع بيعت شونده مى سازد. راغب، در مفردات مى گويد: «وقتى مى گويند با سلطان بيعت كرد، كه بيعتش متضمن بذل طاعت باشد. البته طاعت به قدر مقدور». | ||
و اين كلمه، از ماده «بيع» - كه معناى معروفى دارد - گرفته شده، و چون رسم عرب (و همچنين در ايران)، اين بود كه وقتى مى خواستند معامله را قطعى كنند، به يكديگر دست مى دادند، و گويا با اين عمل، مسأله نقل و انتقال را نشان مى دادند - چون نتيجه نقل و انتقال، كه همان تصرف است، بيشتر به دست ارتباط دارد - لذا دست به دست يكديگر مى زدند و به همين جهت، دست زدن به دست ديگرى در هنگام بذل اطاعت را، «مبايعه» و «بيعت» مى خواندند. و حقيقت معنايش اين بود كه: بيعت كننده، دست خود را به بيعت شونده مى بخشيد، و به سلطان بيعت شونده مى گفت: اين دست من، مالِ تو است. هر كارى مى خواهى، با آن انجام بده. | و اين كلمه، از ماده «بيع» - كه معناى معروفى دارد - گرفته شده، و چون رسم عرب (و همچنين در ايران)، اين بود كه وقتى مى خواستند معامله را قطعى كنند، به يكديگر دست مى دادند، و گويا با اين عمل، مسأله نقل و انتقال را نشان مى دادند - چون نتيجه نقل و انتقال، كه همان تصرف است، بيشتر به دست ارتباط دارد - لذا دست به دست يكديگر مى زدند و به همين جهت، دست زدن به دست ديگرى در هنگام بذل اطاعت را، «مبايعه» و «بيعت» مى خواندند. | ||
و حقيقت معنايش اين بود كه: بيعت كننده، دست خود را به بيعت شونده مى بخشيد، و به سلطان بيعت شونده مى گفت: اين دست من، مالِ تو است. هر كارى مى خواهى، با آن انجام بده. | |||
پس اين كه فرمود: «إنّ الّذِينَ يُبَايِعُونَكَ إنّمُا يُبَايِعُون»، در حقيقت مى خواهد بيعت با رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» را، به منزله بيعت با خدا قلمداد كند، به اين ادعاء كه اين همان است. هر اطاعتى كه از رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» بكنند، در حقيقت از خدا كرده اند. چون طاعت او، طاعت خدا است. | |||
آنگاه همين نكته را در جمله «يَدُ اللّه فَوقَ أيدِيهِم»، بيشتر بيان و تأكيد كرده مى فرمايد: دست او، دست خدا است. همچنان كه در آيه: «وَ مَا رَمَيتَ إذ رَمَيتَ وَلَكِنّ اللّهَ رَمَى» نيز، دست او را دست خدا خوانده است. | |||
و در اين كه كارها و خصائص رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم»، كار خدا و شأن خدا است، آيات بسيارى در قرآن عزيز آمده. مانند آيه «مَن يُطِعِ الرّسُولَ فَقَد أطَاعَ اللّه». و آيه «فَإنّهُم لَا يُكَذّبُونَكَ وَلَكِنَّ الظّالِمِينَ بِآيَاتِ اللّه يَجحَدُون». و آيه «لَيسَ لَكَ مِنَ الأمرِ شَئٌ». | و در اين كه كارها و خصائص رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم»، كار خدا و شأن خدا است، آيات بسيارى در قرآن عزيز آمده. مانند آيه «مَن يُطِعِ الرّسُولَ فَقَد أطَاعَ اللّه». و آيه «فَإنّهُم لَا يُكَذّبُونَكَ وَلَكِنَّ الظّالِمِينَ بِآيَاتِ اللّه يَجحَدُون». و آيه «لَيسَ لَكَ مِنَ الأمرِ شَئٌ». |
ویرایش