گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۹ بخش۲: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۲۵: خط ۲۵:


و كلمۀ «امداد»، به معناى آوردن چيزى است به طور دائم و پشت سرِ هم، كه البته هم در خير استعمال مى شود، مانند آيه مورد بحث که مى فرمايد: پشت سرِ هم و لاينقطع، ميوه و گوشت از هر نوعش كه بخواهند، برايشان مى فرستيم، و هم در شرّ و عذاب استعمال مى شود، مانند آيه شريفه «وَ نُمِدُّ لَهُ مِنَ العَذَابِ مَدّاً».
و كلمۀ «امداد»، به معناى آوردن چيزى است به طور دائم و پشت سرِ هم، كه البته هم در خير استعمال مى شود، مانند آيه مورد بحث که مى فرمايد: پشت سرِ هم و لاينقطع، ميوه و گوشت از هر نوعش كه بخواهند، برايشان مى فرستيم، و هم در شرّ و عذاب استعمال مى شود، مانند آيه شريفه «وَ نُمِدُّ لَهُ مِنَ العَذَابِ مَدّاً».
و معناى آيه اين است كه: ما اهل بهشت را به ميوه و هر گوشتى كه ميل داشته باشند، روزى مى دهيم، يك روزى پشت سرِ هم و ساعت به ساعت و لا ينقطع.
و معناى آيه اين است كه: ما اهل بهشت را به ميوه و هر گوشتى كه ميل داشته باشند، روزى مى دهيم، يك روزى پشت سرِ هم و ساعت به ساعت و لا ينقطع.


«'''يَتَنَازَعُونَ فِيهَا كَأْساً لا لَغْوٌ فِيهَا وَ لا تَأْثِيمٌ'''»:
«'''يَتَنَازَعُونَ فِيهَا كَأْساً لا لَغْوٌ فِيهَا وَ لا تَأْثِيمٌ'''»:


«تنازع در كأس»، به معناى به يكديگر تعارف نمودن و اجتماع كردن بر تناول آن است، و «كأس»، به معناى قدح است، كه البته وقتى به قدح «كأس» گفته مى شود كه در آن شراب باشد. و مراد از «لغو»، سخن لغوى است كه از شرابخواران دنيا سر مى زند. و «تأثيم»، به معناى آن است كه شخصى را گناهكار كنى، كه اين نيز از آثار شراب هاى دنيا است كه شرابخوار را گناهكار مى كند. و همين كه فرمود: «در آن قدح ها، لغو و تأثيم نيست»، قرينه است بر اين كه منظور از «كأس» كه بر سرِ آن تنازع مى كنند، قدح شراب است، اما شرابى كه آثار زشت شراب دنيا را ندارد.
«تنازع در كأس»، به معناى به يكديگر تعارف نمودن و اجتماع كردن بر تناول آن است، و «كأس»، به معناى قدح است، كه البته وقتى به قدح «كأس» گفته مى شود كه در آن شراب باشد.  
 
و مراد از «لغو»، سخن لغوى است كه از شرابخواران دنيا سر مى زند.  
 
و «تأثيم»، به معناى آن است كه شخصى را گناهكار كنى، كه اين نيز از آثار شراب هاى دنيا است كه شرابخوار را گناهكار مى كند. و همين كه فرمود: «در آن قدح ها، لغو و تأثيم نيست»، قرينه است بر اين كه منظور از «كأس» كه بر سرِ آن تنازع مى كنند، قدح شراب است، اما شرابى كه آثار زشت شراب دنيا را ندارد.


«'''وَ يَطُوفُ عَلَيهِمْ غِلْمَانٌ لَّهُمْ كَأَنهُمْ لُؤْلُؤٌ مَّكْنُونٌ'''»:
«'''وَ يَطُوفُ عَلَيهِمْ غِلْمَانٌ لَّهُمْ كَأَنهُمْ لُؤْلُؤٌ مَّكْنُونٌ'''»:


مراد از «طواف كردن غلمان در پيرامون بهشتيان»، آمد و شد آنان براى خدمت است. بعضى از مفسران گفته اند: اين كه به طور نكره فرمود: «غِلمَانٌ لَهُم - غلمانى كه دارن» و نفرمود: «غِلمَانِهِم - غلمانشان»، براى اين است كه شنونده توهم نكند مراد از آن «غلمان»، همان خدمتكارانى هستند كه در دنيا داشتند، و بفهماند كه «غلمان» نيز، مانند «حور» از مخلوقات بهشتی اند، كه از شدت زيبايى و صفا و حُسن، مانند لؤلؤاى هستند كه از ترس دستبرد اجانب، در گنجينه اش جاى مى دهند.
مراد از «طواف كردن غلمان در پيرامون بهشتيان»، آمد و شد آنان براى خدمت است. بعضى از مفسران گفته اند: اين كه به طور نكره فرمود: «غِلمَانٌ لَهُم - غلمانى كه دارند» و نفرمود: «غِلمَانِهِم - غلمانشان»، براى اين است كه شنونده توهم نكند مراد از آن «غلمان»، همان خدمتكارانى هستند كه در دنيا داشتند، و بفهماند كه «غلمان» نيز، مانند «حور» از مخلوقات بهشتی اند، كه از شدت زيبايى و صفا و حُسن، مانند لؤلؤاى هستند كه از ترس دستبرد اجانب، در گنجينه اش جاى مى دهند.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۲۱ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۲۱ </center>
«'''وَ أَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلى بَعْضٍ يَتَساءَلُونَ'''»:
«'''وَ أَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلى بَعْضٍ يَتَساءَلُونَ'''»:
۱۶٬۸۸۰

ویرایش