۱۷٬۰۰۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
<span id='link142'><span> | <span id='link142'><span> | ||
==مراد از جدا شدن هر امر حكيم در شب قدر == | ==مراد از جدا شدن هر امر حكيم در شب قدر == | ||
بنابراين ، امور به حسب قضاى الهى داراى دو مرحله اند، يكى اجمال و ابهام، و ديگر مرحله تفصيل. ((شب قدر(( هم بطورى كه از آيه ((فيها يفرق كل امر حكيم (( برمى آيد، شبى است كه امور از مرحله احكام و ابهام به مرحله فرق و تفصيل بيرون مى آيند. و از جمله امور يكى هم قرآن كريم است، كه در شب قدر از مرحله احكام | بنابراين ، امور به حسب قضاى الهى داراى دو مرحله اند، يكى اجمال و ابهام، و ديگر مرحله تفصيل. ((شب قدر(( هم بطورى كه از آيه ((فيها يفرق كل امر حكيم (( برمى آيد، شبى است كه امور از مرحله احكام و ابهام به مرحله فرق و تفصيل بيرون مى آيند. و از جمله امور يكى هم قرآن كريم است، كه در شب قدر از مرحله احكام درآمده، و نازل مى شود، (يعنى در خور فهم بشر مى گردد). | ||
و چه بسا كه خداى سبحان پيامبر خود را به جزئيات حوادثى كه به زودى در زمان دعوت او در هنگام نزول هر آيه و يا آيات و يا سوره رخ مى دهد خبر داده، و نيز آگاه كرده كه در باره هر حادثه آيه يا آياتى نازل مى شود، و از همين جهت هر پيشامدى مى كرده، منتظر بوده آيه و يا آياتى در باره آن نازل شود، پس در حقيقت قرآن يك بار دفعه و يكپارچه بر او نازل شده، و يكبار هم تدريجا و متفرق. | و چه بسا كه خداى سبحان پيامبر خود را به جزئيات حوادثى كه به زودى در زمان دعوت او در هنگام نزول هر آيه و يا آيات و يا سوره رخ مى دهد خبر داده، و نيز آگاه كرده كه در باره هر حادثه آيه يا آياتى نازل مى شود، و از همين جهت هر پيشامدى مى كرده، منتظر بوده آيه و يا آياتى در باره آن نازل شود، پس در حقيقت قرآن يك بار دفعه و يكپارچه بر او نازل شده، و يكبار هم تدريجا و متفرق. | ||
خط ۸۳: | خط ۸۳: | ||
و نيز ممكن است كه بگوييم متعلق است به جمله ((انزلناه (( يعنى در حالى كه آن نازل شده شاءنى از ما است و يا به فرمانى از ما نازل شده است. و جمله ((انا كنا مرسلين (( خالى از تاءييد اين احتمال نيست، و آن را تعليل مى كند. و معنايش اين است كه: ما آن كتاب را در حالى كه امرى از ناحيه ما بود نازل كرديم، چون سنت ما بر فرستادن پيامبران و رسولان جارى است. | و نيز ممكن است كه بگوييم متعلق است به جمله ((انزلناه (( يعنى در حالى كه آن نازل شده شاءنى از ما است و يا به فرمانى از ما نازل شده است. و جمله ((انا كنا مرسلين (( خالى از تاءييد اين احتمال نيست، و آن را تعليل مى كند. و معنايش اين است كه: ما آن كتاب را در حالى كه امرى از ناحيه ما بود نازل كرديم، چون سنت ما بر فرستادن پيامبران و رسولان جارى است. | ||
رَحْمَةً مِّن رَّبِّك إِنَّهُ هُوَ السمِيعُ الْعَلِيمُ | «'''رَحْمَةً مِّن رَّبِّك إِنَّهُ هُوَ السمِيعُ الْعَلِيمُ'''»: | ||
يعنى نازل كردن آن رحمتى بود از پروردگار تو. و يا معنايش اين است كه ما آن را بدين جهت نازل كرديم تا رحمتى از خود را بر مردم افاضه كرده باشيم: و يا اين است كه نازل كردنش به خاطر آن بود كه رحمت پروردگارت اقتضاى انزال آن را داشت. پس كلمه ((رحمه (( بنا بر معناى اول ، حال خواهد بود، وبنا بر معناى دوم و سوم مفعول له، و بيان علت. | يعنى نازل كردن آن رحمتى بود از پروردگار تو. و يا معنايش اين است كه ما آن را بدين جهت نازل كرديم تا رحمتى از خود را بر مردم افاضه كرده باشيم: و يا اين است كه نازل كردنش به خاطر آن بود كه رحمت پروردگارت اقتضاى انزال آن را داشت. پس كلمه ((رحمه (( بنا بر معناى اول ، حال خواهد بود، وبنا بر معناى دوم و سوم مفعول له، و بيان علت. | ||
خط ۹۱: | خط ۹۱: | ||
«'''إنّهُ هُوَ السّميعُ العَلِيم'''» - يعنى او شنواى درخواست ها، و داناى حوائج است . درخواست آنان را مى شنود، و حاجت شان را كه همان اهتداء به هدايت پروردگار تو است مى داند، و به همين جهت كتاب نازل مى كند و رسول ارسال مى كند، چون نسبت به بندگانش رحمت دارد. | «'''إنّهُ هُوَ السّميعُ العَلِيم'''» - يعنى او شنواى درخواست ها، و داناى حوائج است . درخواست آنان را مى شنود، و حاجت شان را كه همان اهتداء به هدايت پروردگار تو است مى داند، و به همين جهت كتاب نازل مى كند و رسول ارسال مى كند، چون نسبت به بندگانش رحمت دارد. | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۲۰۲ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۲۰۲ </center> | ||
رَب السمَوَتِ وَ الاَرْضِ وَ مَا بَيْنَهُمَا إِن كُنتُم مُّوقِنِينَ | «'''رَب السمَوَتِ وَ الاَرْضِ وَ مَا بَيْنَهُمَا إِن كُنتُم مُّوقِنِينَ'''»: | ||
از آنجا كه وثنيها معتقد بودند كه هر صنف از اصناف خلق ، اله و معبودى جداگانه دارد حال يا يكى و يا بيشتر - و چه بسا مى شد كه يك طايفه از آنها اله مخصوصى براى خود داشتند، غير آن اله كه قوم ديگر اتخاذ كرده بودند، لذا در اين آيه شريفه به دنبال جمله ((من ربك (( كه در آخر آيه قبلى بود، فرمود: ((رب السموات ...(( تا كسى از آنان خيال نكند كه ربوبيت خدا نسبت به رسول گراميش در جمله ((ربك: پروردگار تو(( ربوبيت خاصى است، و قرآن هم قائل به چند ربوبيت است. و نيز بفهماند كه پروردگار رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم) همان پروردگار آسمانها و زمين و موجودات بين آندو است ، و به همين جهت دنبال اين آيه در آيه بعدى هم فرمود: ((لا اله الا هو((. | از آنجا كه وثنيها معتقد بودند كه هر صنف از اصناف خلق ، اله و معبودى جداگانه دارد حال يا يكى و يا بيشتر - و چه بسا مى شد كه يك طايفه از آنها اله مخصوصى براى خود داشتند، غير آن اله كه قوم ديگر اتخاذ كرده بودند، لذا در اين آيه شريفه به دنبال جمله ((من ربك (( كه در آخر آيه قبلى بود، فرمود: ((رب السموات ...(( تا كسى از آنان خيال نكند كه ربوبيت خدا نسبت به رسول گراميش در جمله ((ربك: پروردگار تو(( ربوبيت خاصى است، و قرآن هم قائل به چند ربوبيت است. و نيز بفهماند كه پروردگار رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم) همان پروردگار آسمانها و زمين و موجودات بين آندو است ، و به همين جهت دنبال اين آيه در آيه بعدى هم فرمود: ((لا اله الا هو((. | ||
خط ۱۱۱: | خط ۱۱۱: | ||
<span id='link144'><span> | <span id='link144'><span> | ||
==(رواياتى درباره شب قدر و تقدير امور در آن ) == | ==(رواياتى درباره شب قدر و تقدير امور در آن ) == | ||
در مجمع البيان در ذيل جمله ((انا انزلناه فى ليله مباركه (( مى گويد: ((ليله مباركه (( همان شب قدر است. اين معنا از امام باقر و امام صادق (عليهما السلام) روايت شده. | در مجمع البيان در ذيل جمله ((انا انزلناه فى ليله مباركه (( مى گويد: ((ليله مباركه (( همان شب قدر است. اين معنا از امام باقر و امام صادق (عليهما السلام) روايت شده. |
ویرایش