گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۵ بخش۶: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۳۵: خط ۱۳۵:


==يادآورى نعمت شنوايى و بينايى و خردمندى انسان==
==يادآورى نعمت شنوايى و بينايى و خردمندى انسان==
«'''وَ هُوَ الَّذِى أَنشأَ لَكمُ السمْعَ وَ الاَبْصرَ وَ الاَفْئِدَةَ قَلِيلاً مَّا تَشكُرُونَ'''»:
«'''وَ هُوَ الَّذِى أَنشأَ لَكمُ السمْعَ وَ الاَبْصارَ وَ الاَفْئِدَةَ قَلِيلاً مَّا تَشكُرُونَ'''»:


در اين آيه، خداى سبحان در شمردن نعمت هايى كه بر كفار انعام نموده، از نعمت ايجاد سمع و بصر شروع كرده است. چون اين دو نعمت، از نعمت هايى است كه در ميان همه موجودات، تنها حيوانات از آن بهره مند شده اند و اين دو نعمت، در حيوانات به طور انشاء و ابداع خلق شده. يعنى خداى تعالى در ايجاد آن ها، از جاى ديگرى نقشه و الگو نگرفت. چون هيچ موجودى از موجودات ساده كه قبل از حيوان در عالم هست، يعنى نبات و جماد و عناصر، اين چنين چيزى نداشتند.
در اين آيه، خداى سبحان در شمردن نعمت هايى كه بر كفار انعام نموده، از نعمت ايجاد سمع و بصر شروع كرده است. چون اين دو نعمت، از نعمت هايى است كه در ميان همه موجودات، تنها حيوانات از آن بهره مند شده اند و اين دو نعمت، در حيوانات به طور انشاء و ابداع خلق شده. يعنى خداى تعالى در ايجاد آن ها، از جاى ديگرى نقشه و الگو نگرفت. چون هيچ موجودى از موجودات ساده كه قبل از حيوان در عالم هست، يعنى نبات و جماد و عناصر، اين چنين چيزى نداشتند.
خط ۱۵۵: خط ۱۵۵:
پس معناى آيه اين مى شود كه: خداى تعالى، به اين منظور شما را داراى حس و عقل كرده و هستى شما را در زمين ايجاد نموده - و يا بگو: هستى شما را متعلق به زمين كرد - تا دوباره شما را جمع نموده و به لقاء خود بازگشت دهد.
پس معناى آيه اين مى شود كه: خداى تعالى، به اين منظور شما را داراى حس و عقل كرده و هستى شما را در زمين ايجاد نموده - و يا بگو: هستى شما را متعلق به زمين كرد - تا دوباره شما را جمع نموده و به لقاء خود بازگشت دهد.


«'''وَ هُوَ الَّذِى يُحْیىِ وَ يُمِيت وَ لَهُ اخْتِلَف اللَّيْلِ وَ النَّهَارِ أَ فَلا تَعْقِلُونَ'''»:
«'''وَ هُوَ الَّذِى يُحْیىِ وَ يُمِيت وَ لَهُ اخْتِلَافُ اللَّيْلِ وَ النَّهَارِ أَ فَلا تَعْقِلُونَ'''»:


معناى آيه روشن است. و جمله «وَ هُوَ الّذِى يُحيِى وَ يُمِيت»، از نظر معنا مترتب بر جمله قبل است، و معناى مجموع آن دو جمله، اين مى شود: وقتى خدا شما را داراى چشم و گوش و قلب و بالاخره داراى علم، خلق كرد و هستى شما را در زمين پديد آورد، تا به سوى او محشور شويد، پس لازمۀ آن اين مى شود كه زنده كردن و ميراندن، سنتى هميشگى باشد. چون «علم»، متوقف بر زنده كردن، و «حشر»، متوقف بر ميراندن است.
معناى آيه روشن است. و جمله «وَ هُوَ الّذِى يُحيِى وَ يُمِيت»، از نظر معنا مترتب بر جمله قبل است، و معناى مجموع آن دو جمله، اين مى شود: وقتى خدا شما را داراى چشم و گوش و قلب و بالاخره داراى علم، خلق كرد و هستى شما را در زمين پديد آورد، تا به سوى او محشور شويد، پس لازمۀ آن اين مى شود كه زنده كردن و ميراندن، سنتى هميشگى باشد. چون «علم»، متوقف بر زنده كردن، و «حشر»، متوقف بر ميراندن است.
۱۶٬۹۱۱

ویرایش