گمنام

تفسیر:المیزان جلد۲۰ بخش۲۵: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۱۶۱: خط ۱۶۱:
<span id='link221'><span>
<span id='link221'><span>


==اشاره به عدم منافات اينكه خلقت و تقدير از ناحيه خدا است با مختار بودن انسان ==
==خلقت و مقدّرات الهی با مختار بودن انسان، منافات ندارد ==
در نتيجه آيه شريفه در معناى دفع دخل است ، چون وقتى گفته مى شود «'''من نطفه خلقه فقدره '''» ممكن است شنونده پيش خود خيال كند كه وقتى خلقت و تقدير از هر جهت به انسان احاطه دارد، ديگر انسان در افعال ذات و صفاتش اختيارى از خود ندارد، زيرا همه آنها مقدر و از پيش معين شده است ، چون با تقدير، ضرورى الوجود و واجب التحقق مى شود، و ديگر اختيارى براى انسان باقى نمى ماند، پس انسان در كفر و فسقش هيچ دخالتى ندارد اگر فاسق مى شود به تقدير الهى است ، و اگر كافر مى شود به تقدير او است ، و انسان آنچه را كه خدا خواسته و امر كرده به كرسى مى نشاند، و همين به كرسى نشاندنش نيز به تقدير الهى است ، پس ديگر نبايد او را در مورد هيچ عملى ملامت كرد، و دعوت دينى براى او كارى بيهوده است ، چون دعوت فرع داشتن اختيار است ، وقتى او از خودش اختيارى ندارد، ديگر انبياء به چه منظورى او را دعوت كنند.
در نتيجه، آيه شريفه، در معناى دفع دخل است. چون وقتى گفته مى شود: «مِن نُطفَةٍ خَلَقَهُ فَقَدَّرَهُ»، ممكن است شنونده پيش خود خيال كند كه وقتى خلقت و تقدير، از هر جهت به انسان احاطه دارد، ديگر انسان در افعال ذات و صفاتش اختيارى از خود ندارد. زيرا همۀ آن ها، مقدّر و از پيش معيّن شده است. چون با تقدير، ضرورى الوجود و واجب التحقق مى شود و ديگر، اختيارى براى انسان باقى نمى ماند. پس انسان در كفر و فسقش، هيچ دخالتى ندارد. اگر فاسق مى شود، به تقدير الهى است، و اگر كافر مى شود، به تقدير اوست. و انسان، آنچه را كه خدا خواسته و امر كرده، به كرسى مى نشاند، و همين به كرسى نشاندنش نيز، به تقدير الهى است. پس ديگر نبايد او را در مورد هيچ عملى ملامت كرد، و دعوت دينى براى او كارى بيهوده است. چون «دعوت»، فرع داشتن اختيار است. وقتى او از خودش اختيارى ندارد، ديگر انبياء به چه منظورى او را دعوت كنند.
به همين جهت اين شبهه را با جمله «'''ثم السبيل يسره '''» دفع نموده و فرمود: خلقت و تقدير هر چند كه خاص خدا است ، ولى اين منافات ندارد با اينكه خود انسان هم اختيار داشته باشد، و به همين خاطر صحيح باشد كه خدا هم در آنچه به او امر نموده از ايمان و اطاعت را كه راه رسيدن يك انسان به سعادت خويش است به او ياد دهد، و از او بخواهد كه به اراده و اختيار خودش چنين و چنان كند، پس فعلى كه از انسان سر مى زند به اختيار خودش سر مى زند، ولى در عين حال همين عمل متعلق تقدير الهى نيز هست ، پس انسان در آنچه مى كند هم مختار است و هم مسؤ ول ، هر چند كه آنچه مى كند متعلق قدر هم هست ، و ما پيرامون جبر و اختيار مكرر در ذيل آياتى كه با اين مساءله تناسبى داشت بحث كرديم .
 
به همين جهت، اين شبهه را با جملۀ «ثُمّ السّبِيلَ يَسَّرَهُ» دفع نموده و فرمود: خلقت و تقدير، هرچند كه خاص خدا است، ولى اين منافات ندارد با اين كه خود انسان هم، اختيار داشته باشد. و به همين خاطر صحيح باشد كه خدا هم در آنچه به او امر نموده، از ايمان و اطاعت را كه راه رسيدن يك انسان به سعادت خويش است، به او ياد دهد و از او بخواهد كه به اراده و اختيار خودش، چنين و چنان كند. پس فعلى كه از انسان سر مى زند، به اختيار خودش سر مى زند؛ ولى در عين حال، همين عمل، متعلَّق تقدير الهى نيز هست. پس انسان در آنچه مى كند، هم مختار است و هم مسؤول، هرچند كه آنچه مى كند، متعلَّق «قَدَر» هم هست. و ما پيرامون جبر و اختيار، مكرر در ذيل آياتى كه با اين مسأله تناسبى داشت، بحث كرديم.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۳۳۹ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۳۳۹ </center>
بعضى گفته اند مراد از «'''تيسير سبيل '''» اين است كه خداى تعالى خروج انسان از شكم مادرش را آسان كرده ، و معناى عبارت : «'''سهل للانسان سبيل الخروج من بطن امه '''» است ، يعنى راه بيرون شدن انسان مخلوق از نطفه را كه در شكم مادر جنين شده بود از شكم مادر آسان ساخت .
بعضى گفته اند: مراد از «تَيسير سَبيل»، اين است كه خداى تعالى، خروج انسان از شكم مادرش را آسان كرده، و معناى عبارت: «سَهَّلَ لِلإنسَانِ سَبِيلَ الخُرُوجِ مِن بَطنِ أُمّهِ» است. يعنى: راه بيرون شدن انسان مخلوق از نطفه را - كه در شكم مادر جنين شده بود - از شكم مادر آسان ساخت.
بعضى ديگر گفته اند: مراد هدايت بسوى دين و روشنگرى راه خير و شر است ، همچنان كه در جاى ديگر فرمود: «'''و هديناه النجدين '''». ولى وجه قبلى بهتر است .
 
بعضى ديگر گفته اند: مراد هدايت به سوى دين و روشنگرى راه خير و شر است، همچنان كه در جاى ديگر فرمود: «وَ هَدَينَاهُ النَّجدَينِ». ولى وجه قبلى بهتر است.
<span id='link222'><span>
<span id='link222'><span>
==مراد از اينكه فرمود خدا انسان را اقبار (دفن ) كرد ثم امانه فاقبره ==
==مراد از اينكه فرمود خدا انسان را اقبار (دفن ) كرد ثم امانه فاقبره ==
ثمَّ أَمَاتَهُ فَأَقْبرَهُ
ثمَّ أَمَاتَهُ فَأَقْبرَهُ
۱۶٬۸۸۹

ویرایش